تير84: اين حقيقت که آقاي هاشمي از ابتداي رياست جمهوري محمود احمدي نژاد از مخالفين اصلي وي بوده و در شرايط مختلف نه تنها اين مخالفت را پنهان نداشته بلکه از هر تريبوني براي ابراز اين مخالفت استفاده کرده و يا نحوه بيان مخالفتها را سازماندهي کرده است را همه مي دانند و نيز اخيراً که بحث انتخابات رياست جمهوري طرح شد ، شنيده بوديم که ايشان فرموده اند از تمام توان استفاده کنيد که احمدي نژاد دوباره نيايد ، حالا هر کس شد ، شد . وقتي اين حقايق و برخي اخبار ديگر را کنار هم قرار مي دهيم چند پرسش و پاسخ مطرح مي شود که حضور مؤثر و پرتوان آقاي هاشمي را در تمامي ستادهاي انتخاباتي رقباي احمدي نژاد به خوبي نشان مي دهد . از جمله :
1. چه کسي نمي داند که غلامحسين کرباسچي از نزديکترين افراد به آقاي هاشمي است و به کمک ايشان زودتر از موعد از زندان آزاد شد و سپس با حمايت آقاي هاشمي مجدداً احيا گرديد . حضور فردي زيرک ، سياستمدار با نظم تشکيلاتي و قدرت اجرايي و امکانات مالي گسترده و نيز وابسته به آقاي هاشمي در رأس ستاد کروبي به چه معناست ؟
الف – کروبي را اداره کند
ب – از روشهاي هياتي در حزب او که مي تواند به انتخابات لطمه وارد کند جلوگيري کند .
ج – با آقاي هاشمي کاملاً هماهنگ باشد و در واقع طبق نظر ايشان عمل کند نه کانديدا .
ه – ارگان حزب ( روزنامه اعتماد ملي ) را نيز کاملاً در اختيار بگيرد .
2. تمام کساني که سنشان اجازه مي دهد و تا حدودي در جريان اتفاقات حزب جمهوري و مسائل دفتر سياسي حزب و سپس روزنامه جمهوري اسلامي و نيز دسته بندي هاي داخل شوراي مرکزي حزب هستند ، به خوبي به خاطر دارند که در جناح آقاي هاشمي در حزب از نزديکترين افراد به ايشان مهندس موسوي بود که در دفتر سياسي و روزنامه حزب نيز کاملاً هماهنگ با ايشان عمل مي کرد و ياراني چون فرشاد مؤمني و محجوب ( رهبر خانه کارگر ) را در کنار خود داشت و بعد که موسوي براي نخست وزيري انتخاب شد و سپس در مقابل مقام معظم رهبري ( رياست جمهوري دولت ) قرار گرفت ، اين آقاي هاشمي بود که باز از او حمايت کرد و دوستان خود را به کابينه مهندس موسوي فرستاد . 

چه کسي در دوره رخوت و انزواي موسوي او را به شوراي مصلحت آورد و فرهنگستان هنر را به او واگذار کرد تا کاملاً از صحنه دور نمانده و براي روز مبادا حفظ شود ؟ و نيز خوب بخاطر داريم که با حمايت شخص آقاي هاشمي شوراي احياء تفکرات شهيد بهشتي با حضور مؤمني ، عليرضا بهشتي ، محمد رضا بهشتي ، ناصري و ... تشکيل شد تا در قالب يک تشکيلات به ظاهر غيرسياسي ياران سابق دفتر سياسي حزب پراکنده نشده و حفظ شوند و محجوب در رأس « خانه کارگر » ( تشکيلات کارگري باقي مانده از حزب ) قرار گرفت . 

اين بخش از حقايق و وقايع گذشته چند دهه اخير نشان مي دهند که چگونه است که موسوي پس از بيست سال رنگ بر بوم کشيدن هواي سياست مي کند و با علم توهين ، افترا و ناسزا به دولت نهم وارد عرصه انتخابات رياست جمهوري مي شود .
موسوي که در دوره هاي قبل ( با توجه به سوابق ايستادگي در مقابل مقام معظم رهبري ) مدعي بود با توجه به وجود نهادهاي تحت نظر رهبري پذيرفتن رياست جمهوري عملي کودکانه است ، اينک مستهظر به حمايت چه کساني است که تن به اين عمل کودکانه داده است ؟ پس بايد پذيرفت که شکست دادن احمدي نژاد آنقدر مهم است که بعضي با تمام توان و قدرت و با استفاده از تمامي مهره هاي قديمي و جديد و نيز امکانات گسترده وارد صحنه عمل شده اند . اگر گمان کنيم که مي خواهند انتقام شکست انخابات گذشته را بگيرند ، دچار ساده لوحي شده ايم . احمدي نژاد در دوره نخست رياست جمهوري خود حلقه اتصالاتي را گسسته است که بايد اين گسستگي هرچه زودتر پايان يابد و به مدار گذشته بازگردد ، حال با استفاده از موسوي ، کروبي ، محسن رضايي و قاليباف يا هرکس ديگر . مهم بازگرداندن اوضاع به وضع سابق است .