شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 11 May 2024
 
۰

چرا ایران به المپیک مسکو نرفت ؟

شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۶
کد مطلب: 478102
شوروی به افغانستان حمله کرد و المپیک 1980 مسکو با تحریم کشورهای پرشماری روبه‌رو شد. ایالات متحده در صف اول ایستاده بود و از تحریم المپیک حرف می‌زد. از تحریم المپیکی که برای اولین بار در یک کشور اروپای شرقی برگزار می‌شد. کمی بعد شورای انقلاب در ایران هم المپیک را تحریم کرد و تصمیمات کمیته المپیک را در سایه خود قرار داد. سیاست خارجی همدلی با افغان‌ها بود. چیزی که بازتابنده سیاست‌زدگی ورزش هم به شمار می‌رفت. جدل‌ها و بحث‌ها آغاز شدند. موافق و مخالف حرف زدند. واکنش ورزشکاران روشن بود. آنها برای سفر به مسکو پافشاری می‌کردند. آنها اعتقاد داشتند تریبون المپیک تریبون بزرگ‌تری برای همه چیز شامل سیاست به شمار می‌رود.
به گزارش جهان به نقل از تابناک ،اسفند ماه خاطره‌های پرشماری را برای فوتبال ایران رقم زده است. یکی از آنها پیروزی 4-0 برابر سنگاپور در زمین سنگاپوری‌ها بود. دقیقا در 22 اسفند 1358 که نخستین پیروزی بزرگ تیم ملی پس از انقلاب به شمار می‌رفت.»

 حمیدرضا صدر در "تابناک ورزشی" نوشت: «شنیدن خبر پیروزی در مسابقات مقدماتی فوتبال المپیک 1980 مسکو شیرین بود. شنیدن خبر پشت سر گذاشتن چین و کره فرخنده به شمار می‌رفت. آن هم پیروزی با 4 گل در نبرد پلی‌آف برابر میزبان. برابر شیر برفی سنگاپور که در آخرین دیدار از حمایت 75 هزار تماشاگر برخوردار بود. با دو گل حسین فرکی و دو گل دیگر توسط بهتاش فریبا و عبدالرضا برزگری. با کاپیتانی علی پروین. با حضور هدایت شعار غفاری به عنوان چهره‌ای نوظهور که او را نمی‌شناختیم. ایران در گروه شش تیمی بالاتر از سنگاپور، چین، کره شمالی، هندوستان و سریلانکا قرار گرفته بود. بی‌شکست.

تلویزیون هنوز بازی‌ها را پخش نمی‌کرد و از پخش مستقیم خبری نبود. همه بار دیگر از قدرت تصورمان بهره می‌جستیم. بار دیگر گل‌ها را مجسم می‌کردیم. حرکات و دریبل‌ها و ضربه‌ها را. بار دیگر به عکس‌ها روی آورده بودیم. به عکسی که حمید علیدوستی، حسین فرکی، بهتاش فریبا، نادر فریادشیران، نصرالله عبداللهی و احمد سنجری با پرچم کشور گرفته بودند. به عکس نگاه می‌کردیم. آنها پرچم به دست می‌دویدند و راهیابی ایران برای چهارمین بار به مسابقات فوتبال المپیک را جشن گرفته بودند.

آن زمان ته دلمان با این پیروزی نه فقط به مسکو بلکه به جام جهانی اسپانیا 1982 هم می‌اندیشیدیم. به حضور دوباره در جام جهانی. تیم ملی در تب و تاب نخستین سال انقلاب با برپایی اردویی ناقص و حوادث بوشهر راهی سنگاپور شده بود. با این وصف بازیکنان آن قدر خوب بودند که نمایشی قابل قبول ارائه و حریفان را شکست دهند.

در آن سال، برنامه تلویزیونی ورزشی جدیدی تحت عنوان "ورزش و مردم" آغاز شده بود. در آن برنامه گفته می‌شد تیم ملی به المپیک خواهد رفت تا فریاد انقلاب را از تریبون بین‌المللی سر بدهد ولی آن سال واقعه سیاسی بزرگ دیگری هم رخ داد: شوروی به افغانستان حمله کرد و المپیک 1980 مسکو با تحریم کشورهای پرشماری روبه‌رو شد. ایالات متحده در صف اول ایستاده بود و از تحریم المپیک حرف می‌زد. از تحریم المپیکی که برای اولین بار در یک کشور اروپای شرقی برگزار می‌شد.

کمی بعد شورای انقلاب در ایران هم المپیک را تحریم کرد و تصمیمات کمیته المپیک را در سایه خود قرار داد. سیاست خارجی همدلی با افغان‌ها بود. چیزی که بازتابنده سیاست‌زدگی ورزش هم به شمار می‌رفت. جدل‌ها و بحث‌ها آغاز شدند. موافق و مخالف حرف زدند. واکنش ورزشکاران روشن بود. آنها برای سفر به مسکو پافشاری می‌کردند. آنها اعتقاد داشتند تریبون المپیک تریبون بزرگ‌تری برای همه چیز شامل سیاست به شمار می‌رود.

ولی پرسش‌ها بی‌پاسخ ماندند. ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت نظر صریحی در این باره نداد. کلی گویی کرد. در حالی که صادق قطب‌زاده، وزیر امورخارجه وقت ایران گفت با شرکت ورزشکاران ایرانی در المپیک موافق است. حسین شاه‌حسینی، رئیس سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک می‌گفت تحریم رقابت‌ها مورد تجدیدنظر قرار خواهد گرفت. ناصر فروهی، دبیر کل کمیته ملی المپیک می‌گفت المپیک هنوز مظهر دوستی و اخلاق است و باید به منشور آن احترام گذاشت. آیت‌الله اشراقی می‌گفت باید در المپیک مسکو شرکت کنیم. در عین حال بسیاری از سیاست‌پیشگان می‌گفتند با اصل شرکت در المپیک مخالفند. می‌گفتند به جای المپیک که یادگار المپیک یونان و تحمیل غرب بر ما است، باید جهان سوم دور از همه این بازی‌های سیاسی، یک مجمع ورزشی حتی کمتر از چهار سال یک بار برگزار کند. بدون آرم المپیک و بدون خاطره متعدد خدایان المپ و شرک یونانی. نمایندگان مجلس هم دیدگاه‌های یکسانی نداشتند. وعده رسیدگی می‌دادند و وعده.

ورزشکاران سرگیجه گرفته بودند. حسن حبیبی مربی تیم ملی می‌گفت: "نمی‌دانم شورای انقلاب بر اساس چه ضابطه‌ای چنین تصمیمی گرفته است." علی پروین، کاپیتان تیم ملی می‌گفت: "در سیاست نبودم و به درستی نمی‌دانم که چگونه ورزش را در این مسائل آورده‌اند. ولی تیم ملی فوتبال اگر فرصتی یابد تا در المپیک مسکو شرکت کند می‌تواند نماینده شایسته ایران انقلابی باشد." ناصر حجازی می‌گفت "با علی‌اکبر معین‌فر، وزیر نفت صحبت کردم. به ایشان گفتم در مورد عدم شرکت قهرمانان در بازی‌های مسکو عده‌ای معدود تصمیم گرفتند و ایشان گفتند: ما سیاست مملکت را می‌فهمیم. تصمیم ما کاملا حساب شده است."

سرانجام حرف آخر زده شد. سرانجام همان تصمیم نخست به اجرا درآمد. با نه گفتن به المپیک مسکو. با نه گفتن به مداخله نظامی شوروی. با زمزمه برپایی المپیک غیرمتعهدها در ایران. سیاست حرف اول را زد و حرف آخر را. 65 کشور المپیک 1980 مسکو را تحریم کردند و ایران یکی از آن کشورها بود. در حالی که سوریه، عراق و کویت از صف آسیایی‌ها، خاورمیانه‌ای‌ها در مسابقات فوتبال المپیک شرکت کردند و سوریه کشوری بود که جای ایران را در المپیک گرفت.

آخرین باری که تیم ملی فوتبال ایران جواز حضور در رقابت های نهایی المپیک را کسب کرد، همان المپیک 1980 بود. اکنون 36 سال از آن پیروزی سپری شده و فوتبال ایران هنوز در حسرت راهیابی به المپیک‌ها باقی مانده است. تا کی دوباره پرواز کند. تا کی دوباره راهی ضیافت بزرگ شود.»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *