سرویس سیاسی جهان ـ یکی از وجوه بنیادین، اساسی و متمایز جمهوری اسلامی ایران با سایر نظام ها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، عنصر "سادهزیستی" مسئولان از عالیترین سطوح تا ردههای پایین آن بوده است.
حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر بزرگ این انقلاب که یکی از بزرگترین انقلابهای قرن حاضر را رهبری کرد در سادهزیستی و پرهیز از هرگونه تجمل، اشرافیت و تبختر بهواقع کلام، الگویی بیمانند بود که با مشی عملی و رفتاری خود، یکی از وجوه تمایز مسئولان در نظام جمهوری اسلامی ایران را در سادهزیستی، پرهیز از تجملگرایی و اشرافیت آنها تعریف کرد.
مقام معظم رهبری نیز که پس از رحلت امام سکان این انقلاب را به دست گرفت به عنوان خلف شایسته و صالح حضرت روحالله، به احسنوجه قدم در جای پای امام گذاشت و در سادهزیستی تبدیل به الگویی برای تمام مسئولان این نظام شد.
ایشان از همان اوایل دوران مسئولیت رهبری خود، سادهزیستی و توصیه تمام مسئولان به این امر و پرهیز از هرگونه تجملگرایی و اشرافیت مسئولان در ردههای مختلف نظام را به عنوان یکی از اصلیترین تذکرات و مطالبات جدی خود داشتهاند و راز شیرین شدن در چشم مردم را در "ورع و دورانداختن دنيا" دانستهاند.
مقام معظم رهبری همواره تمام مسئولان نظام را به رعایت تقوا برای پرهیز از افتادن در خطا و اشتباه متذکر شدهاند؛ ایشان در بیانات سال 70 خود خطاب به مسئولان و کارگزاران نظام متذکر شدند:
"اگر ما بىتقوايى كرديم و براثر بىتقوايى ما ضايعهيى پيش آمد، ضايعه بر اسلام پيش مىآيد، نه بر ما؛ آنوقت وزر و وبالش به گردن ماست، روسياهيش متعلق به ماست."
معظمله در توصیههای خود حركت و موفقيت نظام را به بركت "تقوا" ممکن دانسته و بر این نکته تاکید داشتهاند که:
"خاصيت نظام الهى اين است. نظام حق، بىتقوا پيش نمىرود. نظام باطل كه در مقابل حق است، طور ديگرى است ... برادران! نظام را بايد برپايهى تقوا حفظ كرد؛ راه تقوا هم ذكر خداست. آقايان وزرا، آقايان نمايندگان، آقايان مديران گوناگون كشور، مسؤولان قضايى كشور، خودشان را بىنياز از دعا و نافله و ذكر و توجه و توسل و گريه و انابه به پروردگار ندانند.
اما در باب سادهزیستی و خواست جدی و صریح مقام معظم رهبری از مسئولان برای رعایت تمام جوانب سادهزیستی و پرهیز از هرگونه اسراف و تجملگرایی در سطح تمام کارگزاران نظام، ایشان بیانات و تذکرات متعددی را داشتهاند. ایشان در همان اوایل رهبری خود در دیداری با کارگزاران نظام متذکر شدند:
"گزارش آمده كه روحانى عقيدتى، سياسى در يكى از دستگاهها، خودش ماشين دارد، ولى ماشين دولتى سوار مىشود! من نوشتم كه حق ندارد اين كار را بكند. براى من جواب آمد كه اين كار رويه است و همه مىكنند! اين آقا خودش يك ماشين دارد، كه براى خودش لازم است؛ يكى هم خانمش دارد و نمىشود كه خانمش از اين ماشين استفادهكند! عجب! اين چه حرفى است؟
من الان اعلام مىكنم و قبلاً هم نوشتم و اين را گفتم كه آن وقتى كه آقايان امكانات شخصى دارند، حق ندارند از امكانات دولتى استفاده بكنند. اگر ماشين داريد، آن را سوار شويد و به وزارتخانه و محل كارتان بياييد؛ ماشين دولتى يعنى چه؟ واللَّه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمىگرفتم كه مرتب ملاحظهى جهات امنيتى را توصيه مىكنند، بنده با ماشين پيكان بيرون مىآمدم."
راز "شیرین" شدن مسئولان در چشم مردم در چیست؟
مقام معظم رهبری ضمن اینکه خود پایینترین سطح معیشت و مخارج را در زندگی شخصی داشتهاند، دائما همین نکته و رعایت ساده زیستی را از تمام مسئولان نظام مطالبه و رمز محبوبیت و مقبولیت مسئولان و روحانیون در نظر مردم را در "تقوا و بىاعتنايى به دنيا" دانسته و تاکید داشتهاند: "به حد ضرورت اكتفا كنيد و اندازه نگه داريد؛ اينها ما را از مردم دور مىكند، روحانيون را از مردم دور مىكند. روحانيون، به تقوا و ورع و بىاعتنايى به دنيا در چشمها شيرين شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنيا، نمىشود در چشمها شيرين ماند. مردم رودربايستى ندارند؛ خدا هم با كسى رودربايستى ندارد."
مقام معظم رهبری عدم رعایت تقوا و حدود الهی را باعث تغییر و تبدیل نعمات دانسته و تاکید داشتهاند: "خدا نعمت را برنمىگرداند، ما هستيم كه با رفتار خودمان، با عقبگرد خودمان، با سوء تدبير خودمان دربارهى امور خويش، نعمت را برمىگردانيم."
ایشان در بخش دیگری از توصههای خود خطاب به مسئولان به این نکته متذکر شدهاند که:
"من بارها عرض كردهام كه خداى متعال در چند جاى قرآن دربارهى بنىاسرائيل مىگويد: «و فضّلناهم علىالعالمين»؛ ما شما را بر همهى مردم دنيا برترى داديم. همين بنىاسرائيلند كه باز قرآن دربارهى آنها مىفرمايد: «و ضربت عليهم الذّلّة والمسكنة و باؤا بغضب مناللَّه». چرا؟ رفتار خود آنها موجب چنين وضعيتى شد. مگر خدا با من و شما قوم و خويشى دارد؟ مگر خدا با جمهورى اسلامى و با اين اسم قوم و خويشى دارد؟ من و شما هستيم كه بايد معين كنيم اين جمهورى، اسلامى است، يا اسلامى نيست؛ اين هم در رفتار ماست."
از دولت سازندگی تا دولت دهم
نهیب های پندآموز رهبر معظم انقلاب در سال های بعد هم همچنان ادامه یافت اما گوش دولت هاشمی رفسنجانی که بنیانگذار منش تجمل گرایی شناخته می شود، به این سخنان بدهکار نبود؛ 8 سال ریاست اصلاح طلبان هم بی توجه به این موضوع ادامه رویه دولت سابق بود؛ تا اینکه دولت نهم انقلاب ساده زیستی به راه انداخت و امیدها را دوباره زنده کرد؛ امیدهایی که البته خیلی دوام نیاورد و با آغاز دولت دهم رو به سردی گرایید. هرچند بخش اعظم مسئولان دولت دهم چهره هایی پاک هستند اما کشف فسادهای پی در پی از دل دولت و متهم شدن بخشی از مسئولان ارشد دولتی، دولت دهم را هم در کانون انتقادات قرار داده است.
اینجا بود که توصیه های جدید رهبر انقلاب بار دیگر نگاه ها را به سمت مبانی انقلاب برد. معظمله در بیانات اخیر خود در سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در خرداد 90 خطاب به مسئولان نظام متذکر شدند:
"اگر ما مسئولان كشور - بخصوص اين ديگر مربوط به ما مسئولان است - دچار خودمحورى شويم، دچار تكبر شويم، دچار خودشگفتى شويم، تودهنى خواهيم خورد. دنيا اينجور است، سنت الهى اين است. در پى كسب محبوبيت نباشيم، دنبال تمتعات دنيوى نباشيم، دنبال پرداختن به اشرافيگرى و تجملات نباشيم. ما مسئولين، خودمان را حفظ كنيم؛ همچنان كه اين مرد بزرگ خود را حفظ كرد. اگر ما اينجا دچار اشتباه شويم، مصداق همان آيهى شريفه خواهيم شد كه: «و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم يصلونها و بئس القرار». در راه پيشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتى ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافيگرى ممنوع است؛ لذتجوئى ممنوع است؛ به فكر جمع كردن زخارف دنيا افتادن، براى مسئولين ممنوع است. با اين ممنوعيتهاست كه ميتوانيم به قله برسيم."
متاسفانه در طول این سالها و با وجود مطالبه جدی مقام معظم رهبری از مسئولان نظام برای تقید و تعهد عملی به سادهزیستی و اجتناب از تجملگرایی، اشرافیت و التزام به لوازم سادهزیستی، آفت تجملات، رفاهپرستی و خوی اشرافیت به جان بخشی از مسئولان و کارگزاران نظام افتاده است.
به واقع امروز آحاد مختلف مردم، با چشمان باز لحظه به لحظه تمام رفتار، حرکات و سکنات مسئولان، نوع و سطح معیشت و رفاه مسئولان و تمام فرزندان و وابستگان آنها را زیرنظر دارند و یکی از اصلیترین و مهمترین معیارهای مردم برای سنجش میزان تعهد مسئولان به مبانی این نظام و انقلاب را در میزان تقید و التزام آنها به سادهزیستی، پرهیز از تجملات و خوی اشرافیگری میدانند.
آن دسته از مسئولانی که امروز دم از عدالتخواهی، انقلاب، امام و رهبری میزنند و یا خود را دلسوز و نگران "به خطر افتادن اصل نظام" میدانند و در عین حال زندگی شخصی و خانوادگی آنها، فرزندان و منسوبان و نزدیکان آنها، بویی از سادهزیستی و پرهیز از تجملات نبرده است و حتی فراتر از آن در طول سالیان سال از دوران مسئولیت خود بر طبل لزوم برخورداری مسئولان از فلان و بهمان سطح از تمتعات مادی کوفتهاند و آن را تئوریزه نیز کردهاند باید بدانند که اقشار مختلف مردم مشی عملی و رفتاری آنها را دائم در نظر دارند و مشی عملی آنها را باور دارند و نه ادعاهای رنگارنگ شان.
مسئولانی که خود امروز در تجملگرایی و تبختر غرقند و واژه "سادهزیستی" برای آنها جزء بیگانهترین واژههاست باید بدانند مردم با آنها هیچ عقد اخوتی نبستهاند و این ملت در مقاطع حساس و در انتخابات مختلف این خواست و عزم خود را در عدم اقبال به این جرکه از مسئولان به اثبات رساندهاند.