جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

براندازي رنگين

دوشنبه ۸ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۳۳
کد مطلب: 56023
فعاليت و اقدامات جريان‌ها و گروه‌هاي مختلف سياسي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بيش از آن كه عرصه رقابت در طرح و انديشه‌ها باشد به محاكمه دولت نهم تبديل شده بود؛ عرصه‌اي كه آشوب خياباني و تلاش براي تكرار حادثه كوي دانشگاه مراحل ديگري از اين طرح بود.
شايد در نگاه اول اين‌گونه به ذهن متبادر شود كه اين قبيل انتقادها و اظهارنظرها نوعي بهره‌گيري از تكنيك‌ها و تاكتيك‌هاي جنگ رواني است كه براي منفعل كردن رقيب به كار گرفته شده است، اما توجه جدي به اظهارات و برنامه‌هاي تبليغاتي آنها، اهداف و مقاصد پشت پرده‌اي را آشكار مي‌كند كه تلاش براي انقلابي رنگين شايد هدف غايي آن بوده است.

اين جريانات سياسي در اين مسير با طرح چند مساله، تشكيك در نتايج انتخابات رياست جمهوري دهم را آغاز كردند.

1- تشكيك در سلامت انتخابات و القاي تقلب در انتخابات

2- طرح نظارت بين‌المللي بر انتخابات و تشكيل كميته صيانت از آرا

3- افزايش انتظارات و مطالبات عمومي

4- تلاش براي سلب اعتماد مردم از نظام و القاي ناكارآمد بودن حاكميت

5- هجمه به گفتمان انقلاب و امام و رهبري

6- اعلام خطر، تهديد نمايي، بحران نمايي و سياه‌نمايي از اوضاع كشور

7- توهين و تخريب و دروغ‌بافي بي‌سابقه عليه دولت

8- لشكر كشي و به صحنه آمدن تمامي مخالفان و معاندان نظام.

انقلاب مخملي يا انقلاب‌هاي رنگي

انقلاب‌هاي مخملي يا انقلاب‌هاي رنگي يا گلي از شيوه‌هاي براندازي نرم است كه نوعي سرنگون كردن حاكميت و جابه‌جايي قدرت است و از شيوه‌ مبارزه منفي و نافرماني مدني بهره مي‌گيرد. در برخي كشورهاي اروپاي مركزي، اروپاي شرقي و آسياي مركزي انقلاب مخملي طراحي و پياده شده است. اين واژه براي نخستين‌بار از سوي رئيس‌جمهور پيشين چك كه در زمان خود رهبر مخالفان چكسلواكي سابق بود به ادبيات سياسي وارد شد.

سال 1989 طي يك دوره شش هفته‌اي، مخالفان حكومت در چكسلواكي با انجام سلسله اقداماتي زنجيره‌اي توانستند رژيم حاكم را سرنگون كرده و قدرت را در دست بگيرند. اين طرح و ايده به ترتيب در كشورهايي همچون صربستان، گرجستان، اوكراين و قرقيزستان منجر به تغيير طبقه حاكم شد. غرض اصلي از طراحي و پياده‌سازي انقلاب‌هاي مخملي، براندازي حكومت‌هايي است كه آمريكا آنها را مانع بسط و گسترش سلطه خود مي‌داند.

برخي اهداف آمريكا از ساماندهي انقلاب‌هاي رنگي از اين قرار است:

1- تسلط بر مناطقي كه از نظر سياسي و راهبردي اهميت ويژه دارد

2- كنترل مسير انتقال انرژي و جلوگيري از تسليحاتي شدن آن

3- حذف يا مهار نظام‌هايي كه مانع گسترش سلطه آمريكا هستند

4- ممانعت از ايجاد اتحاديه‌هاي نظامي و امنيتي در آسيا، خاورميانه و آسياي مركزي

5- همسو كردن كشورهاي مورد نظر با سياست‌هاي آمريكا

6- فرصت‌سازي اقتصادي براي آمريكا 7- مهار بيداري اسلامي.

انقلاب گل رز در گرجستان

به گزارش روزنامه جام جم،با فروپاشي شوروي سابق، آمريكا و ناتو به حلقه اول اروپاي شرقي، يعني سپر دفاع هارتلند نفوذ كردند. پس از آن توسعه نفوذ در حلقه دوم در دستور كار آمريكا قرار گرفت.

براي اين منظور نفوذ در گرجستان اولويت اول را داشت. آمريكا و متحدان اروپايي‌اش از طريق بنياد سوروس و موسسات بظاهر غيردولتي به ساماندهي يك انقلاب رنگي در گرجستان پرداختند تا سلطه ناتو به گرجستان به عنوان حياط خلوت روسيه گسترش يابد.

