جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

نقدی بر سخنان آشنا درباره مساله‌جمعیت

شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۸
کد مطلب: 494060
اگر اخبار سخنرانی برخی مسوولان را دنبال کنید، حتماً متوجه روششناسی خاص ورود به بحث از سوی آنان خواهید شد، چهرههایی که برای ورود به هر بحثی، مواضع صاحبنظران آن زمینه را به دو بخش نظر اول: رویکرد تند و گزنده و رویکرد دوم، رویکرد تساهل و تسامح تقسیم میکنند و سپس به عنوان یک اکسیر غیبی، رویکرد سوم موسوم به تعادل را به عنوان یک جایگزین شفابخش توصیه میکنند.
به گزارش جهان به نقل از صبح نو، آقای حسام الدین آشنا در توضیح رویکرد اول موسوم به رویکرد علمی جمعیتشناسان گفت: «در مرکز این رویکرد تکنیکی، ایده کاهش حجم جمعیت در محوریت قرار میگیرد و جوانسازی و جوان بودن جمعیت به یک وضعیت آرمانی بدل میشود. این ایده علمی، بسترزدایی شده است و فارغ از ویژگیهای علوم انسانی، مساله را در نسبت و نسبیتها خلاصه میکند و تنها به نمودارها و ارقام ارجاع میدهد».

 رییس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری همچنین درمورد رویکرد دوم چنین بیان داشت: «در گروه دوم، مباحثهای سیاسی پیرامون مساله جمعیت شکل گرفته است که آرمان آن، افزایش جمعیت است. در این دیدگاه مردم به خاطر کاهش ازدواج یا باروری پایین ملامت میشوند و اقداماتی به قصد مهندسی شدن رفتار فردی طراحی میشود.»

 اما آن چیزی که حسامالدین آشنا به عنوان «رویکرد اعتدال در سیاستگذاری جمعیتی» مطرح کرده است قابل نقد و ارزیابی است. وی با ارتباط دادن افزایش جمعیت طی سالهای 70 تا 90 با مسأله تنش آبی و مشکلات ناشی از آن، افزایش جمعیت را منجر به دامن زدن به مشکلات آبی کشور تصور میکند. به گفته وی «راه برونرفت از تهدید پیر شدن جمعیت، واردکردن فشار مضاعف و بدون برنامهریزی بر منابع تهیشده آب کشور نیست و باید برای تأمین و مدیریت آن برای نسل کنونی و نسلهای آتی فکری جدی کرد». «روند مهاجرتها، شهرنشینی، توزیع ناهمگون جمعیت در شرق و غرب کشور، اختلافات بین استانی بر سر منابع آب، شواهدی برای سیاستگذاران است که در آینده با افزایش جمعیت، کم شدن زمینهای قابل کشت، کاهش منابع آبی، افزایش شهرنشینی و مهاجرت موجب تشدید اختلافات بین منطقهای در کشور خواهد شد». «مسلماً تأمین نیازهای یک جمعیت با حجم بزرگ و روبه رشد میتواند موجبات تخریب محیط زیست را در ابعاد مختلف آن و استفاده بیش از توان تحمل سرزمین را به همراه آورد». «جمعیت فاقد دانش، معنویت، اشتغال و بهداشت و سلامت قدرت محسوب نمیشود». در ادامه مشاور رییسجمهور این خطر را گوشزد میکند که افزایش کمی جمعیت به بازتولید فقرای فرهنگی-اقتصادی که هماکنون در پاکستان و نیجریه مشاهده میشود میانجامد. آن چیزی که آشنا آن را «ناتوانی جامعه از ایجاد مشاغل جدید» مینامد به گفته وی موجب بالا رفتن سن ازدواج، افزایش نرخ طلاق و کاهش باروری و ناهنجاریهای اجتماعی دیگر میشود.

وی اظهار میدارد بیشترین افزایش موالید در استانهای فقیر کشور رخ داده است و سپس با ارائه تحلیلهایی که در ادامه تصویر بهتری از آن ارائه خواهد شد، نهایتاً سرنوشت «اضمحلال» را برای کشور متصور میشود. بررسی علمی جوانب گوناگون سخنان مشاور رییسجمهور، نشان میدهد وضعیت آنچنان که ایشان تصویر میکنند، یأسآلود و حزنانگیز نیست. به مسأله آب میپردازیم. آمار و اطلاعات نشان میدهد کشورهایی در مساله جمعیت سیاستگذاریهای افزایشی پیش گرفتهاند که به مراتب وضعیت بسیار بدتری از لحاظ آبهای تجدیدپذیر داخلی دارند، حال آنکه سرانه آبی کشور، نزدیک به مرز تنش است و نه زیر حد تنش (حد تنش آبی 1600 تا 1700 مترمکعب است). اما چه چیزی کشور را در رده کشورهای پرمخاطره قرار میدهد؟ سرانه آب؟ مصرف آب؟ یا مدیریت آب؟ در اینجا فقط به ذکر این آمار بسنده میشود که از ۴۲۴ میلیارد مترمکعب آب ورودی به کشور، ۲۹۴ میلیارد مترمکعب تبخیر شده و فقط ۱۳۰ میلیارد مترمکعب از آن توسط انسان و طبیعت بهرهبرداری میشود، چراکه در کشور، برعکس همه کشورهای ذکرشده، آب ورودی به سفرههای زیرزمینی تزریق نمیشود، بلکه در پشت سدهای عریض و طویل و از بستر داغ رودخانهها به بخشهای مختلف مصرفی میرسد؛ دنیا سالهاست که سد نمیسازد چراکه هم منابع مالی مردم را تلف میکند و از آن مهمتر آب شیرین و سرمایه حیات را در معرض باد و آفتاب تبخیر میکند؛ این در حالی است که مدیران آب کشور هرروز به ساختن سدهای بزرگ و بزرگتر افتخار میکنند، تنها در تهران حدود 25 درصد آب شرب شهری از شریانهای انتقالی هدر میرود و در سطوح کلان نیز طرحهای آبخیزداری خاک میخورد.

مشاور محترم رییسجمهور در یک اظهارنظر غیرواقع دیگر، بیشترین رشد موالید را مربوط به استانهای فقیر معرفی کرد، در حالی که طبق آخرین آمار اعلامی سازمان ثبت احوال تا پایان سال 1394 استانهای قم، یزد، هرمزگان و همدان با 6/5، 4/5، 9/4 و 8/4 درصد به ترتیب دارای بیشترین رشد موالید کشور بودهاند، حال آنکه وضعیت در استانهای مورد نظر آقای آشنا (ایلام، سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد) چنین نبوده و رو به نگرانی است، چراکه با وجود کاهش نرخ باروری، آمار مرگ و میر بیشتری نیز دارند. طبق اصول 28 و 43 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت مکلف به تأمین اشتغال جامعه است و این خلاف عقیده آشناست که جامعه را نسبت به ایجاد اشتغال مسوول میداند، بلکه باید گفت دلیل بالا رفتن سن ازدواج ضعف جامعه در ایجاد اشتغال برای خود نیست، ضعف مدیریت دولت است که از پس تعدادی مدیر بانکی برنمیآید، افزایش نرخ طلاق و کاهش باروری و ناهنجاریهای اجتماعی را نیز نمیتوان به حساب مردم گذاشت، چراکه بسترهای سیاستی-مدیریتی بسیاری مردم را به این سمت سوق میدهد که فقط یکی از آنها آموزش و پرورش است که در اختیار دولت است.

متهم کردن جامعه به فقر فرهنگی-اقتصادی، محترمانه نیست و اضمحلال زمانی به وجود میآید که نخبگان دولتی، مردم خود را با عناوینی اینچنین خطاب کنند، اضمحلال ابتدا در افکار به وجود میآید و بعد وارد سیاستگذاریها میشود و سپس با اجرای آن، سرنوشت یک کشور را دچار خود میکند، چنانکه یک آفت، یک مزرعه را از بین میبرد.

توصیف بخشی از مهمترین سخنان آقای حسامالدین آشنا در گذشته در مورد قیاس مذاکره با آمریکا با نهضت کربلا را با عنوان «تعبیرات عوامانه» میشناسید، آمارها نشان میدهد شرایط به این نحو که نمایش داده شد، سیاه و تار نیست و به قول قدیمیها «جهنم هم به این گرمی نیست» که برخی سعی بر القای آن دارند، شرایط خاص کشور در گذر از پنجره جمعیتی و بروز بحران سالخوردگی همچنان که کارشناسان اذعان میکنند نیازمند تغییر سیاستهای جمعیتی بوده است، سیاستهایی که اجرای آن توجه خاص مسوولان را میطلبد و در این راه، ارائه تحلیلهای مطابق با واقع ضروری مینماید.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *