يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
 
۰
۲

‏آیا امریکا به سوریه حمله خواهد کرد؟

سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۵۵
کد مطلب: 309127
در شرایط فعلی حمله نظامی به ‏سوریه هیچ معنایی جز تکرار تجربه عراق پس از سقوط صدام ندارد و به همین یک دلیل می توان ‏نتیجه گرفت هدف دولت امریکا از مانورهای اخیرش هر چه باشد ورود به جنگ نیست.‏
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، ارزیابی تخصصی درباره مسئله سوریه از عهده این قلم خارج است اما بالا گرفتن تنش های اخیر ‏درباره سوریه از جانب امریکا، موضوعی است که از منظر منطق رفتار راهبردی دولت اوباما باید به طور ‏دقیق به آن پرداخت. ‏

شاید اگر فقط یک اصل راهبردی بر رفتار دولت امریکا درباره مسئله سوریه حاکم باشد این است که ‏امریکا به شدت مراقب است تجربه عراق را در سوریه تکرار نکند. در شرایط فعلی حمله نظامی به ‏سوریه هیچ معنایی جز تکرار تجربه عراق پس از سقوط صدام ندارد و به همین یک دلیل می توان ‏نتیجه گرفت هدف دولت امریکا از مانورهای اخیرش هر چه باشد ورود به جنگ نیست.‏

آنچه می توان آن را تجربه عراق خواند، واجد چند ویژگی بسیار مهم بود:‏

‏۱- نخست اینکه امریکایی ها حکومت صدام درعراق را در حالی ساقط کردند که بدنه نظامی و امنیتی ‏رژیم بعثی تقریبا به طور کامل دست نخورده و مجهز باقی ماند. این بدنه پس از سقوط صدام به سرعت ‏تبدیل به یک لشگر تروریستی تمام عیار شد که هم به اندازه کافی نیروی انسانی زبده در اختیار داشت، ‏هم کاملا مسلح و مجهز بود و از انگیزه کافی برای عملیات علیه دولت ملت عراق و دولت منتخب آنها ‏بهره مند بود. اشغالگران امریکایی در عراق چیزی حدود ۷ سال با این پدیده درگیر بودند و راه علاجی ‏هم برای آن نمی یافتند. ستون فقرات تجربه عراق برای امریکا این بود که راس یک حکومت را منهدم ‏کرد بدون اینکه برای کنترل هواداران و بدنه عملیاتی و اطلاعاتی آن فکری کرده باشد. هزینه ای که ‏واشینگتن برای این ندانم کاری داد ۷ سال جنگ فرساینده، میلیاردها دلار هزینه، صدها کشته و دست ‏آخر هم خروجی مفتضحانه از این کشور بود. اکنون در امریکا اتفاق نظر وجود دارد که حاکمیت ‏سوریه همچنان قدرتمند است، دستگاه اطلاعاتی و نظامی توانمندی دارد و بخش بزرگی از جامعه ‏سوریه نیز همچنان به او وفادار است. سرنگون کردن چنین حکومتی –با این فرض به شدت قابل بحث ‏که حمله نظامی قادر به سرنگونی این حکومت خواهد بود- تجربه عراق را با شدتی ده ها برابر افزون ‏تر در سوریه تکرار خواهد کرد. با رفتن اسد از کاخ ریاست جمهوری در اثر یک حمله یا کودتا، تنها ‏افاقی که می افتد این است که بدنه به شدت قدرتمند حامی او برای مدت زمان بسیار طولانی بلای جان ‏هر حکومتی خواهد بود که قصد اداره کردن سوریه را داشته باشد. امریکایی ها هنوز نتوانسته ارتش و ‏دستگاه اطلاعاتی و امنیتی اسد را از کار بیندازند، سهل است هر روز تعداد بیشتری از مردم سوریه که ‏شاید زمانی در دو سال گذشته به جبهه مخالفان اسد هم پیوسته بودند، به این نتیجه می رسند که تداوم ‏حکومت اسد هزاران بار بهتر از آن است که اختیار زندگی و خانواده آنها به دست تکفیری های نیمه ‏اسنان-نیمه وحشی بیفتد. به همین دلیل است که ارتش سوریه توانسته در ماه های اخیر ده ها هزار ‏نیروی تازه نفس جذب کند.‏

‏۲- دومین ویژگی تجربه عراق که در صورت سقوط اسد از طریق مداخله نظامی بلافاصله با ابعادی ‏بسیار بزرگ در سوریه رخ خواهد داد از کنترل خارج شدن درگیری های فرقه ای، تکه تکه شدن ‏کشور، تبدیل شدن سوریه به بهشت تروریست هاست که ثبات منطقه خاورمیانه و شاخ افریفا را که ‏همین حالا هم به اندازه کافی برافروخته است، عمیقا به خطر خواهد انداخت. امریکایی ها به خوبی می ‏دانند و در این مدت بارها گفته اند که از کنترل خارج شدن این منطقه بلافاصله بسیاری از کشورهای ‏همسایه سوریه و در راس آنها اردن را درگیر خواهد کرد، به سرعت به حاشیه خلیج فارس سرایت می ‏کند و از طریق لیبی در زمانی کوتاه موج تروریسم را به سمت اروپا و بعد امریکا هدایت خواهد کرد. ‏برای امریکا مسئله ثبات در خاورمیانه از همه چیز از جمله از دموکراسی و حقوق بشر مهم تر است. ‏امریکا می داند که سوریه پس از اسد یه سرعت تبدیل به قدرتمندترین موتور محرکه افراطی گری و ‏بی ثباتی در منطقه خواهد شد که تاریخ خاورمیانه هرگز به خود دیده است. اکنون دولت امریکا به ‏خوبی می داند که خطر رادیکالیسم سنی فوری ترین خطر علیه ثبات بخش های بزرگی از جهان است. ‏بعید است امریکا آنقدر احمق باشد که چنین خطر فزاینده ای را فقط به خاطر گوشمالی دادن اسد آن ‏هم به بهانه یک اتهام اثبات نشده به جان بخرد.‏

‏۳- سومین مسئله این است که هرگونه حمله نظامی به سوریه را راهبرد «گذار مسالمت آمیز» که امریکا ‏از ابتدای آغاز انقلاب های منطقه در پیش گرفته کاملا در تضاد است. دولت امریکا از همان روز ‏نخست که انقلاب های منطقه آغاز شد تلاش کرد هر جا می تواند فرآیند گذار را متوقف کند و هر ‏جا نتوانست گذار به شکل مسالمت آمیز، از طریق مذاکره، با ضمانت ارتش و حداقل بی ثباتی رخ ‏بدهد. به همین دلیل است که امریکا اجازه تکرار تجربه لیبی را رد هیچ کشور دیگری در منطقه نداد و ‏در مصر، تونس، بحرین و یمن تلاش کرد با بیرون کردن مردم از خیابان ها مسیر انقلاب ها را به سمت ‏دیالوگ و زد و بند پس پرده منحرف کند. حمله به سوریه نه فقط خیابان ها بلکه بیابان های منطقه را ‏هم به هم خواهد ریخت.‏

‏۴- بعید است امریکا به سوریه حمله کند چرا که هنوز هیچ شناخت درست و اشراف کاملی به بدنه ‏معارضه سوری، ترکیب و نوع و تعداد گروه های سازنده آن ندارد. دولت امریکا به خوبی می داند که ‏بخش سیاسی معارضه سوری صرفا یک دکور است و بخش عملیاتی آن هم همانقدر که با اسد مشکل ‏دارد –بلکه بیشتر- دشمن امریکاست. بخش سیاسی معارضه سوری هیچ کنترلی به بخش عملیاتی آن ‏ندارد بنابراین به هیچ نمی تواند تضمین کند که این معارضه پس از برداشته شدن سدی به نام بشار اسد ‏از پیش روی آن به سمت ایجاد یک حکومت مسالمت جو، متعهد به منافع امریکا و اسراییل و ‏دربرگیرنده همه گروه ها و طوایف سیاسی درون سوریه حرکت خواهد کرد. مذاکرات پس پرده ‏سرویس های امریکایی و عربی با معارضه سوری هم همانقدر موفق بوده که مذاکرات یک دهه ‏گذشته آنها با القاعده. بنابراین بسیار بعید است امریکا مایل باشد سوریه را از دست اسد بگیرد و به ‏جماعتی بسپارد که نه شناخته شده اند، نه قابل مذاکره و نه برخوردار از حداقل عقل سلیم. ‏

‏۵- آرایش نظامی اخیر امریکا را بیش از هر چیز باید بخشی از دیپلماسی دانست. امریکا می داند که ‏معارضه سوری قافیه را باخته است. هدف امریکا منفعل کردن اسد و حامیان آن، کاهش حضور حزب ‏الله در سوریه، محافظه کار کردن روسیه و ایجاد مجال تنفسی برای معارضه است تا از آچمز فعلی اندکی ‏فاصله بگیرد. ‏
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Russian Federation
وقتی جهان اسلام قادر نیست مشکل خود را حل کند و بجای پایان دادن به کشتار مردم مسلمان و بیگناه سوریه آتش بیار معرکه شده و به طرفین دعوا برای کشتار همدیگر کمک میکنند و دل صهیونیست ها را شاد میکنند دیگر چه انتظاری می توان از دیگران داشت.
ضد استكبار
از اين غلطا نمي كند اگر بكند با؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