جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

اشعاری زیبا در وصف امیر مومنان(ع)

چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۳
کد مطلب: 755819
ای حیدر شهسوار وقت مدد است/ ‌ای زبده‌ هشت و چار وقت مدد است/ من عاجزم از جهان و دشمن بسیار/ ‌ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
اشعاری زیبا در وصف امیر مومنان(ع)
به گزارش جهان نيوز به نقل از صبح نو، به مناسبت خجسته میلاد مولی الموحدین، امیرمونان، علی بن ابی طالب(ع) اشعاری از شعرای قدیم و معاصر را در ادامه خواهید خواند:

فردوسی توسی
فردوسی توسی نیز در آغاز «شاهنامه‌» خود، بیت‌هایی را در ستایش امیر‌المؤمنین(ع) سروده است:

که من شهر علمم علیّم در است / درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخن‌ها از اوست / تو گویی دو گوشم پرآواز اوست
منم بنده‌ اهل بیت نبی / ستاینده‌ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد / برانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته / همه بادبان‌ها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس / بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علی / همان اهل‌بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید / کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن / کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی / شوم غرقه دارم دو یار صفی
همانا که باشد مرا دستگیر / خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می‌‌و انگبین / همان چشمه‌ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای / به نزد نبی و علی گیر جای

ابوسعید ابوالخیر
ابوسعید ابوالخیر، عارف و شاعر ایرانی هم که در سده‌های چهارم و پنجم زیسته، رباعی‌هایی از سر ارادت، خطاب به امام علی (ع) سروده است. یکی از این رباعی‌ها:

ای حیدر شهسوار وقت مدد است/ ‌ای زبده‌ هشت و چار وقت مدد است
من عاجزم از جهان و دشمن بسیار/ ‌ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است

عطار نیشابوری
شیخ فرید‌الدین عطار نیشابوری، شاعر و عارف سده‌های ششم و هفتم هم درباره‌ حضرت علی (ع) شعرهایی سروده که در یکی از آن‌ها آمده است:

ای پسر تو بی‌نشانی از علی / عین و یا و لام دانی از علی
تو ز عشق جان خویشی بی‌قرار / و او نشسته تا کند صد جان‌ نثار

اما این سیر نورانی منحصر به شعرای قدیم نیست. شعرای معاصر و خصوصا جوان هم به دفعات نسبت به ساحت حضرت، عرض ارادت کرده‌اند.

مرضیه نعیم‌امینی
بر شوره‌زار قلب‌ها باران می‌آید
بر درد‌های بی‌دوا درمان می‌آید
دستان پشت پرده‌ خلق است حیدر
روزی‌رسان عالم امکان می‌آید
چشم زمین روشن به روی صاحبش شد
شأن نزول سوره‌ انسان می‌آید
قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را
بر جسم سرد کعبه حالا جان می‌آید
هم باطن یاسین و هم امّ‌الکتاب است
آیات مدح اوست در قرآن می‌آید
«ما خاک پای بچه‌های بوترابیم»
خیلی به نوکرهاش این عنوان می‌آید
باقی نمی‌ماند گناهی و سیاهی
تا عشق حیدر در دل ویران می‌آید
در سینه‌ام باشد غم عالم غمی نیست
پای ضریحش غصه‌ها پایان می‌آید
هم هوش و هم دل می‌برد ایوان طلایش
عاقل از ایوان نجف حیران می‌آید
او وعده داده، دلخوشی من همین است
در لحظه‌ جان‌دادنم جانان می‌آید
 
علی‌اکبر لطیفیان
 آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز می‌‌کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند
 نانی که می‌‌پزند به همسایه می‌رسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
 این سفره‌دارها که شدم میهمان‌شان
 بعد از بیا بروست، ولی با بمان خوشند
ما می‌‌خوریم و اهل کرم شکر می‌کنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند 
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله ‌‌های گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند

سید حمیدرضا برقعی
به سمت کعبه ملک هم دخیل می‌‌آورد
که مادری پسری بی‌بدیل می‌‌آورد
گشود لب به سخن، کعبه داشت بی‌پرده
برای خلقت عالم دلیل می‌‌آورد
ز اشک شوق ملک زیر پاش دریا شد
و کعبه غرق کلیمی که نیل می‌‌آورد
خلیل با تبر آمد به بتکده، اما
به روی دوش، محمد، خلیل می‌‌آورد
علی(ع) برادری‌اش را به عدل ثابت کرد
که شعله جانب دست عقیل می‌‌آورد
چگونه وصف شه لافتی کنم که خدا
به مدح او صفت از این قبیل می‌‌آورد
 
میلاد عرفانپور
رود است علی(ع) ، پاک و زلال است و روان
کوه است علی(ع) که استوار است و گران
من رود ندیده‌ام چنین پابر جا
من کوه ندیده‌ام چنین در جریان
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *