شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰

رهپویان انقلاب اسلامی و دولت دهم

گفتگوی جهان با دکتر علیرضا زاکانی
پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۲۵
کد مطلب: 58134

دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی که خود و تشکل متبوعش در ایام انتخابات از محمود احمدی نژاد حمایت می کردند در گفتگویی با خبرنگار جهان ضمن تشریح دلایل حمایت از احمدی نژاد، از برنامه آینده این تشکل در مواجهه با دولت دهم سخن گفت.

متنی که در ادامه می آید حاصل گفتگوی سه ساعته خبرنگار جهان با دکتر علیرضا زاکانی است.

جهان:آقای زاکانی علت حمایت جمعیت رهپویان از آقای احمدی نژاد علی رغم انتقاداتی که قبل از انتخابات به شخص رئیس جمهور داشتید چه بود؟
همچنان که مطلعید جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی تا پیش از برگزاری انتخابات مواضع انتقادی نسبت به برخی از اقدامات و برنامه های دولت داشت اما در ایام انتخابات به جهت قطب بندی های صورت گرفته به دلیل حفظ گفتمان اصولگرایی،رویکردهای مطلوب و خدمات شایسته دولت نهم و همچنین مقبولیت عمومی احمدی‌نژاد که شانس وی را در میان سایر نیروهای اصولگرا برای پیروزی مقابل نامزد جریان اصلاح طلب بیشتر می کرد، موضوع حمایت از احمدی‌نژاد در انتخابات را در دستور کار خود قرار داد.
 در عین حال جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی کاملا به برنامه ها و تحرکات احتمالی جریان رقیب(اصلاح طلبان) در طول و بعد از انتخابات واقف بود و تحلیل‌هایی پیرامون آن داشت که مرور زمان بویژه وقایع بعد از انتخابات مشخص کرد که این تحلیل ها و پیش بینی ها چقدر به واقعیت نزدیک بود لذا درک پشت پرده های این اتفاقات تلخ، بخوبی ضرورت حمایت از گزینه مطرح اصولگرایان را نشان می دهد.

جهان :آقای دکتر با توجه به نکاتی که اشاره کردید نحوه تعامل جمعیت رهپویان انقلاب را با دولت آینده چگونه برنامه ریزی نموده اید؟
در سه رویکرد می توان این تعامل را تبیین و تعریف کنیم: رویکرد کمک و مساعدت،رویکرد مطالبه گری و نهایتاً تقابل.
در طول انتخابات براساس مسایل عنوان شده رویکرد کمک به آقای احمدی نژاد در انتخابات مد نظر قرار گرفت و هم اینک نیز تلاش مجموعه در کمک به دولت برای عملی کردن شعارهای داده شده و حرکت در مسیر تحقق عدالت و پیشرفت ایران اسلامی است، در عین حال مجموعه رهپویان از فضای مطالبه گری برای تحقق ارزشها و اصول انقلاب اسلامی فاصله نگرفته و همواره تلاش کرده و خواهد کرد که برخی برنامه ها و شعارهای انجام نشده را به انحاء مختلف به دولت یادآوری کرده و دولت را به اجرا و عملیاتی کردن آنها تشویق و ترغیب کند. 
دغدغه اصلی ما در این مقطع کمک به دولت برای تحقق شعارها و برنامه های ارائه شده است تا ضمن تحقق عدالت و پیشرفت ایران اسلامی از هرگونه صدمه و آسیب به گفتمان اصولگرایی جلوگیری کنیم و در عین حال درخواست ما از دولت هم جدیت در اجرا این برنامه ها و تقید و پایبندی به شعارهای داده شده است. چرا که معتقدیم در صورت عمل نشدن به این شعارها و برنامه ها ضربات جبران ناپذیری متوجه نظام خواهد شد که از لطماتی که جریان رقیب و برخی تندرو های اصلاح طلب در هفته های اخیر وارد کردند به مراتب سنگین تر و پرهزینه تر خواهد بود و طبیعی است که اینگونه عمل کردن قابل اغماض نخواهد بود.

