دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
 
۴
۲۸
خطرات امنیت ملی ارزیابی جدید آمانو

بدتر از برجام/ راهکار دیپلماسی اعتدال برای حل بحران، پذیرش جرم و مجازات ایران!

تفسیر بسیار خوشبینانه از یک گزارش بسیار خبیثانه
شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۴
کد مطلب: 459353
به راستی اگر اساسا توافقی در کار نبود و دیپلمات‌های ما رنج خلق این شاهکارها را به جان نخریده بودند و اگر در همان نوامبر ۲۰۱۱ آژانس می‌خواست به جای گزارش، یک ارزیابی ارائه کند، می‌توانست سندی بدتر از این تولید کند؟
بدتر از برجام/ راهکار دیپلماسی اعتدال برای حل بحران، پذیرش جرم و مجازات ایران!
گروه سیاست جهان نيوز ـ مهدی محمدی: ۱- آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چهارشنبه گذشته گزارشی منتشر کرد که می‌توان آن را مهم‌ترین سند تولید‌شده در طول تاریخ پرونده هسته‌ای ایران نامید. این سند، در واقع یک گزارش نیست بلکه یک «ارزیابی نهایی» است و به همین دلیل دیگر از ایران نمی‌خواهد توضیح جدیدی ارائه کرده یا همکاری خاصی به عمل بیاورد (معاون آمانو روز پنجشنبه گفت نقشه راه پایان یافته و نقشه راه دومی هم در کار نخواهد بود) بلکه می‌گوید همه توضیحات، ارائه شده و همه همکاری‌ها به عمل آمده است و آژانس در نهایت در موقعیتی قرار گرفته که بتواند درباره مسائلی که برخی از آنها عمری بیش از یک دهه دارد، یک ارزیابی فرجامین به عمل آورد.

ارزیابی آژانس چیست؟ برای آنکه هیچ ابهامی باقی نماند، آژانس یک بار در بخش جمع‌بندی و یک بار در بخش خلاصه، موضع خود را کاملا روشن بیان کرده است. آژانس می‌گوید ایران تا قبل از سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) درگیر یک سلسله فعالیت‌های مرتبط با طراحی یک سلاح هسته‌ای اورانیومی بوده و این فعالیت‌ها قبل از سال ۲۰۰۳ جنبه ساختارمند (دارای سازمان کار) داشته است.

این جمله به معنای تعیین تکلیف یک منازعه یک دهه‌ای میان ایران از یکسو و آژانس، آمریکا و برخی کشورهای همسو با آنها از سوی دیگر است. در تمام این یک دهه، موضع اصلی ایران این بوده است که برنامه هسته‌ای ایران از ابتدا با اهداف صلح‌آمیز توسعه داده شده و این اهداف هرگز در هیچ کجای مسیر تغییر نکرده است. بر همین اساس، ایران عقیده داشته و برای اثبات این عقیده خود کوشیده است هرگونه اتهام به ایران مبنی بر اینکه به هر شکلی درگیر یک پروژه ساخت وسیله انفجاری هسته‌ای بوده، دروغین و هر سندی در این باره جعلی است. متقابلا طرف غربی عقیده داشته برنامه هسته‌ای ایران از ابتدا با نیات تسلیحاتی آغاز شده و این نیات تا مدت‌ها و بلکه تا همین امروز حفظ شده است. ریشه همه قطعنامه‌ها و تحریم‌ها همین ادعا بوده و قلب همه مذاکرات را هم رسیدگی به این ادعا شکل می‌داده است. آژانس با همه سرسپردگی‌ای که به کشورهای غربی دارد، در طول این بیش از یک دهه هرگز نتوانسته بود درباره این ادعاها به یک قضاوت نهایی برسد. ارزیابی کلاسیک آژانس این بود که شواهدی روی هم رفته معتبر از وجود یک بعد نظامی در گذشته برنامه هسته‌ای ایران در دست دارد و از ایران می‌خواست
این یک تفسیر بسیار خوشبینانه از یک گزارش بسیار خبیثانه است. گزارش حتی نمی‌گوید ابعاد احتمالی نظامی بعد از سال ۲۰۰۹ متوقف شده بلکه می‌گوید اطلاعات معتبری درباره تداوم آن وجود ندارد
همکاری کند تا بتواند قضاوت کند که این شواهد تا چه حد صحیح و کامل است. گذار از پرسش به قضاوت و از شواهد به حکم، اتفاقی است که در گزارش روز چهارشنبه به نحو بسیار نگران‌کننده‌ای رخ داده است.

۲- آژانس در گزارش جدید خود درباره همه جزئیات ادعاهای موسوم به ابعاد احتمالی نظامی، نتیجه‌گیری نهایی کرده است. این جزئیات پیش‌تر یک بار در گزارش نوامبر ۲۰۱۱ فهرست شده بود. آژانس در ارزیابی خود نکات کلیدی گزارش ۲۰۱۱ را تکرار می‌کند اما برخلاف آن گزارش، به توصیف مساله بسنده نکرده و داوری نهایی خود را هم عرضه می‌کند. درباره EBW (چاشنی‌های انفجاری سیمی) آژانس می‌گوید: «ارزیابی آژانس این است که چاشنی‌های سیم‌پل انفجاری ساخته‌شده توسط ایران، خصایص مربوط به ماده انفجاری هسته‌ای را دارند». درباره تست ادعایی در مریوان نتیجه می‌گیرد: «فناوری MPI توسعه‌یافته توسط ایران ویژگی‌های مربوط به یک وسیله انفجاری هسته‌ای به اضافه ویژگی‌های مربوط به شمار کوچکی از کاربردهای جایگزین را دارد».

درباره مخزن آزمایش‌های هیدرودینامیک در پارچین همه توضیحات ایران را زیر سوال برده و تلویحا نتیجه می‌گیرد این مخزن وجود داشته ولی ایران آن را از بین برده است. درباره محاسبات نوترونیک و مدل‌سازی رایانه‌ای هم نتیجه می‌گیرد: «براساس همه اطلاعات در دسترس آژانس(شامل اطلاعات دریافت‌شده از اجرای نقشه راه)، آژانس ارزیابی می‌کند که ایران مدل‌سازی رایانه‌ای یک وسیله انفجاری هسته‌ای را قبل از ۲۰۰۴ و بین ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ انجام داده است».

در نهایت هم به طور کلی نتیجه گرفته است: «آژانس ارزیابی می‌کند طیفی از فعالیت‌های مرتبط با توسعه یک وسیله انفجاری هسته‌ای در ایران قبل از پایان سال ۲۰۰۳ میلادی به‌عنوان تلاشی هماهنگ انجام شده و برخی فعالیت‌ها بعد از سال ۲۰۰۳ میلادی اتفاق افتاده است. آژانس همچنین ارزیابی می‌کند این فعالیت‌ها فراتر از امکان‌سنجی و مطالعات علمی، کسب مهارت‌ها و توانمندی‌های فنی مرتبط و مشخص، پیشرفتی نداشته است. آژانس نشانه‌های معتبری از فعالیت‌ها در ایران درباره توسعه وسیله انفجاری هسته‌ای بعد از سال ۲۰۰۹ میلادی در اختیار ندارد». البته در کنار همه این پاراگراف‌ها، جملات تعارف‌گونه‌ای - احتمالا برای کاستن از تلخی ارزیابی‌های یک سویه آژانس- درج شده مبنی بر اینکه این فعالیت‌ها می‌توانسته کاربردهای دیگری هم داشته باشد ولی تقریبا در هیچ موردی، آژانس به طور قاطع هیچ‌کدام از ادعاها علیه ایران را رد نکرده است. آژانس برای هیچ‌کدام از این نتیجه‌گیری‌ها، شواهد جدیدی عرضه نکرده است. اصلی‌ترین استناد آژانس به دیدارها، اطلاعات و مباحثاتی است که در طول دوره اجرای
در بخش‌های متعددی از گزارش، آژانس ادعا می‌کند ارزیابی‌ای که ارائه می‌کند محصول تشریک مساعی با ایران است. دفاع اعضای تیم مذاکره‌کننده از گزارش پس از انتشار آن هم البته نشان می‌دهد «چیزکی» در کار بوده است
نقشه راه با ایران داشته است.

یکی از تکنیک‌های جدید گزارش‌نویسی که آژانس در این سند رو کرده «شریک جلوه دادن ایران» در ارزیابی خود است. در بخش‌های متعددی از گزارش، آژانس ادعا می‌کند ارزیابی‌ای که ارائه می‌کند محصول تشریک مساعی با ایران است. دفاع اعضای تیم مذاکره‌کننده از گزارش پس از انتشار آن هم البته نشان می‌دهد «چیزکی» در کار بوده است. عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران یک روز قبل از انتشار گزارش، در اظهارنظری که حکایت از اطلاع پیشینی وی و همکارانش از محتوای گزارش داشت، گفت آژانس گزارش را با ایران مرور کرده است. پرسش این است که تیم مذاکره‌کننده ایرانی با کدام مجوز بر انتشار گزارشی صحه گذاشته و از آن دفاع می‌کند که یک مشت جعلیات صهیونیستی را واقعیات قطعی و مسلم قلمداد کرده است؟

۳- گزارش آمانو را باید یک فاجعه تاریخی برای دیپلماسی هسته‌ای ایران به حساب آورد. این گزارش برای برنامه هسته‌ای ایران یک فاجعه نیست ولی برای دیپلماسی‌ای که مدعی نیل به «بهترین راه‌حل‌های ممکن»، «گشودن گره‌های غامض» و «ارتقای دیپلماسی به سطح یک هنر» بوده است، حقیقتا یک سرافکندگی تمام‌عیار محسوب می‌شود.

