چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 15 May 2024
 
۰

روابط ایران و ترکیه بعد از انتخابات سوریه

دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۰۰
کد مطلب: 364232
سفر رئیس جمهوری ایران به ترکیه فارغ از انعکاس عمق همکاری‌های دوجانبه نشان دهنده نزدیکی مواضع دولت آنکارا در قبال مسائل سوریه به ایران است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، طی سال‌های اخیر، سطح روابط سیاسی ـ امنیتی ایران و ترکیه ارتقاء یافته است. این موضوع را هم می‌توان در دیدارها و ملاقات‌های رهبران و سران دو کشور مشاهده نمود و هم در حوزه‌های مختلفی که دو کشور با یکدیگر به همکاری و مشارکت پرداخته‌اند. در این بین سفر آقای روحانی به آنکارا که در پاسخ به دعوت رسمی عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه و همچنین سفر رجیب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در بهمن ماه سال گذشته انجام می شود، از ابعاد و زوایای مختلف قابل اهمیت و ارزیابی است.

بی شک در این سفر چند مسئله مهم مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این مسائل عبارتند از:

۱. همکاری های تجاری و بازرگانی

میان ایران و ترکیه در اغلب اوقات، روابط تجاری و اقتصادی گسترده ای برقرار بوده است. از زمان صدور گاز ایران به ترکیه در سال ۲۰۰۱، روابط تجاری دوطرف گسترش یافت و در سال ۲۰۰۸ به ۲/۱۰ میلیارد دلار رسید. به علت تأثیرات بحران اقتصادی، صادرات ایران به ترکیه در سال ۲۰۰۹ حدود ۶۰ درصد کاهش یافت. در حالی که صادرات ترکیه به ایران ثابت ماند. در سال ۲۰۱۰، نرخ مبادلات تجاری میان دو کشور به جای اول بازگشت و به رقمی بالغ بر ۶/۱۰ میلیارد دلار رسید که ۹۷ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۰۹ نشان می‌داد. در سال ۲۰۱۱، مبادلات تجاری میان ایران و ترکیه به ۱۵ میلیارد دلار افزایش یافت. هم‌چنین دولت‌های ترکیه و ایران اعلام کردند که قصد دارند این رقم را تا سال ۲۰۱۵ به ۳۰ میلیارد دلار برسانند.

در سال ۲۰۱۲ میلادی حجم مبادلات بازرگانی میان دو کشور به ۹/۲۱ میلیارد دلار رسید که حاکی از رشد بیش از ۳۶ درصدی نسبت به سال۲۰۱۱ میلادی بود. همچنین در سال ۲۰۱۲، صادرات ترکیه به ایران ۴/۱۷۶ درصد نسبت به سال ۲۰۱۱ افزایش پیدا کرد و واردات این کشور از ایران که بخش عمده آن را نفت خام و گاز تشکیل می داد ۰/۴ درصد کاهش داشت. دلیل رشد قابل توجه صادرات ترکیه به ایران در این دوره صادرات طلای این کشور به ایران است که در سال ۲۰۱۲ افزون بر شش میلیارد و ۵۲۸ میلیون دلار بود.

مطابق با آمار موجود، ۳.۶ درصد از تجارت ترکیه با ایران صورت می‌گیرد. ایران در سال ۲۰۱۲ پس از آلمان و عراق، به سومین مقصد کالاهای صادراتی ترکیه مبدل شده است. همچنین ایران در رده ششمین صادرکننده کالا به ترکیه قرار گرفته است.

از سوی دیگر تراز تجاری دو کشور از سال ۱۹۹۳ به نفع ایران بوده که بخش عمده آن را گاز صادراتی ایران به ترکیه تشکیل می‌دهد. صادرات ترکیه به ایران عمدتاً شامل ماشین‌آلات، وسایل نقلیه موتوری، آهن و محصولات فولادی، دیگ بخار، دستگاه‌های الکترونیکی و محصولات توتون و تنباکو است. نفت و گاز نیز بیش از ۹۰ درصد از صادرات ایران به ترکیه را تشکیل می‌دهند.

