جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۲

مرز بین مدارا، نفاق و مداهنه چیست؟

سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۰
کد مطلب: 707046
وحدت شیعه و سنی کنار گذاشتن مسائل اختلافی و تکیه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آن‌ها در تعامل با یکدیگر است.
مرز بین مدارا، نفاق و مداهنه چیست؟
به گزارش جهان نيوز،
اسلام مسلمانان را امت واحده خوانده است. مؤمنان برادر یکدیگر معرفی شده‌اند. بنابراین اختلاف در پاره‌ای از مسائل مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمی‌شود.
وحدت به‌عنوان یکی از عوامل اصلی دستیابی به اقتدار جهان اسلام از صدر اسلام تاکنون در نزد مسلمانان واقعی و آگاه امری مسلّم و تردیدناپذیر بوده است. در سایه وحدت و برادری اسلامی است که عزت و عظمت جامعه اسلامی می‌تواند جلوه کند و مشکلات فراروی مسلمانان حل شود.

در ادامه، گفتگو با حجت‌الاسلام مهدی مسائلی را درباره محورهای وحدت شیعه و اهل تسنن می‌‌خوانید.

وحدت بین شیعه و اهل تسنن حول چه محورهایی باید انجام شود و فواید این وحدت چیست؟
مسائلی: معمولاً از تعبیر وحدت دو معنی قصد می‌کنند، یکی بحث وحدت امت اسلامی است که این معنی به این تعبیر است که امت اسلامی یک اشتراکاتی دارند در اسلام که آن شهادت به رسالت پیامبر اکرم(ص) و بحث توحید است که اسلام خیلی بر آن تأکید کرده است. این دو اصل مشترک است که در تعالیم دینی ما هم خیلی پررنگ است. اینها یک امت اسلامی را تشکیل می‌دهد که حالا ممکن است ذیلش مذاهب و نگرش‌های مختلفی باشد و در خود مذاهب هم دیدگاه‌های متفاوتی وجود داشته باشد. اختلافات به آن اسلام اصلی لطمه نمی‌زند و همه را ذیل آن اسلام باقی می‌گذارد.

در عین حال که اختلافات وجود دارد، دیدگاه‌های مختلف وجود دارد، حتی مذاهب و مرام‌های مختلف وجود دارد، ذیل اسلام ما با هم متحد هستیم، یکی هستیم و یک دین داریم. این دین اگر قوی شود تمام این اختلاف‌هایی که مرام‌های مختلف و مذاهب مختلف که ذیلش هست، قوی خواهند شد. وقتی اسلام تعالی، شکوه و عظمت پیدا کند، همه مسلمان‌ها شکوه و عظمت پیدا خواهند کرد. برعکس اگر اسلام تضعیف شود، همه مذاهبی که خود را مسلمان می‌دانند، ضعیف خواهند شد و تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. این یک پروسه خیلی مهمی است و باید حول آن اشتراکات اسلامی که همه مسلمان‌ها قبول دارند، روی آنها تأکید کرده و آنها تقویت شوند. روی اصیل بودن و اصل بودن‌شان در اندیشه‌ها تأکید شود. خیلی از اوقات ما فراموش کرده‌ایم گزاره‌های اصلی که همه ما را مسلمان کرده، اینها را کنار گذاشته‌ایم و به فرعیات و حاشیه‌ها متوسل شده‌ایم، آن حاشیه‌ها و فرعیات ما را از وحدت دور کرده و از آن اسلام اصیل دور کرده است. باید بیاییم به آن محتوای اصلی که پیامبر اسلام(ص) روی آن تأکید کردند، ما هم روی همان تأکید کنیم که همه مسلمانان بدانند که اهمیت آن چه مقدار است.

امت اسلامی الان خیلی به وحدت نیاز دارد. می‌بینیم وضعیت مسلمانان در دنیا را، کشورهای اسلامی و ملت‌های اسلامی به واسطه عدم متوسل شدن به این وحدت مرتب درگیر منازعات بین خودشان هستند و تنها دشمنان از این وضعیت فایده برده و نفوذ و استیلای خود را بر مسلمانان بیشتر خواهند کرد.

تعبیر دیگری که معمولاً به کار برده می‌شود، تقریب مذاهب اسلامی است. این تقریب مذاهب اسلامی به این معنی است که مسلمانان در یک فضای دوستانه‌ای فارغ از نگاه دشمنانه به هم، با هم بحث و گفتگو کنند، روی اشتراکات‌شان تأکید کنند که تقویت شود و اختلافات‌شان را در فضای علمی و گفتگوهای عالمانه، سوءتفاهم‌ها را برطرف کرده از نتایج علمی یکدیگر استفاده کرده و موجب رشد شوند و حقایق را بهتر درک کنند.

مرز باریکی بین مدارایی که وحدت حول آن انجام می‌شود با نفاق و مداهنه وجود دارد، این مرز باریک را چگونه باید رعایت کرد؟
مسائلی: باید رویکرد درون مذهبی و رویکرد برون مذهبی و تعامل با هم‌مذهبان و تعامل با کسانی که هم‌مذهب ما نیستند را از هم تفکیک کنیم. مدارایی که گفته می‌شود برای تضعیف اندیشه مذهبی نیست چون اندیشه مذهبی در درون مذهب به همان پررنگی که در گذشته بوده، با رعایت همان خطوط قرمزی که مذهب در نظر دارد بیان می‌شود و هیچ محدودیتی از جهت تبلیغ درون مذهب وجود ندارد. اما گزاره‌های دیگری که جزء قواعد تبلیغی دینی هست و هیچ محدودیتی از جهت ذاتی بر آن وارد نیست این درون مذهب وجود دارد و ادامه پیدا می‌کند.

اما یک رویکرد دیگر نسبت به بیرون مذهب و تبلیغ بیرونی مذهب داریم که این توصیه اهل بیت(ع) یک مقدار این هم باید پررنگ شود که آن وظایف تبلیغی که اهل بیت(ع) به ما بازگو کرده‌اند را کمتر به مخاطبین عامه رسانده‌ایم، بیشتر خیلی‌ها سعی و تلاش کردند که ابعاد مذهبی شیعیان را پررنگ‌تر کنند و حتی گاهی اوقات روی مطالبی تأکید کردند که خلاف آن ابعاد تبلیغی مذهبی است که نسبت به بیرون داریم. باید اینها را بازگو کرده و برسانیم که تبلیغ بیرونی مذهب که حالا یک گزاره‌ها و محدودیت‌هایی دارد هیچ ضرری به تبلیغ درونی مذهب نخواهد داشت.

فضای واقعی بین‌المللی و جهان اسلام که ضرورت‌های حرکت بر روی محور وحدت را ایجاد می‌کند چیست؟
مسائلی: بعضی‌ها نگاه کاذبی دارند و تا حرف از اسلام می‌شود ایران یا مثلاً عراق را تصور می‌کنند اما یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون مسلمان داریم تقریباً ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون از این جمعیت، شیعه هستند و حدود یک میلیارد و نیم اهل سنت هستند. در دنیای اسلام و غیر از ایران و عراق در سایر کشورهای اسلامی شیعیان در اقلیت هستند. باید این گزاره‌های مکتب اهل بیت(ع) که خودمان معتقدیم که تفسیر درست از اسلام است به سایر مسلمانان انتقال پیدا کند. اگر ما تشیع را به صورتی جلوه و انتقال بدهیم که موجب انزجار اهل سنت از مکتب اهل بیت(ع) شویم، موجب تنفر و دوری آنها از مکتب اهل بیت(ع) شویم، بالاترین ضرر را خودمان با دست خودمان به این مکتب زده‌ایم. این را باید در نظر داشته باشیم.

بعضی‌ها عقیده‌ای دارند که وحدت و مدارا برای مواقعی است که در موضع ضعف باشیم ولی الان ما در موضع قدرت هستیم و اتفاقاً باید خیلی سفت و سخت پای این خطوط بایستیم.
مسائلی: اگر قائل بودیم که در کل جهان اسلام هم موضع ما موضع برتری است و حاکم بر جهان اسلام است باید به گونه‌ای عمل کنیم که مسلمانانی که داخل تشیع نیستند به تشیع اقبال داشته و جذب تشیع شوند. این موضوع در تعالیم اهل بیت(ع) هم وجود دارد. روایت خیلی معروفی داریم به این مضمون که ائمه(ع) توصیه می‌کنند به مدارا و می‌گویند حکومت بنی‌امیه بر مردم با شمشیر و زور و اجبار بود، اما حکومت ما بر مردم به واسطه تقیه، مدارا و رفتار نیکوست. بنده کتابچه‌ای با عنوان «حکومت مدارا» با تکیه بر همین روایت نوشتم. اهل بیت(ع) قلوب را به سمت خودشان جذب کرده و هدایت می‌کردند و این را باید در نظر بگیریم که ما وظیفه تبلیغ تعالیم اهل بیت(ع) را داریم و وظیفه‌مان تنها این نیست که فقط خودمان بر اساس این تعالیم زندگی کنیم، باید دیگران هم بر اساس این هدایت الهی زندگی کرده و رستگار شوند.

نحوه برخورد با افراط‌گرایی و ترویج یک‌سری مناسک و مراسم موجب انشقاق و افتراق می‌شوند چگونهباید باشد و مردم، علما و مراجع در این رابطه چه نقشی دارند؟
مسائلی: هر قشری وظیفه خاص خودش را دارد. عموماً علمای ما بحث وحدت را که مطرح می‌کنند بیشتر به صورت شعاری است، یعنی بحث وحدت وارد عمل نشده است، حتی تبیینی از وحدت را صورت نداده‌اند. حتی در برخی موارد می‌بینیم رفتارهای علما و سیاست‌گذاری‌های حوزه‌های علمیه بر اساس وحدت امت اسلامی نیست بلکه بر اساس جدا شدن است، در حالی که ما اگر بازگشتی به سال‌ها و قرن‌های گذشته داشته باشیم، شیعه در بدنه امت اسلامی حضور فعالی داشته، در تحولات امت اسلامی نقش بسزایی داشته است. این علما بیایند خودشان را داخل امت اسلامی کنند، نقش بیشتری داشته باشند. علما هجرت کنند و خودشان را در جهان اسلام پخش کنند، در مراکز جهان اسلام نقش و حضور فعالی داشته باشند، اینها خودش تأثیرگذار است.

حوزه‌های علمیه چه کارهایی در این رابطه می‌توانند انجام دهند؟
مسائلی: رویکردهای سازماندهی شده‌ای برای تفرقه امت اسلامی در حال پیگیری جدی است. در مقابل باید مبلغین وحدت اسلامی را تربیت و حمایت کنیم. بارها تأکید کرده‌ام افرادی در قم، در حوزه‌های علمیه شیعه و هم اهل سنت، تمام عمر خودشان را گذاشته‌اند که تفرقه بین امت اسلامی ایجاد کنند. درس‌های متعددی که حالا نمی‌خواهد مردم را بر اساس تربیت دینی هدایت کند، می‌خواهد انشقاق مذهبی کند.

درسی در حوزه علمیه هست به عنوان «فقه اختلاف»! ما باید «فقه وحدت» داشته باشیم الان در حوزه‌های علمیه! چقدر الان فقه وحدت داریم؟! چقدر وحدت را دنبال می‌کنیم؟ باید یک مقدار به مردم انتقال داده شود و بصیرت سیاسی و دینی مردم را بیشتر کنیم.

روی اصول مشترکی که بین تمام مسلمانان هست بیاییم کارهای مشترکی را با اهل سنت پی‌ریزی کنیم. ممکن است من در ایران بگویم وحدت، یک عالم سنی هم در کشور مصر یا جای دیگر بگوید وحدت اما این مسلمانان با هم کار مشترک ندارند. باید کارهای مشترک تعریف شود و تولید محصول‌های مشترکی که بتواند امت را به وحدت برساند داشته باشیم که نمونه‌هایش هم در جهان اسلام بوده است.

منبع:آنا
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *