جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 10 May 2024
 
۰
۴

بحران سوریه یا جنگ جهانی

فريدالدين حدادعادل
يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۶
کد مطلب: 236478
وضع‎شناسي منطقه و فرصت‎ها و تهديدها در قبال كشور اسد
سرویس بین الملل جهان نيوز- فریدالدین حداد عادل: حوادث هفته گذشته دمشق، سخت‎ترین آزمون‎‎‎های طرفین درگیر در سوریه طی چند ماهه گذشته بود. پایتخت سوریه شاهد مجموعه حوادث پي‎درپي بود که در اوج خشونت‎‎‎ها و خصومت‎‎‎ها رخ نمود. انفجار محل جلسه مهم مسئولین امنیتی به‎علاوه حمله گروه‎‎‎های تروریستی به داخل پایتخت و حجم وسیع تبلیغات منفی رسانه‎‎‎های جهانی بر ضد‎دولت سوریه، آقای بشاراسد را در سخت‎ترین ایام دوران زمام‎داری خویش قرار داد. درگیری‎‎‎ها قریب به یک هفته دمشق را به خود مشغول ساخت و نام سوریه را در صدر اخبار سیاسی جهان نشاند.

امروزه مشخص است که مشكل سوریه فقط بحران در سوریه نیست آن‎چه در این کشور می‎گذرد برای کشور‎‎های ترکیه، عراق، قطر، لبنان، عربستان، ایران و اردن و حتی آمریکا یک بحران جدی است. به‎طوری‎که نتایج مختلف آن می‎تواند سرنوشت دولت‎‎‎ها و سیاست‎های‎شان را تغییر دهد؛ هرکدام از کشور‎‎های فوق در صورت شکست منافع بسیاری را از دست می‎دهند. شاید عبارت جنگ برای خشونت‎‎‎های فعلی سوریه کمی ثقیل باشد اما بی‎شک حوادث این کشور هم جنگ داخلی‎ست و هم رقابت و خصومت بین چند کشور است. البته این درگیری از شاخصه‎‎‎های بارز نزاع‎‎‎های قومی و مذهبی برخوردار است و سرآخر این‎که میزان زیاد هزینه‎‎‎های نبرد و اهمیت منافع طرفین این خشونت‎‎‎ها را به چیزی در حد یک جنگ تمام عیار مبدل ساخته است.

با تساهل و تسامح بسیار زیاد ما وارد جنگ جهانی جدیدی شده‎ایم که بخشی از خصوصیات آن پیش از این ظاهر شده بود و برخی از ویژگی‎‎‎های آن در آینده قابل تصور است و توجه به این امر بار مسئولیت نخبگان ایرانی را دوچندان می‎کند. در این نبرد به‎واقع دولت سوریه تنها نیست و جبهه مخالفین نیز صرفا متشکل از عد‎‎ه‎ای مبارز شهری و یا چریک شبه‎نظامی نیست. هم‎اکنون دولت‎‎‎های توانمندی رسما به تجهیز مالی، تسلیحاتی و حتی تأمین نیروی انسانی مخالفین اسد می‎پردازند.

اینک ایده‎‎‎هایی در باب بحران سوریه به معرض نظر خوانندگان محترم گذارده می‎شود.

1. امروز ایران، عراق، لبنان و سوریه در نزاع با دیگر کشور‎‎های عربی و غربی قرار گرفته‎اند در این بین تسلط حزب‎الله لبنان بر دولت، دست کم به‎ظاهر توان رسمی این کشور را به‎طور غیر رسمی به‎نفع دولت سوریه فعال ساخته است هرچند شهر طرابلس اینک به یکی از بزرگترین پایگاه‎‎‎های تأمین مخالفین دولت سوریه بدل شده است. در عراق آقای نوری‎المالکی دولت را بر ضد‎تروریست‎‎‎های سوریه فعال ساخته است و گروه‎‎‎هایی از نظامیان و شبه‎نظامیان فعلی و پیشین به‎واسطه گرایش‎‎‎های سیاسی و مذهبی خود در هر دو جبهه حضور دارند.

اهمیت و جایگاه مسأله ایران در نبرد سوریه آن‎قدر جدی است که سفیر سوریه در شورای امنیت سازمان ملل در اظهارنظری رسمی دلیل خصومت‎‎‎ها با دولت سوریه و ارائه چندین قطعنامه بر ضد آن را مقابله غرب با ایران عنوان کرد؛ اظهاراتی که هیچ‎کدام از دشمنان سوریه آن را تکذیب نکردند. به‎طور قطع بحران سوریه گامی جدی و مؤثر در هم‎گرایی بین ما و کشور‎‎های عراق، لبنان و سوریه است. این هم‎گرایی اگر به‎طور سنجیده مستقر شود حتما این کشور‎‎ها را در مجموعه‎ای از دولت‎‎‎های نزدیک به هم به یک پیمان قوی تبدیل می‎کند که ویژگی‎‎‎ها و شاخص‎‎‎های بسیار اثرگذار اقتصادی و جغرافیایی دارد.