در سال‌های ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۰، سرمایه‌گذاری مستقیم ایران در ترکیه به بیش از ۱۱۰ میلیون دلار رسید. دو کشور در خصوص توسعه متقابل و حمایت از سرمایه‌گذاری، اجتناب از مالیات مضاعف، حمل و نقل جاده‌ای و تسهیل امور گمرکی به توافق‌های قابل قبولی دست یافته‌اند که مسیر توسعه مناسبات تجاری را برای آنها هموارتر می‌سازد.

در حال حاضر مطابق با آخرین آمار منتشرشده از سوی موسسه آمار ترکیه (ترک‌استات) حاکی از این است که گردش معاملات تجاری ایران و ترکیه در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۱۴، سه میلیارد و ۲۵۶ میلیون دلار بوده است که نسبت به همین دوره در سال ۲۰۱۳، حدود ۱۶ درصد کاهش داشته است.

با این حال ترکیه و ایران در جریان سفر دو روزه رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه به ایران در بهمن ماه سال گذشته، توافق‌نامه‌‌ای تجاری مقدماتی به امضا رساندند که می‌تواند سطح مبادلات تجاری دو کشور را بالا ببرد. در جریان آن سفر اعلام شد که حجم مبادلات بازرگانی ایران و ترکیه تا سال ۲۰۱۵ به ۳۰ میلیارد دلار خواهد رسید. همچنین در جریان آن سفر، سند تشکیل شورای عالی همکاری‌های سیاسی میان ایران و ترکیه به امضای رئیس‌جمهور ایران و نخست‌وزیر ترکیه رسید. علاوه بر این در نشست مشترک اردوغان و هیئت همراه او با اسحاق جهانگیری نیز چهار سند همکاری مهم امضا شد. این امر نشان می دهد که دو کشور آمادگی زیادی جهت ارتقای روابط اقتصادی خود دارند. به خصوص که هر دو طرف از گسترش روابط اقتصادی و تجاری منتفع می شوند.

۲. حوزه انرژی

بی شک یکی از مهم‌ترین موضوع مذاکرات روحانی در ترکیه، بحث‌های مربوط به بخش انرژی است. ایران یکی از مهم‌ترین منابع و تولیدکنندگان انرژی در جهان محسوب می‌شود و ترکیه به سبب رشد اقتصادی و توسعه صنعتی که طی سال‌های اخیر داشته، نیاز روزافزونی به انرژی پیدا کرده است. در حال حاضر بخش عمده انرژی ترکیه از طریق روسیه تأمین می‌شود، اما ترک‌ها قصد دارند به منابع انرژی خود تنوع دهند تا به یک کشور خاص در حوزه انرژی وابسته نباشند. به همین سبب نیز ترکیه در سال‌های اخیر سعی کرده منابع جدیدی برای تأمین انرژی مورد نیاز خود بیابد. در این بین ایران به دلیل همجواری جغرافیایی و داشتن ذخایر غنی نفت و گاز، یکی از تأمین‌کنندگان انرژی ترکیه محسوب می‌شود. از سوی دیگر، ترکیه نیز برای ایران، بازار خوبی محسوب می‌شود و در شرایطی که امریکا از حضور ایران در طرح‌های منطقه‌ای انتقال انرژی جلوگیری می‌کند، آنکارا می‌تواند به عنوان یکی از مشتریان انرژی ایران عمل نماید. به خصوص که با وجود تحریم‌های آمریکا، ترکیه هنوز هم بزرگترین مشتری گاز طبیعی ایران به حساب می آید.

در حال حاضر ترکیه سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز از ایران وارد می‌کند که ۳۰ درصد گاز مورد نیازش است. ترکیه برنامه‌ریزی کرده تا ۱۲ میلیارد دلار برای توسعه میدان گازی پارس جنوبی ایران سرمایه‌گذاری کند. در آمار Q۱ سال ۲۰۱۱، گزارش شده که ایران به مهم‌ترین تأمین کننده انرژی ترکیه تبدیل شده و بین ژانویه و مارس ۲۰۱۱، ۱.۸ میلیون تن نفت خام را، که حدود ۳۰ درصد کل واردات نفت خام ترکیه است، تأمین کرده است. آنکارا و تهران در مورد مشارکت در طرح خط لوله نابوکو، برای تحویل نفت ایران از ترکیه به ایتالیا نیز مذاکراتی کرده‌اند و در نتیجه بازارهای نفت ایران در اروپای غربی را بسیار افزایش داده‌اند. در سال ۲۰۱۰، یک شرکت ترک، قراردادی ۱.۳ میلیارد دلاری با ایران امضا کرد تا برای تامین گاز اروپا، یک خط لوله گازی از ایران به ترکیه بسازد.

در مجموع به نظر می رسد، ایران و ترکیه، استراتژی بلندمدت یکسانی در قبال انرژی دارند: ایران به اروپا همچون بازار بزرگی می‌نگرد که می‌تواند مشتری مطلوبی برای انرژی باشد. در این بین ترکیه می‌تواند مسیر انتقال انرژی ایران به اروپا باشد. از سوی دیگر ترکیه نیز علاقه‌مند است به کانون و مرکز انتقالی انرژی حوزه‌های خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا مبدل شود. در نتیجه هر دو کشور در درازمدت چشم به بازارهای اروپا دارند و می‌توانند در این زمینه با یکدیگر به همکاری‌های مهمی بپردازند.

۳. برنامه هسته ای ایران

ترکیه تاکنون چندین بار میزبان گفتگوهای هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بوده است. آخرین مورد آن نیز، ملاقات غیررسمی و از پیش اعلام نشده اوایل ماه جاری بین محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران با کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در استانبول بود.

به طور کلی از زمانی که مسأله هسته‌ای ایران از سوی غرب به چالش سیاسی مبدل شد، ترکیه سعی کرد ضمن حمایت از حق ایران در دستیابی به انرژی هسته‌ای مسالمت‌آمیز، به میانجی‌گری میان ایران و غرب بپردازد و سیاست فعالی را در این زمینه پیش گیرد. مقامات ترکیه طی سال‌های اخیر در مناسبت‌های مختلف موضع خود را در خصوص برنامه هسته‌ای ایران اعلام کرده‌اند که طی آن ضمن مخالفت خود با وجود هر گونه سلاح هسته‌ای در منطقه خاورمیانه و استفاده از آن، بر حق مسلم ایران در استفاده مسالمت‌آمیز از انرژی هسته‌ای تأکید کرده‌اند. ترکیه، در عین حال گفته که این استفاده باید طبق قوانین آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای صورت پذیرد. مخالفت مقامات ترکیه با وجود سلاح‌های کشتار جمعی در منطقه، به خلع سلاح رژیم صهیونیستی اشاره دارد؛ زیرا در منطقه خاورمیانه فقط آن رژیم دارای تسلیحات هسته‌ای است.

از این رو ترکیه اواخر نوامبر ۲۰۰۹، از پذیرش قطعنامه آژانس که ایران را به خاطر ساخت یک تأسیسات مخفی غنی‌سازی اورانیوم به شدت محکوم می‌کرد، سر باز زد. این مخالف ترکیه - که یکی از سه کشور مخالف از جمع ۲۸ کشور بود ـ ضربه سختی بر تلاش‌های آمریکا برای انزوای اقتصادی و سیاسی ایران وارد کرد. ترکیه در سال ۲۰۰۹ به برزیل پیوست تا با ایران، قرارداد مبادله سوخت هسته‌ای ببندد و از اهداف آمریکا فاصله بگیرد، اما این توافق به دلیل مخالفت‌های آمریکا و اروپا به جایی نرسید. دولت اردوغان در خصوص مسئله هسته ای ایران تا به آنجا پیش رفت که برخلاف رای مجامع بین‌المللی به تعلیق فعالیت هسته‌ای ایران، در سال ۲۰۱۰ به نفع ایران رای داد. نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان بعد از رأی گیری گفت: «اگر به تحریم ها نه نمی گفتیم، در‌ واقع خودمان را نفی کرده بودیم. این مایه ننگ بود و ما نمی‌خواستیم در این آبروریزی شرکت کنیم، چرا که تاریخ ما را نخواهد بخشید.» اشاره او به توافق تهران درباره تبادل سوخت هسته ای بود که با پادرمیانی ترکیه و برزیل و اطلاع ایالات متحده، صورت گرفته بود.

ترکیه یک سال بعد، میزبانی نشست گروه ۵+۱ و ایران را پذیرفت و حاضر شد که میان ایران و غرب میانجی‌گری کند تا شاید بتواند از تنش‌های موجود بکاهد. علاوه بر این، در شرایطی که تحریم‌های بین‌المللی و یک‌جانبه امریکا بر علیه ایران شدت گرفته است، ترکیه به یکی از مهم‌ترین شرکای تجاری ایران مبدل شده و نقش مهمی در دور زدن تحریم‌ها توسط ایران داشته است. تحریم بانک مرکزی ایران باعث شد که ترکیه به مرکزی جهت تبدیل پول نفت به طلا برای ایران مبدل شود. همچنین به رغم فشارهای امریکا بر ترکیه درخصوص عدم خرید نفت و گاز از ایران، با این حال ترکیه هم‌چنان به تعهدات پیشین خود پای‌بند است.

در مجموع، ترکیه با اقدامات قهری مانند تحریم و عملیات نظامی برای اعمال فشار بر ایران جهت پایان دادن به برنامه هسته‌ای مخالف است. استدلال ترکیه این است که چنین اقداماتی تنها پافشاری ایران را بیشتر می‌کند و دلیلی برای استفاده از عامل بازدارندگی سلاح هسته‌ای برایش فراهم می‌کند. آنکارا معتقد است که کاربرد نیروی نظامی، دست‌یابی ایران به سلاح را تنها به تأخیر می‌اندازد، اما پس از آن ایران قانع می‌شود که دستیابی به سلاح هسته‌ای تنها راه دستیابی به امنیت است و این مسئله‌ای است که بر ترکیه نیز تاثیر غیرمستقیم دارد. آنکارا استدلال می‌کند از آنجایی که برنامه هسته‌ای ایران با حمایت گسترده مردم همراه است، تنها سیاست منطقی این است که غرب با دولت وارد مذاکره شود.

بر این اساس ترکیه از راه حل دیپلماتیک حمایت می‌کند و سعی کرده در مذاکرات صلح‌آمیز بین ایران و آمریکا میانجی‌گری کند. ضمن آنکه نباید از یاد برد که دولت ترکیه نیز طرح های زیادی برای احداث نیروگاه های هسته ای در خاک خود دارد و به همین جهت در حوزه هسته ای تا حد زیادی همسو با ایران است.

۳. بحران سوریه

از زمان آغاز بحران سوریه، نحوه موضع‌گیری دولت ترکیه با سؤالات و ابهامات زیادی مواجه شد. زیرا این موضع‌گیری برخلاف روندی بود که حداقل طی ۱۰ سال قبل از شروع این بحران، در روابط ترکیه با سوریه آغاز شده بود. واقعیت آن است که ترکیه از آغاز درباره نقش غرب به و یژه ایالات متحده امریکا و ناتو در قبال تحولات سوریه دچار خطای محاسباتی شد. زیرا دولت ترکیه گمان می‌کرد اگر مخالفت‌ها در سوریه به مراحل نظامی کشیده شود، آنگاه غرب به تکرار سناریوی لیبی در سوریه خواهد پرداخت و به مداخله نظامی در این کشور مبادرت خواهد ورزید. با این حال گذر زمان و به خصوص موضع‌گیری امریکا و ناتو در قبال تحولات سوریه نشان داد که دولت ترکیه برآورد درستی از اوضاع نداشته است. مورد هدف قرار گرفتن جنگنده‌های ترکیه در حریم هوایی سوریه و عدم و اکنش امریکا و ناتو به این موضوع، بیانگر عدم تمایل غرب به دخالت‌ نظامی مستقیم در حوادث سوریه بود. این امر تا آنجا پیش رفت که اردوغان به صورت علنی به انتقاد از دولت امریکا پرداخت و خواهان آن شد که کاخ سفید موضع روشن و قاطعی در برابر تحولات سوریه و حمایت از مخالفان اسد اتخاذ نماید.

در این بین بحران سوریه و نحوه موضع گیری دولت ترکیه، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان کشوری که از یک سو متحد سوریه محسوب می شود و از سوی دیگر طی دهه اخیر روابط اقتصادی و سیاسی خود را با دولت ترکیه گسترش داده، با شرایط حساسی مواجه کرد. تضاد و تفاوت نگرش ایران و ترکیه نسبت به موضوع سوریه، مسئله ای است که فی نفسه می باید روابط تهران و آنکارا را تیره می نمود، اما اتخاذ سیاست های مطلوب از سوی ایران و همچنین عدم تمایل ترکیه به تیرگی روابط با تهران، باعث شده که روابط دو طرف همچنان در سطح مطلوبی باقی بماند. با این اوصاف، با توجه به آنچه که در سوریه می گذرد و ایران و ترکیه در دو جبهه مخالف یکدیگر قرار دارند، مسئله آینده جهت گیری آنکارا در قبال بحران سوریه به بحثی مهم در روابط جمهوری اسلامی ایران و ترکیه مبدل شده است.

در شرایط فعلی به نظر می رسد چند دلیل باعث شده که ترکیه را به تغییر مواضع پیشین ترغیب نماید. نخستین دلیل، شکست سیاست‌های ترکیه در قبال سوریه است. زیرا آنچه امروز از سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات سوریه برای آنکارا باقی مانده، حکایت از شکست محض دارد. مقامات آنکارا که گمان می‌کردند با پیروزی سریع مخالفان اسد، از نقش مهمی در آینده سوریه برخوردار خواهند شد، اینک دریافته‌اند که راه را به کلی اشتباه رفته‌اند، زیرا ترکیه تاکنون نه تنها به هیچ یک از اهداف اولیه خود دست نیافته، بلکه با چالش‌های عدیده‌ای نیز مواجه شده که این امر از شکست سنگین سیاست خارجی آنکارا در منطقه حکایت دارد.

دومین عاملی که موجب تغییر مواضع ترکیه شده، مسئله کردهاست. اگرچه اردوغان از زمان آغاز تحولات سوریه، نسبت به تحرکات کردها حساسیت به خرج داد و حتی از تشکیل منطقه مرزی امن در شمال سوریه خبر داد، با این حال امروز مشخص شده که این سیاست ترکیه نیز به شکست انجامیده است، زیرا اعلام خودمختاری کردهای سوریه با توجه به پیوندی که آنها با کردهای ترکیه و به ویژه پ. ک. ک دارند، می‌تواند از یک سو روند حل و فصل مسئله کردی را با اختلال مواجه و از سوی دیگر فعالیت کردهای مخالف ترکیه را در شهرهای سوریه تشدید کند. برپایی اردوگاه‌های مشترک میان پ. ک. ک و کردهای سوریه در شمال سوریه می‌تواند آینده سیاسی اردوغان را به خاطر اتخاذ سیاست‌های نادرست در قبال سوریه با چالش مواجه سازد، زیرا اردوغان با پشتیبانی از مخالفان سوریه، عملا فضای مساعدی برای اتحاد احزاب مخالف کرد در هر دو کشور مهیا نمود و این امر می‌تواند بیش از پیش مخالفت احزاب مخالف دولت را علیه اردوغان برانگیزد. به همین دلیل نیز اردوغان برای کنترل کردها ناچار به تغییر مواضع خود است.

سومین دلیلی که اردوغان و دولت ترکیه را به تغییر مواضع ترغیب می‌کند، اعتراضات داخلی ترکیه است. اعتراضات میدان تقسیم که از سال گذشته تا کنون، کم و بیش به بهانه های مختلف ادامه یافته اند، هنگامی از اهمیت دو چندان برخوردار می‌شوند که آن را در کنار تحولات منطقه مورد بررسی قرار دهیم. در واقع وقوع تحولات انقلابی در منطقه تا حد زیادی باعث نگرانی اردوعان شده و دولت ترکیه نگران الگوبرداری مخالفانش از این تحولات است.

چهارمین عاملی که اردوغان را مجاب می‌کند به تغییر مواضع خود بیندیشد، اختلافات به‌وجود آمده میان ترکیه و عربستان در خصوص تحولات منطقه به ویژه تحولات مصر است. اردوغان و حزب عدالت و توسعه که پس از وقوع بهار عربی، سردمدار حمایت از جریان‌های اخوانی در منطقه شده بودند، اینک اخوان‌المسلمین مصر را که مهمترین جریان اخوانی منطقه محسوب می‌شود، از دست داده‌اند. این در حالی است که عربستان از وقوع کودتا در مصر خشنود است و از برکناری اخوان‌المسلمین حمایت می‌کند. همین امر موجب شکاف در جبهه غربی ـ عربی ـ ترکی منطقه شده که علیه محور مقاومت و به ویژه سوریه شکل گرفته بود.

پنجمین عامل تغییر مواضع ترکیه، سیاست های آمریکا در قبال سوریه و امتناع واشنگتن از تهاجم نظامی به این کشور است. ترکیه پیشتر نیز بارها نارضایتی خود را از نرمش آمریکا در برابر تحولات سوریه اعلام کرده بود. به نظر می رسد آخرین امید دولت اردوغان برای مداخله نظامی آمریکا در سوریه نیز از بین رفته و اینک آنکارا خود را در جبهه ضد سوری، بیش از هر زمان دیگری تنها می بیند.

ششمین دلیل تغییر مواضع ترکیه در قبال سوریه، چالش ها و مخاطراتی است که دولت اردوغان از ناحیه شورشیان افراطی با آنها مواجه شده است. در واقع ‌اتمام ‌حجت ‌تروریست‌های ‌عضو ‌»دولت ‌اسلامی ‌عراق ‌و ‌شام» ‌به ‌رجب ‌طیب ‌اردوغان، دولت ترکیه را مجاب کرده که به حمایت های همه جانبه خود از مخالفان اسد پایان دهد. ‌بدین ترتیب مقامات ترکیه که پیشتر به ‌حمایت ‌از ‌القاعده ‌متهم ‌می شدند، اینک خود قربانی تروریسم و افراط گرایی شده اند. به همین دلیل نیز ‌در ‌ترکیه این بینش بوجود آمده که ‌حمایت ‌غیر ‌گزینشی ‌از ‌همه ‌شورشیان، ‌یک اشتباه ‌تاکتیکی ‌بوده است.

در مجموع مسائل فوق نشان می دهند که ترکیه با دلایل و عوامل زیادی مواجه است که دولت این کشور را به تغییر مواضع در قبال سوریه مجاب می‌کنند. بی شک جمهوری اسلامی ایران با توجه به ظرفیت‌های منطقه‌ای و توان بالقوه ای که در حل و فصل مسائل خاورمیانه دارد، می تواند زمینه های چرخش ترکیه و اتخاذ سیاستی مناسب از سوی دولت آنکارا را فراهم نماید.

چشم انداز روابط ایران و ترکیه

ایران و ترکیه به عنوان قدرت های منطقه ای در همجواری یکدیگر و در حوزه حساس ترین مناطق جهان از جمله خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز واقع شده اند. این دو کشور دارای نظام معنایی و علایق خاص خود هستند و سلسله منافع مشترک و برخی تضادها نیز دارند. همچنین عوامل گوناگونی بر روابط این دو کشور تاثیر می گذارد که سبب ایجاد نوساناتی در روابط دوجانبه آنها می شود.

در حال حاضر به نظر می رسد که هر دو طرف تمایل زیادی برای گسترش همکاری در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و همچنین تشریک مساعی درباره بحران های منطقه ای و جهانی دارند. در این راستا گسترش همکاری های اقتصادی هم در حوزه مبادلات کالا و خدمات و هم در حوزه انرژی می تواند بر تعاملات دوستانه میان دو طرف بیافزاید. موضع یکسان هر دو کشور درباره دستیابی به فن آوری صلح آمیز هسته ای نیز می تواند موجب تقویت موضع آنها در منطقه و نظام بین الملل شود. در این بین چرخش گام به گام موضع ترکیه در قبال سوریه و نقشی که جمهوری اسلامی ایران می تواند در بهبود روابط دمشق و آنکارا ایفا نماید نیز به نوبه خود از اهمیت ریادی برخوردار است و یکبار دیگر می تواند مواضع منطقه ای ایران و ترکیه را به یکدیگر نزدیک تر نماید.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *