وقتی مسائل این طور پیش میرود و مطرح میشود و به مجموعهای حمله میشود، مشخص است که بی جهت نیست؛ بخصوص که مجموعه خانواده لاریجانی هم یکدست و یکپارچه فرض میشود.
گروه سیاسی جهان نیوز: محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس نهم در گفتگو با روزنامه ایران گفته است: «آقای مطهری هم با ویژگیهای خاص خودش یک اصولگرا محسوب میشود. یعنی مواضع فرهنگی ایشان با مواضع سیاسی ایشان یا مواضع اقتصادی ایشان متفاوت است. یا مثلاً آقای لاریجانی را من سرمایهای برای اصولگرایی میدانم هر چند شاید برخی معتقد باشند زیاد از حد معتدل شده.»
به گزارش جهان نیوز، بخش های مهم اظهارات باهنر را در ادامه خواهید خواند:
*در برجام تمام اصلاحطلبان اعم از تندرو و کندرو و میانهرو میگفتند باید این را امضا کنیم. اما من میخواهم بگویم همچنان رقابتهای سیاسی وجود دارند و آن صورت بندی قدیمی سیاست در ایران کم و بیش پا برجاست.
*برخی اشکال میگیرند که نمایندگان مجلس دهم ضعیف هستند اما من معتقدم ضعف این مجلس به خاطر آدمها نیست. افرادی که در مجلس هستند در میان همانها پارلمانتاریستهای قوی هم زیاد داریم. اما چون سه فراکسیون هستند و کسی اکثریت نیست مجبور هستند در تصمیمگیریها ائتلافی عمل کنند و مجالس و دولتهای ائتلافی هم معمولاً ضعیف ظاهر میشوند یعنی نمیتوانند قوی عمل کنند. هر چقدر هم آدمهای قوی آنجا باشند.
*باهنر در پاسخ به این سوال که «الان با این تعریف تیپهایی مثل آقای ناطق نوری، علی لاریجانی یا علی مطهری را شما همچنان در طیف و جریان اصولگرا طبقهبندی میکنید؟» گفته است: قطعاً اینها را همچنان اصولگرا میدانم. آقای ناطق نوری که البته مدتهاست درگیر کار جدی سیاسی نیست. آقای مطهری هم با ویژگیهای خاص خودش یک اصولگرا محسوب میشود. یعنی مواضع فرهنگی ایشان با مواضع سیاسی ایشان یا مواضع اقتصادی ایشان متفاوت است. یا مثلاً آقای لاریجانی را من سرمایهای برای اصولگرایی میدانم هر چند شاید برخی معتقد باشند زیاد از حد معتدل شده.
*در انتخابات 92 و 96 آقای روحانی برنده شد اما این دو انتخابات برای طیف بازنده یعنی اصولگرایان یک تفاوت داشت و آن اینکه در 92 چهار تا کاندیدای 12 تا 8 درصدی داشتیم اما در 96 یک کاندیدای 40 درصدی.
*درباره انتخابات 92 آقای روحانی خودش در مجلس یک بار گفت درست است که من کمتر از 51 درصد رأی آوردم اما نفر بعد از من 12 درصد رأی داشته. اما بعد از انتخابات 96 ما میگوییم رقیب ایشان 40 درصدی است.
*اگر شخصی حقیقی یا حقوقی در خودش اشکالی نبیند آن روز اول سقوط اش است. اشکال قطعاً فراوان است و حتماً باید اصلاح شود؛ یک جایی ادبیات ما باید اصلاح شود، یک جایی مواضع ما و روش ما. اما همه اینها زمانی نتیجه میدهد که در درون اصولگرایی وحدت ایجاد شود و بدون وحدت این اصلاح نشدنی است. شما تصور کنید اصولگرایان چهار لیست بدهند؛ یک لیست بشدت تندرو و رادیکال، یک لیستش هم اینقدر محافظهکار است که خیلی کمرنگ در حاشیه مینویسد که اصولگراست. موقعی که اینها وحدت کنند خود این مواضع هم تعدیل میشود و به هم نزدیک میشوند. اگر ما منتظر اتفاقات و اصلاحات هستیم این کار پشت سر وحدت رخ میدهد.
*تصور من این است که این دوره بالای 15 هزار نفر برای انتخابات ثبت نام کنند. نگرانی من این است که نامزدها تلاش کنند که زمینه نارضایتی موجود در میان مردم را زیاد کنند و در کوره آن بدمند تا بتوانند بر موج آن سوار شوند و رأی بیاورند.
*اصولگرا میگوید من یک سری اصول دارم و از این اصول عدول نمیکنم، ولو اینکه رأی نیاورم. یک گروه تندتری حتی میگویند ما نامزد خودمان را معرفی میکنیم، مردم میخواهند رأی بدهند، میخواهند ندهند. ما با اینها هم بحث داریم و میگوییم کاندیدای اصلح شما برای انتصاب خوب است نه برای انتخابات. چون در انتخابات یک طرف ماجرا رأی است و اگر شما 300 تا نامزد معصوم هم پیدا کنید که اینها نتوانند رأی بیاورند، این که نامش فعالیت سیاسی نیست. این یک بحث دیگری است.
*مسکن مهر عدهای را خانهدار کرد که اینها جد اندر جد خانه نداشتند و برای نسلهای بعد هم امید خانهدار شدن نداشتند. اما خب غیر از همه نقدهای دیگر حداقل ده درصد هم بار تورمی به کل کشور وارد کرد.
*باهنر در پاسخ به اینکه «بعد از ماجراهای اخیر برای آیتالله آملی لاریجانی، برخی تحلیل کردند که این اتفاقات تأثیری هم در وضعیت علی لاریجانی و تصمیمات انتخاباتی او خواهد داشت. شما با این تحلیل موافقید؟» گفته است: بالاخره اینها تأثیر خود را میگذارند و باعث تغییر شرایط میشوند. اگر حتی کسی در کشور اسمش باهنر بود و برایش مشکلی پیش میآمد قطعاً مشکل او روی من هم تأثیر منفی میگذاشت. حالا اینکه آقایان لاریجانی با هم برادر هم هستند. عدهای هم میگویند برخی درصدد این هستند که خانواده لاریجانیها را از میدان سیاست حذف کنند که باید ببینیم در آینده چقدر این صحت دارد. اما اینکه این تأثیر صد درصد باشد قطعاً این طور نیست.
*به هر حال وقتی مسائل این طور پیش میرود و مطرح میشود و به مجموعهای حمله میشود، مشخص است که بی جهت نیست؛ بخصوص که مجموعه خانواده لاریجانی هم یکدست و یکپارچه فرض میشود در حالی که این گونه نیست.
*آقای احمدینژاد به معنای خودش و حلقه منسوبی که دارد جایی در این برنامه ندارد. شاید برخی افرادی که قبلاً با ایشان همکار بودند و یا رابطهای داشتند در برنامه باشند یا حتی برخی کسانی که به شورای اصولگرایی دعوت میشوند هم نیم نگاهی به ایشان داشته باشند و بدشان نیاید که از ظرفیت ایشان هم استفاده کنند. اما به عنوان شخصیت حقوقی در شورای اصولگرایی آقای احمدینژاد یا نمایندههای مستقیم ایشان جایی ندارند.
جناب آقای دکتر بااین همه اتفاقات واظهار تظر های آقایان نامبرده شده توسط جنابعالی وباین عمکلرد بسیار ضعیف وغیرقابل دفاعشان دراین مدت باز جنابعالی اصراردارید ایشان را صولگرا معرفی کنید دکتر جان خوبید ؟؟؟؟؟!!!!!!
با حسابی که آقای باهنر دارند و خودشان را شناساگر
(اندیکاتور) اصولگرایی فرض کرده، لاریجانی را اصولگرا و خاتمی را نیز داخل مجموعه ی معتقدان به نظام و ولایت فقیه می دانند...
البته طبیعیه چون ایشون همفکر و هم خط این قبیل آدم ها است ولی اصل مطلب این است که به قول این برادرمون آیا کسی ایشان را اصولگرا می داند . ایشون مرد لابی ها هستند .
ما هم امید واریم که اقایان ناطق - لاریجانی - باهنر - احمدی نژاد و... در جبهه با صلابت انقلاب اسلامی و در خط امام ره و رهبری باقی بمانند . این برای دنیا و اخرت انها سودمند است . این انقلاب و نظام انقدر تنومند و پر شاخه است که نشست و برخواست افراد تکانی به ان نمیدهد .
«مسکن مهر عدهای را خانهدار کرد که اینها جد اندر جد خانه نداشتند و برای نسلهای بعد هم امید خانهدار شدن نداشتند»
من بچه تهرانم، نه کرمان! شصت سال قبل در تهران متولد شدم و حداقل هجده سال در خانه ملکی ام در تهران سکونت کردم. از سر ضرورت خواستم تبدیل به احسن کنم، برخورد به پرواز قیمت ها در سال 97. الان توی مسکن مهر پردیس ساکنم.
درسته که بعضی ها نه دین دارند و نه به معاد باور دارند و نه حتی در دنیایشان آزادمرد هستند، اما من تقریبا شبانه روز به کسانی که از تهران بیرونم کردند نفرین می کنم و شبانه روز کسی را که مسکن مهر را برایم فراهم کرد دعا می کنم. خدا را چه دیدی؛ یک وقت دیدی دعای مثل من هم گرفت!!!!!!
اصولگرایی و اصلاح طلبی هرکدام جریان هایی هستند که شامل طیف های وسیع میشوند که هرکس از دیدگاه خودش میتواند افرادی را مشمول این یا ان بداند
ولی اگر ما طبق قانون اساسی احزابی با مرام و مسلک معین و مشخص داشته باشیم اولا دیگر افراد سیاسی و کاندیداها با هر سلیقه عضو حزب هم مرام خود میشوند ثانیا تکلیف مردم برای انتخاب مشخص و برای پیگیری نتیجه انتخاب از طریق حزب پیروز راحت تر
درحالیکه در وضع فعلی بعد از انتخاب شدن طرف به راحتی اصولگرا و یا اصلاح طلب بودن را منکر میشوند و برای مردم رای دهنده امکان مطالبه وجود ندارد
سلام.
چند وقتی از آقای باهنر خبری نبود.حالا ظاهرا بوی کباب آمده و نزدیک انتخابات است.این بنده خدا مثل اینکه هنوز فکر میکنه مردم اینارو دوست دارن. مردم نه تنها احمدی نژاد و ... حتی خود شما را هم نمی خواهند، آقای باهنر...شما در مدتی طولانی که در مجلس بودید، چه گلی سر ملت زدید.
ما تحلیل های شما را هم نمی خواهیم.
لطفأ بروید کنار و فضا برای افراد سالم جا باز کنید.
نماینده ی مجلسی بود به نام مظفر بقایی که در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت یکی به نعل و یکی به میخ زد. آخرش هم چیزی نشد. زمان انقلاب هم خیلی دستو پا زد که باز به صحنه سیاسی برگرده، لکن تلاشش بی نتیجه بود. با خواندن اظهارت باهنر، یاد اون شخص مذکور میافتیم!!
دوران دو قطبیهای کاذب گذشته جناب باهنر! شما همچنان در دایره انقلاب تعریف میشوید ولی امروز دوره انقلابیهاست آن هم با اکثریت جوان نه دوران سیاست پیشگان اهل معامله!
من هم سید محمد خاتمی مجمد رصا خاتمی دکتر زیبا کلام هاشم آغاجری و.... در راس همه اینها حجاریان را اصولگرا میدانم چون آنها هم به اصول لیبرالیسم کلملا وفادارند
آقای باهنر شماوتمام دوستانتان درمدت زمانی که درمجلس بودیدبااعمالی که داشتید نشان دادیدتمام هم وغم تان مقام وثروت بود،تاوقتی کناررهبرمی مانیدکه به مال ومقامتان آسیبی نرسه.آقای باهنرروایت هست که امام زمان عزیزاگه۳۱۳یارمثل سردارسلیمانی عزیزداشته باشه ظهورمیکنه بااینکه نصف یارانش ازعالم برزخ مثل حضرت خضر(ع)میادولی هنوزآقاظهورنکردن یعنی اینکه شما.....
اقای به عنوان شخصیت حقوقی و تعیین کننده جایگاه خدمتتان عرض کنم می تونید ی کم از توفیقات خودتون و جریانتون بدون احمدی نزاد رو برای ما بگید?!!!! نکه اون برای شما خیلی جایگاه فرض کرد?!!! عقده عدم استقبال از معاون اولی شما در ٨٨ توسط دکتر هنوز ازارتون میده.....
اصولگرا و اصلاح طلب تمام شد
الان انقلابی و غیر انقلابی وجود دارد که باتوجه به شاخصهای این دو جریان امثال باهنر و علی خان و... در جبهه غیر انقلابی تعریف می شودند