تماسهاي ريچارد فراي با ايران از طريق ايستگاه CIA در لندن از سال ۱۳۳۰ در حال شکلگيري بود. پيش از فراي، استادش پروفسور آرتور پوپ به دعوت حسين علاء نخستوزير وقت براي هدايت فرهنگي و هنري حکومت پهلوي اول از سال ۱۳۰۴ در تهران و شيراز اقامت داشت و بهدليل تئوريپردازي و تبارسازي براي فرهنگ باستاني ـ پادشاهي ايران نفوذ فراواني روي رضاخان يافت.
که در کميسيونهاي فرهنگي جشن هنر شيراز، پروژه باستانگرايي را پيش ميبردند، تماس داشت.
معلومات وسيع يک آمريکايي درباره ايران ميتوانست براي يک دانشمند جذاب باشد اما فراي ميخواست رابطهاش با مرحوم دهخدا را به کانال ويژهاي براي اثرگذاري روي ديدگاههاي نخستوزير تبديل کند.
کند. مرحوم علياکبر دهخدا دايرهالمعارفنويس برجسته ايراني يکي از اين افراد بود و فراي گاهي به منزلش ميرفت تا درباره تاريخ ايران و انقلاب مشروطه با هم گپ بزنند. معلومات وسيع يک آمريکايي درباره ايران ميتوانست براي يک دانشمند جذاب باشد اما فراي ميخواست رابطهاش با مرحوم دهخدا را به کانال ويژهاي براي اثرگذاري روي ديدگاههاي نخستوزير تبديل کند.
ريچارد فراي و محمد خاتمي شناخت خوبي از يکديگر داشتند. تعامل اين دو از هنگام به قدرت رسيدن اصلاحطلبان در دوم خرداد سال ۱۳۷۶ شتاب بيشتري گرفت و ايدههايش درباره تاريخ، تمدن و فرهنگ ايران باستان يکي از پارادايمهاي غالب در حيطه ايرانشناسي و تحقيقات علوم انساني بهشمار ميرفت
بهکار دولت نهم در نوزدهمين جشنواره خوارزمي از وي تجليل شد.
کتاب فراي از منابع اصلي مليگراها و روشنفکران متاخر ايراني است که سعي در کمرنگ کردن اسلام در تاريخ ايران دارند و اسلام را بهعنوان سدي در برابر ظهور شکوه مجدد ايران قلمداد ميکنند. براي مثال سيدجواد طباطبايي در کتاب «زوال انديشه سياسي در ايران» از مدعيات ريچارد فراي بارها وام گرفته و از ايراني کردن اسلام توسط ايرانيان سخن گفته است.
عربي باديه ربط نداشت؛ تمدني که با حمله ترکان دچار انحطاط شد و با شاهاسماعيل موسس سلسله صفويان دوباره نضج گرفت».
فراي اندکي بعد از دريافت خانه ويلايي در اصفهان، در مصاحبه با آسيه نامدار، خبرنگار سيانان قدرناشناسي خود در قبال هديه دولت ايران را نشان داد و گفت: «مردم خوب و مردم بد در همه جاي جهان وجود دارند و حکومت مذهبي در ايران نيز از بين ميرود و همه چيز تغيير ميکند. اين آمد و شد حکومتها در گذشته نيز بارها وجود داشته است».
در کتابها و سخنرانيهاي خود اعلام کردهام، معتقدم که فرهنگ و جامعه ايراني خدمات ارزندهاي در جهت گسترش اسلام واقعي به سراسر عالم داشته است. ضمن احترام به ساير ملتها و جوامع اسلامي، ايران را منشاء پرورش و گسترش دين مبين اسلام ميدانم و همچنين اعتقاد دارم که دين اسلام دين جامع و کاملي در راستاي رسيدن بشر به سعادت بشري است».