شعر روزنامه رسالت خطاب به شجریان
چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۴۴
کد مطلب: 114714
بخشی از ابیات این شعر را می خوانید:
چه فخر می کنی ای تاجر صدا به خودت
که هر چه هست ز لطف خدای سبحان است
ببین که هر که به خود متکی است آخر کار
زباد حادثه چون بیدها پریشان است
وطن فروش نمی گویمت که این همه نیست
ولی جفای تو از حد گذشت با مردم
زمانه داور خوبی است عاشقانه بخوان
به سوت و کف نکنی نازنین خودت را گم
کجای جنگ تو محکوم کرده ای دشمن
کجا نوشته که صدامیان چو خاشاکند
تو فکر پول بلیت و منافع و کنسرت
چه فهم می کنی آن سینه ها که صد چاکند
به هر کجای جهان می روی و می آیی
به روی شانه مردم نشسته ای مطرب
طرب نمای و مزن زخم با زبان نفاق
سکوت کن که تو ساز شکسته ای مطرب
چقدر مال و منالت ز انقلاب فزود
حلال چونکه تو سلطان ساز و آوازی
ولی مزن به زبان زخم مردمانت را
مکن به ملت آزاده این همه بازی
۰۵
عالی بود
واقعابراي افرادورسانه هاي ضدهنري و ضدمردمي متاسفم كه اينچنين گستاخانه به استادآوازايران و يادگاربنان ها و حافظ موسيقي اين سرزمين توهين ميكنند وبي هنري خودراچنين نشان ميدهند . گناه استادشجريان تنهااينست كه مانند برخي هنرمندان و خواننده ها مداح قدرتمندان و دنياپرستان نشده اند وطرفدارمردم ايران هستند واز حقوق ملت ايران دفاع كرده اند . آيادفاع ازمردم سرزمين خود وطن فروشي است؟؟
استادعزيزمان ومحبوب قلبهاي هنردوستان اين روزهابه خاطردفاع ازمردم و هموطنانش موردبدترين توهينها و بي ادبي هاازسوي عد ه اي بي هنر و قشري مذهب قرارگرفته است ولي اين كارهاي خلاف ادب و انسانيت درحق استاد موجب افزايش محبوبيت ايشان ميشود . انساني كه بخاطردفاع ازهموطنانش مورد بي حرمتي واقع ميشود انسان بسياربزرگ و باشخصيت وشجاعي است كه حاضراست بخاطروطنش شهيد شود . زنده باد استاد انسانيت و شرافت و هنر جناب شجريان . ماباربناي استادشجريان روزه خودراافطاركرده ايم و استاددرثواب روزه ماايرانيها شريك هستند . ماباصداي ملكوتي و آسماني استاد تا اوج قله وصال حق رفته ايم واستاددرمعراج ماشريك هستند . اين وصله هاي ناجوانمردانه هيچ وقت به استادمحبوبمان نميچسبد.
