جمله ای که خبرنگار ضدانقلاب مجبور به سانسور آن شد
يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۵۷
کد مطلب: 251879
البته او مانند هر خبرنگار دیگری از توانایی‌های نوشتن در فضای روزنامه‌نگاری برخواردار بود. اما همان قدر که حضور برخی سیاسیون آنگونه که رسانه ها رپرتاژ می‌کردند معجزه نبود؛ اثر قلم علی نژاد نیز چندان شگرف و خارق العاده نمی‌نمود. همه چیز در گرو امواج و ناآرامی های سیاسی قرار گرفت. علی نژاد پس از فتنه 88 به لندن سفر کرد تا یکبار دیگر بهانه ای برای طرح دوباره نام او پیش بیاید, با این همه, دوری از فضای رسانه‌های ایران تاثیر خود را بر تعبیر رویاهای مسیح علی نژاد تحمیل کرد.
در چنین شرایطی یک خبرنگار اگر از حداقل ذکاوت حرفه ای برخوردارباشد می کوشد تا از قابلیت های خود و دسترسی هایش استفاده کند و این یعنی یکبار دیگر به سراغ منابع خبری ایرانی رفتن. قطعا مزیت خبرنگار فارسی زبان در انگلیس مصاحبه با مسوولان اروپایی و آمریکایی نیست که اگر هم باشد فضای آن بسیار ضیق و محدود بوده و به سرعت توسط سابقه دارترها پر می شود. اینچنین است که خبرنگاران فارسی زبان جلای وطن کرده می کوشند تا از طریق ارتباط دوباره با مسوولان ایرانی؛ به کارفرمایان انگلیسی زبان خود ثابت کنند هنوز به کار می آیند.
نوشابه امیری به سعید حدادیان تلفن کرده و مسیح علی نژاد با ابوالقاسم طالبی و این بار جواد شمقدری تماس می‌گیرد. دقت کنید هر خبرنگار تازه کاری از لندن می تواند گفتگویی شسته و رفته با یک فعال اپوزیسیون در تهران ترتیب دهد اما گفتگو با جواد شمقدری بیش از اینها ارزش دارد؛ حتی اگر این گفتگو تنها در وبلاگ علی نژاد منتشر شود.
در آنسوی ماجرا جواد شمقدری توجیهات خودش را برای انجام این مصاحبه دارد. او می گوید که قصد مصاحبه نداشته و در عین حال به خوبی می داند هر گفتگویی با علی نژاد می تواند حکم یک مصاحبه تمام عیار داشته باشد.
توضیحات جواد شمقدری را خودتان بخوانید و قضاوت کنید. حرفهای جدی‌تر با رییس سازمان سینمایی کشور را به فرصتی نزدیک-خیلی نزدیک- که امیدواریم با خوش قولی ایشان فراهم شود, موکول می کنیم.
جناب شمقدری امروز (6 آبان) گفتگوی شما با یک خبرنگار رسانه های ضد انقلاب منتشر شد. فکر نمی‌کنید گفتگو با این خبرنگاران و رسانه ها به نوعی مشروعیت بخشی به آنان است؟
من به این خبرنگار گفتم که با شما مصاحبه نمی‌کنم اگر هم جوابتان را می‌دهم تنها به این دلیل است که شما ایرانی هستید؛ اما حدس می زدم که او این گفتگو را پیاده کرده و آن را منتشر کند. البته ایشان تمام گفتگو را منتشر نکرده است. او اگر شجاع است تمام مصاحبه را منتشر کند. چرا او مصاحبه را گزینش کرده است. یکی از نکات حذف شده این بود "او به من گفت اگر به ایران بیایم زندانی می شوم که بنده پاسخ دادم اگر انسان در یک گوشه در جمهوری اسلامی زندانی باشد بهتر از این است که برود در آغوش ملکه انگلیس قرار بگیرد."
البته وقتی این فرد تماس گرفت من احساس کردم این گفتگو شاید اثر خوبی داشته باشد.
بنده چندین بار با شخص شما بصورت حضوری و غیر حضوری صحبت کردم تا یک وقت برای گفتگو بگیرم اما شما و مسوولان دفترتان این وقت را در اختیارمان نگذاشتید؛ حالا شما با یک خبرنگار خارج نشین بی بی سی و صدای آمریکا گفتگو کردید؟آیا قصد شما از این برخورد تنبیه رسانه های منتقد است؟
اصلا اینطور نیست. اولا که ایشان پنجشنبه تماس گرفت و ما هم تعطیل بودیم و من مشغول خواندن فیلمنامه بودم. بنده معمولا تلفن را جواب نمی‌دهم مگر اینکه طرف مقابل و شماره را بشناسم. بنده دیدم شماره خارج از کشور بود و چون با برخی دوستان در خارج از کشور ارتباط داریم جواب دادم. اما واقعا علت اصلی هماهنگ نشدن مصاحبه با رسانه هایی مانند شما فقط و فقط مشغله کاری بنده است.
دیروز شفیع آقامحمدیان در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌ها خبر استعفا یا انصراف دسته جمعی عوامل فیلم لاله را تکذیب کرده و گفته بود و انتشار این اخبار را حاشیه سازی برای این فیلم قلمداد کرده بود اما شما امروز این انصراف را تایید کردید.قضیه این تایید و تکذیب ها چیست؟
بعید می دانم. شاید منظور ایشان این نبوده است. البته هر تهیه کننده‌ای که مسوولیت یک کار را می پذیرد یک تیم را با خود می آورد و بالطبع تهیه کننده که از ادامه کار انصراف می‌دهد تیم او هم با وی می روند و این مرسوم است.
وقتی از دو – سه هفته پیش قرار شد آقای سبط احمدی برکنار شود طبیعی بود که تیم او با خود او خواهند رفت, ضمن اینکه چند نفر از اعضای تیم قبلا از همکاری در این پروژه انصراف داده بودند.در حال حاضر هم تهیه کننده سریال امام رضا(ع) مسوولیت کار را به عهده گرفته است و خوشبختانه او سوابق حضور در کارها و پروژه های بزرگ را دارد امیدوارم ایشان بتواند این کار را با کمترین حاشیه و به نحو احسن به اتمام برساند.
