صفحه اینستاگرام رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام قسمت هایی از خاطرات وی در شب ترور رهبر معظم انقلاب منتشر کرد.
به گزارش جهان به نقل ازتسنیم، صفحه اینستاگرام آیت الله هاشمی نوشت: آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره خود از سخت ترین روز زندگی خود نوشت: از لحظه ای که خبر ترور آیت الله خامنه ای را شنیدم تا زمانی که ایشان را زنده ندیدم ، آرام نگرفتم ...
سروان سجادی فرمانده ژاندارمری، خبر سوء قصد به جان آقای خامنهای را همراه با بشارت نجات ایشان داد. گفت: بمبی در ضبط صوت کار گذاشته و در مسجد اباذر روی میزخطابه ایشان گذاشتهاند. یک لحظه دنیا در نظرم تاریک شد. همراهان متوجه از دست رفتن تعادل من شدند و شاید به همین جهت، سروان سجادی توضیحات امیدوار کنندهای داد! ----------------- برای دیدن معادن ذغال سنگ، عازم زرند شدیم. ناهار را در اداره معادن زرند خوردیم،جمعی از مردم در مدخل شهر به استقبال آمده بودند و نماز را در مسجد کارخانه خواندیم وقول گرفتند که ساعت سه در مسجد جامع برای مردم صحبت کنم.
به معادن باب نیزو رفتیم. لباس کار پوشیدیم و با آسانسور به عمق سیصدوپنجاه متریزمین رفتیم. تونلهای ذغال را که اعجابانگیز بودند بازدید کردیم. ضمنا به خواسته کارگرها ـکه اکثرا رفاهی است ـ گوش دادیم. ساعت سه از چاه بیرون آمدیم.
سروان سجادی فرمانده ژاندارمری، خبر سوء قصد به جان آقای خامنهای را همراه بابشارت نجات ایشان داد. گفت: بمبی در ضبط صوت کار گذاشته و در مسجد اباذر روی میزخطابه ایشان گذاشتهاند. یک لحظه دنیا در نظرم تاریک شد. همراهان متوجه از دست رفتن تعادل من شدند و شاید به همین جهت، سروان سجادی توضیحات امیدوار کنندهای داد و بهخود آمدم که پس از عزل بنیصدر، ما بایستی ضوابط امنیتی را بهتر مراعات کنیم.
همین نحوهسفر من و حضور غیر محتاطانه آقای خامنهای در مسجد اباذر، از این بیاحتیاطیها است.
فورا به شهر آمدیم و سخنرانی کوتاهی در مسجد جامع زرند در انبوه جمعیت نمودم و به طرف کرمان حرکت کردیم. در بین راه اهالی روستاها اجتماع کرده و ابراز احساسات میکردند و کمی برایشان صحبت کردم. مردم خانوک بلندگو هم آورده بودند. در جاده بیشترصحبت کردم. ساعت شش بعدازظهر به فرودگاه رسیدیم. هواپیما عیبی داشت. مدتی معطل شدیم، تا رفع شد و سپس پرواز کردیم. در فرودگاه، مصاحبهای با رادیو کرمان داشتم.
ساعت هشت شب به تهران رسیدیم. مستقیما به بیمارستان قلب رفتم و از آقای خامنهای عیادت کردم.
خوب که چی؟ مگر حضرتعالی در روزهای پایانی ریاست جمهوریتان در یک گفتگو با خبر نگران در جواب سوالی راجع به ریاست جمهوری مادام العمری نفرمودید که برای من بس است و میخواهم بازنشسته شوم اما من سرباز رهبری هستم و هرکجا ایشان امر کنند در خدمت نظام خواهم بود؟ رسم سرباز پیروی بی چون چرا از فرمانده است شما کجا و کی چنین بودید؟ در دولتتان آن روز که رهبری برخی انتقاد ها از دولت میفرمود آیا در جهت منویات ایشان عمل کردید؟ در زمان فتنه آن روز که فرمانده تان فریاد این عمار سرداد آیا اجابت کردید یا با فتنه گران همراه شدید و به همراه خانواده به ایشان پیوستید و خود و خانواده یکی از محور های اصلی آن آشوب بودید ؟ الان کجا ایستاده اید؟ شمر هم روزگاری علی"ع"رادوست داشت اما بعدا به صف کشندگان فرزندش پیوست