آشنا: روحانی تا رئیس نشود به مجمع تشخیص نمی‌رود
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۴
کد مطلب: 598484
به گزارش جهان نيوز، پس از حواشی به وجود آمده پیرامون عدم حضور دو ماهه سران قوا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، هرچند برخی تحلیل گران آن را به حضور احمدی‌نژاد مرتبط می‌دانستند و برخی شایعات حاکی از نوشتن نامه خطاب به رهبری برای عزل احمدی‌نژاد بود، اما آشنا در یادداشتی تلگرامی دلیل عدم حضور روحانی در جلسات مجمع را عدم ریاست روحانی بر مجمع ذکر کرده است. سخنی که در هفته‌های اخیر به صورت شایعه به گوش می‌رسد تا اینکه مشاور رئیس جمهور با انتشار متن اخیر در کانال تلگرامی خود رنگ واقعیت به آن بخشیده است.
حسام آشنا مشاور روحانی و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در یادداشتی به بهانه بررسی سیر تاریخی ریاست بر مجمع تلویحا خواستار ریاست روحانی بر این مجمع شده است. او در بخشی از یادداشت تصریح کرده رؤسای جمهور نمی‌توانند ریاست فرد دیگری را بر مجمع بپذیرند! «جایگاه ریاست مجمع به جای آن که به صورت روال طبیعی به رئیس جمهور وقت برسد در اختیار آقای هاشمی باقی بماند و مرکز تحقیقات استراتژیک هم که بخشی از ریاست جمهوری بود به مجمع منتقل شود. در این حکم مهم که در آخرین روز‌های اسفند سال ۱۳۷۵ و سه ماه مانده به انتخابات صادر شد آمده است: " همه‌ى اعضاء نامبرده براى یک دوره‌ى پنجساله انتخاب شده‌اند و رئیس مجمع در این دوره جناب حجةالاسلام والمسلمین آقاى هاشمى رفسنجانى مى‌باشند. این انتصاب که در سه دوره ۵ ساله دیگر نیز تکرار شد اگر چه در کنار توجه به جنبه‌های مهمی از جمله حل تعارض میان شورای نگهبان و مجلس و تثبیت جایگاه مجمع به عنوان مشاور رهبری، مشکل جایگاه آقای هاشمی را نیز تا حدی حل کرد، اما نمی‌توان انکار کرد که با فعال‌تر شدن مجمع به ریاست ایشان مشکل جدیدی تحت عنوان تعارض میان مجمع و قوه مجریه بروز کرد.»
آشنا بعد از این مقدمه چینی نیت واقعی خود را از طرح این سخنان مشخص کرده و نوشته است «رؤسای جمهور قاعدتاً بنا به نص قانون اساسی خود را شخص دوم کشور می‌دانند و انتظار دارند مانند دو دوره اولیه مسئولیت مجمع بر عهده ریاست جمهور بماند تا محوریت قوه مجریه در سیاست‌های اجرایی تثبیت شود و از برآمدن یک شبه قوه جلوگیری شود. آن‌ها وقتی با عنوان حقوقی خود در مجمعی قانونی شرکت می‌کنند نمی‌توانند ریاست فرد دیگری را برآن بپذیرند؛ به خصوص آن که مجمع تصویب سیاست‌های کلان را در دستور قرار داد و خود را هم ناظر بر اجرای آن می‌دانست. این تعارض در طول ۲۰ سال ریاست آقای هاشمی بر مجمع همچنان لاینحل باقی ماند و اگر چه رؤسای جمهور بنا بر تکلیف یا با ملاحظه احترام ایشان گاه در جلسات مجمع شرکت می‌کردند، اما در عمل دولت‌ها اغلب سیاست‌های مصوب مجمع را نه چندان راهگشا تلقی می‌کردند و نه چندان به آن سیاست‌ها ملتزم بوده اند. اگر چه شخصیت حقیقی آقای هاشمی معمولا این تعارض و ضعف را می‌پوشاند، ولی احساس صوری بودن و جدی گرفته نشدن مصوبات مجمع از گلایه‌های همیشگی ایشان از دولت‌ها بود.».
بر پایه گزارش فردا، اما پرسشی که در این میان آقای آشنا به آن نپرداخته است این است که چطور رؤسای جمهور قبل از روحانی توانستند ریاست آیت الله هاشمی که رئیس جمهور هم نبود را بپذیرند؟ مشکل از جایگاه ریاست جمهوری است که نمی‌تواند ریاست فرد دیگری بر مجمع را بپذیرد یا مشکل از کسانی است که تحمل ندارند حتی یک جا نفر دوم باشند؟
احمد
۱۲۴۵
فعلا همون ریاستی را که داره جمع کنه بقیه جاها پیشکش
إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی
یقیناً انسان طغیان می کند. از این که خود را بی نیاز ببیند.
چرا آدمی باز با این وجود به طغیان و گردن کشی رو نمود
همین که رسد بر غنایی ز مال کند سرکشی باز بر ذوالجلال
اگر چند صباح دیگر برخی مانند فرعون انا ربکم العلی را سر دهند تعجب نکنید
جامی جکایت زیبایی دارد به شرح زیر
فرعون گفت: (انا ربکم العلی) من پرورگار بزرگ شما هستم.
منصور حلاج گفت: ( انالحق) من خدا هستم.
فرق میان این دو چیست؟
روزی شیخ اخی علی مصری "رحمة الله تعلی علیه" حکایت منصور حلاج را مینمودند. ایشان روایت کردند که:
روزی به زیارت وی رفتم، چون به بالای قبر او رسیدم به آسمان نگاه کردم. روح او را در جایگاه علیین (بالاترین مکان آسمان یا بهشت) و در مقام عالی یافتم. خواستم مناجاتی کنم، گفتم: خداوندا! این چه حالت است؟
فرعون («أنَا رَبُّکُمُ الأعلی» ۲۴ /نازعات) گفت و حسين منصور أنَا الْحَقُّ گفت و هر دو دعوی خدایی کردند، اکنون روح حسين در علیين و روح فرعون در سجين (جایگاهیست در دوزخ)، دراین چه حکمت است؟
در حال به من ندا کردند که: فرعون به خودبینی و خودخواهی درافتاد و همه خود را دید و ما را گم کرد، و حسين منصور همه ما را دید و خود را گم کرد.
حالا تو خود بنگر که چه فرق است میان این دو.
- نفحات الانس نورالدین عبدالرحمن جامی
یقیناً انسان طغیان می کند. از این که خود را بی نیاز ببیند.
چرا آدمی باز با این وجود به طغیان و گردن کشی رو نمود
همین که رسد بر غنایی ز مال کند سرکشی باز بر ذوالجلال
اگر چند صباح دیگر برخی مانند فرعون انا ربکم العلی را سر دهند تعجب نکنید
جامی جکایت زیبایی دارد به شرح زیر
فرعون گفت: (انا ربکم العلی) من پرورگار بزرگ شما هستم.
منصور حلاج گفت: ( انالحق) من خدا هستم.
فرق میان این دو چیست؟
روزی شیخ اخی علی مصری "رحمة الله تعلی علیه" حکایت منصور حلاج را مینمودند. ایشان روایت کردند که:
روزی به زیارت وی رفتم، چون به بالای قبر او رسیدم به آسمان نگاه کردم. روح او را در جایگاه علیین (بالاترین مکان آسمان یا بهشت) و در مقام عالی یافتم. خواستم مناجاتی کنم، گفتم: خداوندا! این چه حالت است؟
فرعون («أنَا رَبُّکُمُ الأعلی» ۲۴ /نازعات) گفت و حسين منصور أنَا الْحَقُّ گفت و هر دو دعوی خدایی کردند، اکنون روح حسين در علیين و روح فرعون در سجين (جایگاهیست در دوزخ)، دراین چه حکمت است؟
در حال به من ندا کردند که: فرعون به خودبینی و خودخواهی درافتاد و همه خود را دید و ما را گم کرد، و حسين منصور همه ما را دید و خود را گم کرد.
حالا تو خود بنگر که چه فرق است میان این دو.
- نفحات الانس نورالدین عبدالرحمن جامی
این همه اسمون ریسمون کردی منظورت چیه!!!؟؟؟؟ داری حرف فرقه شیرازی کثیف رو که ولایت فقیه رو شبیه فرعون دانسته که گفته انا ربکم الاعلی رو اینجا بیان میکنی!!!؟؟؟؟
جهان نیوز گرامی، سایت مشرق نیوز یه خبری درج کرده ازین فرقه کثیف که ملکه الیزابت صهیون رو هم سیده دانسته!!! وهم جزو اهل بیت!!!! لطفا اون خبرو درج کنید تو سایتتون.
جهان نیوز گرامی، سایت مشرق نیوز یه خبری درج کرده ازین فرقه کثیف که ملکه الیزابت صهیون رو هم سیده دانسته!!! وهم جزو اهل بیت!!!! لطفا اون خبرو درج کنید تو سایتتون.
فرعون واطرافیانش در ناز ونعمت بودن ولی
توده مرده فقیر یا برده
و قرآن تذکر می دهد :
بروید و برج وباروهای خراب بجا مانده اشان را بنگرید
جهان نیوز
در طول تاریخ گداهای که به قدرت رسیدن کاخ ها ساختند و مردم را فقیر وبه بردگی گرفتند
اگر غیر از این به سند تاریخی کسی وجود دارد نام ببرید چون دوست دارم بدانم
مبادا بیهوده روی این موضوع اصرار شود / یا حق
توده مرده فقیر یا برده
و قرآن تذکر می دهد :
بروید و برج وباروهای خراب بجا مانده اشان را بنگرید
جهان نیوز
در طول تاریخ گداهای که به قدرت رسیدن کاخ ها ساختند و مردم را فقیر وبه بردگی گرفتند
اگر غیر از این به سند تاریخی کسی وجود دارد نام ببرید چون دوست دارم بدانم
مبادا بیهوده روی این موضوع اصرار شود / یا حق
تمرد از امر ولی فقیه مگه شاخ و دم داره؟تو برو کودهای انسانی وارد کن!...یا به مخالفین اهانت کن و سعی کن لغات اهانت هاتو به صد برسون(تا پایان ریاست جمهوری ات)...یا یه سند2030 دیگه تنظیم کن ...یا به دست و پای ترامپ بیفت... اگر راهت نداد به دست وپای کشورهای اروپایی بیفت والتماسشون کن...تا اونها هم بی اهمیتت کنند وبه وزیر خارجت بنزین ندند ...و هی تحریم پشت تحریم...و هی پاسپورتت قیمتی تر بشه ...هی دلار بکشه بالاتر!هی ملت خودتو حقیرتر کن!از پول بیت المال هم تا میتونی برای خودت و اقوامت استفاده های کلان ببر...آخر آخرش هم برو تو استخر فرح.....گور پدر ملت........
جناب آشنا اصل 113 قانون اساسی رو با تفسیرش بخونید هم متن قانون قدیم و هم قانون جدید.
در قانون قدیم که مربوط به سال 1358 میشه تنظیم روابط قوای سه گانه از وظایف رئیس جمهور بود و به همین خاطر بعد از مقام رهبری رئیس جمهور مقام عالی کشور بود لکن در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 تنظیم روابط قوای سه گانه طبق اصل 110 قانون اساسی از وظایف و اختیارات مقام رهبری گردید و در نتیجه به لحاظ رعایت اصل تفکیک قوا شخص دوم بودن رئیس جمهور بعد از مقام رهبری مفهومی ندارد.
در قانون قدیم که مربوط به سال 1358 میشه تنظیم روابط قوای سه گانه از وظایف رئیس جمهور بود و به همین خاطر بعد از مقام رهبری رئیس جمهور مقام عالی کشور بود لکن در بازنگری قانون اساسی در سال 1368 تنظیم روابط قوای سه گانه طبق اصل 110 قانون اساسی از وظایف و اختیارات مقام رهبری گردید و در نتیجه به لحاظ رعایت اصل تفکیک قوا شخص دوم بودن رئیس جمهور بعد از مقام رهبری مفهومی ندارد.
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_22_BLOCK}{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_23_BLOCK}
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_24_BLOCK}{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_25_BLOCK}