مهم‌ترین سوالی که باید از خود بپرسیم این است که این گزارش محصول کدام طراحی و کدام فرآیندهاست؟ ما با نتیجه چه چیزی مواجهیم؟ قبل از هر چیز بدون تردید، این گزارش نتیجه برجام است. برجام برای آنکه بتواند در مورد خاص ایران، جانشین NPT شده و برای زمانی عملا نامعلوم در آینده حقوق ایران را محدود کند، نیاز به یک توجیه فنی داشته است. این گزارش عملا تلاش می‌کند نوعی مشروعیت فنی برای محروم‌سازی ایران از حقوقش در برجام ایجاد کند. در واقع این گزارش می‌گوید غرب حق داشته است به ماهیت برنامه هسته‌ای ایران بدگمان باشد و از اعطای حقوق کامل هسته‌ای ایران به آن ممانعت کند. این ارزیابی به مثابه حکمی است که ایران را به زندان برجام محکوم می‌کند. علاوه بر این، عجله برای اجرای برجام به هر قیمت، باعث شد عملا تیم ایرانی چشم خود را بر آنچه اتفاق می‌افتاد ببندد و برای رسیدن به روز اجرا، به ارزیابی فاجعه‌بار آژانس تن دهد.

این گزارش به یک معنا محصول فشار ناشی از تلاش برای رسیدن هر چه سریع‌تر به روز اجرای توافق است. دولت ایران با پذیرفتن تاخیر فاز میان اجرای تعهدات خود و تعلیق تحریم‌ها، عملا خود را وارد دالانی کرد که دیگر امکان بازگشت از آن یا تغییر قواعد حاکم بر آن را نداشت در حالی که اگر قاعده همزمانی مراعات و تحریم‌ها همان روز رسمی شدن توافق تعلیق می‌شد، این ایران بود که می‌توانست قواعد بازی را معین و احتمالا از بروز چنین فجایعی پیشگیری کند.

گزارش آمانو ابعاد احتمالی نظامی را بدل به ابعاد قطعی نظامی می‌کند. این هم از معجزات برجام است که به جای اینکه
گزارش آمانو را باید یک فاجعه تاریخی برای دیپلماسی هسته‌ای ایران به حساب آورد. این گزارش برای برنامه هسته‌ای ایران یک فاجعه نیست ولی برای دیپلماسی‌ای که مدعی نیل به «بهترین راه‌حل‌های ممکن»، «گشودن گره‌های غامض» و «ارتقای دیپلماسی به سطح یک هنر» بوده است، حقیقتا یک سرافکندگی تمام‌عیار محسوب می‌شود
به کاسته شدن از اتهامات بر ایران بینجامد، عملا به غرب جرات داده به سخیف‌ترین دروغ‌های خود علیه ایران- که حتی بخش بزرگی از کارشناسان غربی هم به جعلی بودن آنها اذعان کرده‌اند- رسمیت ببخشد. اصلی‌ترین سوالی که تیم ایرانی باید به آن پاسخ دهد این است که آیا بستن پرونده PMD به این شکل، یعنی با محکوم شدن ایران و تبدیل گزارش‌های اطلاعاتی سیا و موساد به ارزیابی رسمی آژانس، هنرمندی خاصی لازم داشته است؟

اساسا اگر قرار بود PMD به این شکل بسته شود، آیا دیگر نیازی به این بود که ایران درباره چیزی به نام برجام توافق کند و این همه محدودیت را بپذیرد؟ به راستی اگر اساسا توافقی در کار نبود و دیپلمات‌های ما رنج خلق این شاهکارها را به جان نخریده بودند و اگر در همان نوامبر ۲۰۱۱ آژانس می‌خواست به جای گزارش، یک ارزیابی ارائه کند، می‌توانست سندی بدتر از این تولید کند؟ در کدام مورد از موارد مرتبط با PMD، دیپلماسی تدبیر و امید، ذره‌ای از اصرار آژانس بر دروغ‌هایش کاسته است؟ پرونده یک متهم را اساسا به ۲ روش می‌توان بست؛ یک روش این است که گفته شود بررسی‌ها نشان داد اتهامات وارد نیست و پرونده بسته می‌شود. اما روش دیگر این است که گفته شود اتهامات وارد است، متهم مجرم شناخته شود و مجازات هم بر او اعمال شود و آنگاه پرونده بسته شود. ظاهرا توقع این بود که PMD به روش اول بسته شود.

اساسا اگر قرار بود دیپلماسی تدبیر معجزه‌ای کند و معامله سیاسی حاصلی داشته باشد، نتیجه باید لااقل مبرا شدن ایران از اتهاماتی می‌بود که افشا‌کننده جعلی بودن آنها هم اکنون در آمریکا در زندان به سر می‌برد اما کوه موش زاییده است. نتیجه این شده است که آمریکا– لابد مطمئن از اینکه نیاز به اجرای برجام، ایران را از هرگونه واکنش تند برحذر خواهد داشت- به آژانس فشار آورده تا حکم نهایی را به نفع آن صادر کند.

واقعیت این است که اگر PMD باز می‌ماند، بهتر از آن بود که به این روش بسته شود. آژانس می‌توانست به همان ارزیابی نیم‌بند خود ادامه دهد و ایران نیز به تعامل کج دار و مریز با آژانس؛ برجام هم می‌توانست بدون اینکه چنین اتهام گزافی به ایران وارد شده باشد، اجرا شود.

۴- دوستان مذاکره‌کننده در همین یکی، دو روز دوباره از در توجیه وارد شده‌اند. قبل از آنکه به برخی از مهم‌ترین توجیهات آقایان بپردازیم، تذکر یک نکته را لازم می‌دانم و آن هم این است که برادران ما بهتر است هرچه زودتر خود را از موضع خانمان‌برانداز توجیه همه آنچه آمریکا و غرب در پرونده هسته‌ای می‌کنند، خارج کنند. این موضع خطرناکی است و به نتایجی خواهد انجامید که روز به روز و به طور فزاینده‌ای بدتر می‌شود. آمریکا دشمن است و جنایت‌های آن علیه ایران تمامی نخواهد داشت. دلیلی ندارد برادران ما خود را در موضعی قرار بدهند که مجبور باشند در همه حال از قول و فعل آمریکایی‌ها دفاع کنند. این کار شاید در یک، دو یا ۱۰ مورد امکانپذیر باشد ولی بالاخره سر از ناکجاآباد درخواهد آورد و خرمن زحمات برادران ما هم خواهد سوخت.

نخستین استدلال تیم مذاکره‌کننده در دفاع از گزارش
گزارش آمانو ابعاد احتمالی نظامی را بدل به ابعاد قطعی نظامی می‌کند. این هم از معجزات برجام است که به جای اینکه به کاسته شدن از اتهامات بر ایران بینجامد، عملا به غرب جرات داده به سخیف‌ترین دروغ‌های خود علیه ایران- که حتی بخش بزرگی از کارشناسان غربی هم به جعلی بودن آنها اذعان کرده‌اند- رسمیت ببخشد
آژانس این بوده است که این گزارش بالاخره ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تایید کرده است. این سخن احتمالا مربوط به نتیجه‌گیری گزارش درباره توقف بعد نظامی ادعایی بعد از سال ۲۰۰۹ است.

اولا چنین ارزیابی‌ای در گزارش آژانس وجود ندارد. این یک تفسیر بسیار خوشبینانه از یک گزارش بسیار خبیثانه است. گزارش حتی نمی‌گوید ابعاد احتمالی نظامی بعد از سال ۲۰۰۹ متوقف شده بلکه می‌گوید اطلاعات معتبری درباره تداوم آن وجود ندارد.

ثانیا اساسا محل نزاع هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته‌ای ایران نبوده است. در تمام طول تاریخ پرونده هسته‌ای ایران، محل نزاع این بوده که آیا زمانی در گذشته برنامه ایران یک بعد نظامی داشته یا خیر؟ آژانس لااقل از سال ۲۰۰۷ به این سو هرگز نتوانسته وضعیت فعلی برنامه ایران را به نحو جدی زیر سوال ببرد. صورت مساله را نباید تحریف کرد. صورت مساله ابعاد احتمالی نظامی، همواره مربوط به گذشته بوده و اکنون آژانس به این مساله همان پاسخ دلخواه آمریکا را داده است.

استدلال دوم که از سوی برخی مدافعان برجام مطرح شده این است که این ارزیابی ایران را متهم به ساخت سلاح هسته‌ای در گذشته نکرده بلکه صرفا گفته است ایران درگیر توسعه طیفی از فعالیت‌های مرتبط با سلاح بوده که هرگز از حد مطالعه فراتر نرفته است. در این استدلال یک نکته بسیار مهم مغفول وجود دارد و آن این است که صورت مساله اصلی از همان ابتدا مطالعه و تلاش برای طراحی بوده نه ساخت و تست یک وسیله انفجاری واقعی هسته‌ای. به همین دلیل هم هست که آژانس در آغاز از تعبیر «مطالعات ادعایی» برای این موضوع استفاده می‌کرد. حتی وقتی مساله به PMD تغییر نام یافت، هنوز نزاع بر سر طراحی و به دست آوردن برخی توانمندی‌های علمی و فنی خاص (به تعبیر آژانس) بود نه ساخت سلاح. بنابراین ادعای اصلی علیه ایران هرگز ساخت سلاح نبوده که حالا عدم اشاره آژانس به مساله ساخت سلاح به معنی تبرئه ایران از آن اتهام باشد. اتهام اصلی دقیقا همین چیزی بوده است که آژانس در گزارش آورده و ایران را به ناحق درباره آن محکوم کرده است.

سومین استدلال تیم مذاکره‌کننده در دفاع از ارزیابی آژانس این است که این ارزیابی به معنی پایان عمل ایران به تعهداتش طبق نقشه راه است بنابراین منجر به بسته شدن PMD خواهد شد. این استدلال در واقع براساس نتیجه از ارزیابی آژانس دفاع می‌کند نه براساس محتوا.

همانطور که در بالا گفته شد حتی اگر این ارزیابی به بسته شدن PMD منجر شود، هزینه‌ای که ایران برای آن پرداخته بسیار گزاف بوده و آن نتیجه هرگز ارزش چنین هزینه‌ای را نداشته است. گذشته از این، تفاوت مهمی وجود دارد میان بستن PMD و عدم پیگیری آن. شورای حکام در بهترین حالت دبیرخانه را موظف خواهد کرد به پیگیری موضوع خاتمه دهد. آن هم همانطور که مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته از این موضع خواهد بود که چون ایران محکوم و ادعاهای غرب ثابت شده نیازی به پیگیری بیشتر نیست. بستن PMD به این معناست که دبیرخانه موظف شود از قبول هرگونه شواهد جدید مرتبط خودداری کند که بسیار بعید است چنین اتفاقی
حل کردن بحران‌های امنیت ملی از طریق پذیرفتن جرم و تحمل مجازات رویه جدیدی است که عده‌ای درصدد تحمیل آن به سیاست خارجی کشور تحت عناوینی همچون اعتمادسازی و تعامل هستند. ما البته اطمینان داریم این تلاش‌ها به سبب وجود کشتی‌بانی عالم و تیزبین در راس امور هرگز به فرجام نخواهد رسید
رخ بدهد.

آخرین استدلال دوستان مذاکره‌کننده هم این بوده است که گفته‌اند بخش‌های سیاه این گزارش را قبول ندارند. می‌توان حدس زد که در روزهای آینده نمایندگی ایران در آژانس یک «یادداشت توضیحی» منتشر کند و بگوید فلان پاراگراف‌ها را قبول ندارد. این استدلال ریشه در یک تاکتیک نخ‌نما دارد که دوستان ما یک بار دیگر هم پیش از این، آن را درباره قطعنامه ۲۲۳۱ به کار برده‌اند.

اولا پرسش این است که این چه نوع دیپلماسی‌ای است که دائما منجر به تولید اسنادی می‌شود که صاحبان دیپلماسی مجبور می‌شوند بگویند آنها را قبول ندارند؟

ثانیا اگر ما دائما در طول مسیر با اسناد، احکام و قضاوت‌هایی مواجه می‌شویم که آنها را ظالمانه می‌دانیم و قبول نداریم، پس چرا این همه امتیاز تقدیم طرف مقابل کرده‌ایم؟ امتیاز داده‌ایم که چنین نتایجی به دست بیاوریم؟ اساسا چه نیازی به معامله سیاسی با طرفی هست که ذره‌ای موضع خود را تعدیل نکرده و سرسختانه به راه خود می‌رود؟

ثالثا ما می‌توانیم این گزارش را رد کنیم چنانکه برخی بخش‌های قطعنامه ۲۲۳۱ را رد کردیم ولی این منجر به کنترل خود به خودی تبعات منفی این اسناد نخواهد شد. خوب به یاد دارم که در جلسات متعدد، دوستان تیم مذاکره‌کننده استدلال می‌کردند ما قطعنامه ۲۲۳۱ را رد می‌کنیم و این هیچ آسیبی هم به برجام نخواهد رساند. اما نکته‌ای که نمی‌گفتند و هنوز هم نمی‌گویند این است که ممکن است از بین رفتن برجام جزو تبعات نقض ۲۲۳۱ نباشد (در واقع منتفی شدن برجام از تبعات نقض ۲۲۳۱ استثنا شده است) ولی آیا این تضمین می‌کند نقض ۲۲۳۱ هیچ تبعات دیگری هم نخواهد داشت؟! دقیقا اینجاست که دوستان ما سکوت می‌کنند، چرا که خود خوب می‌دانند پاسخ این سوال چیست. اکنون هم می‌توانند بگویند این ارزیابی را قبول ندارند ولی نمی‌توانند به صرف این انکار، تبعات ویران‌کننده این ارزیابی بر وجاهت و حیثیت ایران را و اینکه این ارزیابی محصول دیپلماسی، بده بستان و تلاش خودشان است انکار یا کنترل کنند.

۵- واپسین فقره این یادداشت یک هشدار است. حل کردن بحران‌های امنیت ملی از طریق پذیرفتن جرم و تحمل مجازات رویه جدیدی است که عده‌ای درصدد تحمیل آن به سیاست خارجی کشور تحت عناوینی همچون اعتمادسازی و تعامل هستند. ما البته اطمینان داریم این تلاش‌ها به سبب وجود کشتی‌بانی عالم و تیزبین در راس امور هرگز به فرجام نخواهد رسید ولی این تکلیفی به نام هشدار دادن به دولتیان را از دوش ما برنمی‌دارد. از قضا همین ارزیابی نیز شاهدی دیگر بر درستی موضع رهبر معظم انقلاب اسلامی است مبنی بر اینکه به آمریکا به هیچ‌وجه و در هیچ موضوع و هیچ زمانی نمی‌توان اعتماد کرد. هر نوع خوش‌خیالی در تعامل با آمریکا یا نهادهایی که تحت کنترل آن هستند به فاجعه ختم خواهد شد. برجام اگر فقط یک حسن داشته باشد این است که عبرت بزرگ و تاریخی پیش چشم مردم ایران خلق کرده است. شاید این مسیر قابل برگشتن نباشد اما مسیر آینده را از هم‌اکنون می‌توان درست انتخاب کرد.
منبع: وطن امروز
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


متاسفانه ایران رسما قبول کرده که در سال 2003 فعالیت های نظامی انجام می داده است.
این زمان دقیقا میشه سال های 80 در ایران...خوب اقایان مسئول بیان پاسخ دهند افرادی نظیر شخص رئیس جمهور که ان زمان مسئول مذاکرات بودند که ایا واقعیت دارد یا خیر
خود حاج مهدی تو کانال تلگرامش زده که گویا از نقد گزارش آمانو هم میخان جلوگیری کنن
Iran, Islamic Republic of
اینم بندازید گردن دولت احمدی نژاد و دیگه این باقی مانده 4 سال هم قول بدید دست به کاری نزنید.
Iran, Islamic Republic of
از دکتر وا... صالحی چه خبر؟!
متاسفانه وقتي همه چيز دولت بشود برجام و حيات دولت در گرو اجراي برجام باشد همه چيز از عزت و خون شهدا قرباني مي گرد تا برجام اجرا و كدخدا راضي شود
شهدا واقعا ديگر شرمنده ايم
Iran, Islamic Republic of
امام خمینی: اگر سپاه نبود کشور هم نبود.
Iran, Islamic Republic of
به والله گفتید که حرف رهبری را که همانا خوشبین نبودن ایشان در خصوص برجام است نشنیده بگیریم، حالا آقای دکتر صالحی پاسخ دهند.
الان دیگر بحث خوشبینی و بد بینی نیست بلکه بحث سر زیر سوال بردن عزت اسلام و ایران است بحث زیر سوال بردن فتوای مقام معظم رهبری در خصوص حرام بودن دنبال هسته ای غیر متعارف است که مرتب فرموده اند حرام است و ما نه دنبالش رفتیم ونه خواهیم رفت ولی بااین گزارش همه چیز زیر سوال است.الان برای عزت اسلام و اعتماد ملت به نظام باید جلوی این گزارش ایستاد باید موضع جدی و قاطع گرفت که اگر...
Iran, Islamic Republic of
جلوی این گزارش، دولت می بایست بایستد که متاسفانه تا به امروز با داربست سر پا نگه داشته شده است، شما قضیه منا را توجه کنید، زانو زدن ها که فراموش نشده، حرف زیادی رئیس جمهور ترکیه، همگی آن چگونه پاسخ داده شد؟
Iran, Islamic Republic of
کتاب تماس دکترعباسیر و در اینترنت دانلود کنیدخیلی چیزها دستگیرتون میشه دوستان
شهاب
این گزارش در حقیقت فتوای حضرت آقا نسبت به ساخت بمب اتمی را زیر سوال برده . اهمیت برجام برای آمریکایی ها به اندازه اهمیت تجزیه عربستان و ترکیه است.
France
غیرت نویسنده نسبت به اقتدار ایران قابل تحسین است. اما همگی ما یک بار و برای همیشه باید بپذیریم که در گذشته تلاشهایی هسته ای انجام داده ایم که اگر چه حقمان بوده ولی از نظر مقررات آژانس بین المللی انرژی هسته ای که ایران هم عضو آن است غیر قانونی می باشد.
تو برو تو همان فرانسه حالت بكن و كاري به اين كارا ندتشته باش
بعدش هم مگه تو فك فاميل آزانسي
12 سال همین صحبتشان بوده که به امثال شما القا کند فعالیت نظامی هسته ای داشتید و ما هم به همین علت شما رو تحریم کردیم، همین یه فقره رو گردن بگیرید خدا داند بعدها سر همین مسئله چه وصله های دیگه بچسبانند و باز عده ای بیایند بگن بله یک بار و برای همیشه فلان ....
شما یا ایرانی نیستید یا منافع حزبی از همه چیز بالاتره
12 سال همین صحبتشان بوده که به امثال شما القا کند فعالیت نظامی هسته ای داشتید و ما هم به همین علت شما رو تحریم کردیم، همین یه فقره رو گردن بگیرید خدا داند بعدها سر همین مسئله چه وصله های دیگه بچسبانند
دو نکته وجود دارد:
1- شاید طبق دل خواه آنها برخی کارها نباید می شده، اما باید ببینیم کجا ایران از حق قانونی اش فراتر رفته که شما می گویید کار غیر قانونی و در عوض کجا آنها حق ایران را نداده اند و قانون را برای ایران رعایت نکرده اند (که برخی فعالیتهای ایران بر این اساس بوده مثل غنی سازی 20 درصد که به ما ندادند و خودمان ساختیم)

2- اصلا بحث قانون و غیر قانون نیست بحث یک مساله مشخص به نام بمب اتمی است که ما می گوییم این را از اول هم تصمیمی نداشته ایم ولی آنها می گویند مطالعات و کسب مهارت و ... داشته اید.
Iran, Islamic Republic of
خدا رهبری را برای ما حفظ کند.
خدا سرداران نظام را که همواره باعث افتخارند، برای ما حفظ نماید.
والا با این دولت ها برای ما آبی گرم نمی شود، و از شورای نگهبان می خواهیم بصیرت افراد را ملاک انتخاب قرار دهد.
Iran, Islamic Republic of
اين همه ساده لوحي از ديپلمات به اصطلاح كاركشته و حقوق داناني كه افتخار ميكنند حقوق مي دانند و نظامي نيستند انتظار نمي رود.بيشتر مراقب باشند انشا الله
Iran, Islamic Republic of
كلا دولت ما خوشبينه ازابتدارويكردهمين بوده وادامه خواهدداشت وكماكان توافقات وحرفهاي پشت پرده وعدم اطلاع رساني به نماينده ها ومردم.آهان خوش بينان،سهل انديشان ساده انگاران اين ره كه ميرويد به تركستان است.حلال خوبه به تركستان باشه جاي ديگه نباشه.
چرا الکی می گین این دولت خوش بین است. این دولت از خوش بینی گذشته است، بلکه خوش خیال است! یعنی چیزی که واضح است را نیز خیال می کند خوشی است.
ناصر
یاد سرکار استواری به خیر که در مقام تهدید به یه گروه از سربازان فوق دیپلم در دوره ی اموزشی گفته بود که :" بنده دیپلمه هاشم اموزش دادم،شما که فوقش؛ دیپلمید!" مشکل اقایان عراقچی و ظریف اینه که "فوق لیسانس ها" را فوقش، "لیسانس" می گیرند. این همه تجاهل برای چی؟ ادم شک می کنه والله.نکنه دارو دسته ی نیویورکی ها ...
مجید
"پرونده یک متهم را اساسا به ۲ روش می‌توان بست؛ یک روش این است که گفته شود بررسی‌ها نشان داد اتهامات وارد نیست و پرونده بسته می‌شود. اما روش دیگر این است که گفته شود اتهامات وارد است، متهم مجرم شناخته شود و مجازات هم بر او اعمال شود و آنگاه پرونده بسته شود. ظاهرا توقع این بود که PMD به روش اول بسته شود."

مطلب بالا توسط نگارنده ی مطلب فوق گفته شده است. اما به نظر می رسد باید اینگونه اصلاح شود:

"پرونده یک متهم را اساسا به ۲ روش می‌توان بست؛ یک روش این است که گفته شود بررسی‌ها نشان داد اتهامات وارد نیست و پرونده بسته می‌شود. اما روش دیگر این است که گفته شود اتهامات وارد است، متهم مجرم شناخته شود و بعد بخاطر اینکه زورمان به متهم نمی رسد پرونده بسته شود."
واقعا ساده لوحانه است اگر از شیطان بزرگ انتظار داشته باشیم که مو به مو و مورد به مورد راه درست و راست را بپیماید و آنچه که در خصوص ایران واقعیت دارد را بگوید. اصلا مگر استکبار راست هم می گوید؟! آنچه که مسلم است اگر زور آمریکا به ایران می رسید حتی اجازه ی داشتن یک سانتریفیوژ را هم به ما نمی داد. همینکه ما به نتیجه برسیم برایمان کافی است. چه اهمیتی دارد که استکبار بگوید شما قبل از سال 2003 در جهت ساخت بمب اتم اقداماتی داشته اید؟ داشته ایم که داشته ایم به شما چه ربطی دارد؟ اگر ما اصرار داریم و مکرر اعلام می کنیم که ما بمب اتم نمی خواهیم بخاطر آن است که بتوانیم به حق خود برسیم وگرنه اینکه ما بمب اتم می خواهیم یا نمی خواهیم و ساخت بمب اتم را غیر شرعی می دانیم یا نمی دانیم چه ربطی به اون حرام زاده ها دارد؟ مگر کارهای غیر شرعی دیگری که انجام نمی دهیم را به اونها اعلام می کنیم؟ اصلا اعلام اینکه ما در جهت ساخت بمب اتم اقدام داشته ایم و یا به جایی رسیده ایم توسط آژانس که نماینده ی آمریکا است و بعد صحه ی دنیای استکبار بر اتمی شدن ایران خود باعث قدرتمند نشان دادن ایران اسلامی است. واقعا چرا این موضوع را جزو مخاطرات امنیتی قلمداد می کنیم؟ ما آنقدر قوی شده ایم که استکبار جهانی با وجود اینکه می گوید توان بالقوه و بالفعل ساخت بمب اتم را داریم ولی مجبور است ورود ایران به باشگاه کشورهای اتمی را با دست خودش بپذیرد. اصلا "متهم" و "مجرم" اعلام شدن کشوری توسط آمریکا چه اهمیتی دارد وقتی ما به هدف خود برسیم؟ واقعا چه اهمیتی دارد که به ما بگویند شما کاری می کردید یا می کنید ولی در مقابل مجبور باشند با دست خودشان سند موفقیت و پیروزی ما را امضاء کنند؟
فرق می کند برادر فرق می کند. برای آینده فرق می کند.
اگر اتهامی را بزنند و ما قبول کنیم یا اعتراض نکنیم، تا هزاران سال در کتاب های تاریخ می نویسند ایران غیر قابل اعتماد است و تا هزاران سال دیگر، بهانه دنیاپسند دارد. ضمن اینکه به مجرد اینکه اعتراض نکنی و اتهام را رد نکنی، در رسانه ها چو می اندازند که ایران اتهام را پذیرفت. مردم دنیا هم خرفت نیستند. میگن پس مشکل از ایران بوده نه آمریکا. همین یعین باز کردن راه جنگ و فقر و بدبختی به کشور.
1- آژانس یک نهاد بین المللی است که آمریکا برای توجیه کارهایش از آنها استفاده می کند و ما نباید موضع منفعل یا حتی بی تفاوت نسبت به آن داشته باشیم.

2- موضع شما مانند برخی از مواضع رئیس جمهور سابق بلکه بدتر است. ما در دنیا هستیم و تعامل با کشورها داریم یکی از ارکان این تعامل نیز نهاد ها و اسناد بین المللی است.

3- درست است ما از درون نیاز به تایید و رد آمریکا نداریم ولی با این اسناد در تعامل با این موارد دست ما بیش از پیش بسته خواهد شد. یعنی انزوا در عین عزت البته در دو سال اخیر دقیقا دارد خلاف شعار این دولت یعنی تعامل با دنیا اتفاق می افتد و ما به انزوا به همراه ذلت کشیده می شویم.

4- راه درست تعامل عزت مدارانه و فعالانه با خلاقیت و بدست آوردن ابتکار عمل است که 8 سال دولت قبل با همکاری بقیه سازمانها تا حدود 50 درصد دیده می شد. کاری که اخیرا به دوش مقام معظم رهبری به تنهایی افتاده است!
این آمانو عجب کله ی پر گوشتی داره!
کاظم
Romania
خداوندا چوب کدام گناه را ميخوريم ؟
چرا با اين ديپلماسى ايرانى را سرافکنده ميکنند!
چوب انتخاب هایمان است، مردم باید بدانند به کی رای میدن
چوب اینکه به بی برنامه ترین نامزد انتخاباتی نزدیک 51 درصد از مردم ایران رای دادند.