جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۱

مهدوی‌کنی؛سیاست‏مداری موحد ومجتهد

چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۳
کد مطلب: 388743
در حیطه‏ ی سیاست نیز وحدت را تنها حول محور ولایت فقیه می‏دانست و صریحاً اعلام می‏فرمود.
به گزارش جهان، بشیر خالقی‌پور  دانشجوی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) در یادداشتی با عنوان "موحدی وحدت بخش" نوشت:
حکایت ما همچو ماهی کوچکی بود درون تّنگ ساختگی بلورینی که می‏‌شد با یک ضربه‏ی ناچیز هم ترک بردارد و تهی شود اگر همه‏ ی قطره‏ های حیات‏‌بخشش. آن‌ وقت‏ها هاهی کوچک سر به هوا، آب را غنیمت نمی‏‌دانست و نمی‏ دید که حیاتش به حیاتِ آب گره دارد. حالا اما تّنگ تَنگ دریا ترک برداشته و ماهی دلمان یادش آمد که حیاتش به تنفس صبح استاد گره خورده بود و حالا که خورشید غروب کرده، دارد در این برهوت تلظی می‏ کند و دست و پا می‏ زند تا شاید کسی به دادش برسد، برداردش و نجاتش دهد اما دریغ که چند روزی است از دریا محروم شده و ماهیِ دلمان چقدر دلتنگ موعظه‏ های پدرانه‏ ی استاد است.

استادِ موحدی که وحدت سرلوحه‏ ی زوایای زندگی ایشان بود، سه ضلعی وحدت بخش و وحدت‏‌گرای حیات این بزرگوار؛ دین، علم و سیاست. سه رکنی که پیوسته باهم در تعامل بودند و گرد یک اصل توحیدی جمع می‏شدند. یادم هست روزی را که درخصوص یک حکم فقهی که مورد اختلاف علمای شیعه و اهل تسنن بود، خدمت استاد رسیدم و بحث استبصار را پیش کشیدم. استاد خوب شنیدند و بعد با طمأنینه مسائل فقه ی مرتبط را شکافتند و نمونه‏ هایی از تقریر ائمه‏ ی اطهار نیز بیان کردند و فرمودند: «البته که این‏ها اختلاف نیست!»
آری تأکید ایشان بر وحدت بر اصول میان مسلمانان همواره زبانزد عام و خاص بود. دشمن اصلی را تجسم شیطان در زمین و وهابیت را دست‏پرورده‏ی شیطان بزرگ می‏ دانستند.

در حیطه‏ ی سیاست نیز وحدت را تنها حول محور ولایت فقیه می ‏دانست و صریحاً اعلام می‏فرمود. این بود که از او یک چهره‏ ی سیاسی فراجناحی می‏ساخت، اما آیت الله با کسی قرار معهودی نداشت تا چهره‏ی محبوبی از او نمایش دهند. فلذا در هر لحظه به تکلیف شرعی ‏اش عمل می‏کرد تا جایی‏که در بحران و گرد و غبار فتنه‏ های روزگار جانانه و تا پای آبرو ایستاد و چون پیش‏تر تصویر محبوبیتش را تصویرگران تزویر نتراشیده بودند، آن روز از مخدوش شدنش هم نگرانی نداشت. پای اعتقادش ایستاد. سیاست‏مدار موحدی بود مجتهد. مجتهدی بود مکلف. مناصب و پست‏های دنیایی را فدای تربیت نسل‏های انقلاب کرد، گویا به جایگاهی مهمتر از دانشگاه برای اصلاح اجتماعی قائل نبود. پس عمر شریفشان را با دانشجویانی سپری نمود که حالا دلشان برای لبخندهای صمیمانه و بذل گوهرهای اخلاقی ‏اش تنگ شده است. دانشگاهی برپا کرد بر محور علومی اسلامی و انسانی که معتقد بودند باید با هم پیوند ناگستننی داشته باشند. وحدت علوم در ریشه‏ ها و وحدت قلب‏ها و اندیشه‏ ها، حاصل جمع همه‏ ی آئینه‏ هایی بود که استاد از خود تا لحظه‏ های پایانی عمر مبارکشان بر جای گذاشتند. از این روست که چشمه‏ های چشم‏های شاگردان و دوست‏داران آن بزرگوار همچنان خروشان است و ماهی دل‏هایشان تا همیشه هوای دریا دارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *