زخمهای انتخاباتی هاشمی با کمی دقت بیشتر به سالهای قبل نیز بازمیگردد. زمانی که اصلاحطلبان به دنبال «عالیجناب سرخپوش» بودند و البته سرمقالههای روزنامه اصلی اصلاحطلب مملو از نیش و کنایههایی بود که به آشکار و نهان به شخص هاشمی بازمیگشت.
چه اتفاقی دارد میافتد؟ نفهمیدند که این افرادی که رد صلاحیت شدند را چطور بازگرداندند؟ برای چی بازگرداندند؟ این درست موقعی بود که فهمیدند من میآیم. میدانستند رأی من بالاست، گفتند در رای هاشمی تفرقه بیندازیم. اصلاحطلبان نفهمیدند و اشتباه کردند، طرف مقابل هم که از خدا خواسته دید یک راهی برایشان در ناامیدی پیدا شد و آنطور شد که همه میدانید. حتی مرحله دوم، استاندارها- که همه اصلاحطلب بودند- کار را به کلی رها کردند، اصلا کاری نداشتند که چه چیزی در صندوقهای رای اتفاق بیفتد!
وزیر کشور دوران اصلاحات با قاطعیت میگوید: رای همان بود و آنچه اعلام شد رای مردم بود. موسویلاری در مصاحبهای با فارس در سال ۱۳۹۱ هم بر این نکته تاکید میکند که با سیستم موجود در داخل کشور تقلب بیمعناست و امکان تقلب وجود ندارد.
چهره نفاق مدعیان دروغ بزرگ را فاش کرد.