تنوع فرهنگی و طبیعی، همراه با مردمی مهمان نواز. تصورش را نمیکنید٬ ولی صحبت از ایران است. پس از سفر به این کشور، جای شکی باقی نمیماند.
به گزارش جهان به نقل از ایسنا افکارنیوز، جادههایی پیچ در پیچ که افقی از تپهها دارند را پیش رو دارید؛ نشانهها از شیب تند کوههای زاگرس خبر میدهند. رانندگانی که در برخورد با ما خارجیها٬ کنجکاو نگاه میکنند. بعضی وقتها شیشه اتوموبیلی پایین کشیده میشود و فریاد “به ایران خوش آمدید” به گوش میرسد.
با سفر در این سرزمین ٬ چهرههای گوناگون طبیعت را در آن شاهد هستیم. از شمال سرسبز تا کویری منحصر بهفرد. در طول راه با مکانهایی سرشار از فرهنگی غنی و ریشه گرفته در فضایی ادبی با پیشینهای تاریخی بر خورد خواهید کرد.
شهری کویری با خیابانهای باریک و خانه هایی گِلی. گویا در داستانهای ۱۰۰۱ شب پا گذاشتهایم. قدم زدن در میان مکانهای عبادی و نظاره کردن مغازه های بازار هم حال و هوای خاص خود را دارد.
شهر شعر
جاده های پر پیچ و خم میان کوه و مرتع را رد می کنیم تا به شهر شعر برسیم. بازدید از این شهر تاریخی با دیدار از آرامگاه شاعر پر آوازه ایران، حافظ تکمیل خواهد شد. هر ایرانی دستکم یک بیت از اشعار حافظ را حفظ است. در گوشه ای از یک پارک، نگاه کردن به رهگذران حالتی ویژه دارد. مردی میانسال، با لباسی سراسر سپید که اشعاری را میخواند.
تعدادی جوان از جلوی ما رد می شوند. تلاش می کنند با ما هم کلام شوند و انگلیسی صحبت کنند. احوال پرسی و از اینکه ما از کجا آمدهایم مقدمه یک گفتگو است. آنها به گونهای در مورد ما کنجکاو هستند که ما نسبت به آنها؛ می پرسند: برای چی ما به ایران آمدهایم؟ و یا میپرسند: واقعیت دارد که در غرب ما را تروریست می شناسند؟ سلاح هسته ای
آنها از این که ما به کشورشان آمدهایم خوشحال هستند و انتظار دارند که ما در هلند تصویری متفاوت از حجاب اجباری یا انرژی هستهای از کشورشان دهیم. بیشتر ایرانیان مدعی هستند که جهانگردان بیش از آنچه تصور میکنند می توانند از ایران لذت ببرند.
آنها ما را با خود به گوشه ای از پارک می برند. شیراز با گلهای خوش عطر ورنگارنگ، همراه با درختان میوه و نهرهای جاری در میان شهر شناخته شده است. در زیر سایه درختان، فرشهای منحصربهفرد ایرانی قرار دارد که روی آن چایِ تازه دم با قلیان آماده است. پیک نیک در شیراز اولویت نخست مردم است.
پل های معروف
چایخانههای معروف و سنتی اصفهان هم بسته شدهاند. ولی ایرانیان مردمانی نیستند که تن به هر ناسازگاری بدهند. زیر همان پلها حالا محلی است برای گردهمایی دختران و پسران جوان. از میانههای عصر به بعد، این مکانها شلوغ خواهد شد تا جایی که در شب جای سوزن انداختن هم نخواهد بود.
کوروش کبیر
بازدید از ایران نباید بدون دیدار از کاخ باستانی پرسپولیس (تخت جمشید/پارسه) انجام شود. این مکان در قلب امپراتوری ایران (Perzische Rijk)، مهد تمدن غرب بود. اسکندر کبیر ۳۳۰ سال پیش از میلاد مسیح به این قدرت پایان داد ولی امروزه آثار و بقایای این تاریخ در پرسپولیس همچنان پابرجاست. پله های این کاخ راهرویی است به جبروت این بنای منحصر به فرد. امروزه ایرانیان به این مکان به عنوان پشتوانه قوی فرهنگی خود میبالند.
در کنار این فرهنگ غنی ٬آداب و رفتار ایرانیها هم در زمینه مهماننوازی و گشادهرویی ویژه است. این رفتار را حتی در یک تراس کوچک در تهران هم میبینیم. دو تهرانی ساکن لس آنجلس به ما کمک میکنند تا نقشه شهر که به پارسی نوشته شده را بخوانیم. ایالات متحده
دو ایرانی ساکن آمریکا به کشور دومشان علاقه دارند ولی آنها برای رنگ و بوی زادگاهشان دلتنگ میشوند. هر سال به کشورشان سفر میکنند. پیشنهاد
اگر میزبانی ایرانی دارید٬ حتما باید با پدیده مخصوصشان که «تعارف» است آشنا باشید. اگر یک ایرانی چیزی را به شما می خواهد بدهد ٬ حتما در ابتدا رد کنید و پس از سه بار آن را قبول کنید. روایتی است در این کار که میگوید اگر شخص فردی باشد در تنگنا و به خاطر مهماننوازی چیزی را پیشکشی میکند در صورتیکه مطمئن شود شما واقعا نمی خواهید٬ خجالت زده نشود و پس بگیرد. غذاهای ایرانی
کباب خورهای حرفهای٬ ایران برایشان بهشت است. در هر رستوران گوشت و جوجه با برنج ٬ دوغ مخصوص و ادویهای ویژه به نام سماق موجود است.
برای مثال رستورانی در یزد وجود دارد که همگان لباسهای ایرانی بر تن دارند؛ فضایی ویژه. حتما دیگر غذاهای سنتی ایرانیان مانند فسنجان را هم امتحان کنید. در این رستورانها شانس زیادی دارید که با ایرانیانی آشنا شوید که شما را به صرف غذا به خانه هایشان دعوت میکنند. بدون شک بپذیرید چون در آنجا هم از خوردن غذاهای خوشمزه بی نصیب نخواهید ماند.
تبختر و غرور غربي هنوز هم همانند مستشرق هاي دو سه سده اخير در ادبيات اين جهان گردان موج مي زند.
نمي فهمم هدف رسانه هاي ايراني از انعکاس اين تعريف هاي همراه با تحقير چيست؟!
آيا بايد از اين که يک غربي مدتي از جاذبه هاي کشور ما همانگونه که از جاذبه هاي قبايل بي تمدن قلب آفريقا و آمازون لذت مي برد لذت برده به خود بباليم؟!
نمي فهمم هدف رسانه هاي ايراني از انعکاس اين تعريف هاي همراه با تحقير چيست؟!
آيا بايد از اين که يک غربي مدتي از جاذبه هاي کشور ما همانگونه که از جاذبه هاي قبايل بي تمدن قلب آفريقا و آمازون لذت مي برد لذت برده به خود بباليم؟!