چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 1 May 2024
 
۰
خاطره‌ ای از همسر علامه طباطبایی؛

قند و شکری که تمام نمی‌شود!

شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۰
کد مطلب: 688711
به حاج آقا گفتم: حاج آقا ببین این جیره ماست؛ این خانه با این قند و شکر!
قند و شکری که تمام نمی‌شود!
به گزارش جهان نيوز، حاج خانم! در این ۱۴ سال و نیم، یک مرتبه که از دست علامه عصبانی شدید و دیگر کارد به استخوان رسیده بود، کی بود و چه چیزی گفتید؟

همسر علامه:
یک روز حاج آقا مشغول نوشتن بود. خادممان، مقدار کمی قند آورد و گفت: این هم سهم شماست. گفتم: این؟ گفت: بله. دیگر من چه کار کنم؛ همین را داده اند.

به حاج آقا گفتم: حاج آقا ببین این جیره ماست؛ این خانه با این قند و شکر!

حاج آقا گفت: برکت با خداست. اگر برکت است، می رسد؛ ناراحت نباش!

من هم از عصبانیت هیچ چیز نگفتم. این ماجرا گذشت و باور کنید از آن روز تا به حال، قند و شکر در خانه ما تمام نمی شود.
برچسب ها: علامه طباطبایی
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *