برخی از کاربران و تحلیلگران در توئیتهایی تلاش کردند سادهانگاری در سیاست خارجی را نقد کرده و از لزوم واقعبینی در سیاستخارجی بنویسند. در ادامه بخشهایی از واکنشهای کاربران را مرور کردهایم.
به گزارش جهان نيوز به نقل از روزنامه جوان، پس از بیانیه چین با شورای همکاری خلیج [فارس]برخی از کاربران با تحلیلهای عجیب و غریب در پی القای نابودی رابطه ایران و چین شدند. آنها اذعان داشتند که بیانیه چین به معنای خیانت چین به ایران و معاهدههای ایران و چین است، اما در مقابل برخی از کاربران و تحلیلگران در توئیتهایی تلاش کردند سادهانگاری در سیاست خارجی را نقد کرده و از لزوم واقعبینی در سیاستخارجی بنویسند. در ادامه بخشهایی از واکنشهای کاربران را مرور کردهایم.
سیدیاسر جبرائیلی:
روابط ما با چین، قطعاً ایدئولوژیک نیست، اما حتماً استراتژیک است. نه ما به دنبال روابط جوهری و ماهوی با چین هستیم و نه چین چنین میاندیشد. چین و ایران از یکسو منافع مستقلی دارند که متنافر نیست و از سوی دیگر منافع راهبردی مشترک و تهدید راهبردی مشترک دارند.
احمد شریعتی:
این تحلیلها که به خاطر یک بیانیه رابطه ایران و چین را دیگر سیاه سیاه میبینند، واقعاً جز سادهانگاری و نفهمی سیاست خارجی چیست؟ واقعاً این به اصطلاح تحلیلگران چه تصوری از سیاست خارجی دارند؟
کاربری با نام «آقای تحلیلگر:»
معاون نخستوزیر چین امروز به ایران آمد. نخستوزیر هم به زودی به ایران میآید. پیام ایران به درستی به چین مخابره شد: حضور در خاورمیانه قوائدی دارد که باید رعایت شود، یکی از آنها توجه به خطوط قرمز ایران است. اگر امریکا هم باشید و رعایت نکنید، سیلی خواهید خورد، بقیه که جای خود دارند.
حسین خانبابا:
همه قراردادها رو با چین لغو کنید، ولی اگر امریکا تو یک قرن هر بلایی سرتون آورد، چیزی نگید، التماس هم بکنید. غربگدایان خوشحال از اشتباه چین میخواهند ادای وطندوستی دربیاورند.
حسین درودیان:
اگر گفته میشود الان یک معامله با داده - ستانده مشخص با چین بیش از سایر قدرتها در دسترس ماست؛ به این علت نیست که مثلاً امریکا بد است و چین خوب. آنچه ما برای معامله در جیب داریم (انرژی/ژئوپولتیک) مشتری بالقوهاش چین است نه امریکا. امریکا امتیازات نظامی- امنیتی میخواهد، چین دنبال کاسبی است.
مجید شاکری:
هشت سال غربگرایی (تقدم رابطه با امریکا یا پراکسیهای آن) بر سیاست خارجى ایران مسلط بود. دو سال شرقگرایی (تصور وجود چیزی به اسم بلوک چین - روسیه و تقدم رابطه سیاسی با آن) مسلط بود. امیدوارم بیانیه مشترک چین و تبعات تلخ پایان جنگ اوکراین، باعث ظهور واقعگرایی در سیاست خارجی شود. واقعگرایی اعتقاد به وجود شکاف بین منافع قدرتهای بزرگ (روسیه، چین، هند، اروپا، امریکا) و تلاش برای جایگیری در همه این شکافها از طریق معاملات موزون موازی است.
رضا یزدانپرست:
حجم تجارت عربستان با چین حدود ۹۰میلیارد دلار است و حجم تجارت ایران با چین حدود ۲۰ میلیارد دلار. سؤالی که پیش میاد اینه با وجود اینکه تجارت عربستان با چین چهار برابر ایران است، چطوری میگن چین ایران را دور زده و رفته سراغ عربستان؟
مهدی خراطیان (تلخیص رشته توئیت:)
رفتار اخیر چین مهر بطلان تلاش ایران برای عضویت در شانگهای نیست؛ بطلان تفکری است که ماهیت «شطرنج گونه و پیچیده» جنگ سرد جدید را انکار کرده و عرصه را به جای خاکستری دیدن، سیاه و سفید میبیند. چین و امریکا در شطرنج بزرگ ائتلافسازی، با مهرههای خاکستری رنگی طرفند که رنگشان در طول زمان متغیر است؛ این دو از کوچکترین فرصت ها/شکافها (مانند شکاف بن سلمان و بایدن) درجهت بسط شبکه قدرت خود بهره میبرند. این ماییم که باید با شناخت دقیق فرصتها توازن میان شرق و غرب را برقرار کنیم؛ لذا لطفاً کشور را به مسلخ ساده انگاری دیگری نفرستید.
احسان حسینی:
از دید اینترنشنال، توافقنامه جامع ایران و چین، مثل قرارداد ترکمنچای هست و ایران مستعمره چین شده، ولی توافقنامه عربستان و چین، فصلی تازه در روابط دو کشوره و خیلی هم عالیه. چیز عجیبی نیست این شبکه سعودی دارد در راستای منافع کشورش «عربستان» قلم میزند.
بخشی از تلاش ها برای اثرگذاری بیشتر تحریم ها و جلوگیری از دور زدن تحریم هاست..