يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - 2 Jun 2024
 
۳

القصیر نیمی از جنگ سوریه

چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۱۶
کد مطلب: 288246
القصیر و تسلط بر آن از چنان اهمیت و موقعیت استراتژیکی در بحران سوریه برخوردار است که کارشناسان موفقیت هریک از طرف‌های درگیر در بحران را جهت به‌دست گرفتن کنترل آن به‌معنای طی کردن نیمی از راه جنگ سوریه می‌دانند.
به‌ گزارش جهان، تسنیم به‌ نقل از خبرگزاری الشرق الجدید نوشت: ناصر قندیل کارشناس مسائل خاورمیانه و نماینده سابق پارلمان لبنان بر این باور است که «نبرد القصیر» نیمی از جنگ سوریه به‌شمار می‌آید.
 
وی در مقاله‌ای اهمیت «نبرد القصیر» را در موارد زیر شرح داده می‌گوید که تمام دلایل و اسباب برای اینکه «نبرد القصیر» نیمی از نبرد و مبارزه علیه سوریه خوانده شود، فراهم آمده است. همان طور که تمام دلایل و اسباب نیز برای اینکه پیروزی در این نبرد نیمی از پیروزی در جنگ سوریه تلقی شود، به چشم می‌خورد.
 
* جبهه جنگ و میدان نبرد
 
ــ منطقه «الترکمان»، منطقه‌ای تلقی می‌شود که در آنجا مهمترین پایگاه‌ها و دژهای سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی ترکیه و همچنین اتاق عملیات حمص و حماة و دمشق قرار دارند و به‌طور مستمر و مستقیم با آنکارا در ارتباط هستند و یگان‌های نخبه ارتش ترکیه و ده‌ها افسر ترک در آن حضور دارند.
 
ــ فرماندهی منطقه مرکزی گروه جهادی تکفیری «جبهة النصرة» در منطقه مرکزی یا میانی در دو منطقه القصیر و الحمیدیة متمرکز شده است.
 
ــ تلاش رژیم صهیونیستی برای نزدیک شدن به انبارهای استراتژیک مقاومت حزب‌الله در منطقه «الهرمل» و تأکید سرویس اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی ــ موساد ــ مبنی بر اینکه در این انبارهای تسلیحاتی موشک‌های دوربرد مقاومت نگهداری می‌شود، موساد را به تشکیل اتاق‌های شنود و رصد و پیگیری اوضاع در شهر القصیر و ورود به این شهر واداشت.
 
ــ وجود راه‌های ارتباطی مناسب و مطلوب بین داخل سوریه و خارج آن تا به‌این‌ترتیب زمینه تدارک «نبرد دمشق» برای گروه‌های تروریستی مسلح فراهم شود. بالطبع این راه ارتباطی به خارج از القصیر به لبنان فراهم بود و از طریق آن هم امکان وارد کردن انواع سلاح‌ها و هم تردد عناصر مسلح وجود داشت و در همان زمان قطع ارتباط دمشق و ریف دمشق با مناطق غربی سوریه که بر سواحل دریای مدیترانه قرار داشتند، فراهم می‌گردید. بدون تردید بسیاری از نیازهای دمشق از طریق بنادر غربی سوریه تأمین می‌شد و تنها گذرگاهی که امکان انتقال این نیازها را فراهم می‌کرد، القصیر و راه‌های ارتباطی آن بود.
 
*جبهه ارتش سوریه و مقاومت لبنان
 
ــ ارتباط جبهه دمشق و مرکز سوریه و مناطق ساحلی آن در غرب از طریق القصیر ممکن می‌شد و بر این اساس هر طرفی که وارد القصیر می‌شد و آن را به تصرف خویش درمی‌آورد، می‌توانست از بعد نظامی بر دمشق تسلط و سیطره داشته باشد.
 
ــ ارتباط الهرمل با حمص از طریق القصیر خطوط امداد و کمک‌رسانی غیرنظامی و بشردوستانه و غذایی از طریق لبنان را فراهم می‌کرد.
 
ــ حمایت و پشتیبانی از مقاومت؛ این حمایت از طریق تسلط بر القصیر و حمص امکان‌پذیر است، چون موجب می‌شود تا از فشارهای وارده بر منطقه الهرمل به‌عنوان عمق استراتژیک حزب‌الله کاسته شود.
 
ــ فراهم شدن امکان حضور رزمندگان مقاومت در جبهه‌های نبرد کنار نیروهای ارتش سوریه و شرکت در عملیاتی مشترک که رهاورد آن نبردی همچون نبرد القصیر بود و موجب به دست آمدن تجربه و مهارت مشترک می‌شد و رژیم صهیونیستی به آن به‌عنوان تمرینی برای جنگ آینده «الجلیل» نگاه می‌کند.
 
* واقعیت‌ها و حقایق میدانی

 
ــ آنچه به‌تأکید در گزارش‌های غربی مورد توجه قرار گرفته است، با وجود دروغ‌پردازی‌های شبکه‌های مغرضی همچون الجزیره و العربیه آن است که محاصره القصیر و آتش شدیدی که بر گروه‌های تروریستی باریدن گرفت، شکاف‌های مهم و بزرگی را در خطوط دفاعی گروه‌های تروریستی در مرکز شهر به‌وجود آورد و موجب شد تا نبردها به داخل کشیده شده سوق پیدا کند.
 
ــ آنچه مورد تأکید است، اینکه غرب رود العاصی تا سواحل دریای مدیترانه و حماة هم‌اکنون در دست ارتش سوریه و کمیته‌های مردمی حامی ارتش و نیروهای مسلح سوریه است.
 
ــ بدون تردید تجاوزی که رژیم صهیونیستی چندی پیش علیه مناطقی در دمشق و ریف دمشق دست به آن زد، با هدف متوقف کردن تدارکات ارتش سوریه برای دست زدن و اقدام جهت «نبرد القصیر» بود و این پیام واقعی تجاوز رژیم صهیونیستی به سوریه بود.
 
ــ بدون تردید روند امور به‌گونه‌ای است که پایان نبرد القصیر را با بسط سیطره و حاکمیت کامل ارتش سوریه بر این منطقه رقم می‌زند و به‌این‌ترتیب برگ برنده‌ای که در دست رژیم صهیونیستی بود و به‌خاطر آن اقدام به تجاوز علیه سوریه می‌کرد، هم‌اکنون سوخته است و موازنه قوا هم‌اکنون چه در بعد میدانی و چه در بعد سیاسی به‌سود سوریه است.
 
* بازتاب‌های سیاسی
 
ـ افزایش و تشدید فشارهای غربی برای هرچه سریع‌تر برگزار کردن کنفرانس «ژنو2» و از بین بردن موانعی که سر راه برگزاری این کنفرانس وجود دارد که از جمله آنها می‌توان به گذاشتن پیش‌شرط‌هایی توسط گروه‌های معارض جهت حضور در کنفرانس و همچنین پیش‌شرط غیرممکن و محال کناره‌گیری «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه از قدرت و غیره.
 
ــ عقب‌نشینی کشورهای غربی از مخالفت با حضور ایران در کنفرانس «ژنو2».
 
ــ تشدید و افزایش حملات گروه‌های معارض ترک علیه سیاست‌های دولت «رجب طیب اردوغان» و افزایش اعتراض‌ها جهت بازخواست و محاسبه آنها که با درخواست کناره‌گیری آنها از قدرت همراه است و طی تظاهرات سه روز گذشته آنکارا تظاهرکنندگان هفتصد هزار امضا را جمع‌آوری کردند که خواهان کناره‌گیری اردوغان از قدرت بود.
 
ــ تشدید فشارهای آمریکا بر رژیم صهیونیستی جهت عدم درگیر شدن و گرفتار آمدن در اظهارات و تهدیداتی که زمینه‌ساز تسلیم اسرائیل در برابر بازدارندگی جدید شود که از جمله آنها می‌توان به گشودن جبهه جولان در برابر اسرائیل اشاره کرد که رهاورد آن تبدیل شدن جبهه بلندی‌های جولان به جبهه‌ای مشابه جنوب لبنان است.
 
ـ تسلیم نقش محوری شدن «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه در عرصه سیاسی و استراتژیک شرق خاورمیانه و تعامل با وی بر این اساس و پایه، و این در حالی است که بی‌مناسبت نیست که گفته شود، خطوط نفت و گاز سوریه از القصیر عبور می‌کند و هر طرفی که بر این خطوط تسلط پیدا کند، بدون تردید بر شبکه‌ای از منافع حیاتی در سوریه چه در شرق، چه در غرب و چه در جنوب این کشور وجود دارد، تسلط پیدا می‌کند.
 
ــ از بین رفتن تکیه غرب و ترکیه و عربستان سعودی و قطر بر گروه 14 مارس لبنان و جایگاه استراتژیک آن در این کشور برای کمک به گروه‌های تروریستی فعال در سوریه که با پایان نبرد القصیر در عمل این ایفای نقش گروه 14 مارس نیز به پایان خواهد رسید.
 
* خلاصه سخن
 
ــ لنگر کشتی سیاست سرانجام در مسکو و توافقات کری ــ لاوروف لنگر انداخت که جایگاه مهمی را به‌ویژه پس از نبرد القصیر احراز می‌کند و احتمال هرگونه جنگ علیه سوریه و لبنان را کم‌رنگ می‌کند.
 
ــ القصیر در بحران سوریه و جنگ جاری در این کشور حکم ریه و ششی را داشت که با تسلط هریک از طرف‌های درگیری بر آن امکان نفس کشیدن راحت برای طرف مقابل را از بین می‌برد و به همین دلیل دارای بازتاب‌ها و تأثیراتی بسیار بزرگ است.
 
ــ القصیر دارای موقعیتی ژئوسیاسی برای لبنان است و هرطرفی که کنترل این منطقه را به‌دست گیرد، به هم‌پیمان خود در لبنان اجازه می‌دهد تا از لبنان به‌عنوان گذرگاهی برای ارتباط و دسترسی به خارج استفاده کند که به‌دلیل جنگ تمام درهای آن به‌روی دنیای خارج بسته است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *