جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۳

لایحه «حقوق شهروندی» به دنبال کم کردن محدودیت محکومان فتنه۸۸ است

شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۱
کد مطلب: 357000
در دوره به اصطلاح اصلاحات ما دیدیم که بحث جامعه مدنی مطرح شد. اگرچه ریا کارانه در یک مقطع گفته شد این موضوع ریشه در مدینه النبی دارد اما در عمل اینها می خواستند جامعه سکولار فاسد غرب را در کشور ما الگو قرار بدهند.
لایحه «حقوق شهروندی» به دنبال کم کردن محدودیت محکومان فتنه۸۸ است
به گزارش جهان به نقل از خط خبر، محمدحسین رجبی دوانی در سال ۱۳۳۹ در شهر قم در خانواده ای روحانی به دنیا آمد. وی فرزند مورخ مشهور علامه علی دوانی است. وی تحصیلات ابتدایی را در قم و دوره دبیرستان را در سال ۱۳۵۰ تهران طی کرد. وی دارای دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی از دانشگاه تهران و به مدت ۲۰ سال عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین است.در هفته ای که گذشت، جشن اشرافی همسر رئیس جمهور به مناسبت روز زن در کاخ سعدآباد نقل محافل خبری بود. خبری که برخی از حاشیه هایش از سوی دفتر رئیس جمهور تکذیب شد اما در رابطه با هزینه های کلان و اشرافی گری و دلایل برگزاری یک جشن در کاخی که قرار بود موجب عبرت آیندگان باشد، هیچ توضیحی ارائه نشد.از این رو برای بررسی سبک زندگی اسلامی و نگاه اسلامی به زندگی اشرافی به سراغ دکتر محمدحسین رجبی دوانی رفتیم که در ذیل ماحصل گفت و گوی خبرنگار خط خبر با این استاد تاریخ را ملاحظه می کنید.

شاخصه های اصلی سبک زندگی اسلامی چیست؟

در اسلام روح حاکم بر زندگی، معنویت است برخلاف روح حاکم بر زندگی دنیای غرب و مستکبران که مادیت محض است و همه چیز را در این دنیا خلاصه می کنند و برای راحتی و رفاه بیشتر در این دنیا تلاش می کنند. در حقیقت ما از زندگی فردی و اجتماعی بنا بر تعالیمی که در آیین مقدس ما وجود دارد جلب رضای خداوند و رسیدن به رشد مطلوب و تعالی است که سعادت دنیا و آخرت ما را رقم بزند. بر این مبنا که روح حاکم بر زندگی یک مسلمان تراز اسلام هست، باید هم در زندگی شخصی و هم در زندگی اجتماعی تفاوتی قائل شویم.

سبک زندگی مطلوب در بُعد شخصی در درجه اول باید این اصول در آن رعایت شود که جایگاه پدر و مادر و فرزند خانواده بر مبنای تعالیم الهی و سنت اهل بیت(ع) و احترام به بزرگان خانواده، پدربزرگ و مادربزرگ محفوظ بماند. اینها تعالیمی است که برای ما ذکر شده که باید به این سبک زندگی کنیم تا هم رضایت خدا را جلب کنیم و هم از فواید فراوانی که بر اینها مترتب است، بهره مند شویم.

حقوق فرزند و حقوق والدین باید به درستی بر مبنای تعالیم الهی در زندگی خصوصی ما حاکم باشد و رعایت شود. توجه به تربیت فرزند و اینکه پدر و مادر مسئولیت دارند که فرزند را آن گونه که سعادت دنیا و آخرتش رقم بخورد تربیت کنند. اینها نکاتی است که در درجه اول در زندگی خصوصی باید رعایت شود.

نگاه سبک زندگی اسلامی به اشرافی گری چیست؟

در ابعاد دیگر هر خانواده ای مرکب از پدر و مادر و فرزند باید رفاه نسبی بر زندگی شان حاکم باشد و از آن برخوردار باشند. این حق یک انسان مومن است که از مواهب الهی به طریق حلال و شایسته بهره مند باشد. اما داشتن رفاه نه به آن صورتی که انسان را چنان به خودش محذوب بکند که او را از یاد خدا و پرداختن به دیگران غافل بگرداند. عدم وابستگی و دلبستگی به مظاهر دنیایی باید در زندگی صحیح اسلامی حاکم باشد. در عین اینکه رفاه باید باشد اما از اسراف که به شدت در اسلام نهی شده است و آیه قرآن نیز می فرماید: «ان الله لا یحب المسرفین» پرهیز شود.

مصرفی بودن، یک نقطه ضعف بزرگ برای یک مسلمان است. فردی که مرتبا درصدد این است که زندگی خود را به گونه ای رقم بزند که با آخرین محصولات و تولیدات خود را وفق بدهد، باعث توجه صرف به دنیا خواهد شد و او را از مسائل معنوی دور می کند. من این نکته ای را که غربی ها مطرح می کنند بعضا در جهت منافع خود و متاسفانه برخی از دست اندرکاران هم در کشور ما گاهی اوقات مطرح می کنند که «قطع رابطه و یا نداشتن روابط تجاری با ایران، یعنی محروم کردن غربی ها از این بازار بزرگ مصرف» را توهین به مردم ایران می دانم که ما چرا باید به گونه ای رفتار کنیم که آنها احساس کنند بازار بزرگ مصرف خود را از دست داده اند.

مصرفی بودن ما یعنی ایجاد شغل وثروت برای غربی ها
مصرفی بودن ما یعنی ایجاد شغل و سرمایه و ثروت برای غربی ها و چه بسا افراد صاحب ثروت و مکنت در داخل کشور که این با روحی که باید بر زندگی یک مسلمان در تراز اسلام حاکم باشد منافات دارد.

اما در زندگی اجتماعی تاکید فراوانی بر رعایت حقوق مردم و قانون مندی بر مبنای قوانین الهی شده است. حقوق همسایه بسیار مهم است که چگونه باید با همسایگان خود رفتار کنیم. به قدری در این زمینه تاکید شده است که امیرالمومنین(ع) در آخرین سخنان خود در وصیتی که به امام مجتبی (ع) دارد می فرماید به قدری پیغمبر اکرم(ص) بر حقوق همسایه تاکید می فرمود که تصور می کردیم گویی همسایه از همسایه ارث می برد.

صله رحم و روابط حسنه برادرانه با سایر مردم و در درجه اول با خویشاوندان حاکم بودن صفا و صمیمیت بر زندگی اجتماعی و ارتباط با مردم، اینها جزو تعالیم عالیه اسلامی است که آداب و معاشرت تعریف شده در تعالیم ما باید در سبک زندگی اجتماعی ما حاکم باشد که رعایت ادب و اخلاق و احترام به دیگران جزو آداب تعریف شده معاشرت اسلامی است .

پوشش مناسب برای مرد و زن گذشته از اینکه در تعالیم دینی ما تاکید شده، در تمدن ایران قبل از اسلام نیز می بینیم نه تنها زنان بلکه مردان هم از پوشش مناسبی برخوردار بودند و دون شخصیت خود می دیدند که با ظواهری نامناسب بخواهند در جامعه ظاهر شوند.

در معامله با یکدیگر که می تواند معاملات بازرگانی و تجاری و داد و ستد باشد و می تواند در امر ازدواج و نسبت ایجاد کردن در بین دیگران موثر باشد باید در این مساله صداقت و دوری از غش و نیرنگ در معامله صورت بگیرد. رسیدگی به نیازمندان جامعه بسیار تاکید شده است، وقتی ما آیه شریفه داریم: «و فی اموالهم حق معلوم لسائل و المحروم» یعنی در اموال مسلمانان غیر از حقوق الهی و خمس و زکاتی که تکلیف شرعی هست خداوند یک حقی را مشخص کرده است برای نیازمندان و محرومان که این نشان می دهد در زندگی اجتماعی خودمان تکلیف داریم نباید از رسیدگی به نیازمندان غافل باشیم.
به طور کلی در زندگی اجتماعی ما اگر آن اخلاق و آدابی که اسلام تعریف کرده است و رعایت حقوق دیگران ولو غیرمسلمان، ما حق نداریم به کسی هم که غیرمسلمان است در معاملات و برخورد و تعامل بخواهیم خلاف اصول اسلامی عمل کنیم. از این رو بوده است که در گذشته به خصوص در شرق ایران یعنی در ممالکی مثل چین، اندونزی، هند و مالزی بدون اینکه نیروهای نظامی بخواهند اسلام را نشر بدهند این آداب و اخلاق و سبک زندگی اجتماعی حساب شده مسلمان ها بود که باعث نشر اسلام شد و باعث علاقه مندی غیرمسلمان ها به اسلامی شد که در احوال مسلمانان که عموما هم ایرانی بودند (چون اسلام از ایران به شرق آسیا منتشر شد)

می بینیم که این ایرانی ها با رعایت آداب اسلامی و سلامت در معامله و احترام به طرف مقابل خود در کشور های غیر مسلمان شاید خودشان قصدی هم داشته باشند اما باعث جذب دل های غیر مسلمانان و انتشار اسلام شدند.

چرا سبک زندگی اسلامی در بعد اجتماعی کمتر از حریم شخصی مورد توجه است؟


من به عنوان کسی که هم قبل از انقلاب را در آغاز جوانی دیدم و به لطف الهی الان ۳۵ سال است که بعد از انقلاب را تجربه کردم و توفیق داشتم در چنین موقعیتی زندگی کنم، باید این را مطرح کنم که به لطف خداوند انقلاب ما باعث تحول بزرگی در سبک زندگی ما شد بدون اینکه آموزش هایی به مردم داده شود یا الگوهایی به مردم داده شود. انقلاب خود تحولی اساسی در مردم ایجاد کرد. این نکاتی که من اشاره کردم، در زمینه زندگی شخصی و اجتماعی و رسیدن به هم نوع و پرهیز از خودخواهی ها بسیار در زندگی مردم نمود پیدا کرد. روح معنوی بسیار زیبایی در جامعه ما در دهه اول و به خصوص در سال های نخست انقلاب ایجاد شد که این نشان دهنده این است که مردم ما نسبت به این تعالیم و روح حاکم بر تعالیم عالیه الهی ذاتا باور دارند. باید فضایی فراهم می شد تا این به ظهور و بروز برسد که انقلاب این فضا را ایجاد کرد.

متاسفانه بعد از پایان جنگ و دفاع مقدس بر مبنای این جمله حکیمانه «الناس علی دین ملوکهم» وقتی دست اندر کاران اداره کشور خود به دنیا و ظواهر آن توجه کردند و زندگی اشرافی را پیش گرفتند، حالا با توضیحات گوناگون مسائل امنیتی یا اقتضای جایگاه به مسائل ارزشی توجه چندانی نشد و راه برای دنیاطلبی عده ای باز شد. متاسفانه جامعه ما از این قضیه ضربه خورد. آن روح معنوی که ما در اول انقلاب داشتیم با وجود کمبود هایی که به دلیل تحریم ها و جنگ برای مردم ایجاد شده بود مردم از یکدیگر غافل نبودند. به عنوان مثال اگر کسی دو ظرف نفت تهیه می کرد و می دید که همسایه اش نفت ندارد یکی از آنها را به او می داد یا اگر صف طولانی برای نان بود اگر به عده ای نمی رسید، خود مردم بین هم توزیع می کردند یعنی خودخواهی و خودمحوری بین مردم ما رنگ باخته بود. اما متاسفانه آن روحیه با سیاست های غلط و سوق دادن مردم به مصرف تحت الشعاع قرار گرفت و یک مقدار در جامعه ما رنگ باخت با این حال ما بزرگانی داشتیم و داریم که در مقام عمل توانستند به گونه ای رفتار کنند که تا حدود زیادی منطبق بر سیره اهل بیت (ع) و آن سبک زندگی تراز اسلام بوده.
وظیفه رسانه ها بوده است که بیایند و سلوک این اشخاص را برای دیگران بازگو کنند تا مورد عمل قرار گیرد. البته ممکن است برخی افراد در زمینه زندگی شخصی و بندگی خداوند درست عمل کنند اما در زندگی اجتماعی آن طور که اسلام می فرماید، نتوانسته باشند امتحان خوبی داده باشند.

نظر شما در مورد لایحه حقوق شهروندی که از سوی دولت در حال پیگیری است، چیست؟ آیا حقوق شهروندی به دنبال ترویج سبک زندگی اسلامی است؟

بحث لایحه حقوق شهروندی هیچ ارتباطی به موضوع ارزشمند سبک زندگی اسلامی ایرانی مطلوب که رهبر انقلاب (حفظه الله تعالی) مطرح کردند ندارد و این از شعار های غرب پسندی است که متاسفانه برخی که به غلط تصور می کنند اگر از اصول و آرمان ها عقب نشینی کنند و شعار های مورد پسند آنها را بدهند می توانند از دشمنی های غرب بکاهند و توجه آنها را جلب کنند. کما اینکه در دوره به اصطلاح اصلاحات ما دیدیم که بحث جامعه مدنی مطرح شد. اگرچه ریا کارانه در یک مقطع گفته شد این موضوع ریشه در مدینه النبی دارد اما در عمل اینها می خواستند جامعه سکولار فاسد غرب را در کشور ما الگو قرار بدهند.

این حقوق شهروندی بیشتر برای میدان دادن به کسانی است که در برابر دیدگاه های حاکم بر نظام موضع مخالف دارند و به نظر من برای کسانی است که مدعی هستند در عرصه سیاسی حقوق آنها تامین نمی شود و جهت میدان دادن به معارضان و مخالفانی است که در حوادث سال های اخیر به خصوص فتنه ۸۸ ثابت شد پای خیانت در کار است و این گونه افراد به دنبال نداشتن هیچ محدودیت در مسائل سیاسی و اجتماعی و در پی ارتباط با خارج و پیاده کردن منویات غربی ها هستند. لذا نظام برای اینها به خاطر اینکه حرکت شان خائنانه بوده محدودیت ایجاد کرده و حقوق شهروندی دنبال این است که این محدودیت ها را برای اینها بردارد یا کم کند.

حال آنکه ما در یک نظام الهی بی بدیلی زندگی می کنیم که قوانین این نظام با پشتوانه قرآن و سنت است. قانون اساسی حقوق حقه تمام مردم را بدون ملاحظه مذهب و نژاد و طرز تفکر آنها لحاظ کرده و مطابق شرع حقوق همه تعریف شده است. اما اینکه ما در مقام عمل و اجرا چقدر درست عمل کنیم یک بحث است و اینکه در کنار حقوق موجود که مطرح شده عبارت و تعبیری که هیچ پشتوانه ای در تعالیم دینی ما ندارد و یک واژه و عبارت وارداتی از دنیای استکبار است محلی از اعراب ندارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *