سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 30 Apr 2024
 
۰
۳۱
هر چيزي كه در مورد شش فيلم توقيفي حوزه‌ي هنري لازم است تا بدانيد

از كهريزك تا هدف‌مندي يارانه‌ها؛ از خيانت‌هاي ضربدري تا یک هيولاي چادري!+تصاویر

چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۵
کد مطلب: 245461
انتشار همين نامه‌ي محرمانه كافي بود تا كارگردانان و تهيه‌كنندگان اين فيلم‌ها به سرعت با نوشتن بيانيه‌اي به اين موضوع واكنش نشان دهند.
ماجراهاي حوزه‌ي هنري و ممانعت از اكران فيلم‌هاي مسئله‌دار همچنان ادامه دارد و اين براي كساني كه بعد از شنيدن خبر مصالحه‌ي وزارت ارشاد با حوزه‌ي هنري، نگران عقب‌نشيني از اكران فيلم‌هاي مسئله‌دار بودند، خبري خوشحال كننده است. به خصوص كه اين بار حوزه‌ي هنري شش فيلم شاخص جريان روشنفكري را در ليست سياه اكران خود در سينماها قرار داده و همين موضوع هم، به شدت جريان روشنفكري را به تكاپو انداخته است؛ تا جايي كه تهيه‌كنندگان اين شش فيلم تمام اختلافات حاد و ديرينه‌ي خود را كنار گذاشته و با صدور يك بيانيه، به اين تصميم حوزه‌ي هنري به شدت اعتراض كرده‌اند.

به گزارش جهان به نقل از رجا، در حالي كه طي چند هفته‌ي اخير، هيچ خبر جديدي از تصميمات حوزه‌ي هنري در رسانه‌ها منعكس نشده بود، روز دوشنبه خبرگزاري فارس گزارش داد كه حوزه هنری طی نامه‌ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده است كه فیلم‌های «برف‌روی کاج‌ها» (پیمان معادی)، «من همسرش هستم» (مصطفی شایسته)، «پل چوبی» (مهدی کرم‌پور)، «بی خود و بی‌جهت» (عبدالرضا کاهانی)، «پذیرایی ساده» (مانی حقیقی) و «من مادر هستم» (فریدون جیرانی) را در سینماهای تحت مالكيت خود اکران نمی‌کند.
 
انتشار همين نامه‌ي محرمانه كافي بود تا كارگردانان و تهيه‌كنندگان اين فيلم‌ها به سرعت با نوشتن بيانيه‌اي به اين موضوع واكنش نشان دهند. در اين بيانيه چنين آمده بود:
 
«در شرايطي كه سينماي ايران بيش از پيش به سمت دولتي شدن پيش مي‌رود،‌ تعدادي فيلم‌هاي مستقل وجود دارد كه در بخش خصوصي و با بودجه شخصي ساخته شده‌اند. اين فيلم‌ها با تمام سوتفاهم‌هايي كه بر آن‌ها اتفاق افتاد‌، سرانجام توانستند از مجاري سخت مجوزهاي ارشاد بگذرند و آماده‌ي نمايش عمومي شوند. اين فيلم‌ها اينك با برخورد غيرمسئولانه‌ي مديران حوزه‌ي هنري مواجه شده‌اند كه در بهترين شرايط خواستار مميزي مجدد و مكرر اين فيلم‌ها براي نمايش در سينماهاي حوزه هستند و متأسفانه هيچ فرد و گروهي نيز پاسخگوي اين مديريت چندگانه‌ي فرهنگي نيست. هشدار مي‌دهيم اين حركات افراطي كه فردا گريبانگير ديگر همكاران‌مان هم خواهد شد، منجر به حذف بخش خصوصي و مرگ سينماي اجتماعي ايران مي‌شود. از همه‌ي همكاران سينمايي، نهادهاي صنفي‌، اصحاب رسانه و مطبوعات و دوست‌داران سينماي ايران براي بقاي سينماي ايران ياري مي‌طلبيم.»
 