در انتخابات
در روزهاي آغازين سال 75 نتانياهو، نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي خواستار اجراي فوري طرح انفجار از درون ساختار حكومتي ايران شد و تاكيد كرد بايد با ايران كاري كرد كه همان اتفاقي كه در شوروي سابق صورت گرفت پيش آيد
پارلماني 2003، 2 ائتلاف گرجستان نو و ائتلاف تروئيكاي گرجستان رقابت كردند. در كوران رقابت انتخاباتي بنياد سوروس كه مسووليت پشتيباني از انقلاب مخملين در گرجستان را عهده‌دار بود، پيروزي ائتلاف تروئيكا را پيشاپيش اعلام كرد؛ اما پس از انتخابات نتايج شمارش آرا بر پيروزي ائتلاف گرجستان نو دلالت مي‌‌كرد. با اعلام نتايج اوليه انتخابات، ائتلاف تروئيكاي گرجستان به نتيجه انتخاباتي اعتراض و دولت را به تقلب متهم كرد.

ائتلاف تروئيكاي گرجستان كه از طريق رسانه‌هاي آمريكايي و اروپايي حمايت مي‌شدند هواداران خود را به مبارزه منفي و نافرماني مدني فراخواند. جنبشي به نام كامارا توانست 15 هزار نفر را در پايتخت سازماندهي كند.

آنان چند روز در مقابل ساختمان‌هاي دولتي از جمله رياست‌‌جمهوري تجمع و طبق برنامه به پليس و ارتش گرجستان گل رز اهدا كردند.

در روز افتتاح پارلمان اين كشور و در حالي كه رهبر ائتلاف گرجستان فويفي شوارد نادزه مشغول سخنراني بود، مخالفان به رهبري ساكا شويلي از رهبران ائتلاف تروئيكا بدون مقاومت پليس وارد پارلمان شدند و اجازه ندادند ائتلاف گرجستان نو قدرت را در دست بگيرد.

سرانجام با موافقت مقامات روس، شوارد نادزه مجبور به استعفا شد و انقلاب به اصطلاح گل رز به پيروزي رسيد. به طور كلي فرآيند عملياتي شدن انقلاب گل رز در گرجستان موارد زير را شامل مي‌شود:

1- تزريق كمك‌هاي مالي آمريكا و غرب به مخالفان حكومت گرجستان

2- حمايت تبليغاتي وسيع آمريكا و غرب از ائتلاف تروئيكاي گرجستان و تخريب و شورش اذهان عمومي

3- متهم كردن نظام حاكم در گرجستان به فساد مالي، فساد سياسي و ناكارآمدي

4- افزايش انتظارها و مطالبات عمومي در جريان مبارزات انتخاباتي

5- متهم كردن دولت گرجستان به تقلب در انتخابات

6- از پيش برنده اعلام كردن جريان متمايل به آمريكا و غرب

7- درخواست بازشماري آرا و همچنين فشار به دولت براي به رسميت شناختن پيروزي مخالفان

8- فراخوان مخالفان به مبارزه منفي و نافرماني مدني

9- تصرف پارلمان و اماكن دولتي و به تعطيلي كشانيدن ادارات.

انقلاب نارنجي در اوكراين

اوكراين پس از روسيه بزرگ‌ترين كشور اروپايي است و از لحاظ جغرافياي سياسي وضعي منحصر به فرد دارد. نفوذ آمريكا در اين كشور از يك سو حلقه محاصره روسيه را تنگ‌تر و از سوي ديگر دستيابي آمريكا را به بازار منابع نفت و گاز اين منطقه آسان مي‌كرد.

كاخ سفيد براي ساماندهي انقلاب رنگي در اوكراين تلاش زيادي كرد به طوري كه پس از وقوع انقلاب نارنجي در اين كشور نيويورك تايمز فاش كرد بوش دست‌كم 65 ميليارد دلار براي اين انقلاب هزينه كرده است.

سال 2004 و در جريان انتخابات رياست جمهوري، اوكراين هيچ‌يك از نامزدهاي انتخاباتي نتوانستند حدنصاب لازم را در مرحله اول كسب كنند. پانوكويچ، نخست‌وزير وقت هوادار روسيه در دور اول 88/39 درصد و ويكتور يوشچنكو، نامزد مورد حمايت آمريكا و غرب 22/39 درصد آرا را به دست آوردند. در نتيجه انتخابات به دور دوم كشيده شد.

غرض اصلي از طراحي و پياده‌سازي انقلاب‌هاي مخملي براندازي حكومت‌هايي است كه آمريكا آنها را مانع بسط و گسترش سلطه خود مي‌داند

در مرحله دوم، بنابر اعلام غيررسمي، پانوكويچ با كسب 46/49 درصد آرا بر يوشچنكو كه 6/46 درصد آرا را كسب كرده بود، پيروز شد؛ اما اين نتيجه از سوي يوشچنكو و طرفدارانش مورد قبول واقع نشد و آنان دولت يانكويچ را به تقلب در انتخابات متهم كردند.

با اعلام نتيجه انتخابات، جنبش پارا كه از مدت‌ها قبل با حمايت مالي و تبليغاتي آمريكا سازماندهي شده بود با حضور در
طرح مخملي كردن انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي برنامه ديگري براي ايجاد گسست در ساختار سياسي بود.
خيابان‌هاي كي‌يف، اقدام به تحصن و تظاهرات كردند.

متحصنان كه تي‌شرت، بازوبند، كمربند و هدبند نارنجي به تن داشتند و با خود پرچم‌هاي نارنجي حمل مي‌كردند خواستار اعلام پيروزي يوشچنكو از سوي كميسيون انتخابات شدند؛ اما كميسيون انتخابات پيروزي يانوكويچ را به طور رسمي اعلام كرد و با اصرار اين كميسيون، پارلمان اوكراين نيز نتيجه انتخابات را به تصويب رساند.

با اعلام نتيجه انتخابات از سوي پارلمان اوكراين، تظاهركنندگان مانع ورود پانوكويچ به دفتر نخست‌وزيري شدند و كشور در شرايط جنگ داخلي و تجزيه به 2 بخش شرقي (طرفداران يانوكويچ)‌ و بخش غربي (هواداران يوشچنكو)‌ قرار گرفت.

با فوق‌العاده شدن اوضاع كشور، پارلمان اوكراين در راي خود تجديدنظر و اعلام كرد كه در انتخابات تقلب صورت گرفته است و از رئيس‌جمهور خواست تا كميسيون انتخابات را منحل كند.

با جانبداري وزير دفاع از يوشچنكو شرايط به سود غرب‌گرايان و افراد مورد حمايت آمريكا تغيير كرد، ‌در نتيجه دادگاه عالي اوكراين سرانجام در 7 دسامبر نتيجه انتخابات را باطل و تاريخ 26 دسامبر را براي برگزاري انتخابات مجدد اعلام كرد. انتخابات بار ديگر برگزار شد و يوشچنكو با كمك تبليغاتي رسانه‌هاي آمريكايي و اروپايي رئيس‌جمهور اين كشور شد.

انقلاب حماسه‌اي در قرقيزستان

قرقيزستان اگر چه داراي منابع طبيعي نفت‌وگاز است، اما به دليل هم‌مرز بودن با چين و افغانستان جايگاه و اهميت استراتژيكي دارد. حادثه 11 سپتامبر، قرقيزستان را بيش از پيش مورد توجه آمريكا قرار داد.

از اين‌رو كاخ سفيد درصدد جابه‌جايي قدرت در اين كشور و تثبيت موقعيت خود در قرقيزستان برآمد. در سال 2005 با رد صلاحيت نامزدهاي مخالف دولت در پارلمان جرقه‌هاي انقلاب مخملي در اين كشور زده شد.

پس از برگزاري 2 مرحله انتخابات پارلماني و اعلام نتيجه آن 2 مخالف عسگر آقايف يعني كولوف وزير پيشين امنيت قرقيزستان از اهالي شمالي به همراه باقي‌ر‌اف، نماينده بركنار شده پارلمان از اهالي جنوب با يكديگر متحد شدند. با پيوستن اتو بنايا، نامزد ردصلاحيت شده انتخابات پارلماني به صفوف مخالفان آقايف شرايط براي انقلاب مخملي در اين كشور فراهم شد.

در چنين شرايطي جنبش مقاومت جوانان كلكل عهده‌دار آغاز انقلاب رنگي يا انقلاب گلي در اين كشور شدند. در مناطق جنوبي قرقيزستان، معترضان سازماندهي شده تحت حمايت آمريكا با تجمع در ميدان اصلي شهر اوش، فرودگاه و اماكن دولتي را به محاصره درآوردند.

دامنه اعتراضات توسط جنبش مذكور به سرعت به تمامي مناطق قرقيزستان سرايت كرد و در نتيجه مخالفان عسگر آقايف، اماكن دولتي و دفتر رياست جمهوري را در بيشكك تصرف كردند و خواستار كناره‌گيري وي شدند.

با متواري شدن آقايف جابه‌جايي قدرت در اين كشور با حمايت و ساماندهي آمريكا صورت پذيرفت. عسگر‌آقايف پس از فرار از كشور، سفير آمريكا در قرقيزستان را عامل اصلي اين انقلاب معرفي كرد.

