جیشالعدل و گروههای حامی آن، کینه دیرینهای نسبت به سیستانیان دارند! و خالی شدن سیستان از محبان علی، آرزوی دیرینه آنهاست. خطر را دریابید! سیستان را دریابید!
به گزارش جهان به نقل از فارس، به دنبال سفر رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان و حواشی این سفر، با توجه به حضور هم زمان گروه مستندسازان و عکاسان جهادی در سیستان و مشاهده مسقیم وقایع مربوط به این سفر، این گروه نامهای سرگشاده به رئیس جمهور نوشتهاند. این نامه برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رئیس جمهور محترم، جناب آقای دکتر روحانی
روز قبل از آمدن شما به سیستان، یک روز تاریخی بود! سیستانیها حداقل در ۱۵ سال گذشته، چنان روزی را تجربه نکرده بودند! در ۱۵ سالی که خشکسالی روزگارشان را سیاه کردهبود، و بستهشدن مرز سیاهتر. نیمی از مردم، آنهایی که میتوانستند، سر به هجرت گذاشته و در جستجوی نان شب، جلای وطن کردند. ۱۵ سالی که هر روزش بدتر از دیروز بود، هامون خشکید، کشاورزی نابود شد، دامداری و صیادی مردند، صنایع دستی به تاریخ پیوست، و سیستان، این قطب تمدن ایران، زیر باران شن، به مرگ تدریجی مبتلا شد.
اما روز قبل از آمدن شما چه روزی بود؟
آن روز تنها روزی بود که جوانهی امید در دل مردم سربرآورده بود، که تدبیر شما امیدشان را بارور خواهد کرد و ورق روزگار برایشان برخواهد گشت. آن روز همه سیستان، به این فهم رسیده بودند که مشکلات منطقه ۴ راه حل دارد؛ ۱- تثبیت شنزارها و مقابله با ریزگردها ۲- مدیریت علمی منابع آب و توسعهی کشاورزی ۳- سرمایهگذاری در انرژیهای نو و ۴- توسعهی گردشگری و این ۴ راه حل ناممکن است مگر با خروج سیستان از بنبست تجاری. بن بست تجاری به چه معنا جناب رئیس جمهور؟ به این معنا که در سیستان، دامدار اجازهی فروش دامش را به خارج از شهر زابل ندارد و مجبور است دام زنده را همینجا به ثمن بخس در اختیار دلالان بگذارد تا آنها گوشت را از منطقه خارج کرده و به چند برابر قیمت در استانهای دیگر بفروشند. بن بست تجاری به این معنا که آن طرف مرز، افغانستان و پاکستان، نیاز روز افزون به کالاهای قابل تولید در سیستان دارد، اما مرز به روی مردم بسته است و نمیتوانند به تولید و صادرات پرداخته و برای کشور ارزآوری کنند.
* سیستان جایی میان دو دیوار
آقای رئیس جمهور، سیستان، جایی است میان ایران و افغانستان که با دیوار بلند بتنی، از خارج محصور شده و با دیوار بلندتر شیشهای از داخل! اینجا هرگز نگاه حمایتی دولت را به خود ندیده! اینجا با هر مسئلهای برخورد امنیتی شده! اینجا مردم ناچار از مهاجرت، با دستور ممنوعیت خروج اثاثیه منزل روبرو شدهاند و ناچار همان اثاث زندگی فقیرانهشان را آتش زده و دست خالی به شهرهای دیگر رفتهاند. اینجا دامدار، مرگ گوسفندش را در مقابل چشمانش دیده و نه علوفهای برای نجات آن از مرگ داشته و نه راهی برای ذبح و فروش گوشتش! همهی راهها را نگاه امنیتی مرکز نشینان بسته است!
آقای رئیس جمهور، آن ۴ راه حل نجات سیستان یک پیش شرط داشت؛ فراهم کردن امکان تجارت آزاد! روز قبل از آمدن شما، مردم سیستان یکصدا خواهان تبدیل اینجا به منطقهی آزاد تجاری بودند! میدانید چرا؟
چون سیستان مانند بیماری است که نیاز عاجل به احیا دارد تا فرصت درمان آن فراهم شود. احیای سیستان تنها با تبدیل آن به منطقهی آزاد تجاری و صنعتی امکانپذیر است که کسبوکار خُرد مردم به راه افتد و امکان سرمایهگذاریهای کلان تجاری و صنعتی، از جمله انرژیهای نو فراهم شود.
