دبیرکل حزب کارگزاران درباره گمانهزنیها درباره سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات هم گفت: «هنوز درباره سرلیستی آقای نوبخت به نتیجه نرسیدیم و اگر امکان این وجود داشت که پیشثبتنام تکرار شود، میتوانستیم سرلیست کارگزاران را به جای حزب اعتدال و توسعه از حزب خود انتخاب کنیم.»
حزب کارگزاران که نزدیک به مرحوم هاشمی و روحانی است، بعد از هشت سال و با پایان یافتن دولت روحانی اقدام به تدوین برنامه مدیریت اجرایی کشور در سال 1400 کرده است!
حزب اصلاحطلب سازندگی هربار که میخواهد «به زمین خوردن سخت» خود را به نمایش بگذارد، حسین مرعشی را به رسانهها میفرستد و این بار او دغدغههای افراطی قبیله خود را به نام ملیگرایی جا میزند و میگوید «باید ملیگرایی را جایگزین نگاههای افراطی اسلامگرایانه کنیم». نوعی قبای روشنفکرنمایی که به تن مرعشی ...
این اظهارات در حالی است که آقای روحانی کار برجام را یکسره کرد؛ آن هم زمانی که توافق کلاهبردارانه و نامتعادل را با آمریکا بهعنوان فتحالفتوح قرن جا زد و سپس، اجرای یکطرفه توافق را سه سال پس از خروج آمریکا ادامه داد.
آقای مرعشی حتما بهتر از ما میداند که وقتی خواص یک جریان سیاسی دائما مردم را به تحریم انتخابات یا حرکت خیابانی و خشونت فرابخوانند؛ چگونه "حمام خون" در کف خیابانها شکل خواهد گرفت.
این مردم در شورای شهر به هر ۲۱ نفر لیست ما رای دادند ولی آیا ما در انتخاب شهردار درست عمل کردیم و سرمایههایی که داشتیم را به کار گرفتیم؟ یا به جای اینکه یک مسئولیت ملی را دنبال کنیم رفتیم دنبال منافع جناحیمان؟
عصر دیروز مالک شریعتی عضو کمیسیون ماده ده احزاب در جمع خبرنگاران از ممنوعیت فعالیت حزبی فائزه هاشمی خبر داد و طبق گفته او این ممنوعیت به شخص فائزه هاشمی ابلاغ شده است.
در یکی از جلساتی که با آقای روحانی داشتیم به او گفتم شما دو خصوصیت مشابه مصدق دارید. مصدق نفت را ملی کرد و شما برجام را، که این مسئله به اندازه ملی کردن صنعت نفت برای ایران ارزش داشت
همه اینها وقتی جالب تر می شود که سیاستمداران اشرافی، فتنه گران سال 88 ، بانیان وضع موجود، دلواپسان نجومی بگیران و... نگران آینده جمهوری اسلامی هستند و می گویند باید به داد جمهوری اسلامی برسیم!
گفتم داعش آمد و ما ته خط شما را خواندیم! شما ما را به کجا میخواهید ببرید!؟ اگر ما کمی سست میآمدیم دانشگاهها هم زنانه و مردانه میشد. آنچه اتفاق افتاده و امروز جامعه مدنی ایران زنده است، اینها ساده اتفاق نیفتاده است.»
به نظر من نه آقای سلیمانی در ماه ها و سالهای آخر خیلی تحلیل ها و مواضع آقای هاشمی را قبول داشت و نه آقای هاشمی همه آنچه توسط سردار سلیمانی انجام می شد را قبول داشت.