امام انگشت اشاره خود را به سمت آقای خامنهای میگیرد و میگوید: این درست است.
به گزارش جهان، جلال الدین فارسی از فعالان سیاسی دهه اول انقلاب در گفتگو با افکارنیوز در مورد ماجرای نامه امام خمینی(ره) به میرحسین موسوی می گوید: وقتی امام قطعنامه را پذیرفت موسوی خودش را مخفی کرد و استعفا داد و اصلا خبری از او نبود چون میخواست چهرهای قهرمان از خودش بسازد و بگوید که موافق پذیرش قطعنامه نبودم. یک روز امام جلسهای تشکیل میدهد تا نخست وزیر جدید را انتخاب کنند. در این جلسه برخی آقایان بودند از جمله آقای موسوی اردبیلی و آقای هاشمی. آقای خامنهای اواسط جلسه میرسد، وقتی که میرسد امام میگوید که آقای خامنهای برای تعیین نخست وزیر جدید آماده باشید. آقای خامنهای میگوید که نباید با استعفای موسوی موافقت شود چرا که او همین را میخواهد و در پی قهرمان سازی است(نقل به مضمون)، باید فرمانی صادر کنید و با عتاب بخواهید که به سر کارش برگردد.
امام انگشت اشاره خود را به سمت آقای خامنهای میگیرد و میگوید: این درست است. بعد امام نامه شدید اللحنی مینویسد خطاب به موسوی که در تاریخ ماندگار شد. این خاطره را گفتم تا بدانید که موسوی آدم بحران نبود و تحت تاثیر اطرافیانش بود در حالی که آقای خامنهای عاقلانه کارها را تدبیر و مدیریت میکرد.
نامه را هم چاپ می کردید بدانیم چی بوده است. این خبر بدون نامه ارزش ندارد. چون هر کس می تواند از خودش خاطره بسازد. نکته بعد آقای فارسی در جلسه مذکور به چه عنوان حضور داشته اند واگر نبوده اند منبع خاطره کیست؟
شما اگه دنبال حق باشی پیدا کردن نامه در اینترنت کار سختی نیست و این استدلالتون فرافکنیه تا برهان. بعدشم این نامه فقط ادعای این اقا نیست بلکه همه مردم اینو می دونن (بزرگترها که زمان انقلاب بودن) بهتر از بزرگترای فامیلتونم بپرسید تا شاهد زنده براتون تعریف کنه شاید تونستید به خودتون بقولانید که اینطور بوده. از اینها گذشته عنوان ایشون در اون جلسه صحت نامه رو مخدوش نمی کنه
دوست عزیز موضوع نامه نیست. موضوع طرز صحبتها و انگشت نشانه گرفتن منتسب به امام است برای نشان دادن اینکه یک نفر را بکوبند. مساله این است که هرکس بیاید از این حرفها بزند بدون اینکه سند ارایه دهد. مطابق با وصیت آقا تنها خاطراتی مورد تایید است که درصداوسیما موجود باشد یا موسسه امام آن را تایید کند. پس این خاطره چه با نامه چه بدون آن ارزش نداشته و مورد تایید نیست مگر با احراز شرط مندرج در وصیتنامه.
عزیز برادر نمی دونم شما خودتو به خواب زدی یا خوابی؟
اتهامات و شبهاتی که به اقای موسوی وارده اوضاعش بی ریخت تر از این حرفهاست ولی از اونجایی که در جمهوری اسلامی قرار نیست خائنی رسوا بشه مگر اینکه تیشه برداره به ریشه نظام بزنه تا شاید حضرات به خود بیان و مردمو روشن کنن، این همه سال صبر شده تا امثال موسوی خرابکاری کنن که بعدش روی نقاط تاریک سابقه ایشون پرژکتور بندازن.
بعدشم موضوع نامه در صحیفه امام هست.(البته نسخه قدیمیش چون در راستای تکریم اعتماد مردم! جدیدا شنیدم موسسه اما این نامه رو از صحیفه سانسور! کردن) و این صحیفه هم مورد تایید موسسه نشر امام بوده و بین مردم توزیع شده. پس بهانه های من درآوردی و شبه روشنفکرانه نیارید و مرد باشید و به حقیقت اعتراف کنید هر چند تلختون باشه
باسلام
فقط خدا میدونه که این میر حسین موسوی چه خونی به دل امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی)کرده
خدا خودش عاقبت مارو بخیر کنه و کمکمون کنه که از حرف و خط ولایت خارج نشیم
ان شاءالله
آری. حضرت امام روحی فداه با کسی عقداخوت نبسته بود. در ماجرای عدم پذیرش همین آقای موسوی به عنوان نحست وزیر با آقای خامنه ای برخورد تندتری کردند! یادتان رفته است؟ آن ور بام را هم ببینید.
این هم متن نامه امام(ره) خطاب به موسوی:
«بسم الله الرحمن الرحيم، جناب آقاي موسوي، نخست وزير محترم، نامه استعفاي شما باعث تعجب شد. حق اين بود كه اگر تصميم بدين كار داشتيد، لااقل من و يا مسئولين رده بالاي نظام را در جريان مي گذاشتيد. در زماني كه مردم حزب الله براي ياري اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مي برند، چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست وزيري، در چهارچوب اسلام و قانون اساسي، به خدمت خود ادامه دهيد. در صورتي كه نسبت به بعضي از وزرا به توافق نمي رسيد، چون گذشته عمل مي شود. اين حق قانوني مجلس است كه به هر وزيري كه مايل بود رأي دهد. تعزيرات از اين پس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت است، كه اگر صلاح بداند به هر ميزان كه مايل باشد در اختيار دولت قرار خواهد داد. همه بايد به خدا پناه بريم؛ و در موقع عصبانيت دست به كارهايي نزنيم كه دشمنان اسلام از آن سوء استفاده كنند. مردم ما از اينگونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده اند، اين حركات هيچ تأثيري در خطوط اصيل و اساسي انقلاب اسلامي ايران نخواهد داشت. از آنجا كه من به شما علاقمندم، ا نشاءالله عندالملاقات مسائلي است كه گوشزد مي نمايم. والسلام. 67/06/15 – روحالله الموسویالخمینی»
موسوی در جریان انتخابات اشتباه کرد و اشتباهش محرزه ولی این قبیل برخوردها نشان از ضعف می باشد چرا که ما نسل انقلاب بخوبی در جریان تاریخ انقلاب اسلامی هستیم و شاهد بودیم که حضرت امام همواره موسوی را تائید می کردند .خواهش می کنم با ندانم کاری و دوستی خاله خرسه کاری نکنید که خدای نکرده چهره حضرت امام خدشه دار شود بخصوص در چشم نسل جوان . مقام معظم رهبری فرمودند برای رسیدن به هدف پاک نمی توان از ابزار ناپاک استفاده کرد که متاسفانه کو گوش شنوائی
دوست عزیز
من هم معتقدم که باید با خاطیان امروز و خادمان دیروز هم به انصاف برخورد کرد اما فارغ ار صحت و سقم ادعای اقای فارسی باید در مورد استدلالتون که شمردن اشتباهات بزرگانی که روزی مورد تایید امام بودن خدشه ای به اون فقید سعید هست باید بگم که حرفتون اشتباهه. اولا در مورد اقای موسوی حتی موافقانشون هم می دونن که روزی امام نامه شدیداللحنی به ایشون نوشته و مورد عتاب قرار داده پس بهتره بخاطر طرفداریاز واقعیت فرار نکنیم و همه چیزو به امام نچسبونیم. ثانیا اگر بنا باشه کسانی که امروز خوب هستن و مورد تایید ولایت، فردا روزی بد شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن. بگیم انتقاد نکنید چون امام زیر سئوال میره که باید به امام علی هم انتقاد داشت که چرا با زبیری که روزی پیامبر بهش لقب سیف الاسلام داد شما مقابله کردی؟!!!!
بدون شك از آن دروغهائي است كه قابل پيگيري و مجازات است . پذيرش قطعنامه در تاريخ 67/4/27 است و نامه حضرت امام مربوط به 15 شهريور ماه ميباشد . و نامه حضرت امام از ديدي از سر لطف است و شما هم اگر در غوغاي سياست كر و كور نشدهايد و واقعا امام را باور داريد و فردي را كه دستش از همه چيز كوتاه است ، روا ميداريد كه ناجوانمردانه مورد تاخت و تاز قرار دهيد ، چرا از امام خرج ميكنيد ؟ و تاريخ انقلاب را خدشه دار مطرح ميسازيد؟ اگر راست ميكوئيد و انصاف داريد و نسبت به مواضع امام خميني صداقت داريد، مطالب حضرت امام در تاريخ 67/9/3 يعني كمتر از سه ماه بعد از اين را هم بياوريد تا به عدالت ودر نتيجه تقوا نزديكتر باشد. فرمايش امام چنين است:« از آنجا كه ممكن است اين روزها افرادى بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتى در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بى شائبه و طاقت فرساى شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمايند، لازم است اين نكته را تذكر دهم كه من همچون گذشته شما را فردى لايق و دلسوز براى انقلاب اسلامى مى دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهيز سپاهيان اسلام فراموش نمى كنم، و الآن نيز شما را تأييد و حمايت مى كنم.»
سه ماه بعد از این هم امام نامه ای نوشتند که بد نیست برید بخونید هیچ کس نمیتونه بگه علاقه ی امام به موسوی کم بوده تحریف نکنید انقلاب رو به یادتون بیارم که میر حسین با این که نخست وزیر آقا بودند ولی بهشون لقب نخست وزیر امام داده شده بود این هارو که یادشون هست آقایون انقلابی
عمارخان چقدر چشم و گوش بسته هستی؟
فرمايش امام چنين است:« از آنجا كه ممكن است اين روزها افرادى بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتى در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بى شائبه و طاقت فرساى شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمايند، لازم است اين نكته را تذكر دهم كه من همچون گذشته شما را فردى لايق و دلسوز براى انقلاب اسلامى مى دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهيز سپاهيان اسلام فراموش نمى كنم، و الآن نيز شما را تأييد و حمايت مى كنم.»
امام در وصیت نامه شون گفتند من ممکن است از کسی قبلا تعریف کرده باشم ولی حال فعلی افراد مهم است.
آقای موسوی 180 درجه با راه و خط امام فاصله پیدا کرد همون سرنوشتی که سر خیلی از اینها آمد چون تقوا نداشتند ماهیت اصلی شون برملا شد و مردم فهمیدن که اینها خدمت گذار نفس و امیال خودشان هستند نه خدمتگزار مردم. و بایکوتشون کردن و به زباله دان تاریخ ریختند
کافیست سرچ کنید نامه در دسترس است پیام شدیداللحنی امام بزرگوار به موسوی نوشت
در همان زمان موسوی نمی خواست ولایتی مذاکره کننده باشه ولی امام ره با پیامش همه چیزها را به جایش برگرداند