دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳ - 27 May 2024
 
۰

طرح عبور از موسوي جدي‌تر شد+عکس

چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۴
کد مطلب: 87903
طرح عبور از موسوي جدي‌تر شد+عکس
در حالی که واکنش صریح و یکپارچه اصولگرایان به بیانیه هفدهم موسوی، شکست عملی او را به دنبال داشته و واکنش ها به نامه نگاری ساده انگارانه محسن رضایی به رهبر انقلاب در مورد بیانیه موسوی ادامه دارد، زمزمه های عبور از موسوي از دو سوی جبهه عریض و طویل اصلاحات بالا گرفته است.

به گزارش رجانیوز، بیانیه موسوی آن گونه که از فحوای آن برمی آمد، تاکتیکی بود برای خروج از بن بست و انداختن توپ در زمین نظام. این تاکتیک را طبق توافقی نانوشته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با نامه ساده انگارانه خود کامل کرد. اما واکنش صریح اصولگرایان به این سناریو که می کوشید تا فشارها را به سمت رهبری بازگرداند، عملا طرح رضایی- موسوی را با شکستی سخت مواجه کرد.

به دنبال این شکست بود که در کنار انتقاد اصولگرایان از رضایی، زمزمه های عبور از موسوی بالا گرفت. و این عبور به مثابه دو لبه قیچی بود که از دو سوی جریان اصلاحات کلید خورد.

به فاصله کمی از بیانیه موسوي، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی و سید عطاء الله مهاجرانی بیانیه ای را منتشر کردند. نفس انتشار این بیانیه گواه آن بود که آنان، خواسته های خود را در بیانیه موسوي نیافته اند و بیانیه او را جامع و منعکس کننده مطالبات خود نمی دانند؛ که اگر می دانستند صدور بیانیه موضوعیت پیدا نمی کرد.

جدال با موسوی آن گاه روشن تر می شود که به تعارض روشن دو بیانیه توجه شود. در حالی که موسوي تلويحا با عقب‌نشيني از مواضع قبلي خود، رسمیت دولت را پذیرفته بود، بازرگان، سروش، کدیور، گنجی و مهاجرانی به مخالفت با موسوي و بیانیه او برخواستند. آنها یکی از مطالبات جريان فتنه را این گونه بیان کردند: «استعفای آقای محمود احمدی نژاد و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری تحت نظارت نهادهای بی طرف، لغو نظارت استصوابی، تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات با شرکت نمایندگان مخالفان و معترضان به منظور تدوین ضوابط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه.»

جالب اینجا بود که این بیانیه اگرچه با امضای این 5 نفر منتشر می شد، اما مطالبات از زبان این 5 نفر نبود. بلکه بیانیه مدعی بود که مطالبات جنبش سبز مردم ایران را بیان می کند و معناي روشن آن این بود که آنچه در بیانیه موسوي آمده، مطالبات جنبش سبز نیست، بلکه خواسته های شخص موسوی است. و به این ترتیب کسی که بیانیه اش بیانگر مطالبات جنبش سبز نباشد، طبیعتا رهبر آن هم نمی تواند باشد. این همه نتیجه طبیعی بیانیه ای بود که مدام تنه به تنه بیانیه 17 موسوي می زد.

محسن کدیور و بی‌بی‌سی البته پس از انعکاس این نتیجه طبیعی از بیانیه های منتشر شده، تمام تلاش خود را کردند که تلقی اختلاف در جنبش سبز ایجاد نشود و اين پيام را حدالامكان فقط خود موسوي به مثابه يك تهديد اوليه دريافت كند اما طبیعی بود که آب رفته از جوی را نمی شد به آن باز گرداند.

در سوی دیگر اما گروهی دیگر نیز علم مخالفت با موسوي را بلند کردند. اصلاح طلبانی که دریافته بودند تندروی های وي و فضای رادیکالي غالب شده چیزی جز زنگ مرگ اصلاحات نیست، باب تدریس اصول میانه روی را گشودند. سایت حامی خانواده هاشمی که اکنون در فضای رسانه ای کشور به حاشیه رفته است، طی مطلبی با عنوان "تراژدی میانه روی" از رادیکالیزه شدن فضای سیاسی ابراز نگرانی کرد و نسبت به آنچه "حاکمیت نیروهای رادیکال در هر دو طرف منازعه" می خواند، هشدار داد.

