جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 17 May 2024
 
۰
۲

تهاجمی سنگین‌تر از انرژی هسته‌ای که سرپل‌های داخلی هم دارد/نظر لاریجانی درباره دانشگاه احمدی‌نژاد

دوشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۱۳
کد مطلب: 308847
تاسیس دانشگاه کار خوبی است. البته من اگر جای احمدی‌نژاد بودم، دانشگاه را به مازندران یا گیلان یا یک جای خوش‌آب و هوا می‌بردم نه تهران. خود احمدی‌نژاد مخالف تاسیس دانشگاه در تهران بود.
تهاجمی سنگین‌تر از انرژی هسته‌ای که سرپل‌های داخلی هم دارد/نظر لاریجانی درباره دانشگاه احمدی‌نژاد
به گزارش جهان، بخش اول مصاحبه با محمدجواد لاریجانی رئیس موسسه دانش‌های بنیادین و از تئوریسین‌های سیاسی کشور روز یکشنبه در خبرگزاری تسنیم منتشر شد و آنچه در ذیل می‌آید بخش دوم این گفت‌وگوی مشروح است که به پروژه‌های علمی موسسه دانش‌های بنیادین، حقوق بشر و همچنین مسائل مربوط به دانشگاه احمدی‌نژاد اختصاص دارد.

آقای دکتر لاریجانی اکنون مشغول چه فعالیتی هستید؟ رصدخانه‌ای که در آن مشغول فعالیت بودید، به سرانجام رسید یا تحریم‌ها بر آن تاثیرگذار بودند؟

بخش خوبی از وقتم -حدود ۷۰ درصد- مشغول کارهای توسعه علمی کشور است.‌ ما چند طرح کلان داریم که یکی رصدخانه و دیگری طرح شتابگر ملی است که از رصدخانه بزرگتر است.

کارهای ساختمانی و فنی رصدخانه در اطراف کاشان درحال پیشرفت است و فکر می‌کنم اواخر امسال یا اوایل سال آینده بخش مهمی از تجهیزات آن مستقر شود و یکسال و نیم دیگر، اولین نورگیری آن را انجام ‌دهیم.

البته در رصدخانه تنها جسم اهمیت ندارد. تربیت یک مجموعه خوب از رصدگرها هم در کنار آن باید باشد که ما در پژوهشکده نجوم این را نیز لحاظ کرده‌ایم و برای دوره PHD دانشجو جذب کردیم و در حال تربیتشان هستیم. علاوه بر این دانشجویان را به رصدخانه‌های مهم دنیا می‌فرستیم. آنها هم‌اکنون مشغول تمرین رصدگری هستند.

ما داده‌های رصدگری دنیا را می‌گیریم و تحلیل می‌کنیم، البته اینها تمرین می‌خواهد. رصدخانه آزمایشگاه بزرگی است که دانشمندان به‌طور مستقیم با عالم واقع روبه‌رو می‌شوند و علمشان تنها کتابی نخواهد بود.

آسمان تنها به ستارگان محدود نیست و فضای اطرافش بیش از دریاست و خیلی منافع برای بشر دارد. از کیهان‌شناسی که یک بحث کاملا نظری است تا رصد نوری که یک بحث کاملا عملی است، فواید زیادی دارد و تقریبا می‌توان گفت پس از گذشت هزار سال از دوران مرحوم خواجه‌نصیر، این اولین رصدخانه حرفه‌ای مدرن در کشور است.

این رصدخانه در خاورمیانه نظیر دارد؟

 به‌نظرم نه‌تنها در خاورمیانه بلکه در کشورهایی مانند هند هم کم‌نظیر است. رصدخانه چیزی نیست که به‌طور معمول آن را بخرند و وارد کنند. همراه خود فرهنگی دارد، حتی برای جایابی رصدخانه چهارسال وقت صرف کردیم. شاید سه یا چهار تز دکترا روی آن نوشتیم که کار خیلی فنی است و بهترین جایی که برای رصدخانه است را درنظر بگیریم. شتابگر ملی هم پروژه عظیم‌تری است که در قزوین ساخته می‌شود و برکات زیادی برای حوزه‌های مختلفی از پزشکی، کشاورزی، علم فیزیک و الکترونیک دارد. شاید وقتی شروع به کار کند، در آنجا حدود شش، هفت هزار دانشمند و کارشناس مشغول کار می‌شوند.

رصدخانه فضا را در مکیال بزرگ مورد مطالعه قرار می‌دهد و شتابگر ذرات کوچک را. یعنی ما الکترون‌ها را شتاب می‌دهیم و به هسته‌های مختلف می‌زنیم، تشعشعاتی که از آن پیدا می‌شود، قابل اندازه‌گیری، هدایت و استفاده و مطالعه است و آن هم پروژه بسیار بزرگی است.

در کشورهای اطراف نظیرش را داریم؟

در کشورهای اطراف ما ترکیه، تازه شروع به ساخت شتابگری در مقیاس کمتر از ما کرده است. پاکستان هم درصدد است شتابگری بسازد، هندی‌ها شتابگری دارند، چین به‌نظرم سه یا چهار شتابگر دارد و بیشترین حجم شتابگرها را ژاپن دارد. کره‌جنوبی یکی، دو شتابگر دارد. فکر می‌کنم تایوان دومین شتابگر خود را می‌سازد. ساخت شتابگر خیلی رایج نیست و به‌نظرم ایران در بحث شتابگری از همه کشورهای منطقه جلوتر است.

بومی هم هست؟

بخش عمده‌اش بومی است. البته فعالیت‌ما فعالیت‌های بسیار بین‌المللی و روبازی است. دانش و تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته‌ و لبه مرزی را در امر خلأ و فرکانس‌های رادیویی به ‌کار گرفتیم. این علم برای صنایع برکات بسیاری دارد. در همین رصدخانه، بخشی که مربوط به ساختار کنترلی است، توسط مهندسان در دانشگاهی در تهران طراحی شد و چند وقت پیش از آن رونمایی کردیم. این امر چشمگیری بود زیرا این قطعه‌ باید از بیرون خریداری می‌شد ولی با کیفیت بسیار خوب طراحی شد البته رنج بالایی برد ولی انجام شد.

مسیر ساخت این رصدخانه هم بسیار پربرکت است. از لحاظ بودجه‌ای نارسایی‌های خطرناکی وجود دارد ولی در عین حال پیشرفت هم وجود دارد. من امیدوار هستم که دولت جدید توجه بیشتری به طرح‌های کلان ملی کند‌.

خوشبختانه حدود ۲۰ سال است که توسعه علمی کشور رشد داشته. این امر از ناخدای پشتکارداری همچون مقام معظم رهبری است که مسائل را دنبال می‌کنند، گزارش می‌گیرند و حساس هستند. علم در ایران بیخود پیشرفت نکرده است و دلیل دارد. هم استراتژی درست داریم و هم ناخدای کاردان.

من خیلی امیدوار هستم و بیخود هم نیست که ولی‌امرمان در وظایف دولت دو چیز را برجسته کرده‌اند. یکی وضع اقتصادی را سامان‌دادن و دیگری نگهداری پیشرفت علمی‌. این موارد با حساب است و به‌ هم مربوط می‌باشد. اینها قدرت ملی ما را افزایش می‌دهد و انشاءالله همین‌طور هم خواهد بود.

به‌هر صورت من خدا را شاکرم و افتخار می‌کنم به‌عنوان یک سرباز روی این زمینه کار کرده‌ام و می‌کنم و اینجاست که نیروهای عظیم، جوان‌های پرتوان که در هر قسمتی ساعت‌ها با آنها صحبت می‌کنم، امیدم را به ‌آینده بیشتر می‌کند.‌ نسل جدید از ما خیلی باهوش‌ترند و خیلی هم بهتر می‌توانند کارها را پیش ببرند.

باید در کارهایمان این اصل را به‌عنوان یک سیاست پیش بردیم و پروژه‌هایمان عمدتا توسط نسل جدید مدیریت ‌شود. البته ممکن است افراد علمی باسابقه آن را هدایت کنند اما موتورشان همین نسل جدید است.

جدای از این، ستاد حقوق بشر بخشی از فعالیت سیاسی من است که یکی از حوزه تهاجمات سنگین علیه ماست.‌ به‌نظرم تهاجم حقوق بشری از تهاجم انرژی هسته‌ای سنگین‌تر است. چون نرم است ما حس نمی‌کنیم و متاسفانه سرپل‌های داخلی هم دارند.

همان‌طور که مارکسیسم در دوره‌ای ذهنِ بخش خوبی از تحصیلکرده‌ها را خراب و دین را برایشان افیون و جذبشان کرد، حقوق بشر هم پرچمی برای جهان‌گشایی غربی است که شعارهای فریبنده‌ای دارد. همان در باغ سبزی که حضرت امام(ره) به گورباچف فرمود، در همین قسمت حقوق بشر است. تهاجمات بسیار وسیع، رسانه‌ای، سیاسی و امنیتی است. یعنی حقوق بشر فقط جنبه تبلیغ نیست، تمام کسانی که در تروریسم در ایران وارد هستند به همه اینها عنوان "مدافعان حقوق بشر" دادند. بنابراین مسئله کاملا امنیتی است. جنایتکارانی که به انحاء مختلف هزاران نفر در ایران مسئول کشتار هزاران نفر در ایران هستند امروز به‌عنوان مدافعان حقوق بشر حتی در مجامع بین‌المللی استقبال و حمایت می‌شوند. بنابراین مسئله فقط شعار نیست.

 راهکاری برای مقابله با اینها در ستاد حقوق بشر تعبیه شده است.

 ستاد حقوق بشر اولین سازوکار در سطح ملی ماست. این ستاد در سال ۸۴ از سوی شورای امنیت ملی پیشنهاد شد که مورد تائید مقام معظم رهبری قرار گرفت و این سازوکار درست شد. ریاست این ستاد رئیسی محترم قوه قضائیه است. علاوه بر او ۵ وزیر امورخارجه، کشور، اطلاعات، دادگستری و ارشاد در آن حضور دارند. نهادهای عمده داخل در این قضیه اعم ازنیروی انتظامی، زندان‌ها، دادستان کل، رئیس دیوان‌عالی و بازرسی کل کشور در این ستاد دخیلند و با تاکید مقام معظم رهبری این ستاد ‌عنوان مرجع ملی در امر ستاد حقوق بشر پیدا کرد.

من افتخار دارم که دبیر این ستاد هستم. در سال ۸۴ که تشکیلاتش این ستاد مصوب شد، هم در دوره حضرت آیت‌الله شاهرودی و هم دوره حضرت آیت‌الله آملی، امکانات خوبی به این ستاد اختصاص یافت. این ستاد تلاش می کند که نهادهای مختلف کشور را فعال و از آنها حمایت کند.‌ این کمک خیلی مهم است.

دفاع از حقوق بشر ابعاد مختلف دارد. یکی تهاجماتی است که علیه ما به‌عنوان توطئه صورت می‌گیرد. طبیعتا ما در صحنه جهانی دفاع می‌کنیم؛ دفاع مستدل، مکتوب، شفاهی، قانونی و فعالیت‌های بین‌المللی.

اکنون که آقای ظریف وزیرخارجه شده‌اند، خودشان فردی حرفه‌ای در این قضیه هستند اگرچه آقای صالحی انصافاً همت بالایی در این قضیه گذاشتند ولی طبیعتا وجود وزیری که خود حرفه‌ای است، خیلی کمک می‌کند و ما از آن استقبال می‌کنیم. این فقط یک بعد از فعالیت‌های ماست.

بعد دیگر باز کردن جای عقلانیت اسلامی و اسلام را در اسناد حقوق بشر است. حقوق بشر کاملا یکطرفه درست شده و بی‌اعتنا به سایر فرهنگ‌هاست. فرهنگ‌های دیگر باید خودشان برای خودشان فکری کنند ولی ما در جهان اسلام مدافع این قضیه هستیم. نه‌تنها آنها بی‌اعتنا هستند بلکه به‌طور تخاصمی جلوی بازشدن هرگونه فضا برای فرهنگ اسلامی را سد کرده‌اند. ما سال‌ها در اجلاس قاهره سندی را تنظیم کرده‌ایم که راه را برای حضور فرهنگ اسلامی در اسناد باز کند و غرب این را به نحو خیلی کریهی بلوک کرده است. ما این را خیانتی به فرهنگ بشری می‌دانیم یعنی ما به بشر بگوییم فقط یک نوع نحوه زندگی است و آن هم نحوه لیبرال‌دموکراسی غربی است، خیلی بد است و بشریت باید انواع دیگر فرهنگ‌ها را نیز تمرین کند. ما طرفدار فرهنگ خودمان هستیم ولی نمی‌توان گفت که فرهنگ‌های دیگر باید بمیرند! غرب بسیار یکجانبه‌گرا است و در امر فرهنگ کم‌تسامح است.

بحث دیگر در داخل خودمان است. حقوق بشر یعنی یک نحوه تعامل با یکدیگر و چگونگی شکل دادن زندگی مدنی. این یک بعد داخلی دارد و یک بعد خارجی و بین‌المللی. ما باید فرهنگ زیست اسلامی را برای خودمان سامان دهیم. اسلام نحوه زندگی است. این نحوه زندگی را چرا نباید گسترش دهیم؟ غرب به ما می‌گوید که حق ندارید این نحوه زندگی را داشته باشید! پس همان‌طور که انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست، حق مسلم ماست که براساس اسلام بتوانیم زندگی کنیم. یعنی پای حق مسلمی در اینجا درمیان است. خودمان هم باید این نحوه زندگی را سامان دهیم. اسلام برای زندگی نحوه زندگی بسیار زیبایی دارد و با شرایط مختلف قابل آداپت شدن است و بسیار هم مدرن است. مدرنیته این نیست که حرف‌های چهارصد سال رنسانس را بگیریم و در موبایل‌های مدرن با یکدیگر صحبت کنیم. این نهایت قدیمی‌بودن است.

ایده نو، زندگی نو. همجنس‌گرایی نو نیست و قدیمی‌ترین رفتار ناهنجار اجتماعی است و از زمان یونان بوده است. یکی از اتهامات سقراط حکیم در حکم اعدامش این بود که همجنس‌گرایی متداول یونانی را مسخره کرده است.

در رساله ضیافت افلاطون(موضوع مباحثه سقراط و دوستانش درباره مسئله عشق)هم به نحوی به مسئله همجنس‌گرایی پرداخته شده است.

 همین‌جور است در آنجا سقراط تئوری عشق سقراطی را تعلیم می‌دهد که عشق سقراطی مربوط به هنر عشق‌ورزی است که آن هم مربوط به معشوق است و به تناسب است. وقتی عاشق سنگ‌ها هستید، با سنگ‌ها مجامعت که نمی‌کنید و سنگ‌ها را می‌چینید و قشنگ‌ترین را در ویترین می‌گذارید. مثلا فردی که عاشق کبوتر است، با کبوتر که مجامعت نمی‌کند. مرد هم به نظر ایشان اهل articulation است.‌ مرد برای گفتمان است. اگر کسی عاشق فیلسوف است با وی مجامعت نمی‌کند و باید به او گوش فرا دهد. عشق یعنی هنر عشق‌ورزی و عشق‌ورزی هم به تناسب معشوق است. دوره‌های سقراطی خیلی قشنگ است.
مسائلی که اکنون به اسم مدرنیته مطرح می‌شود مانند برهنگی، متعلق به دوران پریکله است یعنی دوهزار و سیصد سال قدمت دارد بنابراین بی‌حجابی و برهنگی مدرن نیست. اینها از بس قدیمی است، مندرس شده است. اتفاقا حجاب خیلی مدرن است باصطلاح پرده اغوایی که وجود دارد را نگذارید کنار بزنیم. من مدرنیته را دوست دارم اما مدرن بودن را دوست دارم و اینها همه قدیمی است.

 مدرنیته به معنای یک مکتب فکری؟

 مدرنیته به معنای چیز نو در عالم حقیقت خیلی خوب است ولی اینها همه کهنه است. موارد کهنه و مندرس را به‌عنوان تبلیغات سکولار غربی لعاب مدرنیته زده و غالب می‌کنند. مردم هم نگاه می‌کنند که ساختمان خیلی شیکی است یا ماشین آخرین سیستمی است اما کسی که در آن ماشین نشسته با موبایل خیلی پیشرفته حرف‌هایی که با خانمش یا دوست دخترش ردوبدل می‌کند همان‌هایی است که پنجاه سال پیش هم همان بوده است. اتفاقا حیوانات هم براساس غریزه همین تعامل را با جنس‌ مخالفشان دارند. در این چیزی از مدرنیته نفهمیدیم پس مدرنیته ابزار مدرن نیست و این نقطه کلیدی است.

در رساله‌ای که درخصوص نقد مدرنیز چاپ شد، من سعی کرده‌ام پرده مدرنیته را پاره کنم تا ببینیم ته جِرمش در مدرنیته چیست. آیا اگر یکبار آن را اوراق کردیم، می توانیم آن را بازسازی کنیم. تلاشی کرده‌ام و نمی‌گویم که کاملا موفق بوده‌ام. به هر صورت می‌خواهم بگویم اگر به اسلام به‌عنوان یک سبک زندگی نگاه کنیم، اولا حق مسلم ماست که براساس اسلام زندگی‌مان را تعریف کنیم که موارد مدرن زیادی دارد. به عنوان مثال در تعامل با یکدیگر امر به معروف و نهی از منکر را دارد که خیلی مدرن است. اینکه بگوییم به من چه و هر که هرطور بود به من ربطی ندارد، بدین معنا است که انسان‌ها را به جزایر کاملا منفصل تبدیل کنیم.

امر به معروف و نهی از منکر یک ساختار اجتماعی بسیار قشنگی ایجاد می‌کند؛ یعنی شما هیچ‌وقت تنها نیستید و هیچ‌وقت غربت شما را نمی‌کشد و همیشه فکر می‌کنید همسایه چهلمی شب‌ها دعایتان می‌کند. این خیلی مهم است و ماین‌سِت ما را کاملا تعریف می‌کند. ما باید این چیزها را در زندگی‌مان روشن کنیم. بنابراین لایف‌استایل(سبک زندگی) اسلامی خیلی قشنگ است.

باضافه در اسلام محبت‌ورزی‌هایی هست. به عنوان مثال نگاه به چهره پدرومادرتان ثواب است. الان شما جوان هستید و نمی‌دانید این چقدر مزه دارد ولی وقتی پیر می‌شوید، فرزندانتان که جمع می‌شوند و شما را نگاه می‌کنند، می‌بینید که اسلام به چه مواردی فکر کرده است! لایف‌استایل اسلامی اینهاست.

اسلام لایف‌استایل برکه‌ای ندارد که همه در عالم خلسه در گوشه‌ای نوشته‌های کافکا را بخوانند و غرق در عالم پوچی شوند. روشنفکری تحمیلی ما اینهاست. آثار مندرس صادق هدایت یا کافکا روشنفکری است در حالی که این مطالب بسیار قدیمی است.

به‌نظرم دایره حقوق بشر خیلی دایره وسیعی است متاسفانه در کشور ما هنوز ابعاد این مسئله جا نیفتاده است وانشاءا... می‌افتد.

 شما فرمودید که روی مرزهای دانش کار می‌کنیم آقای احمدی‌نژاد هم گفته دانشگاهی تاسیس می‌کند که مرزهای دانش را گسترش دهد. به‌نظرتان با توجه به اینکه احمدی‌نژاد به تحزب اعتقاد ندارد، چقدر می توان گفت که این دانشگاه برای فعالیت‌های سیاسی است. با توجه به انتصاباتی هم که در دانشگاه‌شان انجام داده‌اند خیلی به نظر نمی‌رسد که به این زودی‌ها بخواهند در مرزهای دانش فعالیت کنند. شما از این موضوع اطلاع دارید؟ تحلیلتان درباره تاسیس دانشگاه احمدی‌نژاد چیست؟

تاسیس دانشگاه کار خوبی است. البته من اگر جای او بودم، دانشگاه را به مازندران یا گیلان یا یک جای خوش‌آب و هوا می‌بردم نه تهران.

باید بدانید که دانشگاه‌ها تحت نظر وزارت علوم و شورای انقلاب فرهنگی است یعنی نباید نگرانی داشته باشیم که دانشگاهی محل رشد افکار خاصی است. هیچ دانشگاهی بیرون از این چارچوب نیست که نظارت‌های ستاد انقلاب فرهنگی و تشکیلات دولت را دربر می‌گیرد. دانشگاه‌های خصوصی داریم که کم‌وبیش نقاط ضعفی دارند ولی در کل درچارچوب نظام باید حرکت کنند و خواهند کرد.

آقای احمدی‌نژاد خودش استاد تشکیل حزب است. به نظرم کار خوب این است که اگر می‌خواهد حزبی تشکیل دهد،‌ حزبی نشان‌دار، جاندار و رسمی تشکیل دهند. در چارچوب نظام و قانون عمل کردن کار بدی نیست. دانشگاه البته چالش‌های خودش را دارد. من مخالف تاسیس هر دانشگاهی در تهران هستم و موافق همان نظر قبلی احمدی‌نژاد هستم که دانشگاه‌ها هم از تهران بیرون بروند.

ایشان قبلا چنین طرحی را ارائه کرده بود و ما اولین جایی بودیم که قبول کردیم از تهران بیرون برویم و حتی جا را هم به‌تدریج پیش‌بینی کرده‌ایم. اصلا محیط علمی باید به دور از دود و ترافیک باشد.

 دوری مسافت برای جذب و رفت و آمد اساتید سخت نیست؟

انتقال دانشگاه، انتقال خانه نیست، باید هسته‌ای درست شود و آرام‌‌آرام فضا آماده شود تا پا بگیرد. دانشگاهی مثل برکلی در یک ده ساخته شد و‌۱۳۰ سال طول کشید تا دانشگاه برکلی شد. ما نباید یک روزه نباید کار کنیم، با ایجاد دانشگاه هسته‌ای درست می‌شود و دورش جمع می‌شوند و بعد گسترش پیدا می‌کند. فکر می‌کنم خوب است که خود احمدی‌نژاد هم به سیاست خودش برگردد‌ که دانشگاه‌ها از تهران بیرون بروند.

دانشگاه‌های بزرگ باید بیرون تهران باشند.‌ دانشگاه‌های بزرگ باید ۲۰۰ هکتار زمین برای فعالیت‌های دانشجویان و اساتید داشته باشد و دانشجویان بتوانند در آن قدم بزنند و مباحث علمی کنند. درخت‌هایی باشد و جاهایی که پاتوق‌ باشد تا بتوانند بنشینند و بحث کنند. در تهران اساتید هم در فشارند و آزمایشگاه‌ها امکانات کافی ندارد، دانشگاه فایده‌ای ندارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


شربتیان
United States
اون که احمدی نژاد زده دانشگاه نیست، حزب است البته میخواد اونجا بحثهای انحرافی رو تئوریزه کنند.
م م
Iran, Islamic Republic of
اگه دنبال حزب بودبهترین زمان دوران ریاست جمهوریش بود