جعبه سیگار و اسارت پنج عراقی
چهارشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۷
کد مطلب: 280691
یکی از رزمندگان در عملیات فتح المبین میگوید: هنوز از منطقه برنگشته بودم که چشمم افتاد به یک جعبه سیگار، روی سنگی کوچک، شک کردم. گفتم شاید تلهای، چیزی باشد. یک سنگ گرفتم دستم، پرت کردم طرفش.