رفیعی: مصاحبه مشهوری از آقای هاشمی رفسنجانی با روزنامه کیهان در دوـ سه کتاب چاپ شده است. ایشان این موضوع را می پذیرد و تمرکز سخنان ایشان این است که با توجه به همه ملازمات من این راه را رفته ام و فکر می کنم این راه، راه درستی است
ها افتاد این بود که ما یک غریبه گی جدی به نوع نگاه به اقتصاد در مقایسه با بن مایه های اعتقادی و فرهنگی خومان دچار شدیم. در حالی که تجربه موفقی در جنگ تحمیلی داشتیم. سرمایه های فرهنگی و اجتماعی به کمک یک اقدام بزرگ آمد و ارتش بزرگی به نام سپاه پاسداران را به وجود آورد و ما با این ظرفیت توانستیم موفقیت عظیم نظامی به دست بیاوریم. در حالی که اگر بر همان بستر فرهنگی، نظام زندگی اقتصادی هم رقم می خورد، قاعدتاً امروز دارای یک ظرفیت بومی اقتصادی بودیم. اقتصادی که بر شانه های اعتقادات و فرهنگ ما بنا داشت. باید تدبیری شود که به جای اینکه مشکلات اقتصادی را تنها از درون نظام اقتصادی حل بکنیم، که البته لازم است از تمام ظرفیت آن استفاده شود، در بستر فرهنگی و دینی مسایل اقتصادی حل شود و اقتصاد رشد بکند.
رفیعی: فکر می کنم مسیری که آقای دکتر زاکانی انتخاب کرده اند، با توجه به مشکلات اقتصادی حاضر، مسیری است که می تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. زاکانی تمام مزایای دولت فعلی را در خودش دارد و آن را نشان داده است
همان الگوها هستیم. آن روزها ارتباط متقابل کشور ما با مؤسسات پولی و مالی غربی را به خاطر داریم. همه آنها شروط گفته و ناگفته شان تحقق چنین الگوهای اقتصادی است. یعنی همه آن چیزهایی که در اقتصاد آزاد است باید در اینجا هم پیگیری می شد. در برنامه ها به گونه ای دیگر عمل می شد و لو اینکه اهداف را باید از رهبری می گرفتند.
رفیعی: گام اول برای مهار نقدینگی و تورم و تلاطمات موجود در بازار، رفتار کنترل شده دولت در این عرصه هاست. در صورت این کنترل بسیاری از فشارهایی که از ناحیه تحریم ها وارد می شود، خود به خود کاهش پیدا خواهد کرد
با نظام مطلوب بانکداری اسلامی فاصله زیادی داریم. اما ارزش آن را هم نباید کم گرفت. به هر حال تلاش نظری و عملی خوبی از ابتدای پیروزی انقلاب شده است. این تجربه زایاست و در حال ارائه آورده های جدیدی است. اکنون بسیاری از کشورهای در حال بهره گیری از تجربه بانکداری اسلامی هستند. البته این موضوع ناظر به این نیست که ما از وضعیت بانکداری داخلی راضی هستیم اما این هم غیر منصفانه است که موفقیت هایی که کسب شده است را بی اهمیت بدانیم. اگر اهداف اصلی اقتصادی را جابجا نکنیم و همچنان عدالت مد نظر بماند و افزایش ثروت جایگزین عدالت نشود، کار بزرگی می توان انجام داد.
خاندوزی: این ناسازگار است که وابستگی به واردات محصولات مصرفی،کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه افزایش پیدا کند و از طرفی هم به دنبال آن باشیم که هر چه مستقل تر در حوزه سیاست خارجی موضع بگیریم
یکی دو سال اخیر که اقتصاد ما از ناحیه تحریم ها، تحت فشار قرار گرفت، نقاط ضعف خود را در این شرایط شناختیم. نتیجه گیری و جمع بندی کارشناسی این است که اقتصاد ایران، اگر در برابر شوک هایی که از بیرون به آن وارد می شود، مقاومت کند، حتما وضعیت مطلوب اقتصاد ما با توجه به بنیه های انسانی، زیر ساخت ها و تجربیات انباشته ای که در گذشته وجود دارد، در کنار منابعی که برای رشد و پیشرفت است، بسیار روشن تر و با ثبات تر و امیدوارانه تر از وضعیتی خواهد بود که ما با مشکلات اخیر مواجه هستیم.
خاندوزی: ایجاد حماسه اقتصادی باید غیر از تغییر سیاست های اقتصادی، متکی باشد بر تحول مناسبات حوزه سیاسی و تحول فرهنگ اقتصادی مردم و بدون این دو بال ممکن نیست تحولی صورت گیرد
فقر، تخریب های گسترده در محیط زیست و پیامدهایی از این دست را به دنبال داشته باشد.
اینکه در خصوص رشد جمعیت و یا کاهش جمعیت سخن به میان می آید،فکر می کنم بایستی برنامه ریزی شده پیش برویم ،بایستی پیش بینی کرد ما چه میزان جمعیت لازم داریم و بعد در باره آن تصمیم بگیریم.
جمعیت کم داریم یا زیاد داریم تحلیل درستی از زندگی شرافتمندانه و مفید نیست.ما اگر بدانیم چه می خواهیم بکنیم ،می دانیم وضعیت اقتصادی خود را آنگونه برنامه ریزی کنیم که رشد جمعیت منطقی و مناسب داشته باشیم،نه دیمی.