وي خاطرنشان كرد: يك هفته پيش از وقوع اين حوادث در شبكه اينترنت نقشه اين انقلاب منتشر شده بود. اين نقشه را استفن يانگ، سفير آمريكا تدوين كرده است و اين انقلاب دقيقا همانند نقشه صورت گرفت. در وقوع انقلاب لاله‌اي در قرقيزستان نقش بنياد سوروس و اعطاي كمك‌هاي مالي كاخ سفيد به مخالفان دولت بسيار تعيين‌كننده
براساس اعترافات هاله اسفندياري بنياد سوروس به دنبال ايجاد يك شبكه غيررسمي در ايران براي عملي كردن اهداف براندازي نرم بوده است.
بود.

آيا انقلاب مخملين در ايران هم قابل اجراست؟

ايجاد انقلاب رنگي در كشور ما بخشي از پازل راهبردي آمريكا براي تغيير ساختار جمهوري اسلامي ايران است كه تاكنون به‌دفعات طراحي شده، اما در هر نوبت با شكست مواجه شده است. پيشينه انقلاب مخملي در ايران به سال 1378و حادثه كوي دانشگاه باز مي‌گردد.

در روزهاي آغازين سال 75 نتانياهو، نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي خواستار اجراي فوري طرح انفجار از درون ساختار حكومتي ايران شد و تاكيد كرد بايد با ايران كاري كرد كه همان اتفاقي كه در شوروي سابق صورت گرفت پيش آيد و آن هم انفجار از درون است. در همين راستا يكي از تجديدنظرطلبان طي مصاحبه‌اي با هفته‌نامه راه نو تصريح كرد انقلاب اسلامي متاثر از الگوي حكومت شوروي سابق است و سرانجام آنها نيز يكسان است.

در حادثه كوي دانشگاه با القاي خبر كذب مبني بر كشته شدن 5 دانشجو در جريان درگيري با نيروهاي انتظامي و تشديد اين فضا توسط نشريات زنجيره‌اي، هيجان‌گرايي و برانگيختگي در فضاي سياسي جامعه شكل گرفت.

در اين هنگام تجديدنظرطلبان سعي داشتند با گسيل داشتن دانشجويان به سوي بيت رهبري به زعم خود پروژه انقلاب مخملي و نافرماني مدني را كليد بزنند كه با حضور ميليوني مردم در صحنه دفاع از انقلاب و رهبري اين توطئه خنثي شد و عقيم ماند.

القاي انسداد سياسي در كشور (1379) و تئوريزه كردن مقاومت مدني‌(نافرماني مدني) از سوي مسافران كنفرانس ننگين برلين مرحله ديگري از ساماندهي انقلاب مخملين در ايران بود.

در همين ارتباط اكبر گنجي در گفتگويي با نشريه كريستين ساينس مانيتور مي‌گويد اميدوارم مدل انقلاب بدون خونريزي چكسلواكي در ايران انجام گيرد. ما قدم به مرحله‌اي از دموكراسي مي‌گذاريم كه هزينه‌ دارد، براي رسيدن به هرچه بايد بهاي آن را داد.

در سال 1380 نيز شبكه‌هاي ماهواره‌اي ضد انقلاب جوانان را به فرماني مدني فراخواند. بي‌اعتنايي مردم بويژه جوانان به فراخوان ضد انقلاب آنان را دچار سرخوردگي كرد. در اين مرحله نيز دشمنان جمهوري اسلامي ايران انقلاب مخملين را به نظاره نشسته بودند كه همانند مراحل قبلي با ناكامي مواجه شدند.

طرح مخملي كردن انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي در سال 1383 برنامه ديگري از مجموعه اقدامات تجديدنظرطلبان براي ايجاد گسست در ساختار سياسي و بر هم زدن انسجام اجتماعي بود.

اين طرح با استعفاي برخي نمايندگان رد صلاحيت شده مجلس ششم نيز ادامه همين طرح بود. بي‌اعتنايي جامعه به تجديدنظر‌طلبان و ناآگاهي افراطيون از ظرفيت اجتماعي خود و از همه مهم‌تر قاطعيت رهبر معظم انقلاب اسلامي اين طرح را نيز با شكست مواجه كرد.

ساماندهي انقلاب مخملي در ايران به وسيله بنياد سوروس با واسطه افرادي همچون هاله اسفندياري، كيان تاج‌بخش و رامين جهانبگلو از ديگر برنامه‌هاي براندازي نرم در ايران بوده است.

براساس اعترافات هاله اسفندياري بنياد سوروس با حمايت از برنامه‌هاي خاورميانه‌اي مركز آمريكايي ولسون به دنبال ايجاد يك شبكه غيررسمي در ايران براي عملي كردن اهداف براندازي نرم بوده است.

در اين خصوص كيان تاج‌بخش، مدير و نماينده سوروس در ايران سعي داشته است با اقداماتي همچون راه‌اندازي كارگاه‌هاي مطالعاتي متشكل از جوانان و دانشجويان و تدريس اصول و مباني شبكه‌سازي اجتماعي زيرساخت‌هاي براندازي نرم در ايران را فراهم كند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *