انقلاب اسلامی ایران، تنها انقلابی است که با وجود استحاله برخی از فعالان آن، در بعد رهبری و ساختاری، منحرف و استحاله نشد و همواره رهبری وفادار به آرمانهای آن در رأس بوده است.
دانستند و با اشاره به سیره امام خمینی(ره) در بیان صریح و بدون ابهام مواضع، افزودند: «امام(ره)، موضع خود را درخصوص رژیم طاغوتیِ موروثیِ استبدادی و سلطنتی، بدون ملاحظه و پرده پوشی بیان کردند، امام(ره) نظر خود را درباره لزوم استقرار نظام مبتنی بر اسلام و ارزشهای اسلام به صراحت اعلام کردند، امام(ره) موضع خود را در مقابل شبکه صهیونیستی خطرناکِ حاکم بر دنیا و همچنین رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظهای مطرح کردند.»
اساساً همانگونه که ساموئل هانتیگتون و خصوصاً مارتین لیپست نیز بیان میکنند لیبرالیسم اقتصادی، مقدمه ضروری لیبرالیسم سیاسی است. بر اساس این منطق استعماری بهتر است ابتدا لیبرالیسم اقتصادی در دستور کار کشورهای جهان سوم و اسلامی قرار گیرد تا اذهان برای لیبرالیسم سیاسی که مسلتزم ساختارشکنی و استحاله مضاعف ارزشهای فرهنگی و دینی جوامع است، آماده شود
که اندیشهاش اساس انقلاب بود، طرد و تحت تعقیب قرار میگیرد. در مورد انقلاب آمریکا باید گفت که این انقلاب از همان نخستین روز خود نیز انقلاب به معنای واقعی نبود. انقلابی که در پی لغو بردگی بود اما رهبر فراماسونر آن جرج واشنگتن صاحب مراتع و بردگان زیاد بود! جمهوری ایالات متحده آمریکا که از پی جنگهای استقلال تأسیس گردید را میتوان جمهوری سرمایهداران و فراماسونرها نامید.
آیا وقت آن نیست که اصولگرایان با درک جامعالاطراف خطر تکنوکراتها و سکولاریسم یا دنیاویت نقابدار، مؤتلف شوند؟
۷۶ گفتمانی روی کار آمد که افزون بر لیبرالیسم اقتصادی و حتی بسی بیش از آن، لیبرالیسم سیاسی را غایتالقصوای خویش قرار داده بود. در پی این، حوادثی مانند ۱۸تیر۷۸ و فتنه ۸۸ از آن جمله پروژههایی بود که به گونهای «مفصلبندیشده» و در دامان گفتمان لیبرال سیاسی، براندازی نظام را نشانگاه و اصابتگاه خود قرار داده بود.