نکته مهم در این میان نزدیکی غیر قابل انکار شعارها و برنامه های احمدی نژاد به برنامه ها و خط مشی های جریان اصولگرایی کشور است همین امر با توجه به تحولات اخیر در خصوص برخی اقدامات عجولانه رئیس جمهور این ضرورت را دوچندان می سازد که به رئیس جمهور یادآور شویم که هر گونه کوتاهی و قصور در عمل به شعارها و برنامه ها می تواند خسران جبران ناپذیری متوجه جریان اصیل اصولگرایی کند و توصیه ما به آقای احمدی نژاد این است که تمامی تلاشها و اقدامات خود را برای تحقق و عملیاتی کردن شعارها و برنامه های اصولگرایی بکارگیرد و از فضای شعاری برخورد کردن با مطالبات و خواست های بحق نظام و انقلاب فاصله بگیرد. 

بدیهی است این جمعیت در مقابله با هرگونه خط انحرافی و التقاطی در خصوص ارزشها و اصول انقلاب اسلامی و گفتمان اصولگرایی بشدت وارد عمل شده و هرگونه مماشات و کوتاهی را در این خصوص ازهیچ فرد و گروهی چه در دولت و چه سایر عناصر در جریان اصولگرایی نخواهد پذیرفت.
بر همین اساس اشکالات و نارسائی هایی که بعضا متوجه دولت و برخی برنامه ها و اقدامات آقای احمدی نژاد بوده مورد نقد جدی قرار گرفته و به تعبیری می توان گفت که در این عرصه ما تعارفی با کسی نداریم و تمام قد در مقابل جریانات و اشخاصی که از این منظر به نظام و انقلاب و مصالح مردم و منافع ملی خدشه وارد می سازد، خواهیم ایستاد.

جهان: عملکرد آقای احمدی نژاد بعد از رای آوردن را چگونه ارزیابی می کنید؟
آقای احمدی نژاد در رابطه با رایی که آورده است باید به سه موضوع توجه جدی داشته باشد.رای به آقای احمدی نژاد کاملا مشروط است و باید به این موضوعات توجه شود:
1- حمایت رهبر معظم انقلاب، حمایت از یک فرد نیست. آنچه از آغاز انقلاب توسط حضرت امام(ره) و سپس مقام معظم رهبری مورد تاکید قرارگرفته در واقع بیان ارزشها و تاکید بر اصول انقلاب اسلامی و تصریح در مصالح کشور و راه های رسیدن به جامعه اسلامی همراه با زمینه سازی برای ایجاد تمدن اسلامی است.
 در خصوص حمایت از دولتها هم رهبری انقلاب در همه ادوار از دولتها حمایت کرده و حمایت ویژه از دولت نهم هم به دلیل تعهد و پایبندی به ارزشها و ایستادگی بر منافع ملی و اصول انقلاب توسط دولتمردان به ویژه رئیس جمهور و حرکت آنها در مسیر انقلاب بوده است. 
با این تعبیر حمایت رهبری از احمدی نژاد نباید منجر به توهم برای کسی شود. همانطور که بارها مقام معظم رهبری فرمودند هر کسی که از امام و انقلاب و ارزشها بگوید و به آن پایبند باشد در هر پست و منصبی که باشد مورد حمایت رهبری قرار خواهد گرفت.
 بر اساس وصیت امام و سیره رهبری، این حمایت ها بطور طبیعی تا زمانی است که مسئولان در مسیر انقلاب و خدمت به مردم باشند وگر نه به محض اینکه کسی از مدار انقلاب خارج شود دیگر حمایت ها موضوعیت ندارد.

2- رای 24 میلیون به آقای احمدی نژاد رای به صرفا به شخص ایشان نیست. و رای مردم چه افرادی که به ایشان رای دادند و چه قاطبه کسانی که به وی رای ندادند رای به خط اصیل امام و رهبری است .رای به اصول و پیگیری ارزشهای انقلاب و اجرای عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادی است. آقای احمدی نژاد باید توجه کند که رای مردم به شرط اطاعت تام و تمام از ولی فقیه بوده است .
بنابراین هر گونه بی توجهی به مطالبات مردم به معنی توهین به رای مردم است و روشن است که مردم نسبت به آن اعتراض خواهند کرد و اعتراض مردم نیز جدی خواهد بود.

3-آقای احمدی نژاد مبدع اصولگرایی نیست بلکه اصولگرایی است که در خدمت به مردم شایستگی های زیادی داشته است آقای احمدی نژاد موضوع جدیدی و ارزش جدیدی ایجاد نکرده است بلکه به بخشی از بایسته های مطلوب عمل کرده است. حمایت قاطع جریان اصول گرا از وی نیز به همین دلایل و امید به اینکه رای به احمدی نژاد باعث احیای ارزشهای انقلابی شود، بوده است.
 
طبیعی است که جریان اصولگرا از کسی حمایت می کند که شرایط مذکور را داشته باشد.به این تعبیر هر گونه خللی در اصول ذکر شده، حمایت جامعه اصولگرایان را مورد خدشه قرار خواهد داد. 

با این توضیح اگر چه آقای احمدی نژاد دارای ویژگی های مثبت است، اما رای بیش از 24 میلیونی مردم و حمایت دل دادگان به ایران اسلامی، تنها حمایت از یک فرد نیست بلکه حمایت از شعارها و آرمانهای اصلی انقلاب بوده است که توسط آقای احمدی نژاد بیان شده بود.
با این حساب هزینه عبور از این ارزشها تنها به معنای بی اعتمادی مردم به یک فرد و خروج وی از دایره انقلاب نیست، بلکه تلقی استفاده ابزاری از ارزشهای انقلاب در مقام رقابتهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری و بی اعتباری حامیان جریان اصولگرا را به دنبال دارد . 
اعتقاد به آرمانهای ناب حضرت امام، اطاعت محض از ولایت ، عدالت خواهی ،مبارزه با مفاسد اقتصادی، خدمت گذاری بی منت به مردم، حفظ شعارهای انقلابی و دفاع از منافع ملی ، مطالبات اصلی مردم و جامعه اصول گرا از منتخب مردم است.
بدیهی است بی توجهی به این اصول با واکنش شدید و قاطع مردم و جریان اصول گرا مواجه خواهد شد.چرا که خطر عبور از این شعارها در شرایط فعلی برای انقلاب از دادن شعارهای انحرافی بیشتر است.

جهان: به نظر شما دلیل اصلی مخالفت اصولگرایان با آقای مشائی در چهار سال گذشته و این بار در موعد معرفی کابینه دهم چیست؟
برای پاسخ به این موضوع بایستی نیم نگاهی به مواضع و اصول اساسی جریان اصولگرایی بیندازیم تا به تبع آن تضادها و ناهمخوانی های شخصیت فردی چون آقای مشائی به خودی خود بروز کند. 
در همین جا مناسب است فهرستی از مواضع و رفتارهای آقای مشائی در این چهار سال و حتی در زمان ریاستش بر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را مرور کنیم.
برای بازگو کردن مصادیق رفتارها و مواضع آقای مشائی باید به این نکته توجه داشت که ایشان در بعد اعتقادی، رفتاری و مدیریتی و به کار گیری عناصر مسئله دار در حوزه مدیریتی خود دارای اشکالات و نقایص فراوانی بوده اند که به مهم ترین آنها اشاره می کنم.
در مبنایی ترین اعتقادات یک مسلمان به دین مبین اسلام ما شاهدیم که آقای مشائی نمره مورد قبولی را دریافت نمی کند. مشائی در یک سخنرانی با ادبیاتی سخیف صریحا اعتقاد خود به اسلام را چنین بیان می کند که "دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است" و با تمثیل اسلام گرایی به اسب سواری اثبات می کند که دیگر برای رسیدن به حقیقت و تکامل نیازی به پیمودن راه اسلام نیست!