هامون خشکیده است و امید کوتاهمدتی به احیای آن نیست؛ تثبیت ریزگردها و ایجاد پوشش گیاهی بستر دریا هم زمان زیادی میطلبد.
کشاورزی نفسهای آخرش را میکشد و مهندسی منابع آب و ایجاد سیستمهای آبیاری علمی و تاسیس گلخانههای صنعتی، بستگی به انجام مطالعات علمی دقیق دارد و هم به تجمیع اراضی کوچک کشاورزی که سالها زمان میبرد و اگر منتظر تحقق آن باشیم، در خوشبینانهترین حالت، اگر همین فردا شروع شود و ثبات مدیریتی برقرار باشد، شاید بیش از ده سال طول بکشد.
اما فاجعه ده سال صبر نخواهد کرد!
آقای رئیس جمهور، بالاخره شما به سیستان آمدید و آن تنها روز امید مردم، با آمدن شما تمام شد! مردمی که به استقبال شما آمده بودند، همان وعدههایی را شنیدند که ۱۵ سال است مرتب، از زبان مدیران ملی و محلی تکرار میشود! وعدههایی که هیچ نشانهای از شناخت علمی و نقشهی عملیاتی در آن دیده نمیشود.
جناب دکتر روحانی، اگر قرار بود بین گفتههای شما و یک فرماندار محلی تفاوتی نباشد، پس برای چه آمدید؟ شما گفتید برای کشاورزی کارهایی خواهید کرد؟ آنکه قبل از شما بود هم چنین گفته بود! گفتید منطقهی آزاد تجاری را بررسی خواهید کرد؟ کی؟ اگر بررسی نکردهاید، چرا به سیستان آمدهاید؟
آقای رئیس جمهور، دورهی گفتار درمانی تمام شده است! سیستان، یکصدا خواهان تبدیل شدن به منطقهی آزاد تجاری است!
منطقهی آزاد، کمترین کاری است که دولت باید انجام دهد، مرد باشید و موانع انجام این ضرورت را به مردم بگویید؟ آیا بهانههای امنیتی مانع از این کار است؟ اگر چنین است که در بانه و مریوان و ماکو هم شرایط مرزی و امنیتی دقیقا مشابه سیستان است، حتی در مواردی بدتر! چرا آنجا میشود و اینجا نمیشود؟ شما که دو دهه در رأس شورای عالی امنیت ملی قرار داشتید، بهتر از همه میدانید که فقر بهترین زمینهی نا امنی را فراهم میکند! شما که میدانید در شرایط رشد اقتصادی مردم خود به مقابله با گروههای برهم زنندهی امنیت برمیخیزند! شما که بهتر میدانید، گروههای تروریستی، طعمههایشان را از میان جوانان بیکار و سرخورده انتخاب میکنند!
جناب آقای روحانی؛ شما در جمع خبرنگاران گفتید: « .. در همهی استانها معضل بیکاری داریم، در اکثر استانها مشکل کمآبی داریم ، در برخی استانها از جمله پایتخت با مشکل آلودگی محیط زیست مواجه هستیم پس فقط استان شما نیست که مشکل دارد..» درست است که این مشکلات در استانهای دیگر هم هست، اما اینجا، در سیستان، همهی این مشکلات، یکجا جمع شده است و همین باعث مهاجرت فوج فوج مردم منطقه است.
آقای رئیس جمهور، آیا شما نسبت به خالی از سکنه شدن سیستان بیاطلاعید؟ آیا نمیدانید خالی شدن مرز چه عواقب امنیتی دارد؟ آیا از به هم خوردن موازنهی قومی جمعیت در این منطقه و عواقب آن بیخبرید؟ اینها همه مولفههای امنیت ملی است!
آقای رئیس جمهور، سیستانیان مردمی نجیب هستند که پس از انقلاب اسلامی حتی یک مورد اعتراض خیابانی نداشتهاند، حتی یکنفر سیستانی در گروههای ضدانقلاب و تروریست حضور نداشته، در آخرین گروگانگیری تروریستها در این منطقه، تنها قربانی آن گروه ۵ نفره، یک سیستانی بود!
جیشالعدل و گروههای حامی آن، کینهی دیرینهای نسبت به سیستانیان دارند! و خالی شدن سیستان از محبان علی، آرزوی دیرینهی آنهاست. خطر را دریابید!