از زبان شهید آرمان به ارباب بی کفن:
شمشیر زدند! سنگ زدند! دشنه زدند! پیراهن دریدند! مسخره کردند! خندیدند! هفتاد نفر بر سرم ریختند! و ...
ولی، بستگانم را که به اسارت نبردند! سرم را که از قفا نبریدند! بدنم را که لگدمال حیوان و انسان نکردند! منزلمان را که به آتش نکشیدند!
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
بدانند خون مان ریخته شود بدنمان قطعه قطعه ولگدمان اسب و ماشین و داعشی صفتها شودهزاران چاقو پنجه بکس قمه بزنند و دشنام ممان بدهند وتوهین مان کنند وسرمان را ببرند وشهر به شهر بگردانند وهزاران بار تکرارشود نخواهیم گذاشت جمهوری اسلامی ایران سوریه وعراق بشود من و مااهل کوفه مدینه نیستیم که سیدعلی وسیدحسن نصرالله تنها بمانند