یا در جایی دیگر آقای مشائی می گوید که : "دين اسلام به اين که ايرانيان اين دين را پذيرفته و مسلمان شده اند، افتخار مي کند."
پس در قدم اولی که ما برای شناسایی و تایید یا رد معاون آقای احمدی نژاد برمی داریم می بینیم که نمی شود و نبایست چنین دیدگاه های سرشار از التقاط را نادیده گرفت. 
ماجرای ادعای دوستی با مردم اسرائیل ، مشورت دادن به رئیس جمهور در طرح مسئله ورود زنان به ورزشگاه، تندروی در بزرگداشت نیمه شعبان در ایام تصدی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران و ده ها مورد دیگر از اشکالات آقای مشائی است که هم اکنون ظهور و بروز پیدا کرده و گرنه با این مقیاس معلوم نیست که چه بسیار از پایه های دیگر اعتقادی و رفتاری ایشان که حتی بعضا نزدیک و همسوی با تفکرات انحرافی چون انجمن حجتیه نشان داده می شود نیز ویران و انحرافی باشد.
به همان میزان که آقای مشائی عدم پایبندی خود به اصول و مسلمات را نشان داده است به همان اندازه خرافه گرایی و رفتارها و نظرات به دور از اصل و اساس در ایشان و اطرافیانشان مشهود و هویداست. اینکه به تعبیر وی "فرشتگان در آسمان ایران هستند و مردم ایران را یاری می کنند" هر چند در اصل طرح به عنوان لطف خداوندی انکار ناپذیر است اما تفسیر آقای مشائی ودوستانش از این کمک فرشتگان مورد انتقاد دلسوزان دین و انقلاب است. 
هزینه کردن و انتساب شیوه انتخاب مدیران منصوب خود به امام عصر(عج) از جمله موارد نگران کننده ایست که حتی مورد اعتراض همراهان وی قرار گرفته است.
خط گیری از کسانی که به هیچ وجه مورد تایید بزرگان دینی و مبتنی بر اصول و عقاید مذهبی ما نیستند و رفت و آمدهای مشکوک به خارج از کشور بدنبال مدد گیری از برخی خرافات هم از مسائلی است که صلاحیت ایشان برای تصدی یک پست میانی را زیر سوال می برد چه رسد به اینکه شخص دوم کابینه شود.

در بعد اشکالات رفتاری و مدیریتی موضوعاتی چون حضور در برخی مراسم نا متعارف، دیدار و ارتباط با عناصر مسئله دار و دارای تفکرات انحرافی و التقاطی، به کار گیری افرادمسئله دار و با پیشینه های ناشایست در زیرمجموعه مدیریتی و فردی خود، عدم تبعیت از دستور مراجع و بزرگان دین خصوصا در مسئله دوستی با اسرائیل یا برخی امور دیگر، خلط سلسله مراتب حکومتی و ایجاد شق جدیدی از اطاعت پذیری در میان مسئولان کشور، به طوری که اخیرا به صراحت بیان داشته اند که : "استماع دستور رييس‌جمهور بر من واجب است" از جمله مواردی است که این زمینه مورد اعتراض جدی است.

مسائل امنیتی آقای مشائی هم از مشکلات غیر قابل اغماض ایشان است. درحالی که نهادهای امنیتی کشور حساسیت ویژه ای به ورود و خروج اتباع بیگانه دارند ما شاهدیم که آقای مشائی به دنبال تصویب قانونی برای ورود 15 روزه اتباع کشورهای بیگانه به ایران بدون لزوم دریافت روادید بود که از بابت همین موضوع در صورت تحقق مشکلات عدیده اطلاعاتی و امنیتی برای کشور به وجود می آمد که البته با مخالفت مراجع ذی ربط از این امر خطرناک و مشکوک جلوگیری شد.
 ارتباط وی با کسانی چون هوشنگ امیراحمدی و ملاقاتش با جک استراو وزیرخارجه سابق انگلیس هم از نقاط منفی کارنامه امنیتی ایشان است. هر چند ابهامات امنیتی فراوانی درباره آقای مشائی و برخی نزدیکانش وجود دارد که باید در مجالی دیگر به آنها پرداخت.

بحث عدم صلاحیت مدیریتی وی در تصدی مسئولیتهای پیشین و بکارگیری برخی عناصر پرمسئله و اخراجی در پست های مهم مسئولیتی امری آشکار است که در این خصوص هم می توان موارد زیادی را ذکر کرد لذا معرفی ایشان برخلاف مصالح کشور و به دور از تدبیر بوده که با جایگاه قانونی معاون اول رئیس جمهور در قانون اساسی نیز این انتصاب هیچ سنخیتی ندارد.

حال با موارد برشمرده فوق چگونه جریان اصولگرایی که خود را مدافع ارزشهای انقلاب، امام و رهبری می داند می تواند سکوت کند؟ به هر حال بزرگترین آزمون امروز آقای احمدی نژاد ولایت مداری او است که امیدوارم با افتخار از این آزمون سربلند بیرون آید. 

جهان: مهمترین کاستی های دولت در حال حاظر از نظر شما کدامند؟
به نظر می رسد ضرورت تغییر رویکرد در مواجهه با افکار عمومی و رسانه ها از یک سو و تعامل جدی و منطقی با سایر قوا از سوی دیگر از مهمترین نکاتی است که باید در دستور کار دولت قرار گیرد.
علاوه بر اینها در حال حاضر دو اشکال و ایراد جدی متوجه آقای احمدی‌نژاد است که می بایست در فرصت پیش رو و در کوتاه مدت به فکر راه حل هایی برای تعدیل و رفع این اشکالات و ایرادات باشد.
یکی اتهام و انتساب های موجود به دولت در کم توجهی به نظرات و دیدگاه های علما و مراجع و بعضاً فرار از برخی درخواست ها و نظرات بحق و بجای آن بزرگواران است که لازم است دولت از نقطه نظرات و پیشنهادهای دلسوزانه و مشفقانه علما و مراجع بهره برده و این پیشنهاد ها و نقطه نظرات را جدی بگیرد.
دومین اشکال جدی به دولت که می توان در حال حاضر از آن به عنوان تهدید هم یاد کرد قطع ارتباط با نخبگان و به تعبیری حذف برخی از نخبگان و فرهیختگان جامعه با بدنه دولت است.
 در مواردی شاهد این هستیم که این قطع ارتباط و کم توجهی دولت به دیدگاه های کارشناسی و نخبگان دانشگاهی، در مسیر تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها خلل جدی وارد می کند که برای جمهوری اسلامی ایران این امر پسندیده نیست و در عین حال عوارض و پیامدهای خطرناکی دارد که می بایست برای برون رفت از این عارضه دولت راهکار جدی و موثر تعریف و تبیین نماید.

جهان: ارزیابی شما از مخالفین جریان اصولگرایی و عملکردشان در مورد موضوع مشایی چیست؟
در موضع اخیر آقای رئیس جمهور و تبعیت نکردن سریع ایشان از فرمایشات مقام معظم رهبری در عدم انتصاب وبرکناری آقای مشایی اولا بیگانگان و دشمنان انقلاب که همواره به دنبال ایجاد تفرقه در بین حاکمیت و مسئولان نظام بودند با آغوش باز به استقبال این عدم تمکین رفته اند.
 از سویی برخی از مخالفان جریان اصولگرا در داخل کشور نیز با ادبیات زیرکانه عدم اجرای دستور مقام معظم رهبری را حق طبیعی آقای احمدی نژاد دانسته اند. جالب تر اینکه جریان مخالف اصولگرایی که پیش از این نیز حمایت از علی کردان را علی رغم خواست عمومی در دستور کار خود قرار داده بود امروز هم به حمایت از مشایی که لایه های پشت سر وی پیوستگی ارگانیک با اصلاح طلبان دارند پرداخته است که در صورت لزوم در آینده به آن اشاره خواهد شد. 

 به نظر می رسد این دو رویکرد مانند دولبه قیچی پایه های نظام اسلامی را نشانه رفته است، پس ضروری است جهت یاس دشمنان انقلاب و مخالفان آرمانهای امام و انقلاب اسلامی آقای احمدی نژاد نسبت به تصمیم غلط خود تجدید نظر کرده و با تبعیت سریع از رهبری بر افتخارات خود بیفزاید.
طبیعی است که در غیر این صورت دلدادگان به انقلاب اسلامی و آرمانهای امام (ره) هیچ عهد اخوتی با فرد یا گروه خاصی نبسته و در تبعیت از ولایت فقیه لحظه ای درنگ نخواهد کرد.

نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *