يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 28 Apr 2024
 
۰

چرا زنان شوهرانشان را مي‌كشند؟

سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۴۹
کد مطلب: 242905
" آمارهاي منتشر شده از سوي مراجع انتظامي نشان مي‌دهد سهم شوهركشي از قتل‌هاي خانوادگي 6 درصد است و پژوهش‌هاي انجام شده اعلام مي‌كند كه «خيانت شوهر» علت 67 درصد قتل مردان از سوي همسرانشان بوده است."
به گزارش جهان به نقل از تهران امروز، اين در حاليست كه 95 درصد زنان شوهركش با نقشه قبلی، شوهران خود را به قتل رسانده‌اند. آمارها تكان‌دهنده است. در استان تهران نسبت زنان زندانی متهم به همسرکشی به کل زندانیان زن،۲۱‌درصد و این رقم برای مردان ۱۸ درصد است. در استان خوزستان این آمار به ۹ درصد زن و ۵ درصد مرد می‌رسد و زندان گلستان هم در مقابل 6 درصد زن همسرکش، فقط دو درصد مرد همسرکش دارد.
 
به گفته دكتر مجيد ابهري، متخصص علوم رفتاري و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي «در حالي كه مردان بدون نقشه قبلی و به صورت آنی مرتکب قتل همسران خود می‌شوند، زنان در 95 درصد قتل‌ها با نقشه قبلی و کمک شخص سوم شوهران خود را از پا در می‌آوردند.»
 
به‌ اين ترتيب همين كه صفحه حوادث نشريات را ورق بزني، سرگذشت زناني را مي‌بيني كه دستانشان را به خون شوهر خود آغشته كرده‌اند؛ زناني كه قرار است با انتشار داستان زندگي‌شان به درس عبرتي براي ديگران مبدل شوند.
 
دكتر ابهري مي‌گويد:« خشونت در پرونده‌های همسرکشی افزایش یافته است، به‌طوری‌که پیش از این زنان برای قتل شوهران خود از روش‌هایی مانند قتل در خواب، سم و .... استفاده می‌کردند، اما طی سال‌های اخیر شاهد قتل با ضربه‌های کارد، مثله کردن یا سوزاندن جسد مقتول هستیم.»
 
با اين همه علت مرگ، ضربه جسم سخت باشد يا چاقو، فرقي نمي‌كند. در سال‌هاي گذشته تعداد زناني كه به اتهام قتل شوهر زنداني شده‌اند افزايش يافته است.
 
پژوهش محمد آشوري و شهلا معظمي كه با عنوان «همسركشي و انگيزه‌هاي آن» در موسسه تحقيقات علوم جزايي و جرم‌شناسي دانشگاه تهران انجام شده، نشان مي‌دهد:« 33 درصد از زنان مورد مطالعه، خود، شوهرانشان را به قتل رسانده‌اند و سايرين به اتهام معاونت و مشاركت يا آگاهي از قتل در زندان به سر مي‌بردند.»
 
هم‌چنين 67 درصد قتل مردان به دست همسرانشان، به علت خيانت مرد يا رابطه نامشروع زن با مرد بيگانه بوده است. در اين ميان 33 درصد واكنش در برابر خشونت مرد، حمله ناگهاني يا تهديد از سوي او را دليل اصلي دانسته‌اند.
 
يكي از اين زنان مي‌گويد: « شوهرم همیشه من را کتک می‌زد و همین باعث شد خانه را ترک کنم. به منزل پدرم رفتم اما بعد از چندماه دوباره برگشتم. خانواده من تعصبات قومی زیادی دارند. آنها گفتند دیگر حق نداری طلاق بگیری و باید با کفن از خانه شوهرت بیرون بیایی. همین باعث شد نقشه قتل شوهرم را طراحی کنم.»
 
در جلسه محاکمه نگار و همدستش سعيد، نماینده دادستان در تشريح جزئيات پرونده گفته بود:« سعید و نگار با همدستی هم مهدی را به قتل رساندند. بعد از این که نگار نقشه قتل را کشید، سعید آن را اجرا کرد و با ضربات چاقو و میله آهنی دایی‌اش را کشت.»
 
از آلودگي هوا تا اعتياد شوهر!
 
دكتر سعيد خراطها، آسيب‌شناس در اين باره مي‌گويد: « در كنار استرس‌هاي شهرنشيني، آلودگي‌هاي مختلف در محيط كه اثرشان بر اعصاب و روان تاييد شده است، بر افزايش فشار عصبي و پايين آمدن تحمل و واكنش‌هاي پرخاش‌جويانه و خشن تاثيرگذار است. امواج هم بي‌تاثير نيستند و انسان را به لحاظ فيزيولوژيكي تحت‌تاثير قرار مي‌دهند و فرد را به واكنش‌هاي آني وامي دارند.»
 
دكتر خراطها درباره مصرف مواد محرك مانند شيشه نيز مي‌گويد:« اين مواد چه در مرد و چه در زن و چه وقتي هر دو مصرف‌كننده باشند به‌ويژه در حالت خماري باعث واكنش عصبي، پرخاشگري كنترل‌نشده و استفاده از ابزارهاي پيراموني مي‌شود. البته اين افراد در حالت نشئگي هم دچار توهم مي‌شوند. اكثر قتل‌هاي آني در پي نزاع و درگيري در اين شرايط اتفاق مي‌افتد.»
 
اما رسم و رسوم كهنه هم مي‌تواند زن را به سوي شوهركشي سوق دهد؛ هم‌چنانكه كه خانواده نگار به دليل رسم قبيله‌اي مانع طلاق او از همسرش شدند.
 
خراطها در اين باره مي‌گويد:« آداب و رسوم كهنه و نظام مردسالاري كه در آن به زن به عنوان موجودي دست دوم نگاه مي‌شود نيز از ديگر عوامل سوق‌دهنده است. در اين شرايط واكنش به فشار خانواده همسر، سنت و رسوم ديرپاي فرهنگي مي‌تواند موجب شوهركشي شود. اين شرايط فرهنگي با معيارهاي علمي، قانوني و اخلاقي مغايرت دارد. همين رسم و رسوم كهنه را مي‌توان در دوراني كه زن در زندان است هم ديد؛ چنان‌كه خانواده‌ها از ملاقات با وي امتناع مي‌كنند.
 
در اين ساختار فرهنگي طلاق مطرح نمي‌شود و به عنوان يك امر پليد شناخته مي‌شود. بعد از طلاق فشار سنت و ساختار فرهنگي از زن برداشته نمي‌شود. زن اگر تقاضاي طلاق كند يك كار زشت مرتكب شده و فشار خانواده به‌ويژه پدر و مادر اجازه طي روند دادرسي را نمي‌دهد. حتي ممكن است آنها زن را بكشند.»
 
قتل شوهر، راهي جايگزين
 
او با تاكيد بر اين‌كه انسان‌ها در شرايط سخت همواره راه‌هايي را براي تقابل يافته‌اند مي‌گويد:« وقتي علل بروز فرار زنان از خانه، علل خودسوزي و انواع خودكشي و پس از آن قتل و شوهركشي يا مادرشوهركشي بررسي مي‌شود نتيجه دلايلي مشترك است. چنين زناني در يك دوره زماني خودسوزي يا انواع خودكشي را انتخاب مي‌كنند. در شرايط ديگري ياد مي‌گيرند كه مي‌توانند فرار كنند. به اين ترتيب چنين زني در مرحله اول خودكشي مي‌كند و نابودي خود را رقم مي‌زند، در مرحله دوم يك جايگزين رفتاري پيدا مي‌كند و آموزه‌ها دست به دست هم مي‌دهند و در لايه‌هاي زيرين جامعه به سرعت حركت مي‌كنند و به او مي‌گويند اين امكان وجود دارد كه فرار كند. اما در گذر زمان متوجه مي‌شود كه اين واكنش مناسب نيست. از اين رو راه‌هاي ديگري متاثر از شرايط اجتماعي اين زنان و ويژگي جديد فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي شكل گرفته و رفتار جديد زن به واكنش مستقيم نسبت به مرد و به «عامل‌كشي» منجر شده است. در اين بين ممكن است اين «عامل» شوهر باشد و در جاي ديگر «مادرشوهر» كه مسبب انتقال فشار سنت و ساختار فرهنگي به زن شناخته شده است.»
 
رابطه مثلثي و قتل
 
ستاره 23 سال بيشتر ندارد. متاهل بوده اما به فرزاد دل باخته است. همين شده كه نقشه قتل شوهرش را كشيده است. او مي گويد:« هشت‌ سال پيش در حالي كه متاهل بودم با پسري به نام فرزاد آشنا شدم. در اين چند‌ سال، وي علاقه زيادي به من نشان داد و من نيز به او علاقه‌مند شدم. مي‌خواستم با شوهرم متاركه و با فرزاد ازدواج كنم، اما فرزاد مي‌گفت اگر طلاق بگيرم با من ازدواج نخواهد كرد! او يك‌ سال تمام مرتب توصيه مي‌كرد شوهرم را بكشيم تا اين كه پيشنهاد كرد به مردي به نام كامران كه خلافكار بود پول بدهيم تا شوهرم را بكشد، ولي من پولي براي اين كار نداشتم و فرزاد پرداخت مبلغ مورد نظر را تقبل كرد. مذاكرات من و كامران هشت‌ ماه طول كشيد تا اين كه او بالاخره قبول كرد اين كار را انجام بدهد. قرار شد او صبح زود وقتي همسرم از خانه خارج مي‌شود سر كوچه با ماشين منتظر بماند و ابراهيم را به عنوان مسافر سوار كند و وي را به قتل برساند. او اين كار را انجام داد. من پس از اطلاع از فوت همسرم، به خانه پدرم رفتم و بعد از يك‌ساعت موضوع را به فرزاد خبر دادم و پس از آن به خانه بازگشتم . در حدود ساعت 10 به محل كار شوهرم و يكي از همكارانش زنگ زدم و گفتم هيچ اطلاعي از ابراهيم ندارم. حدود ساعت 12 نيز به خانواده‌ام زنگ زدم و همه را از گم شدن شوهرم مطلع كردم.»
 
به گفته خراطها دومين احتمال در زمينه اجتماعي شوهركشي، خيانت و احساس خيانت از سوي شوهر يا خيانت زن و ترس از مطلع شدن مرد است.
 
او مي‌گويد:« در اين شرايط يا زن خيانت مي‌كند يا احساس مي‌كند كه شوهرش خيانت كرده است. ممكن است زن خيانت كرده باشد و براي اين كه مرد متوجه اين رفتار او نشود مرتكب قتل شود. در اين حالت ممكن است خودش به تنهايي يا با همدستي فرد ديگري قتل را انجام دهد كه به اصطلاح به اين زمينه، عشق‌هاي مثلثي گفته مي‌شود.»
 
او ادامه مي‌دهد: « فرو ريختن سرمايه اجتماعي در بين خانواده‌‌ها نكته‌ايست كه بايد به آن اشاره كرد. وقتي نارضايتي و بي‌اعتمادي بين طرفين به وجود بيايد و گسست‌ عاطفي اتفاق بيفتد، نشانه‌هايي از بر هم خوردن ساختار خانواده كه جلوه‌هاي مختلف نرم و سخت دارد بروز مي‌كند. جلوه نرم آن تقاضاي طلاق و جدا زندگي كردن است و جلوه سخت اختلافات است كه احتمال دارد به درگيري‌ها منجر شود و پس از آن قتل رخ دهد.»
 
به گفته او اعتياد شوهر و گاهي ورود اجباري زن به ورطه موادفروشي و تحمل شرايط شوهر معتاد هم ممكن است زن را به ستوه آورد.
 
تا بوده زنان در خانواده‌ها حكم پيچ و مهره‌هايي را داشته‌اند كه مانع از گسستن خانواده از هم مي‌شده‌اند. اما اين روزها آمارهاي نگران‌كننده شوهركشي نشان مي‌دهد كه صداي پيچ و مهره‌هاي سست برخي خانواده‌ها به گوش مي‌رسد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *