خاطرات جدید هاشمی: ثبت نام من در سال ۹۲ برای ریاست جمهوری کشور را لرزاند! موج شادی مردم برخاست/ من را ردصلاحیت کردند اما با حمایت از روحانی دولت را از دست تندروها نجات دادم/ قبل از اعلام نتیجه مذاکرات لوزان، ظریف و روحانی سرگردان بودند؛ قانعشان کردم
شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۷
کد مطلب: 825837
در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که کشور به بنبست رسیده بود و اصولگرایان به پیروزی خود در ادامه راه احمدینژاد مطمئن بودند. مردم و مراجع تنها راه را در نامزدی من میدانستند.
گروه سیاسی جهان نيوز: محسن هاشمی، پسر ارشد مرحوم آیت الله هاشمی در بخش پایانی صحبت های خود در ششمین سالگرد ارتحال پدرش، گفت که به بخش کوتاه اما بسیار مهمی از خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره خواهد کرد که به صورت طبیعی ۱۵ سال دیگر قرار بود، در اختیار افکار عمومی قرار گیرد اما در این شرایط سخت جامعه لازم دیده است که این فراز را منتشر کند!
به گزارش جهان نيوز، متن کامل خاطره قرائت شده توسط محسن هاشمی را در ادامه خواهید خواند:
ایشان در روزنوشت ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۴، حدود ۲۰ ماه قبل از فوت پس از امضای بیانیه توافق هستهای در لوزان و عبور کشور از خطر جنگ و تحریم در دفتر خاطرات روزانه خود نوشتهاند:
«انشاءالله در موقعی که این خاطرات بعد از مرگ من منتشر میشود، به شیوهای که این سالها، خاطرات بیست سال قبل را آماده و منتشر میکنیم، در اینجا لازم است برای درج در تاریخ نقش خود را هم بنویسم چون بنا نیست فعلاَ بگویم. از لحظه شروع انقلاب تاکنون در پیچهای مهم انقلاب نقشهایی داشتهام.
سه مورد آنها به نظرم مهمتر است.
۱ – در روزهای آخر جنگ ۹ ساله با عراق روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست. ولی با وجود شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و تایید امام، نقش مهمی ایفا کردم به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیتهای جبهه را که با هیاهوی سپاه و... روشن نبود به مسئولان و سپس به امام گفتم و سپس در جلسه سران قوا، در خدمت امام، عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت کردیم.
امام مشکلشان این بود که با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه میجنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطعنامه نماییم؟ و اضافه کردند، خودشان از مسئولیت رهبری کنار میروند و ما اداره کنیم.
من در جواب گفتم: این که کار را مشکلتر میکند و بهتر است، من به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ قطعنامه را امضا کنم و شما برای حفظ حیثیت من را محاکمه کنید و با قربانی شدن من کشور و مردم و انقلاب نجات پیدا میکنند. امام با نظر عطوفانهای به من، آن را نپذیرفتند و پذیرفتند خودشان بپذیرند، ولی از ما خواستند که دیگران را توجیه کنیم.
۲ – در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که کشور به بنبست رسیده بود و اصولگرایان به پیروزی خود در ادامه راه احمدینژاد مطمئن بودند. مردم و مراجع تنها راه را در نامزدی من میدانستند. من موافق نبودم. در شب روز آخر نام نویسی، احساس کردم که دچار استبداد نظر شدهام.
تصمیم گرفتم که اسم بنویسم و عصر شنبه در وزارت کشور ثبتنام کردم و از همانجا موج شادی مردم برخاست و ظرف چند ساعت تمامی کشور را لرزاند، گرچه شورای نگهبان با اصرار مصلحی وزیر اطلاعات من را به بهانه سن زیاد رد صلاحیت کرد و من این موج عظیم مردمی را پشت سر دکتر روحانی قرار دادم که پیروز شد و دولت از دست تندروها نجات یافت، اعتدال و امید حاکم شد؛ ولی تندروها میدان را خالی نکردند و مانع حل مشکل تحریمها میشدند.
۳ – عصر شنبه که بنا بود فردای آن نتیجه مذاکرات یک هفتهای لوزان اعلان شود، هم روحانی و هم ظریف سرگردان بودند. ساعت 3:45 بعد از ظهر به دفتر روحانی رفتم و در مدت کوتاهی او را قانع کردم، اقدام کند و توطئه تندروها را گفتم که ایشان هم منکر نبود. ایشان هم فوراً ظریف را قانع کرد، صفحه برگشت و یاسها رفت و امید و تصمیم آمد.»
بله خیلیها منجمله مدیران و مسئولان اشرافی و تجملگرا .... به دردنخوری که متأسفانه به واسطه جهل بخش زیادی از جامعه در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی بارها وبارها تکرار شدند و اقتصاد و فرهنگ مملکت را به روز سیاه نشوندند .
همون 9 بار عفوک عفوک عفوک تو نمازت نشون میداد تکلیفت چی بوده...
خدا از سر تقصیرات بگذره حاج اقا خاطره
مخصوصا به خاطر تربیت دوتا گلدستت فائزه و مهدی
به خاطر اشرافیتی که حاکم کردی
به خاطر خاطراتی دو نفرت با امام
به خاطر فتنه 88 که خونوادگی با هم تو میدون بودین....
همون بی غیرتها بودند که در سال88 با اسم رمز تقلب و همراهی و حمایت همه جانبه سیاسی و تبلیغاتی اردوگاه شیطان از خارج از کشور فتنه ای شوم را به راه انداختند و شیرینی شادی اون انتخابات را در کام ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به تلخی تبدیل کردند.
باز هم خاطره
ایشان ازدنیا رفته
رها کنید - ایشان اونور داره جواب کار های خوب و بدش رو می ده - شما دیگه رهاش کنید
عرضه دارید کارنامه عملکرد دولت قبل رو که ازش حمایت کردید بیان کنید
واقعا سیاست غربی پدر مادر نداره
هاشمی زنده نماند که ببیند در پایان دولتی که به نام اعتدال ، امید و تدبیر معرفی کردند ، نه از امید چیزی ماند و نه از تدبیر.
دولت روحانی یک فاجعه تمام عیار بود که بعید می دونم بار دیگر این فاجعه تکرار شود...
اگر هم زنده بود الآن به سیاق گذشته سوءمدیریت و بی تدبیری شیخ دست پرورده خودش را توجیه میکرد و میگفت نگذاشتند حسن روحانی کار کنه , وگرنه کشور را به گل و بلبل تبدیل می کرد!!
در اينكه فاجعه بار بوده همه اذعان دارند اما اينكه چرا بدون بازخواست و استيضاح رهاش كردن و حق و حقوق 80 ميليون نفر را ناديده انگاشتند جاي سئوال دارد !!!!!!
يكي پاسخ بده ؟؟؟
بله آقای شما درست می فرمایید اگر شورای نگهبان شما را رد صلاحیت نمی کرد واقعاً تمام کشور به لرزه در آمده به ته دره میرفت همانطوریکه روحانی کشور به ته دره میبرد تنها شانسی که مردم آورد این ریاست جمهوری روحانی به پایان رسید
یه جاهایی را فراموش کرده بگه
من سال 42 در فیضیه قیام کردم، شاه مرا به زندان انداخت و بعد یکسال تبعید کرد به ترکیه و عراق
من رفتم پاریس، من انقلاب کردم، من رفراندوم انتخابات نظام و قانون اساسی و... انجام دادم
ضمنا امام خمینی شاگرد من بود
تا بیست سال دیگه هم هرچی محسن و بچه ها خواب دیدند در مورد تصمیمات مهم من که خودم یادم نبوده درسته و روی چشم بگذارید
اتفاقا" هاشمی در خاطراتش ادعاهای عجیب و غریب زیادی کرده , ادعاهایی مثل موافق بودن امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا !, من اولین طلبه ای بودم که در جریان نهضت انقلاب اسلامی توسط رژیم شاه دستگیر شدم ! حتی بخشهایی از خاطراتش را طوری نوشته که انگار اگه او نبود اصلا" امام به فکر انقلاب نمیفتاد و اصلا" انقلابی صورت نمیگرفت!!
بعيد ميدونم مورد عفو قرار بگيره چون در طول حيات امام خون به دل امام كرد در همه موراد بخصوص در مرود رابطه با امريكا و مسائل جنگ با امام مخالف بود ......
با طلب مغفرت برای مرحوم اقای هاشمی بخشهای زیادی از کتاب خاطرات ایشان به خاطر تناقضات اشکار که با اظهارات کارشناسان مورد وثوق حوزه سیاسی و نظامی و واقعیات میدانی کشور دارد دارای اعتبار نمی باشد و نقدهای مستند و جدی بر ان وارد است .
مراکز پژوهشی و مستند نگاران حوزه تاریخ معاصر اعم از نزدیکان و دوستان ان مرحوم و منتقدان ایشان نقدهای جدی و اساسی و مستند به تاریخ نگاری و خاطره نویسی اقای هاشمی رفسنجانی دارند . کتاب خاطرات ایشان در معرض نقد و خدشه جدی است .
اولا" که هاشمی عنوان جانشین فرمانده قوا در دوسال پایانی جنگ را داشت (که ای کاش نمیداشت) درحالی که بنی صدر خائن پست فرماندهی کل قوا را از امام گرفت اما بدعاقبت شد. در ثانی مطمئنا" شماهایی که فرمانده کل قوای امام بودن هاشمی را بعنوان یه امتیاز می دانیدو از هر فرصتی برای به رخ کشیدن آن استفاده میکنید ذره ای به امام خمینی و راه و مرام آن بزرگوار و حتی اصل ولایت فقیه اعتقادی ندارید وگرنه از هاشمی بعنوان ابزاری برای ابراز مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و امام خامنه ای بعنوان خلف صالح بنیان گذار کبیر انقلاب استفاده نمی کردید.
بزرگان دین فرموده اند : "وای بر کسی که ولی خدا (ولی فقیه) از او تقیه کند." . تو با مقاومت علیه امام راحل و مقام معظم رهبری ننگ ابدی را برای خود خریدی!!