بعضیها هستند که میگویند من آقای احمدینژاد را معجزه هزار سوم نامیدهام اما اگر دقت میکردند متوجه میشدند که من رای آوری ایشان را با توجه
شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۱۴:۳۸
کد مطلب: 44556
فاطمه رجبی در رابطه با دلایل نامگذاری کتابش در رابطه با احمدی نژاد به نامه"معجزه هزاره سوم" گفت:بعضیها هستند که میگویند من آقای احمدینژاد را معجزه هزار سوم نامیدهام اما اگر دقت میکردند متوجه میشدند که من رای آوری ایشان را با توجه به روند انتخابات در جمهوری اسلامی معجزه دانستم.
به گزارش جهان، فاطمه رجبی-عضو اسبق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشجوی ورودی 58 علوم سیاسی همین دانشگاه- از گفتمان دولت نهم و معجزه هزاره سوم و نحوه آشنایی با دکتر الهام و علت مصاحبه با (شهروند امروز) در گفت و گو با ویژه نامه نوروزی وطن امروز سخن گفته است.
رجبی در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند شما چشم بسته از دولت حمایت میکنید و تمام سیاستهای دولت را قبول دارید، اظهارداشت:محور اصلی سخنان و نوشتههای من درباره گفتمان دولت است و عملکردها را زیاد دنبال نمیکنم. در کنار آن اگر شما دقت کنید، میبینید که چه تخریبی علیه دولت راه انداختهاند. مخالفان تخریب خود را با مسائل نامربوط شروع میکنند و بلافاصله به گفتمان دولت متصل میکنند و در نهایت گفتمان را تخریب میکنند.
وی افزود: من در شرایطی که میبینم علیه گفتمان دولت نهم که گفتمان امام و انقلاب است هجمههای اینچنینی صورت میگیرد تمام توان خود را برای دفاع از آن گذاشتهام و این به این معنا نسیت که من مطلقی را برای خود درست کردهام. با این حال خطر بزرگ تروریسم مدرن است.
رجبی تاکید کرد: من 2 سال و چند ماه است که محکوم میشوم چرا علیه آقای هاشمی صحبت میکنید، چرا مسائل آقای خاتمی را بازگو میکنید، من قبلاً نیز گفتهام کسی نمیگوید این افراد چرا این کارها را انجام میدهند، فقط میگویند تو نگو اینها چنین کارهایی را انجام میدهند.
همسر سخنگوی دولت درپاسخ به سوالی درباره نحوه آشنایی اش یا دکتر الهام گفت:شاید یکی از آرزوهای همیشگی من این بوده که راجع به مسائل زندگیام از من سوال کنند. من و آقای الهام هر دو در دانشکده حقوق و علوم سیاسی درس میخواندیم البته آقای الهام رشته حقوق بودند و من علوم سیاسی در این دانشکده رسمی بود که یکی از دانشجوهای رشته حقوق و یکی از دانشجویان رشته علوم سیاسی نمایندگان این دانشکده در شورای دانشگاه باشند.
وی در ادامه افزود:پس از بازگشایی دانشگاهها من و آقای الهام نمایندگان دانشکده بودیم و همین امر زمینه آشنایی ما را فراهم کرد. نحوه انتخاب نیز در آن سالها بر اساس مبانی اعتقادی و فکری بود یعنی آن مسائلی که امروز میان جوانها به وجود آمده در آن زمان مطرح نبود، در این 26 سال هم کمترین تغییری در زندگی ما روی نداده، همان زندگی را داریم با حفظ همان آرمانهای دانشجویی.
رجبی در پاسخ به این سوال که نظر همسر وزیر دادگستری درباره نقش این وزارتخانه در حل مشکلات جامعه چیست، خاطر نشان کرد:وزارت دادگستری در حال حاضر بیشتر یک وزارتخانه تشریفاتی است و همانطور که آقای الهام در مراسم رای اعتماد گفتند این وزارتخانه هیچ دخالتی در کارها و فعالیتهای قوه قضائیه ندارد اما آنچه که در جامعه در حال رخ دادن است و به دستگاه قضایی کشور برمیگردد چه از لحاظ مشکلات فردی مردم و چه از لحاظ مشکلات کلانتر مثل مفاسد اقتصادی مورد رضایت مردم نیست، هر چند بهبود شرایط موجود کار یک روز و دو روز و یک نفر و دو نفر نیست.
همسر سخنگوی دولت درباره دلایل نامگذاری کتابش به نام "معجزه هزاره سوم" اذعان داشت: من در ابتدا به هیچ وجه قصد نداشتم اسم این کتاب را معجزه هزاره سوم بگذارم اما وقتی تحقیق کردم و اسنادی را درباره آن انتخابات و هزینه کاندیداها و برنامهریزیهای آنان برای پیروزی به دست آوردم اسم آن را معجزه هزاره سوم گذاشتم.
وی درادامه تاکید کرد:بعضیها هستند که میگویند من آقای احمدینژاد را معجزه هزار سوم نامیدهام اما اگر دقت میکردند متوجه میشدند که من رای آوری ایشان را با توجه به روند انتخابات در جمهوری اسلامی معجزه دانستم.
رجبی در بخش دیگری از این گفت و گو با ابراز نارضایتی از مصاحبه با هفته نامه شهروند امروز در توضیح دلایل این کارش گفت:بسیار خوشحالم این سوال را از من پرسیدید. من در ابتدای همان مصاحبه گفتم خداوند برخی از اعضای خانوادهام را بدین خاطر که من را مجبور کردند با چنین نشریهای که میدانم دستاندرکاران چگونه آدمهایی هستند مصاحبه کنم، عذاب کند که بیان همین جملهنشان از عمق نارضایتی من از آن مصاحبه بود.
همسر سخنگوی دولت در ادامه افزود:با این حال اگر شما مباحث من را پیگیری کند متوجه میشوید من زیاد اهل مصاحبه نیستیم منتها عقیدهای دارم و در طول این 30 سال بعد از انقلاب همواره تلاش کردهام آن را بیان کنم؛ مدتی در کسوت یک دانشجو و فعال داشنجویی و بعد در قامت یک سخنران و فعال سیاسی، برای همین همواره تخریبها برای من طبیعی بود. اما این مسائلی که خانواده من مطرح کردند اصلاً برای من قابل پیشبینی نبود.
اگر یک تریبون اصولگرا میآمد و اجازه میداد صحبتهای من در آن منتشر شود حداقل این سوال را از من میپرسید که حرفهایی که برادر شما میزند به چه جهت است و علت آن چیست، من هیچگاه با آن هفتنامه مصاحبه نمیکردم. در کنار این همانطور که مصاحبه کننده گفت، مدت یک سال چه آن زمان که در شرق بودند و چه زمانی که در هممیهن فعالیت میکردند خواهان مصاحبه با من بودند و حتی برای سالگرد پدرم بار دیگر با من تماس گرفتند که اگر اجازه میدهید با شما مصاحبه کنیم ولی من قبول نکردم.
با این حال زمانی که به یقین رسیدم ظلمپذیری تا به این حد دیگر جایز نیست و برادرانم در سکوت من هجمههای خود را بیشتر میکنند از روی ناچاری و استیصال با آنها مصاحبه کردم. خدا را شاهد میگیرم که در لحظه مصاحبه آنقدر ناراحت بودم که اگر شخصی میآمد فشار خون مرا میگرفت فقط او متوجه وضعیت بد جسمی و روحی من میشد.