سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 7 May 2024
 
۲

هوا آلوده است اما...

شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۵
کد مطلب: 397709
خیلی دشوار و طاقت فرساست بخواهی در هوای آلوده نفس های تمیز بکشی اما نه ...
 به گزارش جهان، سید احمد علوی در وبلاگ "تنها نوشته" نوشت:
اینجا تهران است.
 
اینجا هوا خیلی آلوده است اما ...
 
اما همیشه این آلودگی آزاردهنده نیست. یا به عبارت بهتر همیشه آزار آلودگی هوا احساس نمی شود. آزار آلودگی وقتی احساس می شود که دیده شود. اینجا هیچ کس خاطره ای از آسمان ندارد که بیاندیشد اگر هوا آلوده نبود چه میزان نظاره آن شگفت انگیز و دوست داشتنی بود. آلودگی هوا وقتی آزرده بودنش احراز می شود که وارونگی هوا اتفاق افتاده باشد. وارونگی هوا یعنی آلودگی از آسمان به زمین می آید و شگفتا آسمانی که مظهر پاکی بود را چنان با آلودگی های زمینیان آلودیم که از بازگشت آلودگی های خودمان به خودمان مشمئز می شویم!
 
خیلی دشوار و طاقت فرساست بخواهی در هوای آلوده نفس های تمیز بکشی اما نه ...
 
اما من می شناسم فرشته خویانی را که گویی از آسمان به زمین آمده اند. اینان نفس کشیدن در همه جا را بر خود حرام می کنند تا در جایی به مقدار یک نفس، هوای پاک بیابند و همان را در سینه فرو می کشند. شگفتا که بازدمشان همه هوای پیرامونیشان را معطر به عطر داوودی های کوهسار می کند. همان گل هایی که در ارتفاع می رویند بل از هوای پاک، گلبرگ هایشان را تغذیه کنند.
 
ماجرای ایشان داستان حسین کرد شبستری نیست که مادران در گوش خرد کودکانشان نجوا کنند و معلمان در اوراق شاگردانشان سرمشق. باید چشم بگردانی و در کوچه و خیابان پی شان را بگیری و بگردی و بگردی تا ببینی دخترکی را که در گرمای تابستان هدیه ی مادر سادات را به قدرت یک هزار و اندی سال مظلومیت شیعه، مستحکم به روی سر گرفته تا کسی ظن باطل نداشته باشد به زمان و زمین که هر زمینی را بهره ای است از فرشتگان و هر زمان فرصتی است برای تجلی خدایی شدگان.
 
نیک چشم بگردانی می شنوی صدای جوان رشیدی را که از سوار شدن به ماشینی که دو نامحرم در صندلی عقب به سختی جا برای نفر سوم باز می کنند امتناع می کند.
 
بهتر گوش هایت را تیز کنی خواهی شنید صدای دو رگه تازه جوانی را که به خانمی در قاعده مادرش می گوید: خواهرم! حجاب شما مناسب نیست. به صحبت های آن خانم گوش بدهی یا ندهی تفاوتی نمی کند که گوش فلک به قدمت یک انسان تاریخ از این حرف ها پر است. اگر هنوز کمی حیای دخترانه در زن باقی باشد اندکی از پریشانی دلش را در زیر چارقدش جمع می کند وگرنه دهان به ناسزاهای چارواداری لات های چاله میدان باز می کند و شگفت آن که با همان صوت و لحن نیز!
 
کمی راه هم بروی کفران نعمت مترو و بی آر تی نیست. چند کوچه بالاتر احتمالا خواهی دید جوانانی که بیرق و کتیبه های مشکی به دست گرفته اند و سیاهی هایی که اول محرم آویخته اند را دوباره منظم و به قاعده می کنند برای آخرین روز های کاروان غم عالم.
 
اهل مسجد هم که نباشی لابد بچه های پایگاه بسیج را دیده ای که عشق می کنند وقتی به یک بهانه ای شلوار پلنگی می پوشند! چفیه دور گردن پیچیده اند و طوری خاطرات یک شهید را با یکدیگر مرور می کنند و روی یک موضوع قفل، تو گویی سال ها هم رزم و هم درس وی بوده اند. در چشمانشان برقی می بینی که یقین می کنی دروغ نمی گویند وقتی هم قسم می شوند که اگر حرم در خطر افتاد وعده گاه همه شان حرم، با سر یا بی سر.
 
هوا آلوده هست اما زیر این هوای آلوده تهران چشم بگردانی زیاد می بینی بسیجیانی که هنوز هستند بر عهدی که با روح الله بستند. آسمانی اگر باشی حتما می دانی در آسمان لا زمانی و لا مکانی است که موج می زند. همان جاست که بچه بسیجی ها هر شب دسته جمعی به دیدار امام می روند و امام که می گوید: من دست و بازوی ... هق هق گریه هایشان سکوت ضجه های نماز شب سجاده نشینان عافیت طلب را می شکند.
هر شب ملائکه به خدا اعتراض می کنند که اینان چه موجوداتی اند که تو آفریده ای!؟ صدای شعار هایشان مانع می شود تعداد العفو نماز شب عباد تو را شمارش نماییم. خنده های خدا را که می بینند آموخته اند پیش از پاسخ إنی اعلم ما لا تعلمون، بیش از این خود را در محاسبات عاشقانه خدا و فرزندان آدم ضایع نکنند.
 
آلودگی هوا و وارونگی هوا و سرطان و نا پاکی و چه و چه همه یک چاره دارند: باران.
باران که زیر سقف حسینیه دهه آخر صفر دوباره باریدن می گیرد تنها هوا را پاک و معطر نمی کند آسمان را به زمین متصل می کند. اهل سفر آسمان باشی می روی; در هر زمان و زمین، چون پر زدن غلام کبیری ها، محمود رضا بیضایی ها، علی خلیلی ها، احمدی روشن ها و ...  
 
و چون پر پر زدن فاطمه مغلاج ها، دختربچه های شیعه ای که درس در مدرسه حضرت رقیه سلام الله علیها پس می دهند و لشگر آخرالزمانی سه ساله خرابه نشین شام اند.
 
هوا آلوده هست اما کم نیستند لشگر روح الله که به عشق رهبر آمده اند به زمین این دنیا و آسمان، تصویر نا آشنایی برای چشمانشان نیست. اینان بیهوده آسمان را رها نکرده اند; آمده اند تا به نفس نفس زدن هایشان مشکل آلودگی هوا را حل کنند وگرنه خدا اینان را به مزبله زمینی ما مأمور نمی نمود. اینان افسران علمدار صاحب زمان اند؛ زمینه را برای زمانه ای آماده می کنند که در آن زمین و زمان مؤمنین عزیز و کافران ذلیل اند. میل دیدارشان را اگر داشتی دشوار نیست; کافیست چشم بگردانی.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *