باید دست ان پیرمرد را می بوسیدی! چون دست او پینه زده بود . البته این حرکت فعلی ، جبران آن رفتار بود که اصلاح نموده اید. داستان بهلول برایم زنده شد که درقبرستان با چوب خانه میکشید . فردی ازاو می پرسد چه می کشید : درپاسخ میگوید خانه بهشت؛ از او می پرسد میفروشی؟ درپاسخ میگوید : بلی ، هارون شاهد این رخداد بود که درشب خواب میبیندخانه ایی دربهشت خریده است . درشب جمعه دیگری ، هارون ملاحظه میکند که بهلول همان کار را انجام میدهد . از او میپرسد خانه ها فروشی هستند. بهلول درپاسخ میگوید: نه؛ از او می پرسد چرا؟ درپاسخ میگوید : دفعه قبل او بهشت را ندیده خرید، اما شما دیدید ( درخواب) ولذا آن را نمی فروشم منظور اینست کارشما در زمان خودش ارزش می افرید نه اینکه کاری کنی که چنین تصور شود جبران خطای خودتلقی شود .