این سایت خبری در ادامه از خاتمی با عنوان چهره ای میانه رو یاد کرد و در حالی که عملا موسوی، رهبری جبهه اصلاحات را به دست گرفته است، خاتمی را سزاوار این جایگاه دانست و به تجلیل از او پرداخت. این سایت نوشت: «اكنون سید محمد خاتمی كه نماد میانه‌روی در جریان اصلاح‌طلبان محسوب می‌شود و یك دهه قبل با شعار عبور از خاتمی مورد حمله هواداران تندروی خود قرار گرفته بود، با دشواری مضاعف مواجه شده است.»

سایت مزبور همچنین از کنار گذاشته شدن خاتمی توسط دو طرف گلایه کرد و نوشت: «آیا پیش از این نظام جمهوری اسلامی بحران‌هایی بزرگ‌تر و عمیق‌تر را با میدان‌داری و محور قرار دادن چهره‌های میانه‌روی جناح‌های سیاسی و شخصیت‌های فراجناحی حل نكرده است و اكنون با كنار زده شدن این افراد و رویه اعتدال، بحران به رغم صرف هزینه‌های گزاف و سنگین روز به روز عمیق‌تر نمی‌شود؟»

این سایت همچنین در خاتمه آورد: «به نظر می‌رسد اكنون نیز گریزی جز بازگشت به میانه‌روی(بخوانید خاتمی) و پرهیز از افراط برای برون رفت از وضعیت موجود، وجود ندارد. به نظر می رسد وقت آن رسیده تا حامیان واقعی جنبش سبز، خط خود را از خشونت طلبان افراطی هر دو طرف جدا نموده و پایبندی خود را به اصول اساسی مطرح شده از سوی سران جنبش و تعهد عملی خود را به راهكارهای پیشنهادی آنان اعلام نمایند.»

این همه در حالی است که پیشتر ابطحی یار دیرین خاتمی نیز از تندروی ها و رادیکال شدن فضای سیاسی گلایه کرده و نوشته بود: «خشونت، خشونت می افریند. و متاسفانه کشور وارد این مسابقه ی خطرناک شده است. شجاعت و عقلانیت و پذیرش قاعده بازی و منزوی کردن افراطیون و مذاکره عقلای قوم برای پیدا کردن راه های به دست آوردن مطالبات بخش زیادی از مردم در زیر سقف نظام و رهبری و قانون اساسی نیاز به رفتارهای سازنده و جدی دارد. پرهیز از احساسات و برخورد صادقانه و شجاعانه و واقع گرایانه کاری است که در این لحظات حساس از همه ی اطراف این اختلاف درون خانواده انقلاب توقع میرود تا هم مطالبات قانونی مردم برآورده شود و هم زمین بازی از دست هتاکان و مخالفان اصل نظام و دین و اعتقادات دینی و مقدسات ملی خارج شود و نیروهای صادق و انقلابی جایگزین آنان گردند.»

بالا گرفتن زمزمه های عبور از موسوی در حالی است که او 20 سال در شرایط گوناگون سکوت کرده بود؛ اما به یک‌باره با کلید خوردن انتخابات وارد فضای انتخاباتی شد. ورود او، کناره گیری خاتمی از کاندیداتوری را هم به دنبال داشت و بعد از آن بود که این مهمان ناخوانده عملا به رهبر اصلاحات تبديل شد و بعد از انتخابات نیز بیانیه های گاه و بیگاه و رویکرد رادیکالی‏اش عملا انزوای هر چه بیشتر سبزها را موجب شد. این فضا بود که برخی اصلاح طلبان را به این تحلیل رساند که اگر موسوي از آغاز رهبر دوم خرداد بود، دیگر اثری از اصلاح طلبان خصوصا با مشکلاتی که دولت هر نه روز یک بحران با آن دست و پنجه کرد، باقی نمانده بود.

نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *