جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

هویت صنفی زن در نگاه آیت الله جوادی آملی

پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۱
کد مطلب: 513827
برای ترسیم حقوق زن، بررسی دو عنصر «شناخت اصل انسانیت» که حقیقت مشترک بین زن و مرد است و «هویّت صنفی زن» ضروری است.
هویت صنفی زن در نگاه آیت الله جوادی آملی

به گزارش جهان نيوز، در دنیای امروز مسأله زن و حقوق زن، از جمله مسائل مهم و بحث برانگیز است. هدف از نوشتن این مقاله بیان خلاصه‌ای از مفاهیم عمیق اسلامی درباره زن و حقوق زن بر اساس اندیشه‌های آیت الله جوادی آملی است. وی از جمله افرادی است که درباره زن و شخصیّت زن، دارای نگاه دقیق و روشن بینانه‌ می‌باشد و جدای از همه این مطالب در بیان معارف الهی عنایت ویژه‌ای به قرآن کریم دارند.
عدم توجه به جنسیت در قرآن
قرآن کریم وقتی درباره مساله زن و مرد می‌فرماید: این دو را – زن و مرد - از چهره ذکوریّت و انوثیّت نشناسید، بلکه از چهره انسانیّت بفهمید، چرا که حقیقت انسان را روح تشکیل می‌دهد، نه بدن او. انسانیّت جان او تأمین می‌کند، نه جسم او و نه مجموع جسم و جان. این روح و جان چیزی‌است که نه مذکر است و نه مونث و هم اوست که مخاطب خطابات الهی می‌باشد.(1).
یَا اَیُّهَا النَّاسُ اِتَقُوا رَبَّکُم الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفسٍ وَاحِدَةٍ و خَلَقَ مِنهَا زَوجَهَا. (2). معنی: «ای مردم از [مخالفت با فرمان‌های] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد.»
آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه بالا می‌گوید: منظور از «نفس» در این آیه کریمه همان گوهر، ذات، اصل و واقعیت عینی شیء است و مراد از آن معنای روح، جان، روان و مانند آن نیست. بنابراین مفاد آیه مزبور اولاً این است که همه انسان‌ها از هر صنف، خواه زن یا مرد (3) از یک ذات و گوهر خلق شده‌اند.
ثانیاً اولین زن که همسر اولین مرد است، او هم از همان ذات و گوهر عینی آفریده شد، نه از گوهر دیگر و نه فرع بر مرد و زائد بر او، بلکه خداوند اولین زن را از همان ذات و اصلی آفریده است که همه مردها و زنها را خلق کرد.(4).
عظمت زن، مثل عظمت مرد، در گرو شناخت عظمت انسان است، چون بین زن و مرد در انسانیّت، فرقی نیست. حرف اسلام این است که هویّت انسان به روح اوست، چرا که روح مجرد است و ثانیا موجود مجرد نه مذکر است و نه مونث، در اسلام هیچ کمالی مشروط به مرد بودن نیست و زن بودن مانع هیچ کمالی نیست.(5).
خدای متعال قرآن را وسیله‌ای برای هدایت انسان‌ها معرفی می‌کند و نه هدایت زن یا مرد بالخصوص. شَهرُ رَمضَانَ الَّذِی اُنزِلَ فِیهِ القرآنُ هُدًی لِلنَّاسِ.(6). معنی: « [این است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنی که سراسرش هدایت‌گر مردم است.»
کلمه «ناس» که به عنوان «هدایت انسان» در قرآن مطرح است، صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد بلکه شامل زن و مرد به طور یکسان می‌شود.(7). چون زن و مرد بودن مربوط به جسم آدمی می‌باشد ولی خطاب قرآن روح و جان آدمی می‌باشد، که نه مذکر است و نه مونث.
عدم تاثیر ذکوریّت یا انوثیّت در ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها
خدای متعال ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها را در قرآن نام برده است و آن فصلی که عهده دار بیان موصوف این ارزش‌هاست، می‌گوید موصوف این اوصاف هرگز بدن نیست. یعنی بدن، مسلمان یا کافر، عالم یا جاهل، متقی یا فاجر، صادق یا کاذب، محق یا باطل، فاضل یا رذیل نیست.(8). بلکه گاه از روح سخن می‌گوید و گاه از نفس، فؤاد یا قلب و گاهی نیز از صدر سخن می‌گوید. به عنوان مثال:
وَ مَن یَکتُمهَا فَاِنَّهُ ءَاثِمٌ قَلبُهُ. (9). یعنی اگر کسی شهادت لازم را در محکمه عدل کتمان کرد و آن را اداء نکرد، قلبش معصیت کرده است. عصیان و گناه که یک ضد ارزش است و قلبی که مبتلاء به گناه است هیچ کدام نه مذکرند و نه مونث.
وَ مَن یُومِن بِاللهِ یَهدِ قَلبَهُ.(10). معنی: « هرکس به خدا ایمان بیاورد، خدا قلبش را [به حقایق] راهنمایی می‌کند». در این آیه نیز هدایت که یک ارزش می‌باشد به قلب نسبت داده شده است.
زن و خانواده
دین مبین اسلام مهمترین وظیفه زن را، مادری و تربیت فرزند و همسر داری می‌داند و مرد را قوام خانواده معرفی می‌کند(14). در باب مساله ازدواج و خانواده باید گفت که، در اسلام، قوانین به گونه ای مطرح نشده که به زن و شخصیت زن توهین شود. از نظر اسلام زن و شوهر نسبت به محیط خانواده مسئول می‌باشند؛ «یعنی مرد مسؤل تامین نیاز و نگهداری اهل خانه است و زن، مسئول حفظ و نگهداری اموال شوهر می‌باشد و هر مسئولی در قبال مسئولیتی که دارد، متعهد می‌باشد». (15).
معنای قیّم بودن شوهر نسبت به زن هم، یک امر حقوقی تخلّف و اختلاف ناپذیر نیست؛ زیرا در صورتی که زن استقلال اقتصادی داشته باشد و صلاحیت اداره و تدبیر و نگهبانی و نگهداری حیثیت خویش را واجد باشد، می‌تواند در عقد نکاح، مثلاً محدوده آن قیّومیّت را با توافق طرفین تعیین نماید.
انسان، خواه زن، خواه مرد ابزار فراوانی برای تکامل در اختیار دارد. وظایفی که برای انسان‌ها تعیین شده، هرگز او را به صورت ماشین کار و ابزار رفع نیاز در نمی‌آورد و در این جهت، هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست تا گفته شود: نگرش اسلام به زن، نگرش ابزار گونه است و زن به عنوان موجود وابسته تلقی می‌شود! مثلاً همیشه می‌گویند: زن نمونه، یک همسر خوب، یک مادر خوب و .... است؛ گویا برای خود او اصالتی نیست و همواره او را با ارزش‌های مردانه می‌سنجند! اما باید گفت؛ چون انسان متکامل، دارای شئون گوناگون است و نشانه کمال او در چهره وظایف محوّله ظهور می‌نماید، پس خوبی زن در سیمای سِمت‌های یاد شده متبلور است.(16).
اکرام زن در قرآن
خدای متعال زنان زیادی را در قرآن تکریم کرده است همچون همسر حضرت ابراهیم علیه السلام، مادر و خواهر حضرت موسی علیه السلام و حضرت مریم سلام الله. این تکریم زن تا به آنجاست که خدای متعال یک زن را به عنوان الگو به همه زنان و مردان مومن معرفی می‌کند.
وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَذینَ اَمَنُوا اِمرَاَتَ فِرعونَ اِذ قَالَت رَبِّ ابنِ لِی عندک بَیتاً فِی الجَنَّةِ و نَجِّنِی مِن فِرعَونَ و عَمَلِهِ و نَجِّنِی مِنَ القومِ الظَالِمِین.(17). معنی: «خدا برای همه اهل ایمان (چه مردان و چه زنان) همسر فرعون را مثل زده است هنگامی که گفت: ای پروردگار من برای من نزد خودت خانه‌ای در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از مردم ستمکار نجات‌ده.»
علت اختلاف حقوق و قوانین زن، در اسلام و غرب:
نگاه اسلام به جهان هستی، نگاهی توحیدی می‌باشد. اسلام به انسان با چشم جنسیّت یا زن و مرد، به تنهایی نگاه نمی‌کند. چرا که در دین اسلام آنچه خدای متعال خلق کرده است زن و مرد نبوده بلکه انسان بوده است بدون هیچ جهتی، یعنی آنچه مورد نظر و توجه خدای متعال است «انسان بما هو انسان» می‌باشد.
 هدف از خلقت انسان نیز عبودیت بوده است، یعنی خدای متعال، کمال و رشد انسان وانسانیت راعبودیّت قرار داده است. لذا تعیین حقوق و وظایف برای زن و مرد در راستای رشد و کمال و عبودیّت می‌باشد. بنابراین وضع قوانینی مثل ارث، دیه، حجاب، مادری و همسری ... و یا تفاوت در خلقت – یعنی زن یا مرد بودن – دلیل بر برتری مرد بر زن یا بالعکس نیست بلکه هدف اصلی کمال انسان و انسانیّت می‌باشد.
در جامعه غرب همه چیز حول محور مادّه، تجربه و مفهومی به نام اومانیسم می‌چرخد. مردم نگاهشان به مقوله زن و مرد تنها از دریچه جنسیت و جسم می‌باشد و لذا هر یک از گروه زن یا مرد خواستار منفعت و استفاده بیشتر برای خود است.
 با توجه به پیشینه بدی که زن در جامعه غرب داشته عده‌ای برای این که بتوانند از جنس و جسم زن بهره و استفاده بیشتری ببرند دست به دفاع از حقوق زن تحت عنوان آزادی زدند و با این کار زن را به ابتذال و فساد کشاندند. از طرف دیگر زنان از آنجایی که مدّتها مورد ظلم قرار گرفته بودند، و از طرفی هم کانون احساسات و محبّت بودند و نیاز به توجه داشتند فریفته این افکار و گفتارها شدند و در طول سال‌های متمادی بدون آنکه متوجه باشند مورد سوء استفاده قرار گرفتند و به شکل امروزی خود درآمدند. یعنی وسیله‌ای برای لذّت جویی مردان هوس باز و تبلیغ کالا‌های تجاری، به گونه‌ایست که امروزه در جامعه غربی تنها به جسم زن توجه می‌شود نه شخصیّت او.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب بیان شده، چیزی که مهم است، توجه به اصل و ریشه‌هاست. باید توجه کرد که قوانین و رفتارهای ایجاد شده در جامعه از کجا نشات می‌گیرد و هدف از این قوانین چیست. فهم این مطلب به درک درست ما از رفتارهای جامعه غربی و اسلامی کمک شایانی می‌کند و بهتر می‌توانیم نسبت به آن دو قضاوت کنیم.

رسا
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *