نگاهي به سرمقاله سي سال پيش خاتمي در كيهان؛
محمد خاتمی: كسی كه بازيچه دست سیاست‌های آمريكا شود؛ آمريكایی است!
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۴۵
کد مطلب: 384780
يكي از همين افرادي كه با تدقيق در افكار پيشين‌اش ميتوان به چرخش عجيب فكري اش پي برد، محمد خاتمي است؛ كسي كه علاوه بر آنكه ۸ سال در قامت رئيس جمهور بوده، كارنامه پر افت و خيزي دارد؛ از مديرمسئول روزنامه كيهان در سابقه‌اش هست تا تكيه گاه فتنه‌گران شدن!
مرور بر يكي از سرمقاله هاي روزنامه كيهان كه درست سي سال پيش و در تاريخ ۱۶ مهر ۱۳۶۰ در واكنش به نطق اعتراض گونه مهدي بازرگان نسبت به عملكرد دادگاه‌هاي انقلاب نوشته شده مهمترين دليل براي تذبذب فكري خاتمي در مواجهه با استكبار است. او همان كسي است كه روزي بازيچه دست آمريكا شدن را دليلي بر آمريكايي شدن مي دانست و بازرگان را با همين اصل، آمريكايي خطاب كرد.
اما نكته درس آموز اينجاست كه آقاي محمد خاتمی در حالی سال ۱۳۶۰ مواضع مهندس بازرگان دبیر کل نهضت آزادی را مورد حمله و طعن قرار داده که خودش ۳۰ سال بعد در همان مسیری قرار گرفته که بازرگان شاید جرات نزدیکی به آن مسیر را نیز نداشت!
خاتمي در اين مقاله در حالي ديدار با برژينسكي را مذمت مي كند كه اين روزها سينه چاكان مذاكره با آمريكا شده‌اند و افتخار رسانه‌هاي وابسته به جرياني كه خاتمي پرچمدارش هست، عكس يادگاري با ديويد كامرون انگليسي شده؛ عكسي كه اين روزها در شبكه‌هاي اجتماعي از آن به عنوان "لگد روباه پير" ياد مي شود.
به گزارش جهان؛ در بخشی از سرمقاله خاتمی در این زمینه آمده است: آقای بازرگان! بسیاری از کسانی که امروز در همین دادگاه های انقلاب (که مورد اعتراض شمایند) تنها به خاطر دفاع از اسلام و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، شب و روز زحمت می کشند، انسان هایی سرشار از عاطفه و رحمتند، اما مسئولیت اسلامی و تعهد انسانی شان و نیز فرمان خدا آنان را وا می‌دارد که قاطعانه در برابر آدم کشانی که موجودیت انقلاب و جمهوری اسلامی را به خطر انداخته اند بایستند و فساد را از ریشه بر کنند.
دولت موقت می خواست انقلاب سازش ناپذیر با آمریکا را آشتی دهد
وی ادامه داد: وقتی که دولت موقت در اثر بینش ناسازگاش با محتوای انقلاب اسلامی و با سوءاستفاده از نام و اعتباری که به برکت اسلام و عنوانی که از رهبر انقلاب گرفته بود، راه آشتی دادن انقلاب سازش ناپذیر اسلامی با آمریکا را برگزید، وقتی طعن‌ها و لعن‌ها به جای اینکه متوجه آمریکا شود، نهادهای انقلابی و جوانان پرشور و دلسوزان به حال مستضعفان را هدف قرار داد، وقتی که فریاد برآمد که انقلاب به پایان رسیده است و امرزو باید با آرامش و متانت (!) و منطق دوراندیشی به سازندگی بپردازیم و ملاقات با برژینسکی نشان داد که کدام سازندگی و نظمی مورد نظر است، بسیار بودند جوانان پرشور ولی کم تجربه و اطلاعی که این مواضع را به مواضع اصلی انقلاب و رهبری عوضی گرفتند و گروهک های مفسد انحصار طلب ملحد یا التقاطی، با هیاهو چنان وانمود کردند که جمهوری اسلامی و دولت موقت عین یکدیگرند، و بدین وسیله توانستند بسیاری از این جوانان ساده دل را به سوی خود جلب و باکار مداوم، آنان را برای چنین روز تلخی آماده سازند...
آیا سادات و بنی صدر آمریکایی نبودند؟!
خاتمی نوشت: آیا سادات خائن که دست در دست بگین به قیمت خیانت به همه آرمان‌های استقلال طلبانه و ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی بر آستان کاخ سفید و پنتاگون زبونانه بوسه زد، از خانواده آمریکایی بود یا برگشته از آمریکا؟ یا این که سادات آمریکایی نبود؟ آیا آقای بنی‌صدر که دفترش کانون هماهنگی همه نیروهای ضد انقلاب از وابستگان به رژیم سابق و سرمایه داران وابسته و نمایندگان طبقات مرفه و سیاستمداران ورشکسته گرفته تا خرابکاران و تروریست‌ها شده بود و آمریکا همه امیدهایش را برای بازگشت به ایران به وی بسته بود، از خانواده آمریکایی بود یا برگشته از آمریکا؟ بله، او از فرانسه آمده بود ولی فرانسه که تربیت کننده بانزاکت‌ترین متخصصان و سیاستمداران فهمیده و عاقل و واقع شناس است!
مراد از آمریکایی بودن از منظر خاتمی
خاتمی در ادامه آمریکایی بودن را این گونه معنا کرد: مراد از آمریکایی بودن نحوه‌ای از دید و بینش است که به سادگی ابزار دست سیاست‌های توسعه‌طلبانه آمریکا می شود و به خاطر برخورداری از همین دید و بینش، جریانی که شما در راس آن قرار دارید همواره از مواضع ضد آمریکایی جمهوری اسلامی –البته با توجیهات گوناگون- اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است و چه نقصی در کار شماست که فردی چون امیرانتظام، جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بالا می‌‌آید –لابد امیرانتظام هم آمریکایی نیست- والا کسی نمی‌گوید که شخص شما با آمریکا سر و سری دارید. و نیز مراد از آمریکایی بودن، انحصار‌طلبی دیوانه‌وار گروهک هایی است که چون هیچ پایگاهی در میان خلق ندارند، برای رسیدن به قدرت، به دامن بیگانگان می‌آویزند.
طعنه خاتمی به سوابق مبارزاتی بازرگان
وی همچنین در بخش ديگري از سرمقاله نوشته است: جناب آقای بازرگان، با اشارتی به سابقه عقیدتی، آزادی‌خواهی و مبارزاتی خویش، سخن را آغاز کردند تا لاحقه، رنگ حقانیت به خود بگیرد. و لاحقه عبارت بود از اعتراض به مشی اسلامی مسئولان و توده های انبوه مردم در مقابله قاطع با ضد انقلاب آشوبگر و نیز اعلام مراتب آزادی خواهیشان!
وی در طعنه‌ای آشکار به بازرگان مي‌نويسد: ایشان از اینکه اعلیحضرت! از وظایف سلطنت عدول می‌فرمایند و مرز «سلطنت» و «حکومت» قاطی می شد، سخن گفته اند و برای «آزادی» و «دموکراسی» و دست یابی به «فضای باز سیاسی!» جهت راهیابی به پارلمان حتی در زمان شاه، مبارزه کرده اند و بالاخره در این اواخر با کمال شهامت گفته اند که : «شاه باید برود.»
خاتمي در مورد مدعیان سوابق مبارزاتی نیز نوشت: درست است که سابقه عقیدتی و مبارزاتی را به کلی نمی توان نادیده گرفت و لی همه «بها» را به سابقه دادن، خودگمراهی بزرگ و گمراه کنند است و تازه هنگامی که از مواضع عقیدتی و مبارزاتی و آزادیخواهانه گذشته نیز سخن به میان می آید باید مواضع را باز کرد و تحلیل نمود و انگیزه ها و زمینه های ذهنی آن ها را مورد بررسی قرار داد تا دریافت که آیا تمام این ها را براساس معیارهای ارزشی اصیل اسلامی می توان پذیرفت یا نه.
خاتمی می گفت برای این که بگوئیم کسی آمریکایی است ملاک آمریکایی بودن شناسنامه ای نیست بلکه حرکت در مسیر آرمان ها و خواسته های استعمار آمریکا. ولی همین شخص امروز نه تنها بازرگان و دیگر اعضای نهضت آزادی را آمریکایی نمی داند که در حمایت از فتنه گران ۸۸ که خود نیز یکی از آن ها بود هر روز ناله سر می‌دهد!
