مطهری:اگر پدرم شهید نمیشد اشغال سفارت آمریکا رخ نمیداد
شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۰۲
کد مطلب: 155597
ماهنامه «نسیمبیداری» به بهانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی وسقوط رژیم پهلوی گفتوگویی را با علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس ترتیب داده است.
به گزاش خبر آنلاین در بخشی از این مصاحبه امده است:
*هر حرکت و نهضت اجتماعی باید مبتنی بر یک حرکت و مکتب فکری باشد تا در دام مکاتب بیگانه گرفتار و از مسیر خود منحرف نشود. بهترین نمونه آن هم حرکت مجاهدینخلق در ایران است که پس از مدتی به خاطر ضعف بنیانهای بنیادی ـ اعتقادی مگس وار در تار عنکبوت مارکسیسم گرفتار شدند. آنها در سال ۵۴ تغییر ایدئولوژی دادند و تنها از اسلام به عنوان ابزاری برای رسیدن به قدرت سود جستند. استقلال فرهنگی و عدم التقاط با مکاتب بیگانه جزء تاکیدات مطهری بود و میگفت از همین حالا ما باید راه خود را از مجاهدین خلق و طرفداران اسلام منهای روحانیت، جدا و برای مردم هم تبیین و روشن کنیم . در سال ۵۶ بعد از رحلت حاج آقا مصطفی خمینی دوره جدید نهضت اسلامی آغاز شد. در این مقطع قرار شد روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیانیه مشترکی صادر و اهداف نهضت اسلامی را تشریح کنند. این جلسه در قم تشکیل شد و مطهری که عضو هر دو طیف بودند چون هم در قم مدرس بودند و هم در تهران با روحانیت مبارز همراه در آن جلسه، شهید مطهری مطرح کردند که از اکنون باید راهمان را با مجاهدین جدا و در اعلامیه هایی به صراحت آن را اعلام کنیم؛ در آن جا عده ای مخالفت کردند از جمله شهید بهشتی، با این مضمون که این خلاف وحدت و به نفع رژیم شاه است و اکنون زمان اعلام مشی نیست و باید بعد سراغ این مباحث برویم، با این پیشنهاد مخالفت کردند. این اختلاف نظر سبب شد جلسه به تصمیم واحد نرسد. قرار بر این شد نظر امام را در این خصوص جویا شوند. آیت ا... طاهری خرم آبادی می گوید: من مامور شدم به نجف نزد امام بروم و کسب تکلیف کنم و امام حق را به مطهری دادند و گفتند از اکنون باید راه را از مجاهدین جدا سازید و اسلام منهای روحانیت مانند مملکت بدون طبیب است. این فضای غبارآلود آن زمان است که حتی بزرگان انقلاب هم خطر مجاهدین را احساس نمیکردند، اگر از شخص امام و مطهری بگذریم در آن سالها هنوز انقلابیونی بودند که طرفدار مجاهدین خلق بودند و به راه مطهری با تردید نگاه میکردند و می گفتند وی افراط میکند. تازه بعد از شهادت وی و آن تعریف استثنایی امام بود که آنها به هوش آمدند و متوجه موضوع شدند.
*بعد از جشنهای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی در ایران شاه دچار غرور شد و حتی شاه طی مصاحبهای تند از ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه سخن گفت که منظورش از ارتجاع سرخ مارکسیست و ارتجاع سیاه اسلام بود، سپس دم از دروازه تمدن و تمدن بزرگ می زد و فکر میکرد تمام نیروهای مخالف را سرکوب کرده و راه برای او باز است. شاه دیگر گوشش شنوای انتقادها نبود و از قدرت مذهب، روحانیت و مردم در ایران غافل بود در صورتی که اگر سیاست به خرج می داد و ظاهر را حفظ میکرد، سرنگونی او سخت و با تاخیر همراه میشد.
*اگر شاه زیرک بود و فضای باز سیاسی را ایجاد میکرد و وانمود میکرد ما مجلس شورای واقعی داریم و نمایندگان حرفشان را میزنند و انتقاد میکنند، مانند اواخر سلطنتش که افرادی همچون پزشکیان نقدهای تندی میکرد و مردم نمی دانستند این بازی خیمه شب بازی است یا تغییر جدی رژیم، میتوانست سقوط را عقب بیاندازد.
*[در پاسخ به این پرسش که آیا انقلاب سرنوشت محتوم ایران در سال ۵۷ بود] محتوم که نبود اما با فرض وجود امام محتوم شد، اگر ما رهبری به قدرت امام خمینی نداشتیم ممکن بود انقلابی صورت نگیرد. ما در هیچ دوره ای سراغ نداریم که این تعداد یاران قوی اطراف یک رهبر باشند. افرادی چون منتظری، مطهری، طالقانی، بهشتی، هاشمی و رهبر انقلاب یا شخصیتی تحصیل کرده مانند مهندس بازرگان و دیگران که در کنار کارهای ساختاری شهید مطهری و دکتر شریعتی به این نتیجه میرسیم که انقلاب سرنوشت محتوم سال ۵۷ بود. شاه به هر قیمتی هم دیگر نمی توانست بماند چرا که حتی بدنه ارتش هم در بهمن ۵۷ به نهضت پیوسته بود، مگر آن که سال ۵۶ را مدنظر قرار دهیم که در آن صورت هم فردی مثل صدام فقط این کار را میتوانست بکند ولی محمد رضا شاه فردی ضعیفالنفس و در تصمیم گیری فردی متزلزل بود که قاطع عمل نمیکرد.
* کمتر کسی باور میکرد نهضت به این زودی به پیروزی برسد و فکر میکنم خود امام و یاران نزدیکشان هم چنین پیشبینی نمیکردند. البته همین پیروزی سریع نیز مرهون درایت و رهبری امام بود. انتخاب مهندس بازرگان به ریاست دولت موقت یکی از تیزهوشی ها و زیرکی هایی بود که با پیشنهاد شهید مطهری انجام شد و سبب شد غرب و آمریکا زودتر دست از رژیم شاه بردارند و انقلاب با تلفات کمتری به پیروزی برسد و حساسیت غربیها کمتر شود. هر چند امام بعدا گفتند ما اشتباه کردیم اما شخصا معتقدم وجود مرحوم بازرگان با شرط وجود شهید مطهری درست بود ولی وقتی مطهری زود ترور شد آن مشکلات بوجود آمد.
*بازرگان شخصیتی بود که با شهید مطهری تفاهم و نسبت به او حرفشنوی داشت تا امام، این یک واقعیت است. بازرگان مطهری را بیشتر از امام قبول داشت و معتقد بود امام خیلی با قشر تحصیلکرده آشنا نیست و شهید مطهری هم با فرض وجود خودش، بازرگان را پیشنهاد کرد.
*من مطمئنم اگر مطهری بود داستان شکل دیگری پیدا میکرد و حتی تسخیر لانه جاسوسی هم اتفاق نمیافتاد و ایشان سریعا بازرگان را برکنار میکرد یا روش و کار او را تصحیح میکرد. خاطره ای دارم که موید این نکته است، ظهر همان شبی که پدر ترور شد سر سفره ناهار من بودم و آقای لاریجانی و پدر که صحبت بازرگان شد و من گفتم مهندس بازرگان در مصاحبه آخر خود حرف ها و کنایه هایی به امام میزدند که پدر گفت خودت شنیدی یا از دیگران؟ که گفتم خودم شنیدم. سپس پدر مکثی کردند و گفتند امام هم از دست وی خیلی راضی نیست و ما تصمیم داریم ظرف همین دو سه روزه او را برکنار کنیم و یک دولت انقلابی روی کار بیاوریم و حتی مطهری هم ناامید شده بود ولی در کل انتخاب بازرگان به شرط حضور مطهری درست بود.
واقعا مایه عذاب است که این حرف ها را از فرزند شهید مطهری بشنوی
1- قرار نبود امام از مطهری حرف شنوی داشته باشد چرا که امام رهبر بود و مطهری پیرو
2- بازرگان که از اسلام همان اراجیفی را بلد بود که در غرب می گفتند می بایست از شهید مطهری حرف شنوی داشته باشد و قیاس بازرگان و امام اگر خائنانه نباشد از سر کوته فکریست
3- شما اگر خیلی تحلیلگری تو وقایع فتنه موضع درست بگیر
ايشان چه اصولگرايي است كه با وجود اينكه مقام معظم رهبري بارها از فتنه 88 سخن گفتنه اند هنوز از اينكه سران آشوب طلب سال گذشته را فتنه گر بنامد ابا دارد؟؟؟
آقای مطهری امام خمینی خیلی از تصورات ذهن شما بالاتر بودند که شما هیچ وقت فکرتان هم به آنجا ها نمی رسد پس در اظهار نظراتتان در باره ایشان کمی تفکر کرده بعد حرف بزنید
آقای مطهری حتما این نکته را خوب می دانید که پد بزرگوار شما سنجیده و با اندیشه و تامل و دقت و تعقل سخن می گفتند و حتی گاهی برخی کتاب هایشان را تا شب قبل از سپردن به انتشارات برای چاپ برای چندمین بار " بازنگری" می کردند. پس دست کم از پدر عزیزتان و استاد بزرگ و شهید والا مقام علامه مطهری(ره) بیاموزید که سنجیده و منطقی و با تامل و دقت سخن بگویید.
واقعا این آقا خودش را از امام هم باهوشتر می داند و امام را متهم به اشتباه فکری و تحلیلی می کند!!
خوب حالا راحتتر می توان موضعگیری های این نماینده را درباره فتنه توجیه کرد چرا که کسی که خود را برتر از امام بداند خیلی راحتتر خود را برتر از مقام معظم رهبری هم می داند و تحلیل ... خود را بر تحلیل هوشمندانه رهبری ارجح می داند.
جناب اقای دکتر از شما انتظار نمی رود امام ره و انقلاب را که به فرموده امام ره از نشانه های امام زمان عج است را بشناسید ولی فکر می کنم انتظار بی جایی نباشد که از شما توقع داشته باشیم که حداقل پدرتان را بشناسید و در حقشان جفا نکنید شما که آثار پدرتان را به ارث برده اید حداقل یک دور این آثار را بخوانید شاید شهید مطهری را بهتر بشناسید
بهتر است ایشان تصوراتش را برای خودش نگهدارد .
مگر قرار است هر اتفاقی که بعد از شهادت اقای مطهری افتاده پسر ایشان بگویند اگر شهید مطهری زنده بود چنین می کرد و چنان می کرد و هر چه عقیده خودشان است پای پدر بزرگوارشان بگذارند .
سلام علیکم
حقیقتا شناخت امام خمینی سخت است . تا چه برسد اینکه با این صراحت بخواهیم چنین تفکیکی را بین رهبری امام و نگاه شهید مطهری طرح نماییم . آقای علی مطهری اگر کمی مطالعه روی زندگی استاد امام مرحوم آیت الله شاه آبادی می کردند متوجه می شدند که چنین تطبیقی منصفانه نیست . مرحوم شاه آبادی از زمانی که خود را شناخت و یا اینکه جامعه او را شناخت مستقل فکر می کرد . اسقلال فکری مرحوم شاه آبادی به خاطر این بود که فقط درد دین داشت . و امام راحل هم چنین سیاست راهبردی را مشی خود قرار داد . شاهد مثال هم در پاسخ به خبرنگاری که در هواپیما از ایشان نمود که چه احساسی دارید ؟ ایشان در پاسخ گفتند « هیچ » .
هرچه علي مطهري از آقازادگي خود سوءاستفاده كرد و... ما سكوت كرديم اما اينكه شروع به تفسير وارونه از پدرش كند و او را با نگاه كوته خود واگويه كند، ديگر تحمل نميكنيم چرا كه مطهري متعلق به ملت ايران است و هيچ كس حق ندارد او را از ملت بگيرد.
بابا دوستان چرا ایینطوری نظر میدین؟
اصلا متن رو کامل خوندین؟
یا فقط با دیدن تیتر نظر میدین؟
داره میگه اگه پدر بود بازرگان برکنار میشد یعنی یه دولت ضد آمریکایی میومد خودش حساب اون لانه جاسوسو رو میرسید نیازی به تسخیر نبود.
بند آخر رو بخونین
و توبه کنین بابت این نظراتتون!
1- قرار نبود امام از مطهری حرف شنوی داشته باشد چرا که امام رهبر بود و مطهری پیرو
2- بازرگان که از اسلام همان اراجیفی را بلد بود که در غرب می گفتند می بایست از شهید مطهری حرف شنوی داشته باشد و قیاس بازرگان و امام اگر خائنانه نباشد از سر کوته فکریست
3- شما اگر خیلی تحلیلگری تو وقایع فتنه موضع درست بگیر