دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
 
۱
۱
پشت‌پرده جريانات تروريستي منطقه در گفت‎وگو با افقهي؛

پرخاشگري سعودي‎ها منطقه را به آتش کشيده است

پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۵۶
کد مطلب: 337943
سوريه، علاوه‎ بر اينکه صحنه تقابل بازيگران مختلف منطقه‎اي و بين‎المللي شده است، با پديده خطرناکي تحت عنوان «افراطگرايي مذهبي» نيز روبه‎روست.
پرخاشگري سعودي‎ها منطقه را به آتش کشيده است
به گزارش جهان، جريانات سلفي-تکفيري براي سرنگوني دولت بشار اسد، وارد سوريه شده‎اند و آتشي برافروخته‎اند که شعله‎‎هاي آن، همه منطقه را تهديد مي‎کند. در گفت‎وگو با آقاي دکتر سيدهادي سيدافقهي، کارشناس مسائل خاورميانه به بررسي ريشه‎‎هاي شکل‎گيري اين جريانات و گونه‎شناسي آن پرداخته‎ايم.

حجم فعاليت و آتش افروزي گروه‎‎هاي تروريستي، تحت عناوين مختلف، در کشور‎هاي منطقه طي هفتهها و ماه‎‎هاي گذشته به‎شدت افزايش يافته است. تحليل شما از اين جريان خطرناک چيست؟

اساسا گروه‎‎هايي مانند داعش، جبهه النصره و خود القاعده و تشکيلات زير مجموعه آن، که در سوريه، عراق و لبنان فعاليت دارند، به يک مرجع و مرکز فرماندهي وصل هستند. اما بايد توجه داشت که هر کدام از اين گروه‎ها، به منظور انجام ماموريت خاصي تشکيل مي‎شوند و بعد هم يا در انجام اين ماموريت موفق هستند يا با شکست مواجه مي‎شوند. در هر دو صورت، هنگامي که آن مرکز فرماندهي به اين نتيجه برسد که يکي از اين گروه‎ها بايد منحل و فعاليتش متوقف شود، به يکباره شاهد هستيم که اجماعي بين‎المللي به منظور حذف آن گروه خاص شکل مي‎گيرد. اين اجماع بين‎المللي هم بازيگران مهم و هم بازيگران کوچک را دربرمي‎گيرد.

ما فراموش نکرده‎ايم که از ابتداي بحران سوريه، علي‎رغم شواهد و اسناد متقن مبني بر حضور نيرو‎هاي القاعده در سوريه، آمريکا اين واقعيت را رد مي‎کرد و اعلام مي‎کرد که سندي که حضور القاعده را در سوريه تاييد کند، در اختيار ندارد. به مرور زمان، آمريکايي‎ها به حضور القاعده در سوريه اعتراف اما حمايت و کمک به اين گروه را انکار مي‎کنند. به‎تدريج آشکار شد که اين موضع آمريکا در واقع پوششي براي حفظ حيثيت و وجهه بين‎المللي اين کشور در مبارزه با تروريسم بوده است.

گروه داعش يکي از مهم‎تــرين گروه‎‎هـــاي تروريستي فعال در سوريه است. ارزيابي شما از عقايد و رفتار اين گروه سلفي-تکفيري چيست؟

از حدود ۹ ماه پيش، ما شاهد بوديم که جرياني به نام دولت اسلامي عراق و شام (داعش) تشکيل شد. اين گروه با يک رويکرد افراطي و خشن، حتي با گروه‎‎هاي موازي خودش، مانند جبهه النصره هم وارد درگيري‎‎هاي خونين مي‎شود و شعارش هم اين است که ما مي‎خواهيم دولت اسلامي تشکيل دهيم! وقتي هم که اين گروه در سوريه با شکست مواجه مي‎شود، اقدام به اعدام صحرايي سران و فرماندهان ارتش آزاد و همچنين تصفيه فيزيکي برخي از اعضاي جبهه النصره مي‎کنند. بعد از اينکه اين خشونت‎‎هاي گروه داعش بالا گرفت، آقاي ايمن الظواهري شخصا وارد عمل شد و خواستار تفکيک حوزه عملياتي داعش در عراق و شام شد. ادعاي گروه داعش اين است که مي‎خواهند حکومت و خلافت اسلامي تشکيل بدهند؛ حکومتي که براساس برداشت‎‎هاي منحرفانه آن‎ها از اسلام بناشده. در اين ميان، هرکس با اين تفکر مخالفت کند، مستوجب مرگ است.

شما در ابتداي گفت‎وگو به يک مرکز فرماندهي و کنترل متمرکز در جريانات تروريستي منطقه اشاره کرديد. اين مرکز کجاست و با چه انگيزه‎اي اين آتشافروزي را هدايت مي‎کند؟

به اعتقاد بنده، عربستان سعودي، متهم رديف اول در شکل‎گيري اين جريان افراطي در منطقه است. در جريان بحران سوريه، عربستان سعودي همه امکانات و ظرفيت‎‎هاي خود را براي کمک به سرنگوني دولت آقاي بشار اسد به‎کار گرفت. اما با گذشت زمان، سعودي‎ها احساس کردند که از گود تحولات منطقه خارج شدهاند و روند تحولات سوريه به‎سمت راهکار سياسي و مذاکره پيش مي‎رود. در اين شرايط عربستان خود را تنها ديد. روند توافقات بين‎المللي بر سر مسئله سوريه (توافقات ميان آمريکا و روسيه) و اجماع جهاني و منطقه‎اي براي انتخاب رويکرد و راه حل سياسي، سعودي‎ها را دچار هيستريک سياسي و نوعي پرخاشگري کرد. نمود اين پرخاشگري را هم مي‎توان در برخي از رفتار‎هاي عربستان، از جمله عدم حضور در شوراي امنيت به‎عنوان عضو غيردائم و لغو سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل متحد مشاهده کرد. اين در حالي است که عربستان همواره به رعايت پروتکل‎‎هاي بين‎المللي و حفظ پرستيژ بين‎المللي خود مشهور بود و نمونه يک اعتدال و آرامش سياسي به حساب مي‎آمد.

در همين راستا، آقاي بندر بنسلطان حدود يک سال و نيم پيش، بعد از يک دوره دوري و انزوا، مجددا به عربستان باز مي‎گردد و مسئوليت سرويس اطلاعاتي و جاسوسي عربستان را به عهده مي‎گيرد تا آتشافروزي در منطقه را آغاز کند. ثمره تلخ ماموريت او، تشکيل گروه داعش است تا به اهداف عربستان، که همانا آتشافروزي و ايجاد خشونت براي منحرف کردن سير تحولات منطقه -که در حال حرکت به‎سمت آرامش بود- است، دست پيدا کنند.

لذا مي‎توان گفت که بندر بن سلطان، حلقه طلايي تروريسم بين‎المللي در منطقه است. او به‎دنبال آتش زدن کل منطقه و به هم ريختن معادلات و قواعد بازي، که در حال حرکت به‎سمت آرامش و حل و فصل سياسي بحران‎‎هاي موجود در منطقه است، مي‎باشد. عربستان سعودي وضعيت کنوني معادلات را در منطقه برنم يتابد، حرکت بحران سوريه به‎سمت راهکار‎هاي سياسي از يک طرف و توافق ميان ايران و کشور‎هاي ۱+۵ از سوي ديگر، با برنامه‎‎ها و طراحي‎‎هاي عربستان تناقض دارد و همين واقعيت، مقامات سعودي را به اين سمت سوق داده که از طريق آتشافروزي، اهداف خود را دنبال کنند.

روند تحولات در سوريه به‎گونه‎اي بوده که به‎نظر مي‎رسد بانيان اين جريان تروريستي، به‎دنبال ايجاد تغييراتي در سازمان اين تشکيلات هستند. اين تغييرات به چه شکلي صورت گرفته است؟

در عرصه گروه‎‎هاي فعال تروريستي و سلفي در سوريه، يک ديناميسم جديدي در حال شکل‎گيري است. با توجه به افراطيگري شديد و خشن داعش، طراحي جديد آمريکا اين بود که گروه‎‎هاي کوچک و پراکنده سلفي را دور هم جمع کند و در مقابل افراطگرايي داعش، گروه جديدي را تاسيس کند. بدين ترتيب، «جبههالاسلاميه» تشکيل شد. بعلاوه، بقاياي ارتش آزاد هم به جبهه الاسلاميه اضافه شدند و تشکيلات جديدي با عنوان «جيشالمجاهدين» تشکيل شد. اين تشکيلات جديد، ماموريت داشت تا با به دست آوردن امتيازات لازم پيش از مذاکرات ژنو ۲، شرايط مذاکره را به‎نفع آمريکا تغيير دهد. پس از تشکيل جيشالمجاهدين و کارشکني آن‎ها عليه داعش، گروه دولت اسلامي عراق و شام اعلام کرد که در صورت ادامه يافتن اين کارشکني‎ها، از جبهه مخالف دولت سوريه کنار خواهد کشيد.

موضع جبهه النصره در رابطه با اختلاف جيش المجاهدين و داعش چيست؟

در اين ميان، جبهه النصره، به رهبري آقاي ابومحمد جولاني ابتدا سکوت کرد ولي در ادامه با توجه به سنگين شدن کفه معادلات به‎نفع جبهه الاسلاميه، اين گروه هم خود را به تشکيلات جديدالتاسيس جيشالمجاهدين ملحق کرد تا از اين ناحيه آسيبي نبيند. اين در حالي است که تا قبل از اين، جبهه النصره به‎همراه داعش در مقابل ارتش آزاد مي‎جنگيد.

با توجه به پيروزي‎‎هاي داعش در برخي از مناطق شمالي سوريه، وضعيت کنوني اين گروه چگونه است؟

سوال اصلي اين است که آيا جيشالمجاهدين خواهد توانست با داعش مقابله کند يا خير؟ اگرچه داعش توانسته تا‎کنون دستاورد‎هاي مهمي در سوريه داشته باشد، ولي با توجه به اينکه الان يک اراده بين‎المللي جدي براي مقابله با داعش ايجاد شده، ريزش‎‎هايي در اين گروه به‎وجود آمده است. هفته گذشته در اخبار بود که برخي از اعضاي گروه داعش، به جبهه النصره پيوسته‎اند.

اعضاي داعش، علاوه ‎بر فعاليت در سوريه، برخي از مناطق عراق، از جمله استان الانبار را نيز تصرف کردند و به گسترش فعاليت‎‎هاي خود در آن منطقه پرداختند. تحليل شما از وضعيت داعش در عراق چيست؟

هنگامي که فشار‎ها عليه داعش در سوريه افزايش يافت، برخي از اعضاي اين گروه تصميم گرفتند تا با همکاري عربستان سعودي و برخي از نمايندگان مجلس عراق، از جمله آقاي العلواني، يک منطقه مهم و استراتژيک به نام استان الانبار عراق را به تصرف خود درآورند و آنجا در قالب تحصن و چادر زدن، بستري براي رشد القاعده فراهم کنند. استان پهناور الانبار با سه کشور اردن، سوريه و عربستان سعودي مرز دارد و هر سه اين کشور‎ها هم متاسفانه محل عبور و مرور تروريست‎ها و سلاح هستند. عربستان سعودي، هم جريان‎‎هاي افراطي سني مخالف دولت مالکي و هم القاعده را در اين منطقه تقويت کرد. در برخي از گزارش‎ها آمده که وقتي آقاي العلواني دستگير شده، پيامک‎‎هايي بين وي و بندر بنسلطان رد و بدل شده است. سعودي‎ها حتي به اعضاي داعش اين اطمينان خاطر را داده بودند که اگر در منطقه الانبار اعلام دولت اسلامي کنند، عربستان اولين کشوري است که آن‎ها را به رسميت خواهد شناخت. لذا باز هم ردپاي عربستان در تحولات عراق مشاهده مي‎شود.

دولت آقاي مالکي برخورد شديدي را با تروريست‎‎هاي مستقر در الانبار آغاز کرده است. با توجه به حمايت برخي از اهل سنت از سلفي‎ها، اين رفتار تا چه اندازه مي‎تواند در ريشه کني تروريسم موثر باشد؟

آقاي نوري المالکي در جريان سفر به آمريکا، در کنفرانس خبري در کاخ سفيد اعلام کرد که ما بايد همه با هم براي مبارزه با تروريسم بين‎المللي متحد شويم. مواضع مقامات آمريکايي نيز نشان مي‎دهد که آمريکا از اقدامات آقاي مالکي در مبارزه با تروريست‎ها حمايت مي‎کنند. اين مواضع نشان مي‎دهد که آمريکا مي‎خواهد در آستانه مذاکرات ژنو۲، از شر گروه داعش خلاص شود. لذا با توجه به همه اين مسائل، دولت عراق با قدرت و با حمايت مردم و عشاير منطقه به برخورد جدي با تروريست‎ها پرداخته است.

البته يک نکته حائز اهميت در اين ميان وجود دارد و آن هم لزوم توجه دولت به مطالبات واقعي و بحق مردم اهل سنت عراق است. همان‎گونه که سرکوب تروريست‎ها بايد با جديت دنبال شود، رسيدگي به خواسته‎‎هاي مردم نيز بايد مورد توجه دولت قرار گيرد و نبايد سرکوب شود. قطعا اگر دولت عراق به خواسته‎ها و مطالبات اهل سنت اين کشور پاسخ مثبت دهد، پشتوانه اجتماعي گروه‎‎هاي تروريستي به‎شدت تضعيف خواهد شد. به‎نظر مي‎رسد که در شرايط کنوني، مهم‎ترين ماموريت دولت آقاي مالکي، از بين بردن پايگاه اجتماعي گروه‎‎هاي تروريستي، از طريق رسيدگي به مطالبات اهل سنت عراق است. اين مهم هم با حرف اتفاق نمي‎افتد، بلکه بايد عمل و رسيدگي جدي صورت گيرد.

يعني نگراني جدي از گسترش فعاليت داعش در عراق وجود ندارد؟

تحرکات و اقدامات گروه‎‎هايي مانند داعش، همين بمب‎گذاري‎ها و عمليات انتحاري و بزدلانه است و بيش از اين هم نيست. البته بايد توجه داشت که در مناطق سنينشين، اين گروه‎ها تا اندازه‎اي از پايگاه اجتماعي برخوردار هستند. از طرف ديگر، بقاياي حزب بعث را هم بايد در نظر گرفت که همه تلاش خود را براي ايجاد مشکل براي دولت آقاي مالکي به‎کار خواهند بست. برخي از عشاير هم با نزديک شدن به افرادي مانند عزت الدوري، در مقابل عشاير طرفدار دولت مالکي صفآرايي کرده‎اند. همان‎طور که اشاره کردم، اگر دولت آقاي مالکي پايگاه اجتماعي تروريست‎ها را از بين ببرد، نگراني‎‎هاي اصلي برطرف خواهد شد.

طي هفته‎‎هاي گذشته شاهد بوديم که لبنان هم به‎عنوان کانون فتنهانگيزي سلفي‎ها، چندين انفجار خونين را تجربه کرد. لبنان با چه هدفي در فهرست مراکز مورد نظر تروريست‎ها براي عمليات قرار گرفته است؟

با آغاز بحران در سوريه، حزب‎الله لبنان اعلام کرد که حضور در جنگ سوريه براي اين گروه حياتي است. مخالفين دولت سوريه هم گفته بودند که بعد از سوريه، نوبت به حزب‎الله خواهد رسيد. لذا سکوت حزب‎الله نه عاقلانه و نه مدبرانه بود. حزب‎الله هم اعلام کرد که همه هزينه‎ها و تبعات ورود به جنگ سوريه را در نظر گرفته است و به هيچعنوان از اين اقدام پشيمان نخواهد شد و کوتاه نخواهد آمد. در مقابل، جبهه مخالف مقاومت تصميم گرفت تا حزب‎الله را تحت فشار قرار دهد تا مجبور به عقبنشيني از جبهه سوريه شود.

در همين راستا، بندر بنسلطان اتاق عمليات را در اردن تشکيل داد و همه گروه‎‎هاي مسلح را دور هم جمع کرد. ماموريت حضور در لبنان به گروه تروريستي «عبدالله عزام» سپرده شد. اين گروه با توجه به موضع قبلي بندر بنسلطان، مبني بر اينکه پس از جنگ قلمون، لبنان را به آتش خواهد کشيد، ابتدا در ضاحيه، طرابلس و سپس در بيروت در مقابل سفارت جمهوري اسلامي اقدام به انجام عمليات انتحاري کردند. از سوي ديگر، آقاي محمد شطح وزير سابق و مشاور عالي آقاي سعدالدين حريري را ترور کردند. اين بازي تبادل آتش که از يکجا فرماندهي مي‎شود، بهمنظور منصرف کردن حزب‎الله از حضور در جنگ سوريه و مجبور کردن آن براي خروج از اين کشور است. تا الان اين انفجار‎ها به شکل پراکنده صورت مي‎گرفت. اما اخيرا ما شاهد بوديم که جريان سلفي اردن بيانيه داد و اعلام کرد که داعش و جبهه النصره از اين به بعد، به‎صورت علني عليه حزب‎الله لبنان اعلام جنگ مي‎کنند و تا زماني که حزب‎الله از سوريه خارج نشود، اين جنگ ادامه خواهد داشت.

تجمع گروه‎‎هاي مختلف سلفي تروريستي در لبنان بسيار قابل توجه است. اين شرايط مطلوب براي تروريست‎ها در لبنان چگونه فراهم شده است؟

در لبنان متاسفانه با توجه به پوشش امني که جريان ۱۴ مارس براي اين گروه‎‎هاي تروريستي ايجاد کرد، اين‎ها توانستند عمليات‎‎هاي خود را انجام دهند. مناطقي مانند طرابلس، عکار و عرسال که کارگاه خودرو‎هاي بمب‎گذاري شده است، در اختيار اين گروه‎‎هاي تروريستي قرار گرفته.
به‎ويژه بعد از ترور آقاي شطح، اين حملات شديدتر شد. آقاي فؤاد السنيوره بعد از کشته شدن آقاي شطح، جملات خطرناکي را بيان داشت. وي گفت که وضع لبنان قبل از اين ترور و بعد از آن يکسان نخواهد بود.

دو روز بعد از اين ترور، موضوع کمک سه ميليارد دلاري عربستان به لبنان را شاهد بوديم. بعد از اين اقدام دولت عربستان، آقاي ميشل سليمان بر صفحه تلويزيون ظاهر شد و گفت: «زنده باد عربستان، زنده باد ملک عبدالله، زنده باد لبنان» يعني عربستان و ملک عبدالله را بر مردم لبنان ترجيح داد. اين کمک براي تقويت ارتش لبنان بود اما بايد توجه داشت که آيا اين کمک براي مقابله با اسرائيل است؟ قطعا پاسخ اين سوال منفي است. بدون شک اين تجهيزات و کمک‎ها براي مقابله با حزب‎الله خواهد بود.

همه اين اقدامات در لبنان نشان مي‎دهد که عربستان به‎دنبال افزايش فشار بر حزب‎الله لبنان است تا اين گروه نه تنها از سوريه خارج شود بلکه اساسا از جبهه مقاومت ضد‎صهيونيستي کنار رود. البته قطعا اين تلاش‎ها بي‎ثمر خواهد بود و با توجه به نفرت گسترده مردمي از جريان تروريستي، اين جريان نخواهد توانست به اهداف خود برسد.

با در نظر گرفتن نزديکي زمان برگزاري ژنو ۲، احتمالا بايد شاهد گسترده‎تر شدن آتش سلفي‎ها در منطقه باشيم. تحليل شما در اين‎باره چيست؟

بله، همين‎طور است. با توجه به اينکه ما در آستانه مذاکرات ژنو ۲ هستيم، بدون ترديد در سه حوزه ما شاهد افزايش اين آتشافروزي‎ها خواهيم بود؛ عراق، سوريه و لبنان. اين تلاش‎ها يا با هدف به شکست کشاندن مذاکرات و يا با هدف کسب حداکثر امتيازات پيش از آغاز مذاکرات صورت مي‎گيرد.
مرجع : پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


یاسین
Iran, Islamic Republic of
شما دیگه چرا جهان...