اما جالب‌تر از متن بيانيه، نام كساني است كه آن را امضا كرده‌اند. از روشنفكرنماياني چون «پيمان معادي»، «ماني حقيقي»، «عبدالرضا كاهاني»، «مهدي كرم‌پور» و «غلامرضا موسوي» كه به شدت دل در گروي مديريت‌هاي اصلاحاتي و طيف خانه‌ي سينما دارند، تا امثال «سيد جمال ساداتيان»، «علي سرتيپي» و  «برادران شايسته» كه از موافقان سرسخت انحلال خانه‌ي سينما و جز طيف حاميان شمقدري محسوب مي‌شوند،  همه و همه در يك اتحاد به شدت نادر كه هيچ‌گاه با اين كيفيت محقق نشده بود، رو در روي حوزه‌ي هنري ايستاده‌اند و از اين اقدام حوزه ابراز نگراني كرده‌اند.
 
اين وحدت بي‌سابقه بيش از هر چيزي بيانگر آن است كه اين بار سياست‌گزاران حوزه‌ي هنري جاي درستي را هدف گرفته‌اند. به عبارت بهتر، حوزه‌ي هنري فيلم‌هايي را تحريم كرده است كه براي جريان روشنفكرنماي وطني، ديده شدن اين فيلم‌ها و يا لااقل تعدادي از اين فيلم‌ها، بسيار مهم است؛ تا جايي كه پاي مسائل بي‌ربطي چون ورشكستگي بخش خصوصي را در بيانيه‌هايشان به ميان مي‌كشند و سپس خطر چنين تحريمي را در كمين تمام سينماگران ايراني مي‌خوانند. اما به راستي چه موضوعاتي در اين شش فيلم مطرح شده است كه چنين اهميتي يافته‌اند؟
 
به نظر مي‌رسد كه با توجه به اكران پنج  فيلم‌ اين ليست در جشنواره‌ي فيلم فجر و نمايش خصوصي يك فيلم ديگر -«من مادر هستم»-  مي‌توان با اتكا به ديده‌ها و نه شنيده‌ها، به بررسي محتوايي اين شش فيلم پرداخت تا با ذكر بخش‌هايي از داستان فيلم و وقايع فيلمنامه، مخاطبان خود درستي يا نادرستي اقدام حوزه‌ي هنري را به قضاوت بنشينند.
 
1- «برف روي كاج‌ها»
نخستين فيلم «پيمان معادي» -فيلمنامه نويس ايراني الاصل متولد آمريكا- در مقام كارگردان است. فيلمي كه مي‌توان آن را شاخص‌ترين محصول امسال سينماي خيانت زده‌ي ايران با موضوع خيانت دانست. «برف روي كاج‌ها» البته با استقبال شديد قشر معدود اما پرسر وصداي «جشنواره رو»‌ي سينماي ايران روبرو گرديد و توانست عنوان بهترين فيلم از نگاه تماشاگران را در جشنواره‌ي سي‌ام فجر كسب كند. اما در عين حال، به دليل پرداخت مثبت به موضوع خيانت و قبح‌زدايي از آن، با انتقاد شديد اهالي جبهه‌ي فرهنگي انقلاب اسلامي روبرو گرديد.
 
 
در «برف روي كاج‌ها» داستان «رويا» يك مدرس پيانو را مي‌بينيم كه بعد از مدتي، از رابطه‌ي شوهرش -علي- با يكي از شاگردانش مطلع مي‌گردد. اين در حالي است كه علي به بهانه‌ي يك سفر كاري ايران را ترك كرده و درخواست طلاق داده است. اما رويا تصميم مي‌گيرد تا اين ماجرا را از همه حتي مادرش پنهان نگه دارد و در خانه‌ي فعلي خويش، به زندگي ادامه دهد. با ورود تصادفي يكي از همسايگان اين زن -نريمان- به زندگي او، اين بار عشق عميق‌تر و پرشورتري بين رويا و نريمان شكل مي‌گيرد و همه‌ي اين‌ها در حالي رخ مي‌دهد كه رويا همچنان همسر علي است و نريمان هم مي‌داند كه با يك زن شوهردار در ارتباط است. در پايان هم علي پشيمان از كرده‌ي خويش از سفر بازمي‌گردد و خواستار آن است كه رويا او را ببخشد. رويا هم كه حالا فهميده است كه اطرافيانش ماجراي خيانت علي به او را از مدت‌ها پيش مي‌دانستند و از او پنهان كرده‌اند، اين بار با صداقتي مثال زدني در همان بدو ورود همسرش، ماجراي رابطه‌ي خود با نريمان را بازگو مي‌كند و از احساسي مي‌گويد كه هيچ‌گاه در طول 14 سال زندگي مشترك خود با علي، آن را تجربه نكرده است.
 
برخورد به شدت معمولي و عادي با خيانت و تأكيد فيلم بر افشاي خيانت و پنهان نكردن آن، ارائه‌ي تصوير بسيار پرشور و جذاب از عشق‌هاي نامشروع خارج از خانواده و ارائه‌ي تصويري سرد از روابط زناشويي، طرح تئوري «خيانت در پاسخ خيانت» و محق دانستن زوجين در خيانت متقابل به يكديگر و مضاميني از اين دست، مهم‌ترين مواردي بودند كه باعث شدند تا اين فيلم به يكي از فيلم‌هاي مسئله‌دار امسال سينماي ايران تبديل شود.
 
2-«پذيرايي ساده» اما داستان متفاوتي دارد. «محمد حمزه‌زاده» از مديران سياست‌گزار حوزه‌ي هنري چندي پيش در يادداشتي با عنوان «چهارشنبه سوري در سينماي ايران» بدون اشاره به نام اين اين فيلم، آن را اين‌ طور توصيف كرده بود: «حوزه‌ي هنری از رییس جمهور محترم توقع دارد ابتدا فیلمی را که با نظارت و شاید کمک همین سازمان سینمایی تولید شده و در طول هشتاد دقیقه، هشت سال سیاست‌گذاری‌ها و زحمات دولت عدالتخواه در توجه به مردم و مناطق محروم را به بدترین وجه ممکن سیاه و مخدوش می‌کند و نتیجه این توجه را از بین رفتن انسانیت و راستی، درستی، صداقت و شرافت آدم‌ها معرفی می‌کند، به نظاره بنشینند و بعد درباره‌ي تصمیمات حوزه‌ي هنری در کنترل از طریق اکران قضاوت کنند.»
 
 
«پذيرايي ساده» داستان مرد و زني را -كه نسبت آنها با هم مشخص نيست- نشان مي‌دهد كه در منطقه‌اي محروم به راه افتاده و با انگيزه‌اي نامعلوم بين مردم پول پخش مي‌كنند. آنها ابتدا در قبال بخشش اين پول‌ها، مطالبه‌اي از مردم ندارند، اما كم‌كم تصميم مي‌گيرند تا شرافت مردم را با اين اسكناس‌ها بخرند و جالب آنكه مردم هم به شدت با آنان همراهي مي‌كنند و حتي يكي از اين جماعت، حاضر مي‌شود تا جنازه‌ي فرزندش را در قبال پول به اين دو نفر بفروشد!

آخرين ساخته‌ي ماني حقيقي اما از حيث توهين به مردم و به خصوص قشر مستضعف، پديده‌ي عجيب و كم‌سابقه‌ايست. چرا كه بديهي است وقتي «ماني حقيقي» -نوه‌ي روشنفكر معروف ابراهيم گلستان و فرزند ليلي گلستان- از ويلاي معروف خاندان گلستان در لواسان، تصميم مي‌گيرد طي يك فداكاري به مناطق محروم كشور نزول اجلال كند، نتيجه فيلمي چون «پذيرايي ساده» خواهد شد. او در اين فيلم، قشر مستضعفي را به تصوير مي‌كشد كه همه چيز خود را –شرافت، انسانيت و ناموس‌شان را- با پول معامله مي‌كنند و قشر ثروتمند هم به اين رفتار آنها مي‌خندد. البته عده‌اي همچون «محمد حمزه‌زاده» معتقدند كه حقيقي در اين فيلم، منش دولت احمدي‌نژاد در سفرهاي استاني را به سخره مي‌گيرد و برخي ديگر هم، محتواي فيلم را به نقد هدف‌مندي يارانه‌ها مرتبط دانسته‌اند. البته اگر بشود موارد يادشده را نقد دانست!
 
3- «بي‌خود و بي‌جهت» -فيلم نمونه‌اي مجله‌ي فيلم در جشنواره‌ي سي‌‌ام فجر- مصداق كامل تسويه حساب يك كارگردان با قشري است كه از آنها متنفر است. فيلم هيچ چيزي ندارد جز يك «هيولاي چادري» كه همه‌ي كاراكترهاي فيلم چون عروسك‌هاي خيمه‌شب بازي، مقهور او هستند. «كاهاني» با ساخت اين فيلم علاوه بر ثبت عنوان اولين فيلم «real time» سينماي ايران، توانسته ركورد ديگري را هم كسب كند و آن خلق كثيف‌ترين و حيوان صفت‌ترين كاراكتر «مادر» در سينماي ايران است. اين حد منفي نشان دادن يك كاراكتر در سينماي ايران را كه كاهاني در مورد «مادر چادري» و مذهبي فيلمش اعمال كرده است، تنها مي‌توان با تصوير منفي درجه‌داران عراقي در سينماي دهه‌ي شصت ايران مقايسه كرد.
 
 
«مادر چادري» فيلم «بي‌خود و بي‌جهت» يك انتقام كامل از همه‌ي زنان چادري ايراني است كه از ديد آقاي كارگردان هيچ وجه انساني ندارند. او دخترش را چنان در اين فيلم به بازي مي‌گيرد كه تا مدت‌ها تصوير سنگدل او در ذهن مخاطب باقي مي‌ماند و پايان مضحك فيلم هم تأييد ديگري بر هيولاصفتي اين زن است. اين كاراكتر قاعدتاً «چادري»  و «مذهبي» را كه از فيلم كاهاني بگيريد، مي‌ماند يك كودك به شدت شرور و اعصاب خرد كن و چندين سكانس توالت! بقيه‌ي شخصيت‌ها هماني هستند كه بارها و بارها ديده‌ايم. شخصيت‌هاي غيرمذهبي درمانده‌اي كه اسير دست يك زن مقتدر مذهبي هستند.
 
4- «پل چوبی» فيلمي است در مورد فتنه‌‌ي 88 با چاشني مقاديري عشق و خيانت. سازندگان اين فيلم به شدت تلاش كرده‌اند تا مانند مانند «كازابلانكا»، يك داستان عشقي را در پس زمينه‌اي از حوادث سياسي مطرح كنند. داستان عشق قديمي يك مرد متأهل -«بهرام رادان»- به سركار خانم «هديه تهراني» را  در ايام فتنه‌ي 88!
 
 
«مهدي كرم‌پور» كه سابقه‌ي به سخره گرفتن دفاع مقدس در قالب انيمشين را در فيلم «جايي ديگر» دارد، اين بار با موضعي ميانه‌تر از امثال «كمال تبريزي» در فيلم «خيابان‌هاي آرام»، به سراغ فتنه‌ي 88 مي‌رود و در خلال داستانش، سري به كهريزك هم مي‌زند و به صورت محتاطانه براي بازداشتي‌هاي «فتنه‌ي 88» مرثيه سر مي‌دهد. هر چند كه ضعف فني فيلم، باعث شده است تا بسياري از طعنه‌ها و پيام‌هاي فيلم كاركرد عكس پيدا كنند.
 
5- «من مادر هستم» آخرين فيلم مجري عزل شده‌ي هفت -«فريدون جيراني»- است كه آن را مي‌توان نمونه‌ي كاملي از سينماي خيانت در ايران دانست. جيراني كه پيش از اين در «آب و آتش» داستان زندگي يك فاحشه و در «شام آخر» ماجراي عشق يك داماد به مادر زنش را روايت كرده بود، در «من مادر هستم» سراغ خيانت‌هاي ضربدري مي‌رود و آن قدر در نشان دادن اين موضوع و البته مسائلي مانند مشروب‌خواري كاراكترهاي فيلمش افراط مي‌كند كه در ميان اين همه فيلم با موضوع خيانت و با وجود تمام تلاش‌هاي مسئولين ...براي فرار از توقيف، فقط «من مادر هستم» مهر توقيف مي‌خورد. شدت و پيچيدگي اين خيانت‌هاي ضربدري به حدي است كه توضيح آنها و معرفي همه‌ي شخصيت‌هاي دخيل در اين خيانت‌ها، به شدت كار دشوار و از توانايي نگارنده خارج است.
 
 

6- «من همسرش هستم» آخرين فيلم اين ليست و اولين فيلم «مصطفي شايسته» -تهيه‌كننده‌ي مطرح سينماي ايران- در مقام كارگردان است. فيلمي باز هم با موضوع خيانت و تم حق متقابل زوجين در شكستن حريم‌ها در صورت خيانت يكي از طرفين. از آن فيلم‌هايي كه كسي نمي‌فهمد مشكل زوج متمول اصلي فيلم در چيست و اين همه لاابالي‌گري به چه دليل رخ مي‌دهد؟ فقط مي‌توان اين را دريافت كه خيانت بر جامعه‌ي ايراني سيطره پيدا كرده است!
 
 

اين توضيح مختصر، به خوبي نشان مي‌دهد كه جريان روشنفكري بر خلاف گذشته، بيش از آنكه بر فروپاشي اقتصادي نظام جمهوري اسلامي تأكيد كند، بر فروپاشي اخلاقي آن متمكز شده است و اين شش فيلم جز شاخص‌ترين نمونه‌هاي تلاش اين جريان براي ترسيم اين بحران اخلاقي در جامعه‌ي ايران هستند. بنابراين مي‌توان متوجه شد چرا تحريم اين شش فيلم توسط سينماهاي تحت مالكيت حوزه‌ي هنري، تا اين حد بر صاحبان اين فيلم‌ها و روشنفكرنمايان ايراني سنگين آمده است و چه چيز آنها را مجاب كرده است تا با مخالفان قسم خورده‌ي خود بر سر يك ميز بنشينند و عليه حوزه‌ي هنري بيانيه صادر كنند. اما مهم‌تر از وحدت اين افراد، مسئله‌ي ثبات عقيده‌ي مسئولان حوزه‌ي هنري است. بايد منتظر ماند و ديد كه در روزهايي كه قطعاً فشارهاي جريان روشنفكري به بالاترين حد خود خواهد رسيد، آيا حوزه‌ي هنري مقاومت مي‌كند يا نه؟
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
به هر حال توقیف فیلم یا ممانعت از به نمایش در آوردن فیلمها خود نوعی تندروی است که نقطه مقابل روشنفکری است. البته میانه روی هم این وسط وجود دارد. شاید بهتر باشد بدانیم که هر چند روشنفکری ممکن است اثرات بدی بر اسلام بگذارد اما تند روی حتما تخریب اسلام است با این تفاوت که تندرو در ذهن خود بهشت را از آن خود می داند و روشنفکر را جهنمی می داند اما روشنفکر به دنبال تقسیم آخرت نیست
Iran, Islamic Republic of
چه فیلمهای بدی
بهتر است که این فیلمها در سایر سینماها بویژه سینماهای شهرداری هم اکران نشود
Iran, Islamic Republic of
وای به حال کسانی که تحجررامایه افتخارمیدانند.
Iran, Islamic Republic of
وای برما؟ از ماست که بر ماست؟؟ تا موقعی که این قشر با استفاده از امکانات این مملکت جولان می دهند چه احتیاجی به تهاجم فرهنگی دشمنان این مرز و بوم است؟ آیا مسئولین قبل از ساخت این گونه فیلمها خواب بودند؟ این فیلمها بهر حال ساخته شده اند و مخاطبانش نیز معلوم است ولی انعکاس نتایج آنها در داخل و خارج از کشور فاجعه است؟...
تبريك به وزارت ارشاد و صداو سيما كه فقط حقوق ......از بيت المال ميگرند هيچ كاري نميكنند و همچنين كارگردانان و بازيگران و تهيه كننده گان و... كه فقط منافع خودشان را در نظر ميگيرند،
بدونيد خدايي بزرگ بالاي سرمان هست
البته پدیده جدیدی نیست ! ازدوران سازندگی شروع شد ولی آنچه دل من رزمنده ی جانباز را خون میکند شیوع آن دردوران دولت خدمتگزار است . دولت رجایی . دولت اصولگرا . . .
Iran, Islamic Republic of
به یاد فرمایش مولا علی که اونها بر باطل خودشون متحد و شما بر حق خودتان مختلف هستید!!!
شما قشر .....خواه هر جه که مطابق میل و سلیقه شخصیتان نباشد را یک مارکی بهش می زنید و جلو پخشش را می گیرید ولی بنجل ترین فیلمهای مبلغ جناح و گروه خودتان را در راستای اهداف اصولی و لازم برای جامعه قرار می دهید نمی دانم ایران فقط ملک طلق شماست و دیگران حقی نارند.
Czech Republic
محرومیت فیلم ها پاسخگو نیست.فیلم هایشان را می فرستند خارج آبروی یک ملت را می برند.وارد شبکه ی ویدیویی می کنندو...کاش به خاطر این همه خلاف شرع و ساخت فیلمهای ضد ایرانی دادگاهی دست اندرکاران را فیلمها را محاکمه کند و به سزای اعمالشان برساند.به راستی نباید با افرادی که آشکارا عمله جنگ نرم استکبارند برخورد شود؟
و الا لعنت الله علی القوم الفاسقین
Iran, Islamic Republic of
مایه تاسف است که حکومتی داریم و ساختار قانونی و نهادهایی برای دادن مجوز آنگاه حوزه هنری برای خودش تصمیم می گیرد و شما هم در نقش مدافع از این ملاوک الطوایفی استقبال می کنید شما از روش و سیره مولا المتقین (ع) درس بگیرید که روش درست را همیشه تایید کنید ایشان بعد از ترور خلفیه دوم فرمودند از این پس خلیفه کشی رسم خواهد شد یعنی روش نادرست را تایید نفرمودند. شما نیز تنها به این بیاندیشید که روز و روزگاری گروه دیگری تصمیم گیرنده حوزه هنری شوند و در مقابل تصمیمات قانونی نهاد تصمیم گیرنده سلایق خویش را اعمال نمایند آیا سنگ روی سنگ باقی خواهد ماند؟؟ کار نادرست حوزه هنری را باید تقبیح کرد نه تقدیر
خوب اينها حقيقت و واقعيتهاي جامعه است . چرا ناراحت ميشين با دلار 2500 توماني وضع بدتر هم ميشه ...
Iran, Islamic Republic of
دوست عزیز بین واقعیت و واقعیت سازی خیلی فرق وجود داره
یکی از اصول جنگ روانی واقعیت سازی برای ایجاد واقعیت مطلوب در جامعه است
اجازه بدین اینا اکران بشه مردم ببینن بعد بیاید اینجوری آتیش بیارید.

خیلی بی انصافید
Iran, Islamic Republic of
عزيزي كه گفتي اينها حقيقته! كسي نگفت حقيقت نيست؛ اما:
1- هر حقيقتي رو كه نبايد با بودجه اسلام به تصوير كشيد! شما حقايق منزل خودتون يا خلوتهاي زندگيتون رو فيلم ميكني همه ببينند؟
2- جامعه ما حقيقتهاي بسيار ديگري هم دارد كه بسياري از همين به اصطلاح هنرمندان حاضر نيستند راجع به اون فكر كنند، چه برسه فيلم بسازند!
يا حق!!!
Iran, Islamic Republic of
خیلی جالبه آقای جهان:
وقتی یک خبر فرهنگی توی سایت می زنی این همه نظر میدهند که بگیرید و ببنید که اسلام و دین در خطر است اما وقتی خبر اقتصادی می زنید این آقایان هم کیش خودتان که احتمالا........ می کنند و یا اهداف سیاسی مشترکی دارند و معلوم هست که .........می گیرند تا این مواضع را داشته باشند صدایشان بلند نمی شود.
Iran, Islamic Republic of
برخی از این هنرمندا اون چیزی رو که بین خودشون در جریانه تعریف می کنند
واقعیت کجا بود فقط سواستفاده از شرایط موجود برای گیشه همین

آخه خداوکیلی مثلا راهکار ارائه میدن تا شوهر خیانت کرد زنم بره خیانت کنه بعدشم خیلی راحت معذرت خواهی و تمام این واقعیت بود دیگه

اونوقت مگه چند درصد مردم درگیر این واقعیاتند که اینقدر بهش پرداخته میشه

حالا خوبه این سینما رو محدود و شرایط رو سخت میبینن من نمیدونم مثلا اگه این شرایط نبود اینا میخواستند چکار کنن
باید از ابتدا جلوی ساخت این فیلمها گرفته می شد. سینمای ایران متاسفانه تبدیل به مرکز روشفنکرنمایانی شده است که از پول بیت المال و ملت بر علیه منافع ملت فیلم می سازند و با تاسف بیشتر توسط برخی مسئولین حمایت می شوند.
United States
چه مضامین کثیفی دارند این فیلمها.
کار خوبی کردند توقیفشون کردن
خانم یا اقایی که گفتی:"اجازه بدین اینا اکران بشه مردم ببینن بعد بیاید اینجوری آتیش بیارید"
یعنی اجازه بده من .....را ببوسم اگر ایشون یا شما خوشش نیامد بعدبرخورد کنیم
من دست حوزه هنری را می بوسم و خوشحالم که با .....استحاله شده موضع گیری مناسبی دارد
"و در «شام آخر» ماجراي عشق يك داماد به مادر زنش را روايت كرده بود،" کجای مضمون شام آخر این بود؟!!! توی شام آخر یک پسری عاشق استاد خود شده بود که خیلی ازش بزرگتر بود!
من هم با نشان دادن خیلی مسائل در سینما مخالفم ولی وقتی می خواهید فیلمها را نقد کنید یکی یک با دقت ببینید و بعد نقد کنید لطفا چون در مورد یکی حتی مضمون اش را هم اشتباه نوشته بودید اینطوری جواب نمی دهد برای مبارزه با "آگاه"بود و" دقیق" نه اینکه توی یک مقاله این اشکالات باشد.
بسی تاسف برای سینمای ایران....
تعجب ندارد از اينكه چنين موضوعاتي كه شب و روز در ذهن اين دسته از مثلا هنرمندان مي گذرد تصور كنن كه همه گير شده و همه ملت هر لحظه به ان فكر مي كنن و منتظرن تا اين ها نسخه سينمايي اين توهمات را با بازيگران تر گل و ورگل ارائه كنن . اينها آنقدر از فضاي واقعي جامعه به دورند كه نمي دانند درد مردم و خواسته انها چيست . در ساخت اين فيلم ها قصدو نيتي جز پول و ... ندارن . شما زيادي اينها را اهل تفكر حساب كردين . من معتقدم كه فحشاي تصويري در سينماي ايران به نسبت فرهنگ ايران و فرهنگ امريكايي خيلي بيشتر از هاليوود است . مثلا شما بارها در فيلم ها ديده ايد كه دوريين اين مثلا كارگردانها چگونه وقيحانه روي برجستگي هاي بدن زنان بازيگري مثل .... مي چرخد . اين فرقي نداره با صحنه عشقي يك فيلم هاليوودي . چون پيام و ميزان تحريك پذيري اين صحنه ها با صحنه هاي عريان آنها فرقي نمي كند . خواهش مي كنم كسي در پاسخ نگويد كه چشم هايتان را درويش كنيد چون به جوان 20 25 ساله بيكار و بي پول گفتن اين حرف هيچ تاثيري ندارد و حرف مفتي بيش نيست . در ست مثل اينكه شما گرسنه و بي پول باشي و بوي كباب به مشامت برسد اما بهت بگن حق نداري هوس غذا بكني ها . توجه كنيد كه آنچه در سينماي ايران نمايش داده مي شود با توجه نرم هنجارهاي اجتماعي كاملا با ميزان تحريك سازي صحنه هاي عريان هاليوود برابري مي كند و لازم نيست كه اينها حتما عريان بشن تا بگيم مانند بازيگرهاي هاليوودي شده اند . اگر دستگاهي باشه كه ميزان اثر گذاري يك صحنه سينمايي بر روان و مذاق جنسي افراد را بسنجد قطعا سينماي ايران از هاليوود اگر جلو نباشه عقب نيست . مساله هم اين نيست كه مردم خويشتنداري نمي كنند بلكه اينجا نرم هايي دارد كه با جامعه آمر يكايي فرق دارد يعني وقاحت هنوز به آن حد نرسيده كه كسي با ديدن صحنه شهوت آلود دچار تحريك نشود . مثلا ممكن فرد متاهلي صحنه اي را ببيند تحريك نشود اما فرد مجردي ببيند و تحريك شود آيا اين به آن معناست كه فرد مجرد جنبه ندارد . نه بلكه به اين معناست كه آن صحنه براي فرد متاهل عادي شده است . البته كه همه بايد خود را كنترل كنند اما در كنارش كسي هم نبايد واقعت ها ناديده بگيرد به اصطلاح پيش يك گرسنه اول نبايد بوي كباب پخش كرد و بعد از او انتظار داشت كه هوس غذاي حرام نكند.
United Kingdom
این جماعت بی هنر برای مطرح شدن در آنور آب حاضرند هرکاری بکنند (تاکید می کنم هرکاری) .سوال من این است که چرا هنرمندان بسیجی با تشکیل خانه سینما وارد این میدان نمیشوند؟
یک سوال کلیدی اینجا مطرح است که اساساً چرا مجوز ساخت چنین فیلمهایی از سوی وزارت ارشاد داده میشه تا بعد از اکرانش جلوگیری بشه تا عملاًً نظام را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند. این یکی واقیعت انکار نشدنی اشت که سینمای ایران نه در همه بخش ها همه در عموم فیلم ها و سکانس ها به بخشی از پازل جنگ نرم و ناتوی فرهنگی دشمن تبدیل شده و نمود آن را می توان در رویکردهای خانه سینما در سالهای اخیر به ویژه فتنه 88 ه وضوح مشاهده کرد. شما ببینید چند نفر از موثرین فعالین سینما در فتنه88 نقش آفرین یا مقوم و یا طرفدار بودند بعد به یه نتیجه قابل تأمل خواهید رسید
Iran, Islamic Republic of
از کهریزک چه خبر؟
چرا ارشاد برخورد نمیکنه
United States
باید این سینما را فرمت کرد
Germany
تازه فهمیدم که هنرمندان واقعی در این کشور زیادند ولی فقط .........