يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
 
۰

کوتاهی درباره حیات پربرکت امام رضا(ع)

جمعه ۷ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۶
کد مطلب: 246915
خراسان تاریخی پر فراز وفرود دارد که شاید بتوان مهمترین آن را حضور هشتمین امام شیعیان، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) دانست.
به گزارش جهان به نقل از مهر، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در روز 11ذیقعده سال 148ه.ق دیده به جهان گشود. ولادت ایشان بعد از شهادت امام صادق (ع) واقع شد ویکی از آرزوهای حضرت صادق (ع) این بود که زنده باشد ونوه خویش را زیارت کنند که متاسفانه محقق نشد.
کنییه امام (ع) ابوالحسن ولقبشان رضا می‏باشد در خصوص لقب حضرت عده ای معتقدند اعطای این لقب به ایشان از سوی مامون وبه دلیل پذیرفتن ولایتعهدی صورت گرفته، اما درنقل قولی از امام جواد (ع) کذب بودن این ادعا به روشنی مشخص می شود. امام جواد (ع) پیرامون این موضوع فرموده اند : "کذبوا والله وفجروا بل الله تبارک وتعالی سماه بالرضا علیه السلام لانه  کان رضی الله عز وجل فی سمائه ورضی لرسوله والامه بعده صلوات الله علیهم فی ارضه" به خدا سوگند که دروغ میگویند زیرا که خداوند تبارک وتعالی او را رضا نام گذارد برای آنکه پسندیده ومورد رضای خدا در آسمان بوده ورسول الله وامامان علیهم السلام از او راضی بودند و اورا برای امامت پسندیدند.
 
مدت امامت امام رضا (ع) 20 سال بود که 10 سال آن معاصر با خلافت هارون الرشید 5 سال معاصر با خلافت امین و 5 سال آخر معاصر با خلافت مامون می باشد.
 
در 10سال اول امامت حضرت که معاصر با هارون الرشید بود هارون برای از میان برداشتن ایشان نقشه هایی بسیار کشید وسعی در شهادت ایشان داشت، اما به دلایلی موفق به انجام این امر نگردید و با امام (ع) مدارا کرد امام نیز در این دوره توانستند قدری به تقویت مکتب مدینه بپردازند.

پس از درگذشت هارون الرشید درگیری بین امین ومامون برای تکیه زدن بر اریکه قدرت وانتخاب شدن یکی از آن دو برای جانشینی هارون باعث گردید تا آنها فرصتی برای آزار علویان به طور عام وامام رضا (ع) به طرز خاص نداشته باشند به همیت جهت می توان گفت سال های (198-193ه) ایام آزادی امام وفرصت مناسب برای بسط وگسترش فعالیت های فرهنگی بوده که این مهم در قالب بحث های کلامی ومناظرات فلسفی به انجام رسیده است.
 
پس از غلبه مامون بر امین، مامون بر سریر خلافت قرار می‏گیرد و از این پس صفحه ای جدید در حیات زندگانی امام رضا (ع) گشوده می‏شود. مامون برای بهره برداری های سیاسی وپایان دادن به قیام های علویان که در خراسان شکل گرفته بود بر آن شد تا امام رضا (ع)را به مرو بیاورد وچنان وانمود کند که دوستدار علویان و امام می باشد.
 
امام رضا (ع)در ابتدا حاضر به قبول دعوت مامون نمی‏گردد، ولی به دلیل اصرارهای پیاپی مامون این دعوت را پذیرفت. شاید دلیل اصلی حضرت برای قبول چنین خواسته‏ای این باشد که ایشان نمی‏خواستند به شیعیان وشبکه گسترده معارفی که ائمه پیشین گسترش داده بودند آسیب برسد و وضعیت وخیم تر گردد.

سرانجام مامون برای عملی کردن هدف خود چند تن از ماموران مخصوص خود را به خدمت امام رضا (ع)فرستاد تا آن حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند وتاکید کرد تا از مسیری حرکت کنند که شیعیان کمتری در آن جا حضور دارند مسیرهایی که امام (ع) را از آن عبور دادند عبارتند از کوفه، جبل، کرمانشاه وقم.

وقتی امام (ع)به حضور مامون رسید به او فرمودند: پذیرفتن ولایتعهدی برای من منوط بر این است که آمر وناهی ومفتی وقاضی نباشم وکسی را عزل ونصب نکنم وچیزی را تبدیل وتغییر ندهم که مامون نیز تمام شرایط فوق را پذیرفت.

مامون در درجه ی نخست از متکلمان گروه های مختلف وگمراه افرادی را دعوت کرده وحریص بر آن بود تا آنها بتوانند بر امام غلبه کنند. دلایل عدیده ای را می‏توان برای انجام این امر توسط مامون ذکر کرد اما مهمترین آنها این موارد می‏باشد.
 
- انحصار مقام امام (ع) تنها در بعد علمی وکنار زدن ایشان از مسائل سیاسی
- ایجاد سرگرمی برای توده ی افراد وگذاردن پوششی بر نقاط ضعف حکومت
- رشک وحسد بر حضرت وسعی در جهت ضعیف نشان دادن بنیه ی علمی حضرت

امام رضا (ع) مناظراتی متعدد انجام دادند که از بین آنها 7مناظره مهمتر می‎باشد مناظره با جاثلیق، مناظره با راس الجالوت، با هربز اکبر، مناظره با عمران صابی، مناظره با سلیمان مروزی وعلی بن مهم ومناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره.

امام (ع)در تمام این مناظرات با کسی به بحث ننشست مگر آنکه آن فرد در پایان به فضیلت امام اعتراف کرد وبه استدلال امام علیهم السلام سر فرود آورد.

امام رضا (ع)مانند ائمه ی دیگر با بیان مطالب پیرامون مسائل دینی وفقهی به تربیت شاگردان متعدد پرداختند که از بین آنان حسن بن علی بن زیاء وشاء، حسن بن علی بن فصال، حسن بن محبوب، ذکریا بن آدم وزیان بن صلت از همه مشهورتر می‏باشند.

امام رضا (ع) هم چنین کتابی دارند با عنوان رسائل جوامع الشریعه که به خواست مامون نوشته شد، به این ترتیب که یک بار مامون شخصی به نام فضل بن سهل ذالریاستین را نزد امام رضا (ع)فرستاد وگفت من دوست دارم شما که حجت خدا بر خلق هستید ومعدن علم الهی رساله ای درباره حلال وحرام و واجب و مستحب برای من تهیه فرمایید.
 
امام رضا (ع) پذیرفتند وفرمودند کاغذ وقلم بیاورید سپس به سهل اشاره کردند که بنویس (گزیده آنچه امام (ع)فرمودند به این شرح است): مارا شهادت به وحدانیت پروردگار وگفتن لا اله الا الله کافی است او یکتای بی نیاز است؛ قادری که عجز ندارد وعادلی که ستم نمی کند. آنچه از پروردگار به حضرت محمد ص(ص) نازل شد حق و روشن است و ما کتاب او را تصدیق می کنیم برای هیچ مخلوقی آوردن قرآن ممکن نیست. امامان علیهم السلام تعبیر کنندگان قرآنند وشرح دهندگان بیانات پیامبر.

ایمان یعنی انجام واجبات وپرهیزاز محرمات؛ ایمان یعنی معرفت به قلب واقرار به زبان وعمل به اعضا وجوارح و پرهیز از گناهان کبیره مانند فرار از جبهه جهاد، رباخواری وکم فروشی، قسم دروغ وندادن حق کفر وکبر، اسراف وتبذیر واصرار بر گناهان کوچک، واین اصول دین و دینداری است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *