جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۱

علت گریه سلمان فارسی در وقت احتضار

يکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۴
کد مطلب: 403767
اطراف سلمان نگاه کردم که ببینم چرا او سنگین بار است؟ دیدم یک مغازه دارد که هم منزل اوست و هم استانداری اوست.
به گزارش جهان به نقل از صلات (ستاد اقامه نماز رسانه ملی)، آیت الله حاج آقا حسین مظاهری در جلسه ی تدریس مباحث اخلاقی که در اصفهان برگزار می شود ، پیرامون شخصیت سلمان فارسی نکات آموزنده ای را مطرح کرد که در زیر برای بهره برداری علاقمندان به سیر وسلوک و تهذیب نفس ارائه می شود:

راجع به سلمان فارسی دو جمله نقل می‌کنند و من هر دو جمله را برایتان می‌گویم که ببینید چه زندگی خوش و خرمی داشته و خودش را به اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» رساند و در همین دنیا در زمرۀ چهارده معصوم رفت. یعنی به جای اینکه دم مرگ در زمرۀ اهل بیت رود، در همین دنیا در زمرۀ اهل بیت شد: «سلمان منّا اهل البیت».

سلمان استاندار مدائن بود، اما خیلی معمولی بود. یک غریبه به او رسید و خیال کرد او حمّال است، به او گفت می‌توانی چمدان مرا تا فلان جا ببری، گفت: بله. گفت چقدر می‌گیری؟ گفت یک درهم. بالاخره یک درهم را گرفت و او به جلو و این به عقب می‌رفت. ناگهان دید که مرتب به این حمّال سلام و تعظیم می‌کنند. وقتی کسی تعظیم کرد و رد شد، آهسته به او گفت این کیست و او جواب داد: سلمان فارسی استاندار مدائن است. جلو آمد و گفت: آقا ببخشید، من نفهمیدم. فرمود: چه شده! تو باید یک درهم را بدهی. به تو خدمت کردم و من از بیت المال نمی‌خورم و می‌خواهم این یک درهم خرج شبانه روزم باشد. بالاخره هم خدمت به خلق خدا و هم خرج نکردن از بیت المال، لذت دارد. اما ما نمی‌توانیم درک کنیم و نمی‌فهمیم.

دم مرگ نیز دیدند که سلمان گریه می‌کند. گفتند آقای سلمان تو ده درجه ایمان را پیمودی. چرا گریه می‌کنی؟ گفت یک روایت از پیغمبر به یادم آمد و برای این گریه می‌کنم. پیغمبر اکرم فرمودند: در روز قیامت گردنه‌هایی است و از این گردنه‌ها نمی‌گذرند، مگر سبک باران، «نَجَا الْمُخِفُّونَ‏ وَ هَلَكَ‏ الْمُثْقِلُونَ».

می‌گوید: اطراف سلمان نگاه کردم که ببینم چرا او سنگین بار است؟ دیدم یک مغازه دارد که هم منزل اوست و هم استانداری اوست. یک پوست گوسفند هم فرش اطاقش است و هم رختخواب اوست و یک قلم و دوات برای نوشتن و یک آفتابۀ گلی و کاسۀ گلی دارد، اما باز می‌گوید: سنگین بارم و حق‌الناس مشکل است. معلوم است که این لذت می‌برد و بالاترین لذتش اینست که حق الناس ندارد و تا می‌تواند خدمت به خلق خدا می‌کند. اینها مشکل نیست و ما مشکل می‌کنیم. یکی از کارهای بزرگ شیطان درون و شیطان برون همین است که راه مستقیم را برای ما مشکل می‌کنند. اما راه کج را برای ما زینت می‌دهند: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *