عضویت زوری در شرکت هرمی!

به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، «النگوهای مادرم را فروختم تا پول عضویت در کیونت جور شود» این را یکی از مالباختگان پرونده شرکت هرمی می‌گوید.

عضویت در کیونت با پول النگوهای مادر
مصطفی ۲۱ ساله اهل قم آرایشگری است که به صورت درصدی در شهر خودش کار می کرد؛ حقوقش هم بد نبود به گفته خودش ماهی ۱۲ میلیون تومان درآمد داشت اما همه چیز با دیدن یک آگهی در دیوار بهم خورد.

«کار در یک سالن آرایشگاهی در تهران با حقوق ماهانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان» همین آگهی کافی بود تا مصطفی به حقوق بالاتر و اشتغال در شهر دیگر فکر کند و کم کم وسوسه شود و به قول خودش گول بخورد.می‌گوید که با شماره تلفنی که در آگهی بود تماس گرفتم، وضعیتم را پرسیدند.

یک فرم را پر کرده و فرستادم و منتظر جواب شدم؛ بلافاصله با من تماس گرفتند و گفتند که بیایم تهران برای دوره آموزشی.قرارمان بوستان لاله بود.یک نفر منتظرم بود، راه رفتیم و حرف زدیم و دور زدیم تا اینکه ساعت ۱۱ شب شد، آن وقت به ساختمانی رفتیم که خوابگاه بود.

آدرسش را یاد گرفتی؟
راستش نه، این قدر از این کوچه به آن کوچه و از این ور به آن ور رفتیم نفهمیدم از کجا سر در آوردیم‌.وارد ساختمان که شدم دو نفر دیگر هم بودند که همین فرد همراه به من گفت از شانست امشب مهندس مانده و می توانی در مورد کار و شرایط با او صحبت کنی من هم با فردی که مهندس می نامیدند در مورد حقوق و ساعت کاری و شرایط و ... صحبت کردم.

کی فهمیدی که از آرایشگری خبری نیست؟
فردا صبح بودکه آقای مهندس از شرکت کیونت گفت، بعد یکسری فیلم و کلیپ را نشان داد بعد هم از فرداهای روشن، از اینکه باید خودت را باور کنی تا کائنات همه چیز را به تو بدهد...از اینکه نباید به خانواده چیزی گفت چون آنها این مسائل وارد مغزشون نمیشه.

کی از تو پول خواستند؟
هفته اول به تماشای فیلم و کلیپ و شنیدن حرفهای قشنگ و امیدوار کننده گذشت اما هفته دوم بود که گفتند باید ۵۰۰ میلیون تومان بدهی تا بتوانی امتیاز بگیری آن هم فقط ۱۵ امتیاز.

چقدر پول دادی؟
راستش من که پول نداشتم، قبلا برای مادرم النگو خریده بودم، از مادرم خواستم آنها را بفروشد و پولش را برایم واریز کند.

راحت می توانستید با گوشی حرف بزنید؟
نه، گوشی که دست آنها بود اما چون می خواستم پول بگیرم گوشی را بهم دادند و گفتند که چه بگویم و چه نگویم.

پول النگوها چقدر شد؟
۵۸ میلیون تومان اما پول را گرفتند و حتی مرا ثبت نام هم نکردند.

رفتارشان با شما چطور بود؟ خشونت هم داشتند؟
نه خشونتی در کار نبود.فقط گوشی را گرفته و اجازه تماس و خروج از خوابگاه را نداشتیم.چند بار وسایلم را جمع کردم تا برگردم اما هربار جلویم را گرفتند و با حرف و وعده و وعید پولدار شدن مانع از خروجم شدند.

رفتار بقیه بچه ها در خوابگاه چطور بود؟
به ما آموزش داده بودند که همه با هم دوست و برادر و اعضای یک خانواده هستیم.حتی قبل از خواب همدیگر را می بوسیدیم صبح به‌ همدیگر سلام و صبح بخیر می گفتیم کلا یک زندگی محترمانه و مسالمت آمیز اما بدون تماس با خانواده اصلی و اجازه خروج از خوابگاه.

ماشینم را فروختم تا محصول بخرم و عضو شرکت بشوم
امید ۲۴ ساله اهل سنندج است.کارش بلوک زنی بوده و روزی یک میلیون تومان درآمد داشته است تا اینکه با یک آگهی کارگری در کارخانه کیک و کلوچه مواجه می شود؛ آن هم با حقوق ماهیانه ۲۰ میلیون تومان، طمع کرده و زنگ می زند و بعد از پرکردن فرم راهی تهران می شود.قرارشان میدان آزادی می شود.

یکی دنبالش می آید و با هم می روند گردش از برج میلاد گرفته تا این پارک و آن بوستان تا اینکه شب شده و به خوابگاه می رسند.فردا صبح یکی به نام آقای مهندس برایش از کار می گوید و از دوره آموزشی یک هفته ای، بعد هم گریزی به کیونت می زند و از پول درآوردن می گوید.تا اینکه بعد از یک هفته فیلم و کلیپ دیدن می گویند باید یک محصول از کیونت بخری تا عضو شوی .

امید ادامه می دهد: موبایل را که گرفته بودند، حق بیرون رفتن که نداشتیم چون می گفتند که کاری بیرون نداریم...فقط در خوابگاه بودیم.هفته ای ۲۰۰ تومان هم که باید پول می دادیم. من که پول نقد میلیونی نداشتم آنها از من خواستند هرچه دارم بفروشم.یک پژو ۴۰۵ داشتم.

گوشیم را دادند و همان جور که آنها گفتند به خانواده ام از طریق تلفن گفتم.آنها هم فوری ماشین را فروختند .پولش ۱۵۰ میلیون شد ۱۰۰ تومن را به اینها دادم.
 

آگهی کارگری با حقوق ۱۵ میلیون وسوسه ام کرد
سالار ۲۴ ساله از سقز کردستان در دام این شرکت هرمی گرفتار شده، می گوید که: بیکار بودم.آگهی کارگری در کارخانه با حقوق ۱۵ میلیون تومان وسوسه ام کرد.خب می خواستم کار کنم تازه آمده بودم و هنوز پولی نداده بودم که پلیس از راه رسید.

۳۰۰ میلیون تومان پول جور کردم با قرض و نزول!
کاظم ۲۳ ساله بچه اصفهان است.از آن بچه‌های پرشر و شور است.

می پرسم شما اینجا چه می کنی؟
می‌گوید آبجی گول خوردم!با آن همه ادعای بچه زرنگی ۳۰۰ میلیون تومان پول را دو دستی به این شرکت هرمی داده است.می گوید: یک آگهی کار در کارخانه دستمال کاغذی دیدم با حقوق ماهانه ۲۵ تا ۳۵ میلیون تومان.

من هم زنگ زدم و فرم پر کردم بعد ۲۰ دقیقه تماس گرفتند که راه بیفت و بیا تا فردا به دوره آموزشی برسی.من هم راه افتادم . قرارمان یک مترو سمت خیابان آذربایجان بود.با آن آقایی که آمده بود یکساعت توی خیابان‌ها راه رفته و دور زدیم. نفهمیدم که کجا هستیم‌.

بعد به یک ساختمان رسیدیم که گفت خوابگاه است.حدود ۲۵ نفر در آنجا بودند. شب خوابیدیم و فردا صبح گفتند که یک هفته کلاس آموزشی دارید و بعد امتحان و قبولی سر کار می روید.بعد هم هر روز ۴تا ۵ فیلم آموزشی و کلیپ می گذاشتند تا فکرت را شستشو دهند.

هفته دوم به من گفتند که چون قرار است در قسمت انبار کارخانه مشغول شوی باید تضمین بزاری بدین صورت که یک مقدار پول تو حسابت باشد البته بلوکه می شود و برج برج سودش بر می گردد توی حسابت، بعد ۶ ماه هم وام می گیری و بعد هم می توانی پولت را برداری.
 

آنقدر از این حرف‌ها زدند که من هم وسوسه شدم. گوشی را به من پس دادند تا با خانواده ام تماس بگیرم.از برادرم که در گرجستان بود ۱۵۰ میلیون تومان قرض گرفتم اما گفتند که کم است. ۱۰۰ و خرده ای هم نزول کردم و با این ور و آن ور ۳۰۰ تومان پرداخت کردم و به قول خودشان من در کیونت ثبت نام شدم.

هیچ وقت نخواستید که از خوابگاه خارج شوید؟
۴تا ۵ بار خواستم بیرون بروم یا برگردم پیش خانواده...دلم تنگ شده بود اما هربار جلویم را گرفتند.

تبعه خارجی ۲۱ ساله سرشاخه اصلی شرکت هرمی
تبعه خارجی است و یکی از سرشاخه‌های اصلی شرکت هرمی. می‌گوید که در دیوار یا شیپور آگهی برای جذب کارگر در کارخانه یا تولیدی یا شرکت می گذاشتند آن هم با حقوق ۲۰،۲۵ و ۳۰ میلیون تومان.متقاضیان باید می آمدند تهران که یکی هم دنبالشان می فرستادیم آن هم در قراری که می گذاشتیم در پارک یا بوستان یا جای دیگری.وقتی هم می آمدند نحوه کار را به آنها آموزش می دادیم. کتاب ، فیلم و کلیپ و هیچ اجباری در کار نبود.

چرا گوشی را از آنها می گرفتید؟
ما با آنها کاری نداشتیم آزاد بودند برای گفت‌وگو و رفت و آمد.

چقدر از هرکدام پول گرفتید؟ به چه شماره حسابی واریز می کردند؟
شماره حساب نداشتیم.به دلار می گرفتیم یا پول نقد؛ آن هم نه برای خودمان برای عضویت در کیونت.

یعنی شما شرطی برای انجام کار نداشتید؟
فقط باید حداقل دو نفر را به شرکت دعوت می کردند.

چرا بعد از اینکه پول را می دادند آزادشان نمی کردید؟
ما کاری نداشتیم خودشان می ماندند.

 

کلاهبرداری با درج آگهی کار با حقوق میلیونی در دیوار و شیپور
حرف متهم که به اینجا می‌رسد سرهنگ سعید راستی رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران می گوید: اتهام این افراد هم گروگانگیری است هم کلاهبرداری، در اصل با گزارش آدم ربایی توسط یک خانواده اهل قم، پلیس قم و تهران به این پرونده رسید.

سرهنگ راستی می گوید: مالباختگان از ۷ استان در غرب و جنوب کشور هستند که با مشاهده آگهی کار و استخدام با مبالغ بالا در سایت‌های آگهی دهنده دیوار و شیپور جذب این تشکیلات شده و در ادامه مجبور به پرداخت مبالغی مابین ۵۰ تا ۲۳۰ میلیون تومان نقدی شدند، برخی دلار برخی هم پول نقد داده بودند.سرهنگ راستی خاطرنشان کرد: با عملیات مشترک پلیس اطلاعات قم و تهران یکصد نفر در چدنین مرحله عملیات در ۶ نقطه تهران شناسایی و دستگیرشدند.