به گزارش
جهان نيوز ، جاکی هوکی، تحلیلگر مسائل غربی رادیو ارتش صهیونیستی در یک اظهارنظر موذیانه، اعضاء کابینه اسرائیل را به باد انتقاد گرفت که چرا دیدارهای محرمانه با سعودیها را پنهان میکنند و بر آن سرپوش میگذارند. وی پیشنهاد کرد که ازدواج و مغازله مخفیانه عربستان و اسرائیل باید علنی شود. هوکی معتقد است اینکه سعودیها روابط با رژیم تل آویو را علنی نمیکنند به خاطر آن است که وجهه خودشان را نزد اعراب حفظ کنند لذا باید با این خط مشی سعودیها مقابله کرد و نباید به عربستان اجازه داد که با مخفی کردن دیدارها وجهه خود را حفظ کند و در نتیجه هر دیدار محرمانهای را انکار نماید.
این تحلیل گر صهیونیست میگوید عربستان صرفاً به منافع خاص خود میاندیشد درحالی که شدیداً به اسرائیل نیاز دارد. سعودیها حیای خود را مدتها پیش از دست دادهاند و دیگر نیازی به پنهانکاری ندارند. حال که برگهای برنده زیادی در اختیار اسرائیل است، تل آویو نباید از این پس دیدارهای پنهانی را بپذیرد. بلکه باید برای افشای این قبیل مسائل پشت پرده، پیشقدم باشد. چرا که دیگر دیدار پنهانی بس است و نیازی به آن نیست.
این جملات شرم آور به قدری صریح است که حتی نیازی به تفسیر و تحلیل ندارد. این واژهها بیانگر دیدگاه کسانی هستند که آل سعود را به جرگه خائنین کشاندهاند و معتقدند که سعودیها حیای خود را مدتها پیش از دست دادهاند و با افشای مناسبات با تل آویو، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند که نگران عواقبش باشند.
هوکی در جبهه آل سعود نیز همفکران زیادی دارد و این جملات را شاید خیلی دیر عنوان کرده و به اعمال فشار تل آویو برای افشای مناسبات فیمابین هم نیازی نباشد. چرا که سعودیها هم برای افشای چنین مناسباتی چندان بیمیل نیستند بلکه مشتاق علنی ساختن چنین روابطی هستند و حتی بر روی آثار و تبعات آن حساب میکنند. تصادفی نبود که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، نخستین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و سپس مستقیماً از ریاض به تل آویو پرواز کرد تا آغازگر سفر مستقیم و آشکار میان ریاض و تل آویو باشد. علاوه بر این، آل سعود اکنون مدت هاست که مشوق برقراری روابط کشورهای عربی و اسلامی با رژیم اشغالگر صهیونیستی است تا در میدان عمل نشان دهد که در ایجاد و گسترش روابط با صهیونیستها تنها نیست. از لطایف روزگار معاصر اینکه امروزه برخی دربارهای بیافتخار و مرعوب عربی در گسترش مناسبات با تل آویو با یکدیگر به مسابقه پرداختهاند وحتی بعضاً از افشای چنین روابطی هم ابائی ندارند.
دقیقاً به همین دلیل است که اظهارات هوکی و تحلیلهایش تازگی ندارد و حاوی نکته جدیدی نیست. اما چرا در چنین مقیاسی در این باره سخن گفته میشود؟ پاسخ این سئوال روشن است. اکنون فصل جدیدی از مناسبات رژیمهای فاسد عربی و صهیونیستها آغاز شده که «عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل» را باید جزو مولفههای اصلی آن تلقی نمود. آشکارسازی چنین مناسباتی در واقع به منزله تحقق یکی از خواستههای تاریخی اسرائیل است که دلایل و انگیزههای خاص خود را دارد:
1- اسرائیل به وضوح نشان میدهد و حتی اعلام میکند که این اعراب هستند که به اسرائیل و روابط با آن احتیاج دارند.
2- صهیونیستها به درجهای از اطمینان درباره نیاز شدید ارتجاع عرب به آنها رسیدهاند که طلبکاری میکنند و میگویند اگر ارتجاع عرب نیازمند آنهاست، چرا هزینههایش را نمیپردازد و به خاطر حفظ وجهه خود، پنهان کاری میکند؟
3- اگر چنین روابطی آشکار شود و عادی سازی روابط به اهداف اصلی خود نایل آید، از این پس حتی بر «فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی» هم تاثیری میگذارد و این رژیم از این پس به عنوان یار و یاور رژیمهای ارتجاعی منطقه مطرح است که نیازهای استراتژیک ارتجاع عرب را تامین و تضمین میکند.
این پدیده، یکباره صورت نگرفته و چندین دهه برای رسیدن به شرایط کنونی، بر روی آن کار سازمان یافته و برنامه ریزی شده، صورت گرفته است. امروزه صهیونیستها در تاروپود تشکلهای امنیتی – اطلاعاتی رژیمهای مفلوک عربی رخنه کردهاند و عملاً در «سلسله مراتب تصمیم سازی» و حتی «تصمیم گیری» حضور فعال و موثری دارند.
از این دیدگاه است که میتوان گفت اگر صهیونیستها افشای این حقایق را به زیان خود و منافع خود ارزیابی میکردند، هرگز دست به این افشاگریها نمیزدند بلکه ترجیح میدادند که همچون دهههای گذشته با «چراغ خاموش» به مناسبات با دربارهای عربی ادامه دهند. لکن افشای این امر، پایانی بر مغازله پنهانی و شروع فصل تازهای از روابط شوم اشغالگران صهیونیست و دربارهای فاسد عربی است.