خاتمی و میزانی که حال فعلی افراد است
چرخش هاي فكري خاتمي و دوستانش موضوع جديدي نيست و بارها به آن پرداخته شده است. اما بنا برآنچه اصل "ملاك حال فعلي افراد است" براي ما از تاريخ روايتمي كند بايد حواسمان را بيش از پيش جمع و كنيم و كمي بدبينانه‌تر به سوابق همگان نگاه بياندازيم،چرا كه شايد آن كسي كه امروز تشت رسوايي اش از آسمان افتاده، روزي هم منافقانه در صف دوستداران انقلاب جا خوش كرده باشد چنانكه خود خاتمي نيز در بخش ديگري از سرمقاله اش اينگونه مي نويسد: سادات، سابقه خوبی داشت ولی قضاوت درباره هر انسان را باید موکول به آخرین انتخاب او نمود و یا کسی چه می‌داند شاید سادات از آغاز هم سرسپرده ی ابرقدرتان سلطه گر بود و همگامی و همراهیش با ناصر و مبارزات آزادیخواهانه و مردمی اش نیز به فرموده و فرمان اربابان برای کسب وجهه ظاهری در نظر مردم صورت می گرفت تا به هنگام مقتضی با تکیه بر همین سابقه ساختگی، بتواند فریبکارانه بر مردم مسلط شود و هنگامی که پایه های قدرتش استوار شد و رقیبان را از صحنه خارج کرد و سازمان پلیس او نفس مردم را در سینه ها حبس نمود، با مردم مصر چنان کند که فاروق هم نکرد...
علی اصغر
۱۶۰۶۲
منافق که دو سر و چهار چشم دوتا شاخ ندارد .
اين تكيه حرفاي خاتمي عالي بود:
کسی چه می‌داند شاید سادات از آغاز هم سرسپرده ی ابرقدرتان سلطه گر بود و همگامی و همراهیش با ناصر و مبارزات آزادیخواهانه و مردمی اش نیز به فرموده و فرمان اربابان برای کسب وجهه ظاهری در نظر مردم صورت می گرفت تا به هنگام مقتضی با تکیه بر همین سابقه ساختگی، بتواند فریبکارانه بر مردم مسلط شود و هنگامی که پایه های قدرتش استوار شد و رقیبان را از صحنه خارج کرد و سازمان پلیس او نفس مردم را در سینه ها حبس نمود، با مردم مصر چنان کند که فاروق هم نکرد...
کسی چه می‌داند شاید سادات از آغاز هم سرسپرده ی ابرقدرتان سلطه گر بود و همگامی و همراهیش با ناصر و مبارزات آزادیخواهانه و مردمی اش نیز به فرموده و فرمان اربابان برای کسب وجهه ظاهری در نظر مردم صورت می گرفت تا به هنگام مقتضی با تکیه بر همین سابقه ساختگی، بتواند فریبکارانه بر مردم مسلط شود و هنگامی که پایه های قدرتش استوار شد و رقیبان را از صحنه خارج کرد و سازمان پلیس او نفس مردم را در سینه ها حبس نمود، با مردم مصر چنان کند که فاروق هم نکرد...
هیچکس امام خمینی نمی شود. این قیاسها را برای امام نکنید. امام کجا و ناصر کجا! در ضمن ایران و ایرانی را با مصر مقایسه نکنید. ایران ام القرای اسلام و پایگاه شیعه و امام زمان است. مصر، خوبشان مرسی بود که بهش افتخار می کردند. و حالا هم السیسی است!
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
فقط خاتمی نبود که آن زمان تند و افراطی بود بلکه دیگرانی هم بودند که نان به نرخ روز خوردند و اکنون راه دیگری می روند چون تعادل فکری نداشتند!
جالب است که همان بازرگان که اینقدر فحشش می دهند و به او تهمت می زنند نه قبل ازانقلاب شعار های انقلابی می داد و نه بعد از انقلاب نان به نرخ روز خورد و ازهمان ابتدا می گفت ما این هستیم!
اگر مرحوم بازرگان را بخاطر ناسازگاری با اشغال سفارت آمریکا محکوم می کنند و آمریکایی می دانند پس تکلیف دولتمردانی که پس از سالیان سال راه سازش با آمریکا را پیمودندچه می شود؟!
صداقت بازرگان این بود که از انگ خوردن باکی نداشت و نمی گفت انقلابی هستم
درحال حاضر برخی شخصیت ها که به زمین سخت خوردند و نزد ملت بی آبرو شدند همان هایی هستند که تمام هم و غمشان فحاشی و ناسزاگویی به مرحوم بازرگان وامثال ایشان بود و اکنون تقاص آن کارها را درهمین دنیا پس می دهند تا روزگاری برسد که:
یوم تبلی السرائر!!!
جالب است که همان بازرگان که اینقدر فحشش می دهند و به او تهمت می زنند نه قبل ازانقلاب شعار های انقلابی می داد و نه بعد از انقلاب نان به نرخ روز خورد و ازهمان ابتدا می گفت ما این هستیم!
اگر مرحوم بازرگان را بخاطر ناسازگاری با اشغال سفارت آمریکا محکوم می کنند و آمریکایی می دانند پس تکلیف دولتمردانی که پس از سالیان سال راه سازش با آمریکا را پیمودندچه می شود؟!
صداقت بازرگان این بود که از انگ خوردن باکی نداشت و نمی گفت انقلابی هستم
درحال حاضر برخی شخصیت ها که به زمین سخت خوردند و نزد ملت بی آبرو شدند همان هایی هستند که تمام هم و غمشان فحاشی و ناسزاگویی به مرحوم بازرگان وامثال ایشان بود و اکنون تقاص آن کارها را درهمین دنیا پس می دهند تا روزگاری برسد که:
یوم تبلی السرائر!!!
"درحال حاضر برخی شخصیت ها که به زمین سخت خوردند و نزد ملت بی آبرو شدند همان هایی هستند که تمام هم و غمشان فحاشی و ناسزاگویی به مرحوم بازرگان وامثال ایشان بود و اکنون تقاص آن کارها را درهمین دنیا پس می دهند تا روزگاری برسد که:
یوم تبلی السرائر!!! " کجایی موسوی خوینی ها،مصطفی تاج زاده ها،محسن میردامادی ها و همه ارازل و اوباش ده شصت که برای رسیدن به قدرت رقیبان سیاسیتان را امریکایی می خواندید و حالا حتی اجازه کوچکترین اظهار نظر را ندارید به راستی که تاریخ معلم انسانهاست اما افسوس که خود شما نیز از این تاریخ درس نمیگیرید و همان میکنید که آنها با شما و این کشور کردند
یوم تبلی السرائر!!! " کجایی موسوی خوینی ها،مصطفی تاج زاده ها،محسن میردامادی ها و همه ارازل و اوباش ده شصت که برای رسیدن به قدرت رقیبان سیاسیتان را امریکایی می خواندید و حالا حتی اجازه کوچکترین اظهار نظر را ندارید به راستی که تاریخ معلم انسانهاست اما افسوس که خود شما نیز از این تاریخ درس نمیگیرید و همان میکنید که آنها با شما و این کشور کردند
اینطور میگویند (غیرمستقیم شنیدم) که افراطیون اصلاح طلب از روشهای مارکسیستها در سیاست استفاده میکنند که یکی هم انگ زدن به مخالفان خود است، مثلاً به کسانی که رقابتی با آنها دارند میگویند به اندازه کافی انقلابی نیستند، یا آنها را تکفیر میکنند یا روشهای دیگر برای بی اعتبار کردن آنها پیش مردم.
متأسفانه به نظر میرسد مطالعات اصلاح طلبان در دوره جوانی آنها در مورد انقلاب در کشورهای دیگر (که عمدتاً ماهیت مارکسیستی داشته اند) باعث شکل گیری دیدگاه آنها راجع به سیاست شده که بدبختانه فاصله قابل توجهی با دستورالعملهای اسلام دارد... اندر مضرات اخذ راهبرد و روش از مکاتب غیراسلامی
متأسفانه به نظر میرسد مطالعات اصلاح طلبان در دوره جوانی آنها در مورد انقلاب در کشورهای دیگر (که عمدتاً ماهیت مارکسیستی داشته اند) باعث شکل گیری دیدگاه آنها راجع به سیاست شده که بدبختانه فاصله قابل توجهی با دستورالعملهای اسلام دارد... اندر مضرات اخذ راهبرد و روش از مکاتب غیراسلامی
در تفسیر قران امده است که:نفاق یعنی کینه در دل داشتن بدون انکه در باره کینه خود یقین داشته باشی.وحب ودوستی دیگران بدون انکه بدانی انها واقعا راستگو ودرست کردارند یا نه. پس منافق انهایی هستند که بدون فهم واقعی یا محاکمه یا روشن شدن خوبی وبدی دیگران مرگ یا درود بر دیگران میفرستند یا بی خودی تعریف یا اعلام انزجار میکنندیا فقط از روی تعصب خود را به خشم الهی دچار میکنند.زیانکارترین انسانها کسانی هستند که اخرت خود را به دنیای دیگران میفروشند.
در خود قران امده
براساس سوره توبه، منافقان در مسیری بر عکس، نهی از معروف و امر به منکر را پیشه می کنند (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف) و در پوشش اصلاح و پیراستن جامعه از آلودگی ها (قالوا انما نحن مصلحون (بقره/11) تلاش می کنند که فساد، فراگیر و معروف و نیکی از جامعه برچیده شود تا بتوانند در چنان محیط آلوده ای به اهداف شوم خود برسند. (الا انهم هم المفسدون و لکن لایشعرون - بقره/12)
براساس سوره توبه، منافقان در مسیری بر عکس، نهی از معروف و امر به منکر را پیشه می کنند (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف) و در پوشش اصلاح و پیراستن جامعه از آلودگی ها (قالوا انما نحن مصلحون (بقره/11) تلاش می کنند که فساد، فراگیر و معروف و نیکی از جامعه برچیده شود تا بتوانند در چنان محیط آلوده ای به اهداف شوم خود برسند. (الا انهم هم المفسدون و لکن لایشعرون - بقره/12)
از طرفداران کسی که ادعای فرهیختگی دارد بعید است که چاله میدانی خطاب کند !سید مظلوم !؟خاتمی اگر می خند به همین سادگی امثال شماست که می خندد همین مظلوم به بهانه دروغ جابجایی13 میلیون رای !! رای به حمله و آشوبی داد که علاوه بر فجایع جانی و مالی بسیار باعث شادی اسرائیل و منافقین و عبدالملک ریگی شد و خون به دل خانواده شهدا و دوستداران انقلاب کرد ضمنا خاتمی اگر طرفدار داشت کاندیدای مورد حمایت او مثل معین و عارف زمین گیر نمی شدند
متاسفم برایه اینهمه ادمایی که وقت برایه توهین به هم میذارن.خاتمی بد بود یا خوب حداقل در دورهاش انقدر به حقوقه مردم رسیدگی کرد که مردم برایه سیر کردن به فساده مالی و اخلاقی دست نزنن.دستاورد دولته احمدی چه بود جز گشنگی جز فسادهایه چندین هزار میلیاردی.خاتمی اگر حکومتش بدی هم داشت به جیبو ناموسه مردم خیانت نکرد الان ارامش ایجاد شده در مملکت از افکار سیاسی همان خاتمی و عارف است در پشته پپرده حکومت.توهین کردن سخت نیست جوابه منطقی بده.ایا دروغ نوشتم.با احتام به همتون.
بچه ها اين تنها تناقض خاتمي نيست اون درباره ملت آمريكا بدترين توهين وبي احترامي رو اول انقلاب كرده اما اوايل رياست جمهوريش خطاب به ملت بزرگ آمريكا پيام صادركرده بود آخريش هم انتخابات مجلس بود كه به همه گفت راي ندين من خودم توماهواره ديدم.بعدخودش رفت توي دماوند يواشكي راي داد تا جايي براي برگشت به حگومت بازكرده باشه.متاسفم براي كسايي كه به اعتماد همچين كسي سال88توخيابون اومدن.
سلام :
من خاتمی را خوب شناختم ، اون هم قبل از ریاست جمهوری وی ، وجداناً این را راست میکو.یم ، از نحوه مطرح کردن و تبلیغاتش فهمیدم که آلت دست خوب و بدرد خور برای بعضی ها شده و کاملاً آماده سر سپردگی برای چپاولگران را دارد ، لذا به تمام افراد ی که قصد رأی دادن به انتخاب ریاست جمهوری را داشتند گفتم من به خاتمی رأی نمیدهم اگر چه میدانم رإی خواهد آورد . و دقیقاً به ضعیف ترین رقیب ایشان رأی دادم و اتفاقاً تا این لحظه فکر و برداشتم هم درست از آب در آمد و همانی را که فکر میکردم شد .
من خاتمی را خوب شناختم ، اون هم قبل از ریاست جمهوری وی ، وجداناً این را راست میکو.یم ، از نحوه مطرح کردن و تبلیغاتش فهمیدم که آلت دست خوب و بدرد خور برای بعضی ها شده و کاملاً آماده سر سپردگی برای چپاولگران را دارد ، لذا به تمام افراد ی که قصد رأی دادن به انتخاب ریاست جمهوری را داشتند گفتم من به خاتمی رأی نمیدهم اگر چه میدانم رإی خواهد آورد . و دقیقاً به ضعیف ترین رقیب ایشان رأی دادم و اتفاقاً تا این لحظه فکر و برداشتم هم درست از آب در آمد و همانی را که فکر میکردم شد .
البته امریکا عوض نشده و احمدی نژاد که مهر نماز شماها بود التماس کرد که رابطه با امریکا داشته باشد ولی امریکا اورا آدم حساب نکرد .
وبا کمال بی محلی از کنارش رد شد ولی خاتمی
که شماها از هر توهینی به می فرو گزار نیستید
برای منفع ملی با امریکا همکاری کرد وهیچ ضرری
هم نداشت عوامل وابسته به ایران را در عراق تقویت
کرد وروی کار آمدند -- عوامل هم خط فکری شیعه
وایران را در افغانستان تقویت کرد تا برکرسی حکومت نشستند
پس بهتره از آنان بگویی که پاچه خاری گروبانهای انگلیسی راکرد.
وبا کمال بی محلی از کنارش رد شد ولی خاتمی
که شماها از هر توهینی به می فرو گزار نیستید
برای منفع ملی با امریکا همکاری کرد وهیچ ضرری
هم نداشت عوامل وابسته به ایران را در عراق تقویت
کرد وروی کار آمدند -- عوامل هم خط فکری شیعه
وایران را در افغانستان تقویت کرد تا برکرسی حکومت نشستند
پس بهتره از آنان بگویی که پاچه خاری گروبانهای انگلیسی راکرد.
با سلام و عرض تشكر از عزيزان تلاشگر سايت وزين اطلاع رساني جهان نيوز
برادران حتما مي دانيد كه راي آوردن جناب آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري به سبب شخصيت خود ايشان و آراء و تفكراتشان نبود بلكه به خاطر تعداد كانديداهاي اصولگران ، عدم توافق و يگانگي وو شايد ........
اين مسايل بود كه رقيب را جلو انداخت
اكنون برادران عزيز خاتمي در قد و قامتي نيست كه ما به هر دليلي او را مسبب مشكلات قرار داده و در مقابل نظام قرار دهيم تا عده اي گمان نمايند او توان تقابل با نظام را دارد لذا عاجزانه درخواست دارم كه اين فرد ناقابل را با نقد كردن هاي خود (كه اعمال و كردارش در چند سال گذشته واضح و مبرهين است و نياز به نقد ندارد ) بزرگش نكنيد
برادران حتما مي دانيد كه راي آوردن جناب آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري به سبب شخصيت خود ايشان و آراء و تفكراتشان نبود بلكه به خاطر تعداد كانديداهاي اصولگران ، عدم توافق و يگانگي وو شايد ........
اين مسايل بود كه رقيب را جلو انداخت
اكنون برادران عزيز خاتمي در قد و قامتي نيست كه ما به هر دليلي او را مسبب مشكلات قرار داده و در مقابل نظام قرار دهيم تا عده اي گمان نمايند او توان تقابل با نظام را دارد لذا عاجزانه درخواست دارم كه اين فرد ناقابل را با نقد كردن هاي خود (كه اعمال و كردارش در چند سال گذشته واضح و مبرهين است و نياز به نقد ندارد ) بزرگش نكنيد