2. پیروزی ایران در مسأله سوریه می‎تواند بر سایر مشکلات و مسائل کشور ما تأثیر بسزا بگذارد، ناکارآمدی ما نیز قطعا اثرات سوء معکوسی بر مسائل ما خواهد گذاشت. مسأله هسته‎ای ایران و مقوله تحریم‎‎‎ها در سایه بحران سوریه می‎تواند در کنار خود از معادلات و گزاره‎‎‎های تأثیرگذار سیاسی و اقتصادی جدیدی به‎عنوان فرصت یا تهدید متأثر شود. ما در سخت‎ترین شرایط 25 ساله اخیر از حمایت هم‎پیمانان خویش دریغ نمی‎کنیم؛ معنی این اقدام ایران را بیشتر از دولت اسد و مردم سوریه، مسئولین امنیتی و نظامی سعودی، قطری و نوعثمانی‎‎‎های ترکیه می‎دانند که می‎دانند برای ضربه‎زدن به کشور سوریه چقدر در عرصه‎‎‎های مختلف هزینه کرده‎اند؛ واضح است پیروزی بشاراسد و دولت وی یعنی برنده شدن ایران و این برد کاملا جایگاه ما را در رده‎بندی قدرت‎‎‎های منطقه‎ای و جهانی تغییر می‎دهد در چنین شرایطی این سؤال به اذهان متبادر می‎شود که آیا تحریم‎‎‎ها همچنان حربه‎ای تأثیرگذار برای به زانو درآوردن ایران انقلابی است؟

3. شهادت فرماندهان مسیحی ارتش سوریه در جنگی که در لایه‎‎‎های مختلف آن فرماندهان نظامی مسلمان شیعه و سنی دولت‎‎‎های جبهه مقاومت حضور دارند پدیده‎ای تأمل برانگیز و شایان احترام است. ادبیات ضد‎استکباری امام و رهبری انقلاب اسلامی امروزه توانسته است جهان‎شمولی خود را به نمایش بگذارد. وزیر دفاع شهید سوریه هم‎رزم و هم‎پیمان سرداران مجاهد ضد‎اسراییلی منطقه بود که هدف‎شان چیزی جز بسط عدالت اسلامی نیست آنها برای رضای خدا اسلحه بر دوش گرفته‎اند.

4. حمله به سوریه تلاش دشمنان اسلام برای حمله به ضعیف‎ترین حربه مقاومت ضد‎اسراییلی و ضعیف‎ترین جامعه شیعیان یعنی علویان است. از سوی دیگر دفاع از سوریه نیز در درازمدت تلاش برای احیاء هویت مورد نظر از علویان است. اگر علویان به خدا آگاهی و هویت اجتماعی و عقیدتی خود اشراف پیدا کنند تحولات جمعیتی مؤثری در منطقه رخ خواهد داد که دولت ترکیه به‎عنوان میزبان بخش قابل ملاحظه‎ای از علویان و یکی از فعالان منازعه فعلی از وقوع آن خرسند نخواهند بود. از این نزاع مذهبی که متأسفانه به دست بعضی از دولت‎‎‎های وابسته منطقه تشدید می‎شود به‎غیر از دشمن، هیچ مسلمان فرهیخته‎ای ابراز رضایت نمی‎کند و افراد هوشمند باید تلاش نمایند این بحران برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک جنگ مذهبی فراگیر هرچه زودتر مهار شود.

5. در این جنگ بی‎امان سیاست تسامح راه‎گشا نیست اگر تروریست‎‎‎ها امنیت سوریه را بر هم زده‎اند قطعا کسانی که در مصاف با آن‎‎ها کشته شده‎اند شهید محسوب می‎شوند. درحالی‎که دنیا در به‎کار بردن هیچ خدعه و نیرنگی فروگذار نيست ما چرا در نظام نظری خود ثابت قدم نیستیم البته باید بپذیریم که نام یک فرمانده مسیحی در بین اسامی شهدای آزاد‎سازی قدس و در کنار سپاه مسلمین به چشم می‎خورد؛ این هنر اسلام و آیت‎الله خامنه‎ای است و باید به‎طور طبیعی بپذیریم در این مسیر نورانی برادرانی از جوامع اسلامی دیگر یا از بین خودمان به مقام رفیع شهادت دست یابند. شهادت در راه مقابله با استکبار و اسراییل بلاشک یکی از آرمان‎‎‎های بزرگ اسلامی است.

6. «تروریسم رسانه‎ای» و «رسانه‎‎‎های تروریست» دو عنوان مشابهی است که می‎توان بر لشگر رسانه‎ای تروریسم و به خصوص دو شبکه الجزیره و العربیه اطلاق کرد خیلی وقت‎‎‎ها در حالی‎که لوله هیچ سلاحی به‎واسطه شلیک داغ نشده بود آنتن ماهواره‎‎‎ها از حرارت جنگ می‎سوخت و در قالب عملیات روانی التهاب می‎یافت و البته باید اذعان کرد جبهه رسانه‎ای دشمن در انجام وظیفه خود موفق بوده است و حتی از نیروی نظامی تروریست‎‎‎ها موفق‎تر عمل کرده است این توانمندی رسانه‎ای برای تروریست‎‎‎های سوریه نتیجه کوتاهی دولت در گذشته و ر‎ها‎سازی ماهواره‎‎‎ها و شبکه‎‎‎های مختلف تلویزیونی بوده است. آن بی‎تدبیری گذشته در نهایت به استیلای شبکه‎‎‎های تلویزیونی غیرملی و ضعف شبکه‎‎‎های رسانه‎ای ملی و حامیان دولت سوریه منجر شده است به‎طوری که شبکه‎‎‎های ماهواره‎ای دشمن مدیریت افکار عمومی جهان را برعهده دارند و رسانه‎‎‎هاي دولتی سوریه از توان لازم برخوردار نیستند.

7. بدون رودربایستی و متأسفانه باید بپذیریم که به‎واسطه دسیسه‎‎‎های استکبار، دوستان و برادران نادان در آستانه یک جنگ مذهبی هستیم، از سویی رسانه یزید بن معاویه اعلام موجودیت می‎کند و در سوی دیگردر مقابلش نیرو‎‎های مختار ثقفی به مقابله بر می‎خیزند. دولت‎‎‎های عربستان سعودی و قطر در دامن زدن به این تخاصم نقش مهمی دارند، چه‎کسی می‎پذیرد دولت قطر که رابطه رسمی اقتصادی و سیاسی با اسراییل دارد نگران پایمال شدن حقوق برادران مسلمان خود باشد، در این بین ما نباید وظیفه راهبردی خود را در حفظ وحدت شیعه و سنی فراموش کنیم و باید توجه داشته باشیم که ضمن حمایت از دولت سوریه اصل وحدت شیعه و سنی به مخاطره نیفتد. از دیگر وظایف ما برنامه‎ریزی دقیق و جداگانه برای دولت‎‎‎هایی است که دست در دست آمریکا به ایجاد نزاع مذهبی در منطقه و جنگ شیعه و سنی می‎پردازند. در این برهه کنترل برادران نادانی که به ظاهر در نظام اسلام قرار دارند ولی در عمل به دشمنان اسلام خدمت می‎کنند وظیفه‎ای خطیر است.

منبع: پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


البته باید توجه داشت که با این همه خونهایی که از دو طرف موافقین و مخالفین حکومت سوریه ریخته شده است و حیثیت سیاسی دولتهای درگیر در ماجرای ترکیه بویژه دولتهای مخالف بشار اسد که تا مرحله خطرناکی خود را وارد میدان کرده اند به نظر میرسد تاریخ مصرف حکومت فعلی سوریه به پایان رسیده است خوشبینانه ترین حالت روی کار آمدن یک حکومت مستقل و مورد قبول دو طرف از طریق یک انتخابات آزاد و سالم است / بنابر این ما نباید سیاست خارجی خودمان را در کنار حکومت فعلی سوریه و موازی با آن تعریف کنیم ضروری است روی گزینه های دیگر هم برنامه ریزی شود و اینکه در صورتی که حکومت بشار اسد در خطر سقوط قرار گرفت چگونه خود را از میدان با کمترین هزینه خارج سازیم . نباید اشتباه لیبی تکرار شود سوریه در صورت سقوط بشار اسد تاثیر سنگینی بر وضعیت ایران خواهد گذاشت باید با تدبیر و حکمت بیشتری حرکت کنیم /
بنام خدا
در كامنت اول استدلال شده از آنجا كه كشورهاي مخالف سوريه تمام قد در برابر دولت سوري ايستاده اند، ما نبايد از دولت مقاومت در سوريه حمايت كنيم يا بايد با ملاحظه بيشتر جهت گيري نماييم. سوال اين است كه چطور شده اين همه كشور كوچك يا وابسته و ضعيف، تمام قد با دولت سوريه مخالفت مي كنند؟ آيا سياستمداران در كشورهاي مذكور، به اندازه فرد گذارنده كامنت متفكر نبوده اند تا اندكي محتاطانه تر در صف مخالفين سوريه قرار گيرند يا اصلاً لزوم اصل محافظه كارانه تر بودن براي آنها صادق نيست؟!
دوستان باید توجه داشته باشند وقتی می خواهند مسائل سیاسی سوریه را تحلیل کنند حتما" به موضوع توازن قوا در سطح منطقه از نظر استراتژیک و توانایی مدیریت دیپلماسی و قوای نظامی موجود و بالفعل در عرصه مناقشات و درگیریها عنایت داشته باشند و دچار احساسات نشوند همه ما علاقه داریم روند حوادث به سمتی حرکت کند که دشمنان ما نتوانند در سوریه موفق شوند و طرحها و توطئه های خود را پیاده کنند ولی واقعیتهایی هم وجود دارند که بی اعتنایی به آنها میتواند برای ما و منافع ملی ایران خطر ساز باشد همین یکی دو روز گذشته نخست وزیر سوریه کشور را ترک و به صف مخالفین پیوست وحدت مدیریت در سطوح عالی حکومت سوریه دچار مشکل شده و معلوم نیست این فرار در روحیه دیگر مسئولین سوریه چه اثری خواهند گذاشت دولت سوریه در یک جنگ داخلی ناجوانمردانه در گیر شده و سطح کشتارها هم از نظر شاخص های بین المللی وجاهت سیاسی و قانونی دولت سوریه را زیر سئوال برده است بازگشت به دوران گذشته از نظر منطق سیاسی به هیچ وجه امکان پذیر نیست حتی اگر با اجبار و قوای نظامی آرامش محدودی برقرار شود باز بشار اسد امکان ادامه حکومت نخواهد داشت خوب است علیرغم آرزوها و دیدگاههای خودمان توجه به این نکات کلیدی داشته باشیم .
بنام خدا
در موضوعات مطرح در كامنت سوم كه در جواب كامنت دوم كه خود در جواب كامنت اول آمده، چند نكته به ذهن مي رسد:
1ـ درست است كه خامه قلم در دست هر كس آن را به دست بگيرد نرم است. اما محصول قلم بايد منطبق با منطق و استدلال باشد. در كامنت دوم به يك استدلال در كامنت اول اشاره شد كه صغرا و كبراي استفاده شده، مورد سؤال قرار گرفت. بنابرين كامنت سوم مي توانست نقد استدلال مذكور را جوابگو باشد تا خامه قلم به لجام منطق در مي آمد.
2ـ اما در كامنت سوم به مديريت ديپلماسي دولت سوري و ضعف آن اشاره شده است. كشورهاي غربي مستولي بر سازمان ملل و شوراي امنيت هنوز نتوانسته اند اهداف و اغراض خود وجه بين المللي ببخشند و در شوراي امنيت قطعنامه اثربخشي عليه دولت سوري به تصويب برسانند، بنابرين كشورهاي غربي علي رغم تمام تلاشهايشان و دست و پازدن هاي اذناب ترك و عرب خود نتوانسته اند در صحنه ديپلماسي بين الملل موفق شوند كه نشانه ضعف آنها و نه محور مقاومت مي باشد.
3ـ به لحاظ نظامي، صحنه نبرد ميداني خود نشانگر ضعف يا قوت طرفين است. آيا استدلال به حقي نخواهد بود اگر بگوييم تلاش اثربخش دولت سوري در بيرون راندن مخالفين از پايتخت و اطراف آن و حتي موفقيت ارتش در پاكسازي ديگر استان هاي سوري، برتري و استيلاي دولت سوري در موضوع توازن قوا در كشور سوريه و حتي منطقه را نشان مي دهد.
4ـ بدون شك كشته شدن مردان و زنان و كودكان بي گناه در سوريه نگران كننده است. اما اسناد موجود نشان مي دهد اين مخالفين دولت هستند كه با بي رحمي به شهرها، زنان و مردان غير نظامي وحتي كودكان تجاوز كرده و از سپرهاي انساني براي حفاظت از خود استفاده مي كنند. انتظار اينكه در جنگ چوپان و گرگ، چوپان براي رسيدن به مصالحه با گرگ، امنيت و تدبير گله را به گرگ بسپارد انتظار اشتباهي است. همين دولت بايد بتواند به امور مسلط شده و به اصلاحات بپردازد.
ان شاء الله