سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
 
۰

زلزله ای در فضای سیاسی کشور

نگاهی به کارنامه 8 ساله اصول‎گرایی
شنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۱۴
کد مطلب: 142891
با استقرار دولت نهم، اختلافات جزیی میان اضلاع اصول‎گرایی تا حدودی پررنگ‎تر شد. اما پس از گذشت یک سال از عمر دولت دهم، تشکیل جلسه چهره‎‎های اصول‎گرا را باید به فال نیک گرفت.


کارنامه 8 ساله اصول‎گرایی و چشم‎انداز پیش روی آن 
حبیب ترکاشوند

سال 1381 در حال اتمام بود و انتخابات دوم شورا‎های اسلامی شهر و روستا در ‌پیش. از یکسو جبهه دوم خرداد قرار داشت که با ‌چهار ‌پیروزی در انتخابات ریاست‎جمهوری سال‎های 1376 و 1380، انتخابات مجلس ششم و شورای اسلامی اول، چنان به خود مغرور بود که اصلاح‎طلبی را راه بی‎بازگشت ملت ایران می‎دانست؛ حتی ‌پیشاپیش، سیدمصطفی تاج‎زاده را به‎عنوان رییس شورای دوم برگزیده بود و شرط قرار گرفتن سایر نیرو‎های اصلاح‎طلب در لیست دوم خرداد را پذیرفتن ریاست تاج‎زاده گذاشته بود، و از سویی جناح راست آن روز قرار داشت که انتخابات‎‎های گذشته باعث شده بود تا آنان تغییرات اساسی در رویکرد خود نسبت به انتخابات داشته باشند.

بازگشت اصول‎گرایان به قدرت با طلوع وحدت
یکی از ثمرات این شکست‎‎ها تشکیل شورای هماهنگی نیرو‎های انقلاب اسلامی بود که در این شورا افراد و چهره‎‎های برتر این جناح با مشارکت فعال، شیوه ورود به انتخابات شورا‎ها را در جلسات متعددی بررسی می‌کردند. پس از رایزنی‎های بسیار، سرانجام نام «آبادگران ایران اسلامی» به تصویب رسید و قرارشد آقایان محمود احمدی‎نژاد و حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، مسئولیت انتخاب کاندیدا‎ها و هدایت تبلیغات انتخاباتی را در تهران، مراکز استان‌‎ها و شهرستان‌‎های مهم برعهده بگیرند. در تهران نیز 15 نفر انتخاب شدند که اسامی آن‎ها عبارت بود از: مهدی چمران، خسرو دانشجو، حسن بیادی، حبیب کاشانی، رسول خادم، منظر خیر حبیب‎اللهی، محمود خسروی‌وفا، مهنوش معتمدی‌آذر، حمزه شکیب، نادر شریعتمداری، عباس شیبانی، نسرین سلطانخواه، امیررضا واعظی آشتیانی، مسعود زریبافان و حسن زیاری.
گروهی تقریبا گمنام که تنها چهره‎‎های شناخته شده‌اش مهندس چمران و رسول خادم و نهایتا عباس شیبانی بود. چمران تاکنون به‎عنوان یک فرد سیاسی شناخته نمی‌شد و بیشتر وجهه فرهنگی داشت. انتساب به شهید چمران و مسئولیت‌‎هایی چون ریاست بنیاد حفظ آثار و ارزش‌‎های دفاع مقدس از وی چهره‎ای مقبول نزد متدینین ‌پایتخت ساخته بود. 

این ائتلاف روز بیستم بهمن همان سال با اعلام موجودیت خود فعالیت‌‎های انتخاباتی‎اش را بدون جنجال آغاز کرد. هرچند تشکیل این جمع گمنام برای رسانه‎‎های دوم خرداد خیلی مهم به‎نظر نمی‌رسید، اما آنان سعی کردند با یافتن گروه اصلی جناح راست در انتخابات و تخریب چهره آنان، آرای کاندیدا‎های خود را بیشتر سازند. این بود که یکی از این رسانه‎‎ها تیتر زد: «محافظه‌کاران با تابلوی آبادگران ایران اسلامی می‌آیند». از آن‎جا که قریب به اتفاق این افراد شناخته شده نبودند، دست روزنامه‎‎های دوم خرداد برای تخریب آنان خالی بود. اما مشکل این ائتلاف نوتأسیس عدم شناخت مردم از این لیست بود. 

در اولین جلسه مطبوعاتی این گروه که شیبانی، شریعتمداری، سلطان‎خواه، دانشجو و بیادی نیز حضور داشتند، چمران سخنگوی این ائتلاف «انتخابی آگاهانه، عملکردی مسئولانه و شهری آباد» را به‎عنوان شعار محوری «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» مطرح کرد. وی همچنین التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه را «محکم‎ترین سند وفاق ملی» خواند و از تلاش برای از بین بردن تبعیض و گسترش فرهنگ عدالت‎خواه، ترجیح منافع ملی بر منافع شخصی و سیاسی، صداقت در گفتار و سلامت در عمل سخن گفت.

زلزله‎ای که فضای سیاسی را لرزاند
با اعلام شمارش آرای انتخابات، نتایج به‎دست آمده در تهران همچون یک زلزله 15 ریشتری، فضای سیاسی جامعه را لرزاند. چراکه حتی یک اصلاح‎طلب نیز به جمع 15 نفره شورا راه نیافته بود و لیست آبادگران سکاندار دومین شورای شهر شدند. علاوه‎بر تهران، 64 درصد کرسی‌‎های شورا‎ها در سراسر کشور در اختیار این ائتلاف نوظهور قرار گرفت. 

اصلاح‎طلبان شورا، صندلی‌‎ها را برای این گروه جدید خالی کردند و حال نوبت مهمترین آزمون این شورا بود، یعنی انتخاب کلان‌شهر تهران. پس از رایزنی‌‎های فراوان، بالاخره دکتر محمود احمدی‌نژاد در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۲ به‎عنوان شهردار جدید انتخاب شد. عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب، فرمانداری شهر‎های ماکو و خوی و استانداری اردبیل را می‎توان از سوابق او در آن زمان نام برد. 

‌پس از کشمکش‎های سیاسی و دعوا‎های اعضای دوم خردادی شورا، حالا کار و تلاش و آرامش جای آن را گرفته بود. حرف شهردار منتخبش فقط یک کلمه بود «خدمت» و دیگر هیچ.
تلاش‌‎های این جمع اندک به‎همراه شهردار ‌پرکارش، ابتدا در میان مردم کوچه و بازار تهران دهان به دهان شد و در مرحله بعد به رسانه‎‎ها کشانده شد. این خدمات و فعالیت‌‎های مخلصانه و از طرفی سیاسی‎کاری و جار و جنجال‎‎های اصلاح‎طلبان، وضعیت بهتری را برای جناح مقابل آنان در انتخابات مجلس هفتم که سال بعد از آن قرار بود انجام شود، مهیا کرد.

آبادگرانی که به مجلس راه یافتند
اصول‎گرایان برای انتخابات مجلس نیز نام آبادگران را برای خود برگزیدند و این‎بار شخصیت‎‎هایی همانند حداد عادل و احمد توکلی در رأس فهرست تهران این گروه قرار گرفتند. با برگزاری انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۹ اسفند ۱۳۸۲، اکثریت و اقلیت مجلس جای خود را با هم عوض کردند. مجلس هفتم از اکثریتی که حالا خود را اصول‎گرا می‎نامیدند و اقلیتی اصلاح‎طلب تحت عنوان فراکسیون خط امام تشکیل شد. 

بدین ترتیب، اصول‎گرایان با انسجام و اتحاد و اولویت دادن به‎کار و خدمت به‎جای جنجال‎سازی سیاسی، توانستند دومین موفقیت خود را رقم بزنند و مهر اصول‎گرایی را بر خانه ملت بزنند. 

در مجلس هفتم، دکتر حداد عادل منتخب اول مردم تهران، جایگزین مهدی کروبی در صندلی ریاست مجلس شد و بدین گونه اولین رییس غیرروحانی مجلس پس از انقلاب انتخاب شد. 

با آغاز به‎کار مجلس هفتم، کم‎کم نام ائتلاف آبادگران به حاشیه رفت و نام اصول‎گرایان برجسته شد و به‎تدریج نام جناح راست به جبهه اصول‎گرایان تغییر یافت. البته این تغییر نام تا حدودی نیز مقابله به مثل در مقابل اصلاح‎طلبان بود که سعی داشت جناح مقابل خود را محافظه‌کار یا اقتدارگرا بنامد و با القای این واژگان در جامعه، آنان را تخریب کند.

انسجامی که دچار آسیب شد
فراکسیون اصول‎گرایان مجلس که اکثریت را برعهده داشت، تا پایان دولت اصلاحات منسجم ماند. این انسجام اما در انتخابات ریاست‎جمهوری سال 1384 لطمه دید. به همین خاطر، فراکسیون‌‎های جدیدی پا‌گرفتند. 

فراکسیون وفاق، فراکسیون حزب‌الله و فراکسیون اصول‎گرایان مستقل از جمله این فراکسیون‎‎ها بودند. احمد توکلی، عماد افروغ و محمدرضا باهنر شاید اضلاع مثلثی باشند که مجلس بر محور آنها می‌چرخید. هر کدام از زاویه‎ای مورد توجه بودند. آنها اگرچه در ابتدا در یک راه بودند، اما در انتها هرکدام راه خود را از دیگری جدا کرد. افروغ منتقد آن دو دیگر شد. باهنر خود را به دولت نزدیک‎تر کرد و توکلی آشکارا به نقد دولت و برنامه‎‎های اقتصادی آن نشست. 

پس از چندی، هسته اولیه آبادگران مستقر در شورای شهر «جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی» را توسط «مهدی چمران» و «حسن بیادی» رییس و نایب‎رییس شورای شهر تهران و چند تن دیگر بنا گذاشت، اما هرچه گذشت، نام بیادی پررنگ‎تر و جایگاه چمران در این تشکل مبهم‎تر شد. تا جایی‎که بیادی لقب «پدر معنوی» جمعیت آبادگران را به چمران داد و پس از چندی، سمت دبیرکلی این تشکل را بر عهده گرفت. 

هنوز تشکیلات موسوم به «جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی» در نزد اهل سیاست جانیفتاده بود که تشکیلاتی دیگر با نامی شبیه به آن «جمعیت آبادگران عدالت‎خواه ایران اسلامی» اعلام موجودیت کرد. تشکلی که هیچ چهره شناخته‎شده‎ای درون خود نداشت. 

پس از خانه ملت، نوبت به ریاست‎جمهوری رسید تا اصول‎گرایان نوین بخت خود را بیازمایند. در این انتخابات، علاوه‎بر چهره‎های مطرحی چون اکبر هاشمی رفسنجانی، افرادی مانند مهدی کروبی، محمود احمدی‌نژاد، محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی، مصطفی معین، و محسن مهرعلیزاده حضور داشتند که احمدی‎نژاد با سابقه‎ای که طی قریب به دو سال مدیریت تهران در نزد مردم از خود به‎جا گذاشته بود و همچنین شعار‎های اصیل و انقلابی‌ای که سر می‌داد و البته با رفتار متواضعانه و ساده‌زیستی خود، دل‎ها را به‎سوی خود کشاند و پس از هاشمی رتبه دوم آراء را کسب کرد؛ آن‎هم در حالی‎که اکثریت مردم ایران او را خوب نمی‌شناختند. با پیروزی احمدی‌نژاد، اکثریت قریب به اتفاق گروه‎‎های اصول‎گرا به حمایت از وی در دور دوم برخاستند و تمام سعی خود را برای پیروزی او به‎کار بردند.
 
احمدی‎نژاد حال در دور دوم باید مقابل هاشمی‌ای قرار می‎گرفت که علاوه‎بر ‌هواداران سنتی، تمامی جناح اصلاحات را ‌پشت سر خود داشت، آن‎هم به‎همراه ده‎‎ها نشریه و روزنامه که تمامی تیتر‎های یک هفته‌شان ترساندن مردم از روی کار آمدن کاندیدای اصول‎گرایان بود. سوم تیر دور دوم انتخابات برگزار شد و در کمال ناباوری تحلیل‎گران داخلی و خارجی، احمدی‌نژاد توانست با کسب 17 میلیون رأی و با اختلاف 7 میلیونی هاشمی را پشت سر گذاشته و در یک انتخابات شگفتی‌آفرین به ریاست‎جمهوری دست یابد.

گفتمانی که اصلاحات را به حاشیه راند
با روی کارآمدن دولت احمدی‎نژاد، از طرفی گفتمان اصول‎گرایی در سطوح مختلف کشور و مدیریت کلان آن فراگیرتر شد و گفتمان اصلاحات کاملا به حاشیه رفت، ولی از طرف دیگر، سایر نامزد‎های اصول‎گرای انتخابات ریاست جمهوری و حامیان آنان در مجلس و بیرون مجلس با تشکیل فراکسیون‎‎ها و تشکل‎هایی، اصول‎گرایان منتقد را تشکیل دادند. 

دوران پس از آغاز به‎کار دولت نهم هرچند تشکل‌‎های جدیدی در درون اصول‎گرایان شکل گرفتند اما می‌توان همگی آنان را به دو طیف حامیان و منتقدان دولت تقسیم کرد؛ امری که در دولت‌‎های قبلی سابقه نداشت. 

با انتقال احمدی‌نژاد از شهرداری به ریاست‌جمهوری، شورای شهر محمدباقر قالیباف را به‎عنوان شهردار جدید انتخاب کرد؛ کسی که در دوران انتخابات مهمترین رقیب اصول‎گرای احمدی‌نژاد محسوب می‌شد. با روی کارآمدن قالیباف، شورای شهر به دو طیف حامیان دولت و شهردار تقسیم شدند و همین اختلاف در انتخابات شورای سوم شهر نیز بروز پیدا کرد.

آزمون ناموفق اصول‎گرایان
انتخابات سومین دوره شورای شهر، سومین آزمونی بود که اصول‎گرایان پیش روی خود داشتند؛ اما اختلافات درونی آنان باعث شد تا اصلاح‎طلبان با استفاده از فرصت پیش‌آمده و دو طیفی شدن آنان با ترکیب یک تیم مشهور که برخی از آنان همانند معصومه ابتکار، احمد مسجدجامعی و محمدعلی نجفی، وزیر و معاون رییس‌جمهوری دولت گذشته بودند به درون شورا راه یابند و اقلیتی را در درون شورا همانند مجلس شکل دهند. با این ترتیب، شورای سوم همانند شورای دوم یک‎دست اصول‎گرا نبود، بلکه ترکیبی از اصول‎گرایان و اصلاح‎طلبان را تشکیل می‌داد که زنگ خطری برای اصول‎گرایان محسوب می‌شد.

جبهه‎ای که اصول‎گرایان را متحد کرد
آزمون دیگر، مجلس هشتم بود که بایستی گفتمان اصول‎گرایی خود را در معرض رأی مردم می‎گذاشت. اکثریت اصول‎گرایان با نزدیک شدن به انتخابات، اختلافات جزیی را کنار گذاشته و با تشکیل جبهه متحد اصول‎گرایان، طیفی وسیع را در کشور تشکیل دادند. اما عده‎ای از اصول‎گرایان منتقد که فکر می‎کردند حامیان دولت همانند شورای شهر رأی قابل‎توجهی نخواهند آورد، شروع به تشکیل ائتلاف‎های موازی کردند؛ به‎گونه‎ای که اصول‎گرایان متشکل از راست سنتی با محوریت لاریجانی، حامیان قالیباف و رایحه خوش‌خدمت (حامیان احمدی‌نژاد) نتوانستند یک‎پارچگی خود را برای انتخابات حفظ کنند. هرچند اکثریت نامزد‎ها در سطح کشور عضو جبهه متحد اصول‎گرایان بودند.
 
انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۲۴ اسفند 1386 در سراسر کشور برگزار شد. برخلاف تصور پیشگویان سیاسی، جبهه متحد اصول‎گرایان توانست به تنهایی قریب به دو سوم کرسی‌‎های مجلس را کسب کند و کرسی‎‎های سایر گروه‎‎های اصول‎گرا به تعداد انگشتان دست نیز نرسید. در مرحله اول انتخابات، ۲۹ نامزد انتخاباتی اصلاح‎طلب (معادل ۱۴ درصد)، ۱۵۳ نامزد انتخاباتی اصول‎گرا (کاندیدا‎های جبهه متحد اصول‎گرایان و ائتلاف فراگیر اصول‎گرایان) (معادل 5/74 درصد) و ۲۳ نامزد انتخاباتی مستقل (معادل 5/11 درصد)، به مجلس هشتم راه یافتند. 

در مرحله دوم انتخابات نیز که در تاریخ ششم اردیبهشت سال ۱۳۸۷ برگزار شد، ۱۸ نامزد انتخاباتی اصلاح‎طلب، ۱۸ نامزد انتخاباتی مستقل و ۴۶ اصول‎گرا به مجلس هشتم راه یافتند. 

بدین ترتیب، بار دیگر مجلس با اکثریت مطلق اصول‎گرا تشکیل شد. پیش از تشکیل مجلس هشتم، فراکسیون اصول‎گرایان، تشکیل جلسه داد و از میان علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل، لاریجانی را به‎عنوان رییس مجلس هشتم برگزید و در جلسه علنی حداد عادل دیگر کاندیدای ریاست نشد و لاریجانی با رأی حدود 220 نفر بر کرسی ریاست نشست. 

در این مجلس چهار فراکسیون اصول‎گرایان، جبهه دوم خرداد، پیشرفت و عدالت و مستقل‌‎ها تشکیل شد. البته در درون اصول‎گرایان مجلس نیز دو طیف حامیان لاریجانی و منتقدان وی که بیشتر حامیان دولت هستند، شکل گرفت و منتقدان با تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، فراکسیونی زیرمجموعه فراکسیون اصول‎گرایان تشکیل دادند.

کاندیدایی که نظر اکثریت اصول‎گرایان را جلب کرد
دهمین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری ایران، در روز جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ چهارمین آزمونی بود که قرار بود گفتمان اصول‎گرایی در بوته نقد گذاشته شود. با وجود شخصی چون احمدی‌نژاد، رقابت در درون جبهه اصول‎گرایان خیلی جدی نبود؛ نهایت اینکه محسن رضایی با تحریک برخی به عرصه وارد شد؛ هرچند خود نیز می‌دانست شانسی ندارد.
اما با کاندیداتوری میرحسین موسوی و کروبی، قریب به اتفاق اصول‎گرایان با درک شرایط حساس پیش رو به‎سمت احمدی‎نژاد آمدند و عده اندکی جانب رضایی را گرفتند و البته عده‎ای نیز هرچند غیررسمی، اما در پنهان به موسوی رأی دادند و در ستاد وی تردد داشتند. 

براساس اعلام رسمی وزارت کشور، محمود احمدی‌نژاد با 24 میلیون و 500 هزار رأی و با اختلاف رأی زیادی نسبت به میرحسین موسوی (بیش از ۱۳ میلیون رأی) به پیروزی رسید و رضایی و کروبی مجموعا حدود یک میلیون رأی کسب کردند.

آینده روشن وحدت اصول‎گرایان
بدین ترتیب، اصول‎گرایان با وحدت حداکثری و با احیای گفتمان اصیل انقلاب توانستند دهمین دولت جمهوری اسلامی را از آن خود کنند. با استقرار دولت نهم، اختلافات جزیی میان اضلاع اصول‎گرایی تا حدودی پررنگ‎تر شد. اما پس از گذشت یک سال از عمر دولت دهم، تشکیل جلسه چهره‎‎های اصول‎گرا را باید به فال نیک گرفت. 

اکنون یک‎سال از روی کار آمدن دولت دهم می‎گذرد؛ دولتی که گفتمان خود را اصول‎گرایی با محوریت عدالت‎طلبی قرار داده است، هرچند هنوز اختلافات حامیان و منتقدان دولت در مجلس و بیرون از آن باقی است، اما شواهد حاکی از آن است که در آستانه انتخابات مجلس که سال آینده برگزار می‎شود، اصول‎گرایان بار دیگر اختلافات اصلی را کنار گذاشته و زیر یک چتر و یک نام به‎صورت منسجم در این انتخابات حضور می‎یابند تا بتوانند بار دیگر گفتمان اصول‎گرایی را در خانه ملت حاکم سازند.
 
منبع: هفته نامه پنجره/ شماره 67

نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *