دوران خلافت یزید بدون شک از بدترین دوران تاریخ اسلام است که همراه با خونریزی، فساد و انحراف کامل از سنت پیامبر اسلام (ص) بود.
به گزارش جهان به نقل از مهر، یزید بن معاویه بن ابی سفیان بن حرب بن شمس در سال 62 هجری به هنگام استانداری پدرش در سرزمین شام در خلافت عثمان به دنیا آمد. مادرش میسون دختر بجدل کلبی بود که معاویه پیش از خلافتش با او ازدواج کرد. میسون به دلیل اینکه نمی توانست زندگی در دمشق را تحمل کند، از معاویه جدا شده ودر بادیه زندگی میکند به این ترتیب یزید نیز در همان بادیه رشد وپرورش مییابد.
وقتی معاویه به خلافت منصوب میشود برای یزید برنامهریزی کرده وتصمیم میگیرد تا برخی کارهای بزرگ را به او بسپارد. در ابتدای امر معاویه، یزید را به جنگ روم فرستاده و فرماندهی احتیاطی قسطنطنیه را به او می دهد. پس از آن معاویه کم کم سعی می کند تا یزید را برای سپردن خلافت به وی آماده سازد.
زمانی که معاویه به حال احتضار میافتد و به مرگ نزدیک میشود به اطرافیان در خصوص خلافت یزید سفارش کرده و به یزید چنین وصیت می کند«در مردم حجاز بنگر، ایشان اصل ونصب توهستند هر کدام نزد تو آمدند اورا گرامی بدار. به مردم عراق بنگر، اگر از تو خواستند که هر روز کارگزاری راعوض کنی چنان کن. و به مردم شام بنگر که آنان ملتزمان رکاب ورازداران تواند. من درباره سه نفر از قریش برتو بیمناکم حسین بن علی (ع)، عبدالله بن عمر وعبدالله بن زبیر...».
بدین ترتیب با مرگ معاویه ، یزید در ماه رجب سال 60 هجری خلافت را به عهده می گیرد. یزید نماینده واقعی شیوه زندگی معمول جوانان پیش از اسلام بوده ودر جامعه از هیچ نوع احترامی برخوردار نمیگردد . رفتار ضد اسلامی همراه با فسق وفجور انزجار مردم را نسبت به او دوچندان می کند حتی نویسندگان معدودی که کوشش به پوشاندن جنایات امویان دارند نمی توانند از بیان اعمال ناشایستی که وی انجام میداده است چشم پوشی کنند. شراب خواری در ملاءعام، خوش گذرانی وعیاشی، میگساری و...نشان از این دارد که یزید نه تنها بهرهای از مذهب ندارد بلکه احترامی نیز برای عواطف مذهبی دیگران قائل نبوده است.
هیچ یک از نویسندگان مسلمان در هیچ دورهای چهرهای مطلوب از یزید تصور نکردهاند. در عین حال مخالفت های مستمر وآشکار او نسبت به معیارهای اسلامی به خاطر نزدیکی با پیامبر وخلفای راشدین، برای جامعه هولناک تر بود. وی ادعای جانشینی آنان را داشت وعنوان خود را از قدرت ایشان به چنگ آورده بود.
شاید بتوان یکی از گناهان و جنایتهای بزرگ معاویه را همین انتخاب فرزند خویش یزید به خلافت دانست. معاویه که از گناهان کبیره وحتی فساد اخلاقی یزید کاملا آگاه بود خلافت را به یزید سپرد واو را وارث حکومتی وسیع وثروتمند کرد. حال آنکه او برای به دست آوردن یک چنین خلافتی تلاشی انجام نداده بود. زمامداری یزید به دلیل شخصیت وی واتفاقاتی که در زمان حکومت او رخ می دهد مانند : فاجعه ی کربلا، شورش مردم مدینه (واقعه ی حره )، شورش عبدالله بن زبیر و.....فصلی تازه را در تاریخ سیاسی اسلام رقم می زند.
اگر تا قبل از به خلافت رسیدن یزید، مخالفتها ودرگیریها در دستگاه خلافت با کمترین حد از خشونت به انجام میرسید اما به محض روی آوردن یزید به حکمرانی وی در صدد برآمد تا همه چیز را طبق خواسته خود پیش ببرد وبر این باور بود که همه از مردم عادی تا منصوبان حکومتی از او اطاعت کنند زیرا هرکس عصیان کند با شمشیر او رو به رو خواهد شد.
یزید پس از آنکه حاکمیت خلافت مطلقه خود را به دست میآورد در اولین اقدام خود به حاکم مدینه ولید بن عتبه دستور میدهد تا از یک گروه چهار نفری با تاکید بر حسین (ع) وابن زبیر بیعت بگیرد. در ضمن نامه به ولید دستور شدید داده شد که هرگز در انجام این امر کوتاهی نکند واگر آنان از اطاعت سر باز زدند بیدرنگ سرشان را از بدن جدا سازد.
ولید بن عتبه که طبق نامه سعی داشت از ابن زبیر وحسین (ع) بیعت بگیرد آنان را به نزد خود فرا میخواند. در این بین ابن زبیر شبانه به سوی مکه فرار می کند واز رفتن به کاخ ولید امتناع می ورزد. حسین بن علی (ع) به ملاقات حاکم می رود اما با دسته ای نیرومند از هواداران خود همراه میشود تا جلوی هر نوع برخود جدی را بتوانند بگیرنند.
امام حسین (ع)هنگامی که از نامه یزیدتوسط ولید اطلاع یافتند به ولید فرمودند: برای آنکه بیعت از اعتبار برخوردار باشد باید آن را بر ملاساخت وحاکم در این مورد باید ترتیب یک اجتماع عمومی را در مسجد بدهد که در آنجا وی نیز حاضر خواهد شد. بدین ترتیب حسین (ع) در امتناع از بیعت موفق شد تا شبانه با خاندان خود واکثر همراهانش رهسپار مکه گردد. پس از ورود حسین (ع) مردم به گرد ایشان جمع شده وامام حسین (ع) از آن پس نامه های زیادی را از کوفه برای به عهده گرفتن رهبری کوفیان در یافت داشتند.
اما امتناع از بیعت با یزید توسط امام حسین (ع) در مجلس ولید بن عتبه، آگاه شدن یزید از این امر ودر وهله آخر پیمانشکنی کوفیان باعث گردید تا حادثه ای چون کربلا رقم